مفهوم ساحت رفتاری را در این نگارش، در قالب هدف‌هایی دنبال می کنیم که بتواند ما را در بحث زیبایی آفرینی دین یاری کند. از این رو، مهارت‌های حرکتی، و حرکات ارادی و هدف داری که مستلزم استفاده از عضلات، اعصاب، گیرنده های اختصاصی و دستگاه مرکزی اعصاب است، مورد توجه ما در این ساحت می باشد. بر این اساس، حرکات غیرارادی، بازتابی، و غیرآگاهانه و غیرانسانی منظور نیست.
 
«مشاهده و تقلید»، «اجرای عمل بدون کمک»، «دقت در عمل» «هماهنگی حرکات» و «عادی شدن عمل در عین آگاهی و اختیار»، از مراحل ساحت رفتاری به شمار می آید که مباحث تفصیلی هریک در کتابهای مربوط آمده است. گفتنی است با توجه به مباحث پیش رو و جایگاه ساحت زیبایی‌های رفتاری، به دلایل اجمالی زیر، در این نگارش تنها به برخی از رفتارهای شاخص اخلاقی در حوزه روابط انسان با خدا، خود، دیگران و طبیعت اشاره می کنیم:
 
١. گستردگی معارف اسلام و حوزه تأثیرگذاری آن در ساحتهای معرفتی، گرایشی، و به ویژه در عرصه رفتاری؛
 
2. نمایش گسترده شیوه روانی و حرکتی بزرگان دین برای مشاهده و تقلید عاشقانه دینداران برای هماهنگ سازی خود با الگوهای دینی؛
 
 ٣. پشتیبانی از اخلاق و ارزشهای اخلاقی، به عنوان مهم ترین کنش دین در ساحت رفتاری؛
 
 ۴. گنجایش محدود این نگارش و زمان اندک نگارنده
 
نقش دین در ساحت رفتاری: آموزه‌های دینی، با جهت دهی رفتار دینداران، نقشی اساسی در زیباسازی اعمال آنها ایفا می کند؛ زیرا انسان دین دار در پی رضایت حضرت حق و هماهنگ سازی رفتار خود با دستورات اوست. او گفتار فرستادگان الهی را میشنود و به تقلید عاشقانه رفتار و کردار آنها می پردازد و با دقتی شگرف، در پی هماهنگ سازی اعمال خود با اعمال آنهاست؛ به نحوی که بسیاری از رفتارها برایش عادی می شود، چنان که در خصوص برخی عبادات چنین پیش می آید. از سویی، چون دستورات الهی از طرف زیبا و خیر مطلق صادر شده، به تبع آن، رفتارهای منطبق بر آن دستورات نیز از زیبایی و برتری برخوردار است.
 
مهم ترین کنش دین در این ساحت، پشتیبانی از اخلاق است. هیچ دیانتی نمی تواند ادعایی ضد عدالت، آزادگی یا حقوق اصیل انسانی داشته باشد. در عین حال که اخلاق از دین مستقل است، مورد تأیید و اهتمام دین نیز می باشد. برای بسیاری از مردم تا این ارزشها از طرف نیرویی مافوق توصیه نشوند، اهمیت جدی نمی یابند و مؤثر نمی افتند. پشتیبانی دین از اخلاق، به این معناست که به آدمیان اطمینان خاطر می دهد این اخلاق بر جایی استوار تکیه زده، زجرشان بی اجر نمی ماند و مرجعی اصیل آن را تأیید کرده است افزون بر آن، اجرای قانون در جامعه، نیازمند مهار درونی است که دین عهده دار آن است؛ به یک معنا، همان عنصر تقوا که در عمق جانها نشسته باشد. یاد مرگ و یاد خداوند، دو رکنی است که معمولا در دین وجود دارد و ضامن و مولد عنصر نهایی و نهادین اخلاقی است که هیچ دستگاه قانونی نمی تواند آن را تأمین کند.
 
نتیجه اینکه بیشک شخصیتی با ویژگی‌های فوق، دوست داشتنی است و زندگی زیبایی خواهد داشت؛ الگوی عینی آن را می توان در زندگی معصومان مشاهده کرد. این نکته در آیه ۹۶ سوره مریم بیان گردیده است. در این آیه، به طور فشرده از ویژگی‌های شناختی و رفتاری انسان دین دار و سالم، با عنوان ایمان و عمل صالح نام برده شده است: إن الذین آمنوا وعملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا؛ آنان که ایمان آورده و اعمال شایسته داشته باشند، به زودی خداوند آنان را محبوب دلها خواهد ساخت».
 
