در گذشته، وقتی جنگی اتّفاق می‌افتاد، نیروهای نظامی آموزش دیده، لباس رزم بر تن می‌کردند و سلاح‌به‌دست وارد میدان نبرد می‌شدند و سعی می‌کردند از مرزهای جغرافیایی خود دفاع کنند یا بخشی از خاک کشور دیگر را تحت سلطه‌ی خود دربیاورند.

هنوز هم جنگ‌ها تمام نشده و نخواهد شد؛ بلکه مدل جنگ عوض شده وگرنه جنگ همان جنگ است. امروز سربازان جنگی، لباس رزم بر تن نمی‌کنند و کیلومترها از خانه و کاشانه‌ی خود دور نمی‌شوند و به سمت کسی شلّیک نمی‌کنند.

بلکه امروز، یک افسر جنگ نرم، در خانه‌ی خود، پشت یک رایانه نشسته است و با کلمات، جنگ‌افروزی می‌کند. آن‌ها با کنار هم گذاشتن هنرمندانه‌ی کلمات، یک خبر ساده را به یک ماجرای بزرگ تبدیل نموده، یک ملّت را درگیر خود می‌کنند.

متأسّفانه در این ماجرا، معمولاً خود ما هم مقصّر هستیم و بخش عمده‌ی زحمات را خودمان می‌کشیم. وقتی خبری را می‌شنویم، بدون بررسی، سریع در گروه‌های مختلف بازنشر می‌دهیم و خیلی وقت‌ها در پخش شایعه‌ها و مطالب دروغ، ما هم مقصّر هستیم.

پیامبر اکرم، حضرت محمد (ص) می‌فرمایند: «بر دروغ‌گویی تو همین بس است که هرچه را شنیدی [بدون تحقیق از صحت آن] بازگو کنی.» (نهج الفصاحه)

بنابراین، امروز خیلی مهم است تا در مواجهه با رسانه‌ها و فضای مجازی، حواس‌مان را جمع کنیم و مراقب رفتارمان باشیم که هر یک از رفتارهای ما، می‌تواند باعث پیش‌برد اهداف دشمن باشد؛ در واقع خودمان، عامل دست دشمن شده‌ایم.

متأسّفانه جنگ نرم از جنگ سخت بسیار پیچیده‌تر بوده و آموزش بیش‌تری نیاز دارد و خیلی‌ها بدون این‌که آموزشی دیده باشند، وارد فضای مجازی شده، فکر می‌کنند در این فضا تأثیرگذارند؛ بلکه چون بدون بصیرت وارد این میدان و کارزار جنگی شده‌اند، اتّفاقاً برای دشمن هم کمک محسوب می‌شوند.

مطمئناً افراد بی‌بصیرت در این جنگ شکست خواهند خورد؛‌ چراکه در جنگ‌های قدیمی، توپ و تانک و تفنگ بود و سر و صدایش باعث می‌شد حواس‌مان را جمع کنیم و مراقب باشیم تیر و ترکش نخوریم؛ ولی در جنگ نرم، مراقب هجمه‌ای که با ما وارد می‌شود، نیستیم.

در جنگ سخت، مرزهای جغرافیایی مشخص بود و خط مقدم، فقط در مرزها بود؛ ولی امروز، سلاح‌های دشمن در خانه‌ی ماست. تلویزیون، ماهواره، گوشی، رایانه و اینترنت با بازی‌ها، فیلم‌ها و انیمیشن‌ها، ذهن ما را پر می‌کنند از اعتقادات و باورهایی که خودشان دوست دارند و به مرور، باورهای یک نسل عوض می‌شود؛ آن‌قدر که دیگر با پدر و مادرش هیچ گونه غرابت فکری ندارد؛ چراکه پدر و مادر در یک عالم دیگر بزرگ شده‌اند و بچّه‌ها در عالمی دیگر.

امروز از مرزهای جغرافیایی ما، مرزبانان مراقبت می‌کنند و دشمن جرئت تجاوز به خاک ما را ندارد؛ ولی چه کسی است که از حریم خانواده‌های‌مان پاسداری کند و مراقب تیرهای سهمگین دشمن در جنگ نرم باشد که ذهن‌های ما را مورد هدف قرار داده است؟! مراقب باشید! جنگ نرم، آمادگی می‌خواهد؛ هوشیاری می‌خواهد؛ بصیرت می‌خواهد؛ آموزش می‌خواهد تا خدای نکرده در این جنگ مغلوب نشویم، که اگر بشویم کشته نخواهیم شد؛ بلکه هر یک نفر مغلوب، یکی از ما کم گردیده و به افسر جنگ نرم دشمن تبدیل شده است که سعی می‌کند دیگران را هم با خودش هم‌عقیده کند. این‌جاست که سخت است خودی را از غیرخودی، دوست را از دشمن و خوب را از بد تشخیص بدهیم؛ ولی جوانان و نوجوانان ایرانی، در جنگ هشت ساله‌ی دفاع مقدّس، ثابت کردند می‌توانند در سخت‌ترین جنگ نابرابر هم مقاومت کنند و وجبی از خاک‌مان را هم از دست ندهند. امروز هم مطمئنّم نوجوانان ایرانی در این جنگ نرم، با هوشیاری و بصیرت و آموزش، مقابل دشمنان تا دندان مسلّح ایستادگی خواهند کرد و در آخر، پیروزی از آن ماست.

منبع: مجله باران