پیشگیری اختلالهای رشدی از طریق دریافت اطلاعات
با بزرگتر شدن کودک، محتوی گفتار مادر تغییر میکند بگونهای که بیانگر علائق کودک در محیط پیرامون او باشد و بتواند آنها را گسترش دهد.
تراوارتن و مارویک (۱۹۸۶) بر این نکته تاکید دارند که انگیزش درونی فزایندهای بیانی و دریافتی در ذهن کودک بحدی قوی است که نمیتوان رفتارهای وی را تنها بازتابی از فراوانی بروز موارد خاص رفتارهای مادر دانست. بدین ترتیب باید به والدین اطمینان داد که برای آموزش سخن گفتن به کودک نیازی به بهره گیری از شیوهای خاص نیست. به همین ترتیب باید آنها را مطمئن ساخت که آهسته سخن گفتن کودک، به این دلیل نیست که آنان نتوانستهاند در سال های اولیه عمر وی را در فعالیتهای گفتاری درگیر کنند و از این بابت مسئولیتی متوجه آنان نیست. آنان فقط در مورد فراهم نیاوردن زمینه برای ایجاد رابطه لذتبخش کودک با شخصی که بسادگی و فراوانی در دسترس اوست مسئولاند. ممکن است برخی از یافته های ما در مورد اهمیت رشد اولیه زبان بدین گونه تلقی شده باشد که مادر فقط برای سخن گفتن و تعامل کلامی با کودک مورد تاکید بوده است. گرچه ممکن است برخی مادران که بطور طبیعی پرحرف و سخنگو هستند از سخن گفتن با کودکان خردسال خود لذت فراوان ببرند، این کار برای دیگران احتمالا چندان آسان نیست. بدین ترتیب باید به مادرانی که نشاط و سرزندگی کمتری دارند آگاهی داد که آنان می توانند با کیفیت واکنش های خود، مانند لبخند زدن، لمس کردن و جلب توجه کودک به اشیاء مورد علاقه او به همان اندازه به فراگیری زبان او کمک کنند. لازم است کودک بداند که میتواند بر محیط پیرامون خود تاثیر بگذارد، آگاه باشد تلاش های او برای برقراری ارتباط با پاداش همراه خواهد بود، و نیز آن که پاسخ های مستمر او به تجربه های دیداری و شنیداری لذتبخش است. در مورد اول تنها با کمک بزرگسالان حاصل خواهد شد و سومین مورد در صورتی آموخته خواهد شد که افراد بزرگسال محرک های دیداری و شنیداری لازم را در اختیار وی قرار دهند، و از دخالت در بقیه امور بپرهیزند. در مرحله بعدی آنها با ارائه موارد دیگری که برای حفظ توجه و علاقمندی او تدارک دیده شده است به کودک کمک می کنند چگونه به آنها توجه کند.
با رشد نوزاد و ورود او به مرحله نوباوگی و خردسالی مادران نحوه صحبت خود را با آنان تغییر میدهند. این تغییرات بیانگر توجه مادر به رشد درک زبانی کودک و نیز تلاش او برای سخن گفتن است. سخنان اولیه مادر با نوزاد با تنهای مختلف و آهنگهای متنوع و نیز محتوی عاطفی همراه است. در این سخنان پرسشهایی بدون انتظار دریافت پاسخ دیده میشود که از احساس کودک و حالتهای متنوع وی حکایت دارد. نوزاد خود باحالتها و ویژگیهایش به پرسشها و شرایط برقراری ارتباط حاکم میشود و در لحن و طنین صدای او گرمی فراوانی به چشم می خورد. با بزرگتر شدن کودک، محتوی گفتار مادر تغییر میکند بگونهای که بیانگر علائق کودک در محیط پیرامون او باشد و بتواند آنها را گسترش دهد. در این مرحله، در سخنان مادر، صحبت از احساسها و حالتهای کودک جای خود را به بیان نام اشیاء و فعالیت های پیرامونی کودک میدهد. این تغییر در گفته های مادر در حدود ۴-۳ ماهگی عمر نوزاد روی میدهد. در خلال ماههای اولیه زندگی نوزاد، والدین بتدریج از توجه کودک به گفتار آگاه می شوند و احساس میکنند او کلماتی را می شناسد و درک میکنند. چنین درکی، والدین را به سوی استفاده بیشتر از نامها و تکرار آنها سوق میدهد.
با آغاز سخن گفتن کودک، مادر بگونهای به سخنان او پاسخ میدهد که نشانگر تایید تلاشهای وی و نیز تشویق او به ادامه کار است. والدین استفاده کودک از کلمات را نشانه دیگری از درک زبانی او می دانند. از این رو استفاده از زبان را در حکم وسیله ای که نه تنها برای تحریک و تشویق کودک، بلکه برای کنترل رفتارهای او به کار می آید، ادامه میدهند. مطالعه بریستول (ولز Wells، ۱۹۸۵) نشان داد که والدین برای کنترل و نظارت بر کودکان ۱۵ ماهه به زبان متکی هستند. گفته های والدین با این کودکان کوتاه و ساده، و در عین حال قواعد دستوری معمول و مورد استفاده بزرگسالان در آنها به کار رفته بود. بدیهی است استفاده از گفتار به منظور کنترل کودک بدون آن که کار خواسته شده بصورت عملی به وی نشان داده شود کارساز نخواهد بود. تا هنگامی که کودک بین مفهوم جابه جا شدن چیزی با انجام عملی آن مثلا از طریق ضربه زدن، لگدزدن، یا پرتاب کردن و غیره رابطهای ایجاد نکند، احتمالا تنها با دستور شفاهی نمیتواند کار خواسته شده را انجام دهد. این مثال ساده بروشنی نشان میدهد نمیتوان زبان گفتاری را از تمام پیچیدگی ها و دشواری های موجود میان رابطه مادر و فرزند و نیز ماهیت خاص آن تفکیک کرد.
الیون Lieven (۱۹۸۲) با بحث درباره ویژگی های گفتار کودکان بر اهمیت تفاوتهای فردی در میان آنها تاکید دارد. برای مثال، لیون، پاین Pine و در ستر بارنز Dresner Barnes (۱۹۹۲) در مورد مسیرهای مختلف رشد زبان توضیح میدهند که چگونه عبارت های کوتاه و ساده یا عبارت های فرا گرفته شده در دوره اولیه عمر، در برخی کودکان اما نه همه آنها، میتواند مسیر جدیدی برای تولید گفتار چند کلمه ای در دوره های بعدی رشد زبان ایجاد کند. نکته ای که از این موضوع استنباط میشود این است که باید در مورد آنچه در سنهای مختلف از کودک انتظار داریم تا حدی انعطاف پذیر باشیم. توجه به سبکهای یادگیری زبان و استنباطهای ناشی از آن درباره مداخله های دوجانبه اولیه بین کودک و دیگران، کمتر در متون و نوشته های موجود درباره زبان و گفتار درمانی دیده میشود.
منبع: اختلالهای رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص92-89، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}