امام حسین (علیه السلام)، در یکی از بخش‌های مهم دعای روز عرفه، نعمت‌های خداوند متعال را می‌شمرد. در این بخش، موارد متعددی مطرح شده است. تو در آغاز که من نابود بودم، به من نعمت وجود بخشیدی و مرا از خاک بیافریدی. آن گاه در صلب پدرانم جای دادی و مرا از حوادث زمان و موانع دهر و اختلاف و تغییرات روزگاران، محفوظ داشتی. و از آن جا که با من رأفت و مهربانی داشتی، مرا در دوران سلطنت پیشوایان کفر به دنیا نیاوردی، و لیکن در زمان پیشوایی خاتم پیغمبرانت به وجود آوردی و در این عصر هدایت مرا پرورش دادی. و از این پیش هم پیوسته با من مهربانی کردی و به نعمت فراوانم متنعم ساختی تا آن گاه که به مشیتت از آب نطفه، آفرینشم فرمودی و در ظلمات سه گانه در میان گوشت و خون، مسکن دادی. تا آن که مرا بر آن رتبه معرفت و هدایت علم ازلی، با خلقت کامل و آراسته به دنیا آوردی. و در گهواره که کودکی ناتوان بودم، مرا نگه‌داشتی و از شیر مادر، غذایی گوارا روزی‌ام کردی. و دل های دایگان را بر من مهربان ساختی. مادران مهربان را برای محافظتم از آسیب جن و شیطان بر گماشتی. و خلقتم را از عیب و نقصان پیراستی به هر حال، بسی بلندمرتبه خدای مهربانی . پس آن‌گاه که زبانم به سخن گشودی و نعمت بی‌حدت را بر من تمام کردی و در هر سال به تربیتت فزون تر شدم و خلقتم مقام کمال یافت و قوای جسم و جانم به حد اعتدال رسید. پس حجت را بر من الزام نمودی و معرفت خود را به قلبم الهام فرمودی.
 
 مرا بیدار و هشیار کردی تا در آسمان و زمین بدایع مخلوقاتت را مشاهده کنم و مرا به یاد خود و شکر نعمت‌های بی‌حد خویش یادآور ساختی و طاعت و عبادتت را بر من فرض نمودی و فهم علوم و حقایقی که پیمبرانت به وحی آوردند، به من عطا فرمودی. و روح بزرگ مرا برای فهم، پذیرفتن عطا کردی و با سعه صدر، یافتن مقام رضا و تسلیم را بر من آسان کردی و در تمام این مرحمت‌ها بر من به اعانت و لطف خود منت گذاردی. سپس که مرا از بهترین خاک بیافریدی و برای آسایش من به یک نوع نعمت راضی نشدی، بلکه به انواع نعمت‌های بیشمار مرا متنعم ساختی. و به هر گونه خوراک و لباس و اثاث زندگی برخوردارم کردی و همه، صرف لطف بی‌حد و احسان نامتناهی تو بود. و چون هر گونه نعمت را بر من تمام کردی و هر گونه رنج و بلا را از من برطرف نمودی، باز جهل و بی باکی من، مانع از این لطف بزرگ تو نشد که دلالتم کنی و با رفع هر چه سبب خشم و غضب توست، مرا در رسیدن به مقام قرب خود موفق سازی، و با همه بیباکی و گناه، باز هر وقت تو را خواندم، اجابت کردی و چون از تو درخواستی کردم، عطا فرمود و اگر تو را اطاعت کردم، پاداش کامل دادی. و اگر شکرت را به جای آوردم، بر نعمتم افزودی. همه این لطف‌ها را فرمودی تا نعمت و احسانت را بر من به حد کمال رسانم و باز پروردگارا! آن رنج و زیان‌ها را که از من به مرحمتت دفع کردی، بیش از آن همه نعمت و عافیت است که به ظاهر، مشاهده می‌کنم.
 
دعای ابو حمزه ثمالی، دعایی است که امام سجاد (علیه السلام) به ابو حمزه آموزش داده است. در این دعا معمولا در مواردی که تعبیر «الحمد لله» وارد شده، نعمتی از نعمت‌های خداوند مطرح شده است: هر گاه او را بخوانیم، پاسخ می‌دهد، هر چند ما در پاسخگویی به او کوتاهی می‌کنیم. هر گاه از او چیزی بخواهیم، عطا می‌کند، هر چند وقتی چیزی از ما بخواهد، بخل می ورزیم. هر وقت بخواهیم می‌توانیم بدون واسطه با او خلوت کنیم. تنها او را می‌خوانیم، وگرنه پاسخ نمی‌شنیدیم. تنها به او امید داریم، وگرنه ناامید میشدیم. ما را به خودش واگذاشت و تکریم کرد، نه به مردم تا خوار شویم. به ما اظهار دوستی می‌کند، هر چند از ما بی نیاز است. در برابر اشتباهات ما شکیباست، به گونه‌ای که گویا گناهی نداریم. با این که به گناهان ما آگاه است، حلم می‌ورزد و با این که قادر است، عفو می‌کند. قلب ما را از شرک پاک کرد. زبان ما را به ذکرش گشود. آنچه گذشت، نمونه ای از نعمت‌های ذکر شده در دعاها بودند و بررسی بیشتر دعاها، موارد بیشتری را مشخص خواهد کرد.
 
در روایات سعادت، موارد دیگری بیان شده‌اند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) از ازدواج، فرزند صالح، شباهت به پدر، و مرکب، به عنوان عوامل سعادت یاد کرده است. در برخی احادیث، به بیان ویژگی‌های عوامل سعادت پرداخته شده است و این نشان می‌دهد که بدون این ویژگی‌ها، نعمت بودن آن امور، جای تردید دارد و یا دست کم، مصداق کامل آن نیست. در همین راستا، در حدیثی، پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) از «همسر شایسته»، «خانه بزرگ»، «مرکب راهوار» و «فرزند شایسته» به عنوان اسباب سعادت دنیا، یاد کرده است. ایشان در کلام دیگری ، از «شباهت به پدر» و «زیبایی و دینداری» به عنوان ویژگی برای فرزند و همسر یاد کرده است. در روایت دیگری، پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) همسری را مایه سعادت می‌داند که دیدنش مایه سرور و خوشایندی انسان و در نبود شوهر، امین ناموس و مال وی باشد ، و مرکبی را مایه سعادت می‌داند که راهوار بوده و شخص را به یارانش برساند، و خانه‌ای را مایه سعادت می‌داند که بزرگ و با رفاه باشد. در روایت دیگری، علاوه بر مسکن و مرکب، از همسایه شایسته نیز به عنوان عامل سعادت یاد کرده است. در روایت دیگری، پیامبر ، چهار مورد را ذکر کرده که در مورد آن جدیدند: دوستان صالح و کار در وطن. برای همسر نیز ویژگی سازگاری را بیان نموده است. در روایت دیگری، دوستی آل محمد را نیز به این چهار مورد اضافه نموده است. همچنین ایشان از خوش اخلاقی به عنوان عامل سعادت نام برده است.
 
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص273-269، مؤسسه علمی فرهنگی دار‌الحدیث، قم، چاپ دوم، 1394