تا این جا تحقیقات در مورد پرخاشگری چه برای قربانی و چه برای خود پرخاشگر بیشتر بر روی ماهیت و گستردگی رفتارها بوده است تا نتایج آن متأسفانه در پرسشنامه‌هایی هم که الوز طراحی کرده بود، فقط یک سؤال در مورد تأثیر پرخاشگری بر اشخاص وجود داشت. الوز دریافت دانش آموزانی که به طور مداوم مورد پرخاشگری قرار می گیرند، بیشتر از دیگران مضطرب و نگرانند، دیدی منفی نسبت به خود و محیط اطرافشان دارند، اغلب اوقات تنها هستند و احساس تنهایی می کنند، هم سالان از آنها غافلند و از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند.
 
 اعضا یکی از این باندها گروه تحقیقاتی به نام کریج Craig چنین می گوید: اصولا، افراد محبوب، جنب و جوش ظاهری شان در زمین بازی نسبت به افرادی که به آن اندازه محبوب نیستند، اما در گروه وجود دارند، بیشتر است. اما افراد فقط می خواهند که محبوب باشند، پس در گروه می مانند. آنها به شوخی و مسخره کردن و یا مورد تمسخر واقع شدن ادامه میدهند... هر روز برمی گردند و شما بیشتر مسخره می کنید بیشتر و بیشتر و آنها درست همان را ادامه می دهند، زیرا می خواهند بیشتر محبوب باشند و عملا آنها شما را دوست دارند اما شما آنها را دوست ندارید. این خیلی مؤثر است، این موضوع اصلی گروه است، شما کسی را مسخره میکنید و محبوب تر می شود زیرا آنها توهین را دوست دارند. نفوذ باند از حد گروه همسالان نزدیک پا فراتر نهاده و تأثیری چشمگیر بر گروه سنی آنها دارد. در انگلستان، این باندها را باید با انواع دسته های پرخاشگری که در کلاس یافت می شدند و درجه بالایی از پرخاشگری در آنها گزارش شده بود، برابر دانست. اگر چه طبق تحقیقات آدلر می توان درجات پرخاشگری را کنترل کرد و کاهش داد ولی با توجه به بروز رفتارهای مخرب در باندها نمی توان خیلی روی این معیارها حساب کرد. سرانجام، این مطالعات به ما یادآور می شوند که تحلیل رفتارهای متقابل برای درک پرخاشگری مهم است. روابط پرخاشگری نیز مانند روابه اجتماعی تأثیرپذیر هستند و تحریک‌های اجتماعی گروه‌های همسال نزدیک، گروه‌های همسال گسترده تر، روشها و شیوه‌های درون مدارس و آداب و رسوم و اخلاقیات جامعه بر روی آنه تأثیرگذار هستند.
 
دانش آموزان شماتت شده احترام و اعتماد کمتری نسبت به سایر دانش آموزان برای خود قائلند. به علاوه این مطالعات نتایج را با دقت و درستی بیشتری منعکس می نمود چون فقط بر روی دانش آموزانی مطالعه شده بود که دست کم یک بار در هفته شماتت شده بودند، از این رو مفهوم سؤالات پرسشنامه برای آنان روشن تر از بقیه بود و به همان نسبت جوابها دقیق‌تر و مشخص تر بودند، (پرسشنامه سلامت عمومی دانش آموزان شماتت شده. آنها در گزارش مشخص کردند که در سطح بیشتری از شکایت‌های پیکوسوماتیک، تأثر و افسردگی و افکار و اندیشه های خودکشی دیده می شود. هاسلیگر و وان لیشوت دریافتند ک دانش آموزان تهدید شده بیشتر علاقمند به نشان دادن تأثر و پریشانی منفی از ارزیابی خود و شکایت های فیزیکی از دیگر همکلاسی هایشان هستند. آنها همچنین کمکها و دوستی های همسالان خود را رد می کنند و تمایلی به انتخاب یک دوست صمیمی ندارند، آنها بیشتر خجالتی و گوشه گیر هستند.
 
