اگر شادی را به عنوان یک هیجان مثبت قبول کرده باشیم که پایداری آن به شادکامی بازگشت دارد که یک حالت باثبات‌تر از شادی‌های لحظه‌ای است و همچنین شادکامی را برخواسته از میزان رضایتمندی فرد بدانیم حال باید به یک سوال پاسخ بدهیم که این رضایتمندی را باید از کجا به دست آورد؟
 

هیجانی که باید تا اعماق وجود آن را حس کرد

این روزها بسیاری وقتی می‌خواهند از شادی و شادکامی حرف بزنند بیشتر از آن که به هیجان بودن آن توجه داشته باشند به آن نگاهی مادی دارند و آن را با بسیاری از اشیاء گره می‌زنند؛ آنها شادی را به داشتن ماشین آنچنانی ، خانه‌ای زیبا و امکانات مادی فراتر از حد معمول ترجمه و تفسیر می‌کنند.

شادی یک هیجان است که وقتی می‌تواند اثر مثبت خود را بگذارد که از لایه‌های سطحی و زودگذر عبور کند و در اعماق دل جا بگیرد یعنی از حالت سطحی و ناپایدار به حالت عمیق و پایدار تبدیل شود.

شاد و با نشاط بودن چیز جدای از ما نیست فقط مهم این است که آن را در درون خودمان جستجو کنیم تا اینکه بخواهیم امور و اشیاء بیرونی، آن را برای ما به وجود آورند. اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم باید بیان کنیم شادی چون یک هیجان است و هر هیجان یک خواستگاه فکری و ذهنی دارد بنابراین شادی نیز به نوع نگاه ما به خودمان و اطراف بستگی دارد؛ بهترین نمونه برای درک این مسأله، بررسی نگاه دو نفر به داشتن یک نوع امکانات مساوی است به عنوان مثال شخصی که یک خانه دارد وقتی به پایین دست خود که افرادی هستند که خانه ندارند نگاه می‌کند از داشتن آن خانه لذت می‌برد و شادمان می‌گردد اما همین اگر شخص به بالادست خود نگاه کند و با یک مقایسة نادرست، خانه خود را کم ببیند، همین احساس شادمانی از دل و جان او رخت برخواهد بست. این نوع دقت نیز در دین مورد توجه قرار گرفته است. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «اُنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَکَ فِی اَلْمَقْدُرَةِ وَ لاَ تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَکَ فِی اَلْمَقْدُرَةِ فَإِنَّ ذَلِکَ ... أَحْرَى أَنْ تَسْتَوْجِبَ اَلزِّیَادَةَ مِنْ رَبِّکَ؛ به کسى بنگر که در قدرت، دون توست، و به کسى منگر که در قدرت، فوق توست که این شیوه ... شایسته است که تو را سزاوار نعمت بیشترى از سوى پروردگارت گرداند.»[1]
 

با عینک رضایتمندی به اطرافت نگاه کن

برعکس تصور بسیاری که فکر می‌کنند وقتی به دنبال چیزهای به ظاهر شاد می‌روند شادتر هم می‌شوند تحقیقات نشان می‌دهند که نگاه مثبت به امور چالشی برای عبور از آن چالش‌ها انسان را شادتر می‌کند تا اینکه صرفاً به دنبال چیزهای شاد برود پس زاویه دید افراد بسیار تعیین کننده است. در تحقیاتی که در ژورنال ایموشن بر روی ۳۶۵ نفر ۱۴ تا ۸۸ ساله که از لحاظ هیجانی باثبات حساب می‌شدند انجام شده است یافته‌های جدیدی به دست آمده است «این یافته حاکی از آن است که اگر به‌جای آنکه صرفاً پی شادی باشیم با هیجانات منفی‌مان هم درگیر شویم، شادتر می‌شویم.»[2]

