حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام فرزند گرامی رسول الله و نخستین نوه‌ی او در مقدس‌‏ترین ماه‏‌های سال قمری یعنی پانزدهم رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود. (1)
 
امام مجتبی علیه السلام در دامان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بزرگ شد. او از همان دوران کودکی از نبوغ سرشاری برخوردار بود وی با حافظه‏ ی نیرومندش، آیاتی را که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل می‌شد، می‏‌شنید و همه را حفظ می‏‌کرد و وقتی به خانه می‌‏رفت‏ برای مادرش می‌خواند و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آن آیات و سخنان رسول الله صلی الله علیه و آله را برای حضرت علی علیه السلام نقل می‏ کرد و علی علیه السلام به شگفتی می‏ پرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهرای مرضیه می‌فرمود: از حسن علیه السلام شنیده‌‏ام. (2)
 
به داستانی در این مورد توجه کنید:
«روزی علی علیه السلام پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت می ‏کند. امام حسن علیه السلام به خانه آمد و خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند; ولی زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیت‏ بزرگی در این خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز می ‏دارد» . (3)
 

درس اخلاق

از امام مجتبی علیه السلام خواستند که سخنی و مطلبی درباره‌‏ی اخلاق نیکوی پیامبر صلی الله علیه و آله بگوید. او فرمود: هر کس نیازی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله می ‏برد حاجتش رد نمی ‏شد و هرچه در توان داشت‏ برای رفع نیاز مردم به کار می ‏برد و شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد می‏ کند. (4)
 
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام از پدر خود از امام زین العابدین علیه السلام روایت می‌فرماید : که حسن بن علی علیهما السلام عابدترین اهل زمان خود بود ، زاهدترین و فاضل‌ترین آنان بود ، اگر حج می‌نمود پیاده و گاه پا برهنه می‌رفت ، و هر گاه مرگ را به خاطر می‌آورد گریه می‌نمود ