زندگی در حال جان کندن، چه حالی دارد؟ آیا کسی که در چنین وضعیتی قرار دارد، می‌تواند احساس رضایت کند؟ این احساس نارضایتی از کجا ناشی می‌شود؟ مقایسه صعودی، آن قدر زندگی را بر انسان سخت می‌کند که گویی انسان در حال جان کندن است و در این شرایط نمی‌توان زندگی آرام و لذت بخشی را انتظار داشت. مقایسه صعودی، موجب حسرت خوردن بر نداشته‌ها و مبتلا شدن به اندوه فراوان و طولانی می‌شود. در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت که انسان از زندگی خود راضی باشد و از آن لذت ببرد. پیامد دیگر مقایسه صعودی، «حسادت» است. حسادت در جایی شکل می‌گیرد که برتری و فضیلتی در طرف مقابل باشد و این یعنی مقایسه صعودی. در حدیثی که از پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) نقل شده است، به خوبی رابطه میان مقایسه صعودی و حسادت به چشم می‌خورد. پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) می‌فرماید که:« خداوند متعال به موسی بن عمران فرمود: ای پسر عمران نسبت به آنچه از فضلم به مردم داده‌ام، حسادت نورز و چشم‌هایت را به آن مدوز و نفست را در پی آن، روان مساز که شخص حسود، دشمن نعمت من و سد کننده روزی‌ای است که من میان بندگانم تقسیم کرده‌ام.»
 
 به هر حال، یکی از پیامدهای مقایسه صعودی، حسادت ورزیدن است و حسادت، آثار زیانباری دارد که زندگی را تلخ می‌کند و به جهنم تبدیل می‌سازد. شخص حسود، پیش از هرکسی به خود آسیب می‌زند، و شادی دیگران باعث خشم و ناراحتی وی می‌شود. لذا همواره دچار غم و اندوه است؛ از یک سو، اندوه، مشکلات خود را دارد و از سوی دیگر، راحتی و آسایش دیگران، او را غمگین می‌سازد. هیچ چیز جز مرگ یا نابودی نعمت‌های دیگران، او را آرام نمی‌سازد. شادی او اندک و کوتاه است و اندوه وی، زیاد و طولانی. زیان حسادت چنان شدید است که بر جسم نیز تأثیر می گذارد و آن را بیمار می‌سازد. در حقیقت، حسادت، مرکب رنج و عذاب است. به همین جهت، شخص حسود، راحتی و آسایش ندارد و از زندگی خود لذت نمی برد. حسادت، زندگی را تلخ می‌کند؛ لذا شخص حسود، بدترین زندگی‌ها را دارد. شخص حسود چنین می‌پندارد که زوال نعمت از دیگری، نعمتی برای اوست. غافل از آنکه نعمت به دست خداوند است و انسان باید برای بهره‌مند شدن، رو به خدا آورد و از او درخواست کند. کدام یک بهتر است: آرزوی نابودی نعمت دیگران را داشتن که این همه، آثار زیان بخش دارد و تأثیری هم بر طرف مقابل نمی گذارد؟ یا رو به خدا آوردن و دست به دعا برداشتن و از خداوند که مالک آفرینش و خزانه های آن است، درخواست کردن؟ امام زین العابدین (علیه السلام) راه دوم را برمی گزیند. در دعای بیست و دوم صحیفه سجادیه می‌خوانیم: خداوندا!.. سینها‌ی سالم از حسادت، روزی من گردان تا نسبت به هیچ یک از آفریده‌های تو، به خاطر هیچ برتری که تو به آنان داده‌ای، حسادت نورزم و تا این که هیچ نعمت دینی یا دنیایی یا سلامتی یا تقوا یا گشودگی یا راحتی را که به هر یک از بندگانت داده‌ای، نبینم، مگر آن که بهتر از آن را برای خودم به وسیله تو و از تو آرزو کنم.
 
