یکی از نکات و مسائل بسیار جدی و مهمی که در اخلاق انتخابات چه نامزدهای نمایندگی و چه هواداران و به طور کلی آحاد جامعه در عرصه فعالیت‌های انتخاباتی نسبت به آن می‌بایست اهتمام و توجه خاص داشته باشند، مناطق ممنوعه و زهر آلودی است که در صورت بی‌توجهی به آنها لطمات جبران ناپذیر دنیوی و آخروی را برای جامعه و افراد به دنبال خواهد داشت، از اینرو در این مقاله سعی داریم با معرفی برخی از این مناطق ممنوعه سهمی هر چند اندک در نشر معارف دینی و اخلاقی در حوزه انتخابات برعهده بگیریم.

 
قطعه‌ای طلایی در پاذل فعالیت انتخاباتی

یکی از قطعه‌های طلایی و استراتژی فعالیت انتخاباتی در مکتب و شریعت اسلامی، کلید و عنصر اخلاق‌مداری است. برخلاف برخی جریان‌ها و مکتب‌های مادی و سیاسی که برای دست‌یابی به پیروزی و اهداف دنیوی به هر راهکار و حیله‌ای متمسک می‌شوند، آیین مقدس اسلامی خطوط قرمز و منطقه‌های ممنوعه‌ای را در پیش روی فعالان عرصه انتخابات قرار داده است که نباید به حدود آنها نزدیک شوند، در واقع هرگونه نزدیک شدن به این خطوط قرمز بر اساس شریعت اسلامی مساوی با باخت و خارج شدن از لیست نمایندگان نمونه و برتر.
 
1-فراموش کردن خدا و دویدن برای دنیا   
اولین مانع و منطقه ی ممنوعه ی فعالیت انتخاباتی، فراموش کردن خدا و دل بستن به دنیا است، در واقع ریشه و اساس همه گرفتاری‌ها نشأت گرفته از همین موضوع است که افراد هویت الهی و رنگ خدایی خود را از دست بدهند و همه‌ی دغدغه و  راهبرد آنها دست‌یابی به صندلی، پست، مقام و منزلت مادی و دنیوی باشد. «حُبُ‏ الدُّنْیَا رَأْسُ‏ کُلِ‏ خَطِیئَةٍ؛[1] دنیادوستى، ریشه هر خطایى است».یا اینکه در روایت دیگری این چنین بیان شده است: «إنَّ أوَّلَ ما عُصِیَ اللَّهُ بِهِ سِتٌّ: حُبٌّ الدُّنیا، وحُبُّ الرِّئاسَةِ، وحُبُّ الطَّعامِ، وحُبُّ النَّومِ، وحُبُّ الرّاحَةِ، وحُبُّ النِّساءِ؛[2] نخستین عواملى که خدا با آنها نافرمانى شد، شش چیز بود: دنیادوستى، ریاست خواهى، علاقه‏مندى به خوراک، علاقه‏مندى به خواب، راحت‏طلبى، و زن‏دوستى». در واقع این ویژگی شوم در هر کجای فعالیت انتخاباتی خود را نشان دهد، باید منتظر ایجاد فتن‌ها، فراموش کردن خطوط قرمز و  همچنین وارد شدن در مناطق ممنوعه شد. چه بسیار افرادی که به واسطه گرفتار شدن در این ویژگی خانمان برانداز و  ویرانگر به بهانه‌ی آباد کردن دنیای دیگران آخرت خود را تباه کرده و جایگاه ترسناک و عذاب آور جهنم را برای خود خریدند.
 
2-تخریب و تضعیف رقیب
از جمله خطوط قرمز رقابت انتخاباتی وارد شدن در موضوع تخریب و تضعیف رقیبان برای موجه و خوب جلوه دادن خود است، متأسفانه افرادی که خود را بازنده عرصه انتخابات می‌بینند و یا افرادی که برد دنیوی خود را در معرض خطر مشاهده می‌کنند از این حربه به نفع خود بهره می‌برند، نوعاً مهمترین ابزارهای این افراد تهمت، دورغ، غیبت، و سیاه نمایی است. باری به هر جهت آیین و مکتب بزرگ اسلام به هیچ وجه اجازه تخریب های ناحق و ناصواب را به هیچ کس نداده است، باری به هر جهت آنچه در این چنین مواردی می تواند مایه نجات و رستگاری باشد صداقت و درستی است، در منابع روایی از امام على(علیه السلام) نقل شده است: « الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ کَرَامَةٍ وَ الْکَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَة؛[3]راستگو در آستانه نجات و بزرگوارى است و دروغگو در لبه پرتگاه و خوارى».
 