در تعریفی که دکتر عباس پسندیده از شادی و شادکامی دارد این طور بیان می‌دارد که «واژة Happiness در انگلیسی را می‌توان به دو معنا به کار برد: یکی شادی است که در این صورت، از هیجانات مثبت در زمان حال سخن گفته‌ایم. دیگری، شادکامی و سعادتمندی است که در این معنای اخیر، شادکامی با خوشنودی و رضایت از زندگی مترادف است و به نظر می‌رسد آنچه در روان‌شناسی مثبت‌گرا از آن بحث می‌شود، معنای دوم از Happiness است.»[3]

اگر بخواهیم میزان شادکامی را اندازه بگیریم باید میزان رضایتمندی فرد از زندگیش را نیز اندازه بگیریم چرا که رابطة مستقیم و قوی میان این دو مؤلفه وجود دارد. هر چه میزان رضایت ما از زندگی و مسائل اطرافمان بیشتر باشد، بر میزان شادمانی قلبی ما اثر خواهد گذاشت و هر چه بیشتر این شادمانی در دل رسوخ و نفوذ پیدا کند میزان ظهور و بروز آن در قالب هیجان مثبت شادی نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
 

عوامل رضایتمندی از زندگی

اگر شادی را به عنوان یک هیجان مثبت قبول کرده باشیم که پایداری آن به شادکامی بازگشت دارد که یک حالت باثبات‌تر از شادی‌های لحظه‌ای است و همچنین شادکامی را برخواسته از میزان رضایتمندی فرد بدانیم حال باید به یک سوال پاسخ بدهیم که این رضایتمندی را باید از کجا به دست آورد؟ رضایتمندی به عوامل مختلفی بستگی دارد که هر کدام در شرایط خاصی ظهور و بروز پیدا می‌کنند که در اینجا به تک تک موارد آن به صورت مختصر اشاره می‌کنیم:
 

نگاه کلی ما به زندگی

یکی از عواملی که بر میزان رضایتمندی ما از زندگی تأثیر زیادی دارد، نوع نگاه ما به زندگی است. نگاه معتمدانه به خدواند کریم و فهم درست و دقیق از قضا و قدر الهی به انسان زاویة دید متفاوتی خواهد داد که می‌تواند با اتکاء به آن احساس رضایت را در زندگی خود به وجود آورد. اگر فردی به خداوند توکل کند و او را صاحب امور خود بداند و در دل به او اعتماد داشته باشد، جلوه‌های آن را نیز در زندگی خود خواهد دید و این جلوه‌ها هستند که دل او را به ادامه همین مسیر قرص‌تر از قبل خواهند کرد و این چیزی نیست جز همان احساس رضایتمندی.

خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: « وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِه؛[4] و هر که از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدن [از مشکلات و تنگناها را] قرار می دهد* و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می‌سازد.»
 

شکرگزاری در شرایط آسانی

همیشه این‌گونه نیست که شرایط سخت باشد گاهی شرایط خوشایند و بر وفق مراد است در اینگونه زمان‌ها نیز باید انسنا به نحوی برنامه‌ریزی کند و عملکرد داشته باشد که بتواند بر میزان رضایتمندی از زندگیش بیفزاید. انسانی که نیمة پر لیوان زندگیش را به درستی ببیند هم آرامش بیشتری پیدا خواهد کرد و هم می‌تواند برای پیشرفت‌های بعدیش از این داشته‌ها استفاده کند که ر دوی این موارد بر میزان رضایتمندی او از زندگی می افزاید.

