با توجه به آموزه‌های اسلامی، یکی از اصول و مشخصه‌های کسب‌وکار در بازار اسلامی، وجود شفافیت به معنی قرار گرفتن به‌آسانی و با اطمینان اطلاعات مربوط به قیمت، نوع کالا و کیفیت آن در اختیار موسسه‌های تولیدی و تقاضاکنندگان است.
 
از دیدگاه کارشناسان اسلامی، شفافیت را می‌توان به «جریان به‌موقع و قابل‌اتکای اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در دسترس همه ذینفعان بازار باشد» توصیف نموده و نبود شفافیت را به «ممانعت عمدی از دسترسی به اطلاعات، ارائه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار در کسب اطمینان از کفایت و کیفیت اطلاعات ارائه‌شده» تعریف کرد.[1] بر اساس این دیدگاه از عدم پنهان‌کاری اطلاعات در علم اقتصاد به شفافیت تعبیر می‌شود. گرچه در اقتصاد سرمایه‌داری شفافیت بیشتر در بازارهای مالی به کار می‌رود و در بازار کالا و خدمات اغلب از واژه اطلاعات کامل  استفاده می‌کنند، ولی به نظر می‌رسد اگر نگوییم شفافیت ثمره اطلاعات کامل است، هر دو واژه مترادف بوده و در موارد متعدد هریک از این دو واژه به‌جای یکدیگر استفاده‌شده‌اند.[2] بر اساس این تعریف در این تحقیق به فرایند و ملزومات شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی از دیدگاه قرآن کریم اشاره می‌ گردد.
 

فرایند و ملزومات شفافیت در فعالیت اقتصادی

قرآن کریم در طولانی‌ترین سوره و طولانی‌ترین آیه[3] به مجموعه‌ای از آداب و الزامات اخلاقی- اقتصادی خاصی بر استواری و شفافیت در معاملات و فعالیت‌های اقتصادی اشاره‌کرده است.
 
بر اساس دیدگاه مفسرین مسلمان خداوند متعال در این آیه شریفه احکام و مقررات دقیقى براى تحکیم معاملات[4] و امور تجارى و اقتصادى در بازار اسلامی، بیان کرده تا سرمایه‌ها هر چه بیشتر رشد طبیعى خود را پیدا کنند و بن‌بست و اختلاف و نزاعى در میان مردم رخ ندهد.[5] و هر کاسب و فعال اقتصادی شرایط و حدود آن را بشناسد و به راه روابط اقتصادى سالم و گردش عادلانه ثروت در بازار اسلامی بازگردد.
 
 در این آیه دستورات و الزامات مهمی در مورد دادوستد مالى و رفتارهای اقتصادی که ضامن استواری و شفافیت است، بیان‌شده است ما در این تحقیق صرفاً به آن مواردی که به تقویت و رعایت شفافیت مرتبط است اشاره می‌کنیم:
 

نوشتن اطلاعات کافی

در نخستین فرایند از آیه شریفه، خداوند متعال دستور به نوشتن اطلاعات کافی در مورد اصل قرارداد دادوستد و فعالیت اقتصادی داده است، زیرا با نوشتن و کتابت، اطلاعات کافی در مورد دادوستد در اختیار طرفین معامله قرار می‌گیرد و طبعاً شفافیت در آن دادوستد را به دنبال دارد. چنانکه می‌فرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَاینْتُمْ بِدَینٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ...[6] اى کسانى که ایمان آورده‌اید! هنگامی‌که بدهى مدت‌داری (به خاطر وام دادن یا معامله) به یکدیگر پیدا کنید آن را بنویسید.
 
از دیدگاه مفسرین اینکه در آیه، کلمه دین به‌کاربرده شده نه قرض، به این جهت است که قرض تنها در مبادله دو چیز که مانند یکدیگرند به کار می‌رود، مثل‌اینکه چیزى را وام می‌گیرد که بعد همانند آن را برگرداند ولى دین هرگونه بدهکارى را شامل می‌شود، خواه از طریق قرض گرفتن باشد یا معاملات دیگر مانند اجاره و صلح و خریدوفروش، سلف و نسیه و انواع معاملات و مبادلات اقتصادی که یکى از طرفین چیزى را به ذمه می‌گیرد.[7]
 
بنابراین آیه شریفه در عین اینکه شامل قرض هم می‌شود عموم بدهى‌هایى که در معاملات و روابط اقتصادی در بازار اسلامی در جریان است را شامل می‌شود و با نوشتن و کتابت آن‌ها شفافیت در آن‌ها را توصیه کرده است.
 

شرایط نویسنده‌ی قرارداد

در حکم و فراز دیگر آیه شریفه در بیان شرایط نویسنده‌ی این کتابت و نوشتن قراردادها می‌فرماید: وَلْیکْتُبْ بَینَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا یأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیکْتُبْ وَلْیمْلِلِ الَّذِی عَلَیهِ الْحَقُّ وَلْیتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا یبْخَسْ مِنْهُ شَیئًا ...[8]
 
 کسى که قدرت بر نویسندگى دارد نباید از نوشتن خوددارى کند و همان‌طور که خدا به او تعلیم داده است باید از روى عدالت (سند بدهکارى را) بنویسد؛ و بدهکار باید از خدا به پرهیزد و چیزى را فروگذار نکند.
 