3-وعده‌های دروغ و پرجاذبه
متأسفانه یکی از حربه های شوم و شیطانی که افراد برای دست یابی به جاه و مقام دنیوی از آن استفاده می کنند، دادن وعده های دروغ و جذاب به هواداران و آحاد جامعه است، در سال‌های گذشته بسیار دیده شده است که افرادی درد و گرفتاری مردم را وسیله‌ای برای بالا کشاندن موقعیت دنیوی خود قرار داده‌اند به این معنا که خود را به عنوان منجی مردم معرفی می کنند که توانایی دارند با رسیدن به جایگاه و منصب قانون گذاری دردهای آنها را برطرف نمایند، این در حالی است که یک نماینده به تنهایی از این چنین قدرت و نفوذی برخوردار نمی باشند و وعده‌های بی اساس نیز دردی از دردمندان جامعه را التیام نمی بخشد. نهایت وعده‌های دروغ نیز جز سرخورده و ناامید شدن مردم از نظام و شرکت در انتخابات و بدینی به نمایندگان چیزی دیگری نخواهد بود. کما اینکه در منابع روایی نیز عواقب خطرناک دروغ این چنین مورد توجه قرار گرفته است: امام على (علیه السلام): «یَکْتَسِبُ الْکَاذِبُ بِکَذِبِهِ ثَلَاثاً سَخَطَ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ اسْتِهَانَةَ النَّاسِ بِهِ وَ مَقْتَ الْمَلَائِکَةِ لَه‏؛[4]دروغگو با دروغگویى خود سه چیز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود».
 
4-نزاع، درگیری و تفرقه
گاهی اوقات رقابت انتخاباتی رنگ بوی نزاع و درگیری به خود می‌گیرد، به گونه‌ای که با دیدن رفتارها و حرکات نامزدهای انتخاباتی به جای احساس دوستی و رفاقت، متوجه نزاع و درگیری  در بین ایشان می‌ شویم. اخلاق انتخاباتی ایجاب می‌کند برای حفظ وحدت، امنیت، و آرامش جامعه رقابت تبلیغاتی در فضایی دوستانه و مملو از آرامش صورت بپذیرد، چه بسیار فتنه‌های خطرناک و امنیتی که به واسطه بی‌توجهی و دامن زدن به درگیری‌های انتخاباتی شکل می‌گیرد و نظم و هنجارهای اجتماعی را تخریب می‌نماید و هیبت و وجه جامعه اسلامی را لگد مال می‌نماید: «وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ؛[5]و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است!»
 
5-بازی کردن در زمین دشمن و فراموش آرمان‌ها
برخی افراد برای جلب نظر قشری از  رأی  دهندگان اصول و آرمان های انقلاب اسلامی را کنار گذاشته و به مواضع و انتظارات جامعه استکباری و سرمایه داری تمایل پیدا می‌کنند، این چنین افراد خود را وارد در منطقه ممنوع جمهوری اسلامی کرده است  در واقع  هرگونه تمایل و گرایش به سیاست‌های استکباری در تضاد جدی با جایگاه راهبردی مجلس شورای اسلامی است، یا اینکه اگر کسی بخواهد اصول مسلم این نهضت اسلامی را خدشه دار نماید، همچون مسأله حجاب، جایگاه ولایت فقهی، شورای نگهبان، ... تا اینکه عده ای از این چنین مواضعی ابراز خرسندی و حمایت نمایند این چنین رویه و رویکری به هیچ وجه قابل قبول نخواهد بود.
 
6-اسراف و زیاده‌روی

یکی دیگر از مناطق ممنوعه‌ی شیطانی و جهنمی که در برخی از عرصه‌های انتخاباتی خود نمایی می‌کند و فضای شهری را بسیار زشت و نامناسب جلوه می‌دهد، اسراف، ریخت و پاش‌های غیر اخلاقی و زیاده‌روی است، نماینده تراز انقلاب اسلامی باید خود الگو  و اسوه اخلاق مداری باشد، و رفتاری خلاف منش اسلامی و اخلاقی از خود نشان دهند. مراسم های مجلل، برپاکردن ضیافت‌های لاکچری، به راه انداختن کارناوال‌های شادی برای جلب نظر رأی دهندگان جز زیاده روی و اسراف چیزی نیست، موضوعی که در فرهنگ و اندیشه اسلامی به شدت از آن نهی شده است: در منابع روایی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است:«إِنَّ السَّرَفَ یورِثُ الفَقرَ وَ إِنَّ القَصدَ یورِثُ الغِنى؛[6]اسراف باعث فقر و میانه روى موجب بى نیازى مى‌شود.»

پی‌نوشت‌ها
[1]. الکافی، ج‏2،  ص131، ح11.
[2]. همان: ج2، ص289، ح3.
[3]. نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 117 ، خطبه 86.
 [4]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 221 ، ح 4418.
[5]. سوره انفال، آیه 46.

[6]. الکافی(ط-الاسلامیه)ج 4، ص 53، ح8.