سپيده‌دم که وقت کار عامست

شاعر : منوچهري

نبيذ غارجي رسم کرامست سپيده‌دم که وقت کار عامست
که من مخمورم و ميلم به جامست مرا ده ساقيا جام نخستين
نبيذ يکمني دادن کدامست وليکن لختکي باريکتر ده
سه جام يکمني خوردن حرامست نماز بامدادان کرد بايد
مرا ده ساتگيني بر تو وامست چو وام ايزدي بنهاده باشم
رکوعم را رکوعست ار قيامست چنانکه باز نشناسد امامم
خوشا کاين ماهرو ما را غلامست خوشا جام ميا، خوشا صبوحا
ظلام اندر ظلام اندر ظلامست دو زلفش دو شب و دو خال مشکين
مدام از دست آن دلبر مدامست صبوح از دست آن ساقي صبوحست
نه جاي طعنه و جاي ملامست غلام و جام مي را دوست دارم
وليکن اين خوشيها در حرامست همي‌دانم که اين هر دو حرامند