نیری و ژزف Neary & Joseph (1994) نتایج حاصل از موارد اذیت و پرخاشگری واقع شدن در ۶۰ نفر از دانش آموزان دختر، بین ۱۱ و ۱۲ سال را بررسی کردند. آنها دریافتند دخترانی که بیش از اندازه رفتار اذیت و آزار را از خود بروز می دهند کمتر از میزان ادارک و شایستگی فرهنگی در روابط اجتماعی برخوردارند. آنها فقط برای جلب توجه چنین رفتارهایی را از خود نشان می دهند.
 
براون وایت در یک پرسشنامه به بررسی ۳۶ نفر از بین ۱۱ و ۱۲ ساله ها پرداخت و از آنها خواست چگونگی وضعیت خود را توضیح بدهند. او دریافت بیشترین فشار روحی وارده بر این کودکان زمانی بوده که مجبور شده اند برای مدتی در بیمارستان بستری شوند. هوور و همکارانش طی تحقیقی که در آن ۲۰۷ نفر دانش آموز بین ۱۲ تا ۱۸ سال را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار داده بودند، دریافتند که آنها در سه موضع احساس تهدید بیشتری می کنند. ۱۴ درصد از این احساس تهدیدها مربوط به مدرسه می شد که توام با ایجاد مشکلات بسیاری برای دانش آموز بود. بولتن و آندروود Baulton & Underwood  (1994) در مصاحبه ای که با ۱۲۲ نفر ۸ تا ۱۰ ساله ها داشتند، نشان دادند که ۸۰ درصد از آنها پیش از اینکه مورد شماتت واقع شوند از اعتماد به نفس و احساس بهتری نسبت به خودشان برخوردار بوده اند.
 
رد Red (1986) به بررسی علل فرار از مدرسه پرداخت. ۱۵ درصد از این دانش آموزان چون مورد شماتت واقع شده بودند ترجیح می دادند که بیرون از محوطه کلاس و جایی در اطراف مدرسه بمانند ولی سرکلاس حاضر نشوند و ۱۹ درصد از آنها پس از خروج از منزل به جاهایی غیر از مدرسه و اطراف آن می رفتند. بالدینگ با تهیه پرسشنامه ای، ۱۱۰۰۰ دانش آموز ۱۱ تا ۱۶ سال را در ۶۵ مدرسه تست کرد. سؤالات پرسشنامه در ارتباط با ترس از مدرسه، ترس از شماتت و نیاز دانش آموزان به احترام بود. این تحقیقات نشان داد که از بین ۴۹۸۹ نفر از دانش آموزان ۸ ساله،  21 درصد از پسرها و 28 درصد از دخترها، به علت ترس از شماتت و سرزنش از مدرسه رفتن وحشت داشتند. بقیه دانش آموزان، 2.4 درصد از پسرها و 3.1 درصد از دخترها، هم اغلب همین احساس را داشتند. این محصلین به طور مرتب ابراز بیماری و ناخوشی می کردند و مستعد دلواپسی و استرس بودند. این محققان دریافتند که چگونه می توان دانش آموزان را خرسند و راضی کرد، چه طور می توان آنها را به زندگی، به جنس مخالف، به علایق و آرزوها امیدوار کرد و چگونه می توان آنها را از احساس یأس و بیهودگی و تنهایی و دلواپسی ناشی از شماتت، خارج و بزرگسالان و مربیان را بیشتر با نتایج ناشی از شماتت آشنا کرد.
 
منبع: مشاوره و حمایت از کودکان در برابر ناملایمات، سونیا شارپ و هلن کاوی، ترجمه: دکتر سوسن آقاجانبگلو، صص118-116، نشر ورجاوند، تهران، چاپ دهم، 1391