زیباییهای رفتاری در روابط اجتماعی
ادیان بزرگ جهان، از آن رو که گروهی پرشمار از انسانها را بر اساس اعتقادی واحد گرد هم می آورند، آثار اجتماعی دارند؛ اما بیشک میزان اهمیت دادن به روابط اجتماعی در همگی آنها یکسان نیست.
ادیان بزرگ جهان، از آن رو که گروهی پرشمار از انسانها را بر اساس اعتقادی واحد گرد هم می آورند، آثار اجتماعی دارند؛ اما بیشک میزان اهمیت دادن به روابط اجتماعی در همگی آنها یکسان نیست. در این میان، اسلام، اصلاح جامعه و تنظیم روابط اجتماعی را برای رسیدن به جامعه مطلوب و سعادتمند، یکی از اصلی ترین اهداف خود می داند. در قرآن کریم آمده که «غرض از ارسال رسل و همراه کردن میزان و کتاب با آنان، قیام مردم به قسط است»، و منظور از قسط، عدل عملی، و در نگرش عمومی، عدالت اجتماعی است.
بخش مهمی از احکام مطرح شده در قرآن کریم و سنت نبوی، و به تبع، بخش گسترده ای از فقه اسلامی، به مباحث اجتماعی اختصاص دارد. از آن میان، بخشی احکام عمومی یا به تعبیر دیگر قوانین حکومتی است که موضوع تکلیف در این دسته از احکام، جامعه است، و بخشی دیگر به قوانین حقوق خصوصی ناظر است که تنظیم روابط میان افراد جامعه را بر عهده دارد. دسته اخیر اگرچه به دید نخست احکامی خصوصی اند، از آنجاکه غیرمستقیم به همه مردم مربوط می شوند، امور اجتماعی به شمار می آیند. از سوی دیگر، بخشی از وظایف اجتماعی فرد مسلمان - چه مالی مانند زکات، و چه سیاسی همچون جهاد چهره عبادی دارند و از این رو در علم فقه، در شمار عبادات قرار گرفته اند. در یک داوری کلی باید اذعان داشت که در تدوین و توسعه علم فقه، آنچه به عنوان مباحث عبادی بیشتر مورد توجه قرار داشته است، مباحث مربوط به حقوق خصوصی است، و احکام عمومی و حکومتی، در سطحی محدود، موضوع بحث محافل فقهی بوده است. در علم فقه، بسته به نحوه شکل گیری مباحث و طبقه بندی آنها از نظر اهمیت، فصل بندی خاصی برای ابواب مربوط به روابط اجتماعی ارائه شده است، بدون آنکه جنبه اجتماعی در این مباحث مورد توجه بوده باشد. از این روست که این گونه بحثها را میتوان در هر چهار بخش اصلی فقه، یعنی عبادات، عقود، ایقاعات و احکام به معنای اخص یافت.
جامعه اسلامی مانند خانواده ای بزرگ است. در این جامعه، همسالان همچون برادر و خواهر، کهنسالان همچون پدر و مادر، و خردسالان همچون فرزندان خانواده شمرده می شوند. حتی در ارتباط با جامعه بین المللی، غیرهم کیشان نیز، از آن جهت که مخلوق خداوند و انسان اند، محترم هستند.
در دین اسلام ، حمایت اجتماعی از دیگران، دست کم به سه صورت، زیباییهای اخلاقی و رفتاری می آفریند :
1. اهتمام به امور مسلمانان: این امر بر همه افراد لازم است بالاتری از ایمان دارند، در این راه پیشگاماند. پس اگر کسی دران مسلمان واقعی نخواهد بود. در چنین شرایطی، افراد هیچ گاه خود به اگر خویشاوند و خانواده ای نداشته باشند؛
٢. احترام به سالخوردگان: احترام و برقراری روابط مؤثر، نیازهای عاد می کند و برای مقابله با بیماری های جسمی این دوره آماده می سازد. ع سال خوردگان، در ردیف تجلیل خداوند دانسته شده است؛
٣. حمایت عاطفی از دیگران: بنابه توصیه های اسلام، روابط با درع اسرار از مهر و عطوفت باشد، و برادران مؤمن موظف اند یکدیگر را باشند. احساس دوستی بیشتر، نشانه ایمان افزون تر است. به مؤمنان و سلامت و بیماری به دیدار یکدیگر بروند، و دیدار برادران مؤمن، به زیارت خداوند است. دیدار مؤمنان با دیگران، مایه آرامش روانی آنها شد روابط مؤثر، نیازهای عاطفی آنها را ارضا به آماده می سازد. گاهی احترام به اسلام، روابط با دیگران نیز باید موظف اند یکدیگر را دوست داشته تر است. به مؤمنان توصیه شده در برادران مؤمن، به منزله دیدار آنها شده، همچون آبی سرد و گوارا، عطش آنان را فرو می نشاند و به آنها آرامش می بخشد. در عین حال، اسلام، مؤمنان را از معاشرتی که نازیباییهایی را پدید می آورد و برای دین و دنیا و آخرت زیان داشته باشد، برحذر میدارد.
در این گفتار، افقهای ارتباطی انسان با دیگران در حوزه ارتباطات اجتماعی، البته با تمرکز بر سیره گفتاری و رفتاری معصومان ما که مفسران واقعی دین اسلام هستند گزینش و تبیین می شود. امید داریم این به گزینی، بخشی از زیباییها و جذابیت های زندگی اسلامی را در حوزه جامعه و بین الملل مبرهن کند.
اشکالهای منطق جماعت گرایی: منطق «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو»، افزون بر اینکه با فطرت درونی هماهنگ نیست، با معیارهای عقلانی نیز تطابق ندارد؛ زیرا ضمن آنکه در شرایط ویژه و نامناسب موجب اشاعه فساد می شود، مانع بروز استقلال و خلاقیت نیز می گردد.
خداوند نسبت به اینکه انسانها به جای حق گرایی، تطابق با اکثریت را معیار زندگی عادی بپندارند، هشدار میدهد و اکثریت را نیز در معرض خطر و لغزش می داند. اکثریتی که به جای حق در پی حدس و هوس باشند، شایسته پیروی نیستند: وإن تطع أکثر من فی الأرض یضلوک عن سبیل الله إن یتبعون إلا الظن وإن هم إلا یخرصون؛ «و اگر از بیشتر افراد روی زمین اطاعت کنی، تو را از راه خداوند، منحرف و گمراه می کنند؛ زیرا آنان جز از گمان پیروی نمی کنند و آنان، جز به حدس و گمان نمی پردازند».
منبع: اسلام و زیباییهای زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبینیا، صص426-423، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}