در یادداشتی با عنوان «تربیت، بی‌تربیت!» بیان کردیم که والدین در دوره زیر هفت سال سه وظیفه مهم دارند که این وظایف عبارت‌اند از:
۱- فراهم کردن شرایط بازی برای کودک
۲- حفظ مقام سیادت کودک
۳- تهیه غذای باکیفیت و متناسب برای فرزند

در ادامه و در بررسی وظیفه دوم از وظایف فوق، اشاره کردیم که سروری کردن کودکان در هفت سال اول زندگی، آثار ارزشمندی به همراه دارد که عبارت‌اند از:
  1. شکوفایی استعدادهای نهفته
  2. اعتماد کودک به پدر و مادر
  3. مهیا شدن کودک برای دوران اطاعت
  4. تضمین آرامش روحی و روانی کودک
  5. پرورش شخصیتی مستقل

در یادداشت قبل با عنوان «دوران ریاست و شکوفایی استعدادها» به بررسی سه مورد اول پرداختیم و در این یادداشت دو مورد باقیمانده را بیان خواهیم کرد.
 

تضمین آرامش روحی و روانی کودک

بسیاری از والدین بعد از متولد شدن فرزند دلبندشان تمام تلاش خود را در جهت حفظ سلامت جسمی کودک به کار می‌گیرند. متأسفانه آن‌ها گمان می‌کنند که فرزندشان فقط در جسم خلاصه می‌شود، غافل از اینکه او غیر از جسم و نیازهای جسمی، روح و روان نیز دارد و نیازهای روحی و روانی او نیز باید تأمین شود. یکی از نیازهای مهم که در بُعد روح و روان تعریف می‌شود و زیربنای تمام نیازهای روحی کودک می‌باشد، آرامش روحی و روانی است. به‌گونه‌ای که اگر این نیاز مرتفع نشود و کودک آرامش روحی و روانی نداشته باشد، سایر نیازهایِ روحیِ او یا تأمین نمی‌شوند و یا ناقص تأمین می‌شوند. به همین دلیل مهم‌ترین و مبنایی­ترین نیاز روحی کودک، نیاز به آرامش روحی و روانی می‌باشد. درواقع می‌توان گفت برخی از اضطراب‌ها و تشویش‌هایی که فرد در بزرگ‌سالی دچار آن‌ها می‌شود، ریشه در همین عدم آرامش روحی در کودکی دارد که به بزرگ‌سالی نیز سرایت می‌کند و بعضاً تشدید می‌شود. حتماً اکنون این سؤال در ذهنتان ایجادشده است که چگونه می‌توان آرامش روحی و روانیِ کودک را تأمین و تضمین کرد؟ پاسخ بسیار ساده است ولی عمل کردن به آن شاید کمی دشوار باشد. پاسخ حفظ مقام سیادت کودک در سن زیر هفت سال می‌باشد. لطفاً این جمله کلیدی که اکنون می‌خواهم بگویم را بنویسید و درجایی در منزل در مقابل چشمان خود و همسرتان نصب کنید: هرچقدر فرزند شما بیشتر سروری کند، آرامش بیشتری خواهد داشت. بله درست است! اگر فرزندِ بی‌تاب و بی‌قراری دارید، اگر می‌خواهید فرزندتان نه‌تنها در کودکی بلکه در بزرگ‌سالی هم آرامش داشته باشد، راه‌حل همین است، فرزند دلبند شما باید در کودکی با سروری کردن، هیجانات منفی خود را تخلیه کند تا آرامش روحی و روانی او تضمین شود. پایه آرامش‌های دوران بعدی کودک، درگرو بهره­گیری و غنای وی از آزادی و ﺗﺠﺮﺑﻪ دوران سیادت است. آراﻣﺶ و بردباری فرزند در جوانی و میزان رشد ﻋﻘﻠﻰ و ﺷﻨﺎﺧﺘﻰ او در بزرگ‌سالی مرهون فعالیت‌ها، جست‌وخیزها، بازیگوشی‌ها و شورونشاط او در دوران کودکی است، به همین دلیل است ﻛﻪ در آموزه‌های پیشوایان دین ﺑﺮ ﺗﺤﺮک و جنب­وجوش ﻛﻮدک در خردسالی به‌عنوان امری لازم و ضروری ﺑﺮای ﺗﻀﻤﻴﻦ آرامش، بردباری و رشد ﻋﻘﻠﻰ او در بزرگ‌سالی ﻓﺮاوان ﺗﺄکید ورزﻳﺪه­اند.[1]
 