مقایسه‌ای که سطح رضامندی را افزایش می‌دهد، مقایسه نزولی است. مقایسه نزولی یعنی نگاه کردن به زیردست و مقایسه زندگی خود با زندگی آنان. مقایسه نزولی، یکی از عوامل شادکامی و رضامندی است. سؤال این است که مقایسه صعودی، چه تأثیر روانی دارد که به نارضایتی منجر می‌شود؟ مقایسه نزولی، نقاط مثبت و امیدوار کننده زندگی را که زیر سایه سیاه مقایسه صعودی از دیده‌ها پنهان شده است . هویدا می‌کند. مقایسه نزولی، از آن دست آموزه‌های توهم زا نیست که بگوید به خود تلقین کن، وضع خوبی داری و از بهترین زندگی‌ها برخورداری و در بهترین مکان‌ها ساکن هستی و بهترین شغل و همسر را داری و.. آموزه دین، نه مقایسه صعودی ناامید کننده را می‌پذیرد و نه تلقین‌های توهم زا را. آموزه دین، مبتنی بر درک واقعیت‌ها و شناخت نقاط مثبت موجود است، نه توهم وجود آن‌ها. هنر مقایسه نزولی، این است که نقاط مثبت امیدوارکننده زندگی را آشکار می‌سازد و در برابر دید فرد قرار می‌دهد. این، کارکرد روانی مقایسه نزولی است. پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) در این باره می‌فرماید:« به کسی که پایین تر از شماست بنگرید و به آنچه بالاتر از شماست، نگاه نکنید؛ که این کار، برای آن که نعمت‌های خدا را ناچیز نشمرید، بهتر است.» کوچک شماری نعمت، کارکرد روانی مقایسه صعودی بود؛ اما مقایسه نزولی، از این کار جلوگیری می‌کند و آنچه را که هست، نشان می‌دهد. انسان متعادل، با کمال شهامت می‌پذیرد که ممکن است دیگران چیزهایی داشته باشند که او نداشته باشد؛ ولی در عین حال، او چیزهای بسیاری دارد که دیگران ندارند و انسان می‌تواند به آن‌ها دل خوش کند و امیدوارانه به زندگی ادامه دهد.
 
به همین جهت، یکی از توصیه‌های دین به پیروان خود، استفاده از مقایسه نزولی است. پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) وقتی می‌خواهد کسی همانند ابوذر را تربیت کند، به او توصیه می‌کند که از مقایسه صعودی پرهیز کند و از مقایسه نزولی استفاده نماید. او خود در این باره می‌فرماید: پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) مرا به هفت چیز سفارش کرد: این که نگاه کنم به کسی که پایین تر از من است و ننگرم به کسی که بالاتر از من است. پس یکی از مهارت‌های لازم برای موفقیت در زندگی، استفاده از مقایسه نزولی است. تفاوت زندگی‌ها یک اصل و یک واقعیت انکارناپذیر است. اگر انسان، خود را با زندگی‌های بهتر مقایسه کند، دچار تلخ کامی می‌شود، احساس ناکامی می‌کند و از زندگی خود لذت نمی‌برد. اگر چنین اتفاقی افتاد، یکی از بهترین مقابله‌ها استفاده از مقایسه نزولی است. این روش، از آموزه اولیای دین است. پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) می‌فرماید:« هرگاه یکی از شما به کسی نگاه کرد که در مال و جمال از او برتر است، به آنچه پایین‌تر از اوست، نگاه کند.» نکته جالبی که در این حدیث وجود دارد، این است که همیشه مقایسه کردن، در مال و ثروت نیست؛ گاهی ممکن است که انسان در جمال و زیبایی، دست به مقایسه بزند. این مسئله، در میان جوانان و بویژه در میان دختران، بیشتر مشاهده می‌شود. مقایسه کردن خود با کسانی که زیباترند، موجب غمگینی و رنجوری می‌شود. این نیز یک مقایسه صعودی است. در چنین مواردی، با استفاده از مقایسه نزولی می‌توان  این احساس ناخوشایند را از خود دور ساخت.
 
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص298-294، مؤسسه علمی فرهنگی دار‌الحدیث، قم، چاپ دوم، 1394