از روی عدالت نوشتن و فروگذار نکردن چیزی از امور معامله و قرارداد اقتصادی دو اصل مهم در تضمین شفافیت در مبادلات اقتصادی از دیدگاه قرآن کریم در این آیه شریفه است؛ زیرا آوردن جزئیات و بیان اطلاعات کافی اعم از نحوه پرداخت، سررسید پرداخت ها و سایر اطلاعات لازم در موضوع مورد معامله را شامل می‌شود که این چیزی جز جریان شفافیت در قراردادها نیست.
 

شرایط طرفین قرارداد

در فراز دیگر آیه شریفه آمده است که هرگاه کسى که حق بر ذمه او است (بدهکار) سفیه یا (ازنظر عقل) ضعیف (و مجنون) باشد و یا (به خاطر لال بودن) توانایى بر املاء کردن ندارد، باید ولى او املاء کند و عدالت را در این زمینه رعایت کند. چنانکه می‌فرماید: فَإِنْ کَانَ الَّذِی عَلَیهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لَا یسْتَطِیعُ أَنْ یمِلَّ هُوَ فَلْیمْلِلْ وَلِیهُ بِالْعَدْلِ ...[9]
 
 این مطلب هم معین و مشخص بودن طرف معامله و مبادله را می‌رساند و هم با داشتن شرط عدالت ولی و سرپرست طرف قرارداد، لزوماً چیزی از حق و موارد الزامی و حقوقی را فروگذار نمی‌کند که این خود شفافیت در طرفین قرارداد و مورد معامله و مبادله را می‌رساند. تا در صورت نیاز به پاسخگویی و پرداخت حقوقی فرد مسئولی مشخص و معین باشد تا ازلحاظ قانون و حقوقی پاسخگو باشد ضمن اینکه این فرد با این رهنمود قرآنی، صلاحیت و توانایی عقلی و عرفی پاسخگویی در امر پرداخت حقوق قرارداد را داشته باشد.
 

شرایط پیرامونی قرارداد

فرایند دیگری که استواری و شفافیت قرارداد را به دنبال دارد، شاهد گرفتن نفرات عادل و بالغ و با لحاظ جنسیت و شرایط فیزیولوژیکی آن‌ها از دیگر موارد سفارش و توصیه قرآن کریم در این آیه شریفه است. چنانکه می‌فرماید:
 
وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَینِ مِنْ رِجَالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یکُونَا رَجُلَینِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى...[10] و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! (و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند) تا اگر یکى انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند؛ و شهود نباید به هنگامی‌که آن‌ها را (براى شهادت) دعوت مى‏کنند، خوددارى نمایند!
 

موضوع و مورد قرارداد

در فراز دیگر که اوج دقت و نکته‌سنجی قرآن کریم را می‌رساند توصیه به نوشتن هر سررسید بدهی اعم از بدهی کوچک و اندک یا هر معامله بزرگی که افراد در بازار کسب‌وکار اسلامی دارند را توصیه می‌فرماید و البته این عمل را به عدالت و برپایی قسط نزدیک‌تر می‌داند. چنانکه می‌فرماید: وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیرًا أَوْ کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا ... .[11] و از نوشتن (بدهىِ خود)، چه کوچک باشد یا بزرگ، ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید)! این، در نزد خدا به عدالت نزدیک‌تر و براى شهادت مستقیم‌تر و براى جلوگیرى از تردید و شک (و نزاع و گفتگو) بهتر هست.
 

استثنای موردی و نکته‌ی پایانی

در اخیر اگرچه برای رعایت اصل تسریع و سرعت بخشی در امور تجاری یا سایر ملاحظات، موارد دادوستد نقدی را از اجرای فرایند کتابت و شاهد گرفتن استثناء کرده است، اما درهرصورت شاهد گرفتن و کتابت را برای جلوگیری از اختلافات آینده[12] و البته تضمین شفافیت در معاملات و مبادلات بهتر می‌داند و به آن توصیه کرده است. چنانکه می‌فرماید: إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَینَکُمْ فَلَیسَ عَلَیکُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَایعْتُمْ ...[13] مگر اینکه دادوستد نقدی باشد که بین خود، دست‌به‌دست می‌کنید. در این صورت، گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید. ولی هنگامی‌که خریدوفروش (نقدی) می‌کنید، شاهد بگیرید!
 
نکته‌ی پایانی این توصیه‌ها رعایت تقوی و پیروی از تعالیم الهی در کسب‌وکار و فعالیت‌های اقتصادی است و بینش بخشی به کاسبان مسلمان که خداوند متعال به هر کار و فعالیت شما آگاه است. چنانکه می‌فرماید: وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیعَلِّمُکُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ[14] از خدا بپرهیزید! و خداوند به شما تعلیم می‌دهد؛ خداوند به همه چیز داناست.
 
 

پی‌نوشت‌

[1] مصطفی کاظمی، پرویز داوودی و سید محمدکاظم رجایی، «صداقت در مقایسه با شفافیت در بازار اسلامی»، معرفت اخلاقی، ۱۳۹۱، ش. ۱۰، ۱۳۹۱.
[2] مصطفی کاظمی، پرویز داوودی و سید محمدکاظم رجایی، همان. ‪
[3] (البقرة/282)
[4] طالقانى، سید محمود، پرتوى از قرآن، ناشر: شرکت سهامى انتشار، تهران، 1362 ش، ج‏2، ص: 266
[5] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه. دارالکتب الاسلامیة، 1374 ش تهران: ج‏2، ص: 383
[6] (البقرة/282)
[7] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، همان، ج‏2، ص: 383
[8] (البقرة/282)
[9] (البقرة/282)
[10] (البقرة/282)
[11] (البقرة/282)
[12] (البقرة/282)
[13] (البقرة/282)
[14] (البقرة/282)