پرورش شخصیتی مستقل

استقلال، اعتمادبه‌نفس، خودباوری و تکیه کردن بر خویش، از ویژگی‌هایی هستند که همه والدین دوست دارند فرزندانشان این خصلت‌ها را داشته باشند؛ اما پرسش این است که چگونه این ویژگی‌ها را در کودکانمان ایجاد کنیم؟ در پاسخ باید گفت: استقلال چیزی نیست که کودک شما خودش آن را به دست بیاورد. آن‌ها نه دیدگاهی در مورد استقلال دارند، نه تجربه‌ای و نه مهارتی برای پرورش استقلال بدون شما دارند. بیشتر، استقلال هدیه‌ای است که شما به کودک خود می‌دهید و آن‌ها نیز این هدیه را گرامی داشته و در سراسر عمر خود از آن بهره می‌برند. شما با فراهم کردن چند عنصر اساسی می‌توانید به کودک خود در کسب استقلال کمک کنید:
  1. به فرزند خود عشق و احترام را ارزانی دارید.
  2. اعتماد خود را نسبت به توانایی‌های کودک نشان دهید.
  3. به آن‌ها بیاموزید که می‌توانند بر زندگی خود، کنترل داشته باشند.
  4. آن‌ها را راهنمایی کنید و به آن‌ها آزادی دهید تا بتوانند تصمیمات را خود به‌تنهایی بگیرند.[2]
به عقیده روان‌شناسان، زمینه‌سازی برای استقلال کودکان نباید بامحبت ورزی اشتباه گرفته شود. کارشناسان معتقدند تا قبل از دوسالگی، مهرورزی و صحبت کردن با کودک از عوامل کاهش اضطراب جدایی محسوب می‌شود، چراکه کودک با دریافت محبت احساس امنیت می‌کند و متوجه می‌شود دنیای اطرافش ایمن و قابل‌اعتماد است، اما بعد از دوسالگی در مراحل شکل‌گیری، خودمختاری و استقلال کودکان باید وابستگی به‌تدریج قطع‌شده و کودک به‌آرامی مستقل و مسئولیت‌پذیر شود. دکتر قاسم‌زاده دراین‌باره می‌گوید: اتاق کودک از سه تا چهارسالگی باید به‌تدریج جدا شود و از پنج‌سالگی کودک باید با نظارت والدین، عهده‌دار انجام وظایف شخصی‌اش شود و پس از رفتن به مدرسه، کارهای آموزشی خود را انجام دهد و والدین تنها نقش نظارتی داشته باشند. دکتر حکیم شوشتری نیز بابیان اینکه نگرانی‌های والدین در بیشتر اوقات از شکل‌گیری استقلال کودکان جلوگیری می‌کند، می‌گوید: کودک از سه‌سالگی به بعد با انجام رفتارهایی به والدین می‌فهماند که قصد دارد روی پای خودش بایستد، اما نگرانی والدین و دخالت آن‌ها مانع از شکل‌گیری استقلال کودکان می‌شود و در این زمان وابستگی افزایش پیدا می‌کند، اما والدین باید اجازه بدهند تا کودکان بدون خطر، راه‌های مستقل زیستن را تجربه کنند. پدر و مادرها در تربیت کودک خود باید به این نکته توجه کنند تا نگرانی و اضطرابشان را به فرزندان انتقال ندهند و همواره به این نکته توجه داشته باشند که آن‌ها برای رشد کردن به استقلال نیاز دارند، پس به‌جای اینکه با نگرانی همواره در انجام کارهایش دخالت کنند، بهتر است محیط خانه را برای او ایمن کرده تا او آزادانه در محیط زندگی خود رشد و تجربه کسب کند.[3] آنچه ﻛﻪ روحیه اعتماد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻛﻮدک را در این دوران ﺣﻔﻆ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ و آن را بارور ﻣﻰ ﺳﺎزد، آزادی و تجربه است. طفل در این سنین، خود به‌سادگی ﺗﺠﺮﺑﻪ می‌کند و می‌آزماید و در ﻋﻤﻞ ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺠﻰ عینی می­رسد ﻛﻪ ﺑﺮای او یقین آور است؛ حال هرقدر ﻣﺤﻴﻂ ﺑﺮای ﻛﺴﺐ ﺗﺠﺮﺑﻴﺎﺗﻰ بیشتر، غنی‌تر ﺑﺎﺷﺪ، ارزﻳﺎﺑﻰ و ﺷﻨﺎﺧﺖ او آماده­تر می­گردد و ﺑﻪ ﺳﺒﺐ آن روﺣﻴﻪ اعتمادبه‌نفس، اتکا ﺑﻪ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ و استقلال، در وی قوی­تر می‌شود. در ﭼﻨﻴﻦ محیطی خواستن ﺑﻪ دنبالش توانستن و در ﭘﻰ آن اعتمادبه‌نفس ﺷﻜﻞ می‌گیرد و به‌سوی ﺷﺨﺼﻴﺘﻰ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺟﻬﺖ می‌یابد.[4] فراموش نکنید ﻛﻮدک در ﻫﻔﺖ سال اول، ﺳﻴﺪ و آقا است. ﺑﺎﻳﺪ آزاد ﺑﺎﺷﺪ، فرمان ﺑﺪﻫﺪ، ﺑﺎزی ﻛﻨﺪ. وی را ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻣﻘﻴﺪ و محدود کرد و نباید آموزش را ﺑﺮ او ﺗﺤﻤﻴﻞ کرد. او به‌طور ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺤﻴﻂ پیرامون ﺧﻮﻳﺶ (خانواده، اجتماع، اطرافیان و کودکان دیگر) قرار می‌گیرد و پرورش می‌یابد. در این دوران، ﻛﻮدک ﺑﺎﻳﺪ در کمال آزادی و راﺣﺘﻰ و ﺑﺮخورداری ﺑﻪ ﺳﺮ ببرد. اگر ﺑﻪ سیادت وی ﺑﻪ هر دلیلی و به هراندازه‌ای ﺧﺪﺷﻪ وارد شود ﺗﻌﺎدل روﺣﻰ و رواﻧﻰ و اخلاقی او ﺑﻪ ﻫﻢ خواهد ریخت. ﻛﻮدک ﺑﺎﻳﺪ در این دوران بدود، ﺑﺎزی ﻛﻨﺪ، لذت ﺑﺒﺮد و روح ﻟﻄﻴﻔﺶ از محبت‌ها و استقبال گرم اطرافیان سیراب ﺷﻮد.[5]
 