از سویی، ارتباطات در زندگی انسان بسیار حایز اهمیت است؛ زیرا انسان وضعیت خاصی دارد که ممکن است در بخشی از این وضعیت با موجوداتی دیگر اشتراک داشته باشد، ولی در بخش دیگر افتراق دارد، و محور اصلی حیاتش هم متفاوت است. آنچه باعث میشود تعادل انسان به هم بریزد، بیشتر در ارتباطات است. البته باید توجه داشت که تعادل با سازگاری تفاوت دارد؛ زیرا در سازگاری، نوعی انفعال هست که فرد خود را باید با چیزیا چیزهایی هماهنگ سازد. به هرحال انسان موجودی است که با خود و دیگران ارتباط دارد.
 
انسان موجودی است که اگر بشنود یا ببیند حادثه ای در آن طرف دنیا اتفاق افتاده آن حادثه میتواند بر او تأثیرگذار باشد. وجود انسان، وجودی مرتبط با همه جهان است که حتی می تواند آن را گسترده تر کند. ارتباط با ماورای طبیعت و خدا نیز می تواند روی مجموعه این امور تأثیرگذار باشد؛ یعنی اگر کسی راهی را از اینجا به آنجا و جهان دیگر گشود، خیلی از مسائل او در این جهان هم تحت الشعاع قرار می گیرد.
 
بینش های دینی انسان، از قبیل توکل، تسلیم و باور به قضا و قدر، توبه و دعاء می توانند روابط انسان را به طور کلی شکل دهند؛ اینکه رابطه فرد با خود، خانواده همسایه، اجتماع، مردم و جهان چگونه باشد. بهترین شیوه این است که در زندگی ارتباطی، افزون بر توجه به سلامت جسم و جان، ارتباطات انسانی بر اساس محکمات کتاب و سنت اسلامی تنظیم شود.
 
امروزه مشکلی که در غرب وجود دارد و بیشتر به آدمهای مرفه مربوط است، دست کم در اوایل امر، به هدف زندگی برمی گردد. انسان الهی دین را به گونه ای دیگر می بیند و دنیا برای او قابل فهم و درک می شود.
 
ارزش‌های اخلاقی به فرد قدرت تعامل در حوزه های فردی و اجتماعی می بخشد به شرطی که در چهارچوب صحیح خود فهم شوند. مناسک نیز بر زندگی ارتباطی انسان اثر می گذارد. برای نمونه، بعد از درگیری در جامعه و کارهای روزمره، در برابر خدا قرار گرفتن هنگام نماز، درواقع پالایش انسان است، و او از همان مقدمات و ساختن وضو، در مسیر معنوی و ارتباط با خدا قرار می گیرد. روزه نیز برنامه ای است که انسان بسیاری از عادتها را بشکند، و زمینهای شود برای از سرگیری ایام دیگر که بخواهد با موفقیت بیشتر در زمینه تکامل خود، مسیر عادت را به گونه ای دیگر شکل دهد و در جهت رشد و کمال از آن بهره برد.
 
بسیاری از عبادات، علاوه بر جنبه فردی، جهت اجتماعی نیز دارند که بسیار مهم است؛ چون متوسط انسان‌ها جنبه تأثیرپذیری شان از اجتماع، بسیار بالاست.  جمع بندی اینکه، انسان همواره در حال ارتباط و تعامل است. او در جهانی قرار گرفته که ارتباطات، نقشی اساسی در آن ایفا می کند. خدا، خود، دیگران و طبیعت می توانند به عنوان عامل در انسان تأثیر بگذارند. به عبارتی، در «زندگی ارتباطی» انسان‌ها، بستگی دارد کدام یک از این عوامل محور باشد؛ همان عامل، تأثیر بیشتر و اساسی تری دارد. گاهی انسان تحت تأثیر یکی است و گاهی بیشتر؛ از این رو، این عوامل در طول یکدیگر قرار می گیرند. مثلا ارتباط با خود، طبیعت یا دیگران، از جهتی، ارتباط با خدا نیز به شمار می آید.
 
در این میان، باورهای دینی، مشوق عشقی سالم و متوازن به خدا، خود و دیگران است. برخی افراد در اجتماع امروزی، برای رسیدن به استقلال و رشد مشخصی با همه می ستیزند تا خود را بیابند، در حالی که آموزه های دینی تأکید می کنند با همه تعامل داشته باش تا خود را دریابی؛ زیرا در این مسیر آن که هدف است، خداست، و همه تعاملها وقتی در راه او باشد، در اصل رشد شخصیت فردی است.
 
منبع: اسلام و زیبایی‌های زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبی‌نیا، صص316-299، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391