چه زیبا مولانا در مثنوی معنوی خود می‌سراید:
 
شکر نعمت، نعمتت افزون کند             کفر، نعمت از کفت بیرون کند

شاکر بودن یکی از مهمترین راه‌ها و عوامل رسیدن به رضایتمندی است که در آیات و روایات متعددی بدان اشاره شده است که در جای جای سیرة امامان معصوم (علیهم‌السلام) آن را به وضوح می‌توان مشاهده کرد مانند اینکه امام باقر(علیه‌السلام) در حدیثی مى‌فرمایند: رسول خدا (صلى‌الله‌علیه‌وآله) شبى نزد عایشه بودند [و پیوسته مشغول عبادت بود] عایشه گفت: چرا این قدر خود را به زحمت مى‌افکنى در حالى که خداوند گذشته و آینده تو را بخشوده است، فرمودند: اى عایشه! «اَلاّ اَکُونَ عَبْداً شَکوُراً؛[5] آیا من بنده شکرگزار خدا نباشم؟» از این تعبیر استفاده مى‌شود که انگیزه عبادت اولیاء اللّه، شکر نعمت‌هاى الهی بوده است.
 

صبر کردن در زمان سختی

مشخص است که شادی و شادکامی را ما بیشتر از آنی که برای زمان‌های خوشایندمان بخواهیم برای زمانی می‌خواهیم که در یک شرایط ناخوشایندی قرار گرفته‌ایم و به طور طبیعی روزگار بر ما سخت‌تر از حالت عادی می‌گذرد. در مطلب "می‌توان در اوج سختی شاد بود" به صورت مفصل‌تری به ابعاد این مسأله پرداخته‌ایم. داشتن صبر بر میزان رضایتمندی ما از زندگی می‌افزاید و موجبات شادکامی ما را فراهم خواهد ساخت.
 

اطاعت از خداوند در زندگی

انسان وظیفه‌شناس به سبب این‌که با یک تشخیص درست وظیفة خودش را شناخته است به جای اینکه در یک فضای فرسایشی ذهنش را درگیر مسائل مختلف، حاشیه‌‌ای و البته غیر مهم کند که موجب آشفتگی و نهایتاً کاستن از میزان رضایتمندی او در زندگی شود، به وظایف خود واقف است و در یک مسیر با ثبات گام بر می‌دارد و با آرامش به موفقیت‌های بسیاری دست پیدا خواهد کرد. حال اگر همین فرد وظیفه‌شناس این وظایف را یک وظایف الهی بداند و به حصن محکم الهی ایمان داشته باشد و بخواهد به این وظایف جامة عمل بپوشاند قطعاً میزان رضایت بیشتری را کسب خواهد کرد.ضایتمندی او در زندگی شود، به وظایف خود واقف است و در یک مسی با  پیامبر گرامی اسلام (صلى‌الله‌علیه‌وآله): « إِنَّ طَاعَةَ اَللَّهِ نَجَاحٌ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ یُبْتَغَى وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ شَرٍّ یُتَّقَى؛[6] همانا فرمانبرى از خدا کامیابى براى هر چیزى است که خواسته شود و نجات از هر شرّى است که از آن پرهیز شود.»

 

پی‌نوشت

[1]الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج8، ص244، مصحح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندى، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407.
[2]این مطلب را کدی دلستراتی* نوشته است و در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۱۹ با عنوان «The happiness ruse  » در وب‌سایت ایان منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۸ با عنوان «هر چه بیشتر دنبال شادی می‌رویم، غمگین‌تر می‌شویم» و ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است.
کدی دلستراتی(dCody Delistraty) نویسنده و روزنامه‌نگاری است که دربارۀ روان‌شناسی، روان‌کاوی و ادبیات می‌نویسد. نوشته‌های او در مطبوعات مختلف از جمله نیویورک تایمز، نیویورکر و آتلانیتک به انتشار رسیده است.
[3]الگوی اسلامی شادکامی، عباس پسندیده، ص27، انتشارات دارالحدیث، قم، 1392.
[4]سوره طلاق، آیه2و3.
[5]الکافی، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینى‏، ج ‏2، ص 95، باب الشکر، محقق و مصحح: على اکبر غفارى و محمد آخوندى،  دار الکتب الإسلامیة، تهران، ‏ ‏1407 ق، چاپ چهارم.
[6]همان، جلد8، ص81.