کلام آخر

حفظ سیادت کودکان در دوران زیر هفت سال یکی از مهم‌ترین و پرثمرترین وظایفی است که والدین در این دوره سنی باید رعایت کنند. البته شاید عاملی که کمی عمل کردن به این وظیفه را سخت می‌کند، این باشد که معمولاً نتیجه و ثمره این وظیفه، ممکن است سریع نمایان نشود. درواقع آثار حفظ مقام سیادت فرزندان، در سنین نوجوانی و جوانی و بزرگ‌سالی خودش را نشان می‌دهد و این موجب می‌شود که والدین نسبت به عمل کردن به این وظیفه کمی سهل‌انگاری نشان دهند. ولی باید بدانند که با حفظ مقام سیادت فرزندان، آینده آنان را به‌خوبی رقم خواهند زد، پس بهتر است نسبت به عمل کردن به این وظیفه کاهلی نشان ندهند. اگر از زاویه دیگر به این موضوع نگاه کنیم، می‌توانیم وظیفه تربیت فرزند و حفظ مقام سیادت او را به فرصتی طلایی برای رشد و تربیت خودمان تبدیل کنیم. فرصتی بسیار مناسب برای افزایش سعه‌صدر و غلبه بر خشم و مقابله با تنبلی‌های خود. در این صورت یک تیر و دو نشان خواهیم زد، هم مقدمات تربیت فرزندمان را فراهم کرده‌ایم و هم خودمان در مسیر رشد اخلاقی پیش رفته‌ایم.
 
 

پی‌نوشت

[1] - خانواده و تربیت مهدوی، محمدباقر حیدری کاشانی،  مرتضی آقاتهرانی، ص 346
[2] - مقاله پرورش کودک مستقل، کانون مشاوران ایران، به نقل از سایت https://kodakonojavan.com
[3] - روزنامه ایران، شماره ۴۴۳۷ به تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۲۸، صفحه ۱۴
[4] - ﻓﺮﻫﺎدﻳﺎن، رﺿﺎ، آﻧﭽﻪ واﻟﺪﻳﻦ و ﻣﺮﺑﻴﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪاﻧﻨﺪ، ص١٧ــ٢٢؛ ﻫﻤﻮ، واﻟﺪﻳﻦ و ﻣﺮﺑﻴﺎن مسئول ص٦٠ ـ٦٤
[5] - خانواده و تربیت مهدوی، محمدباقر حیدری کاشانی،  مرتضی آقاتهرانی، ص 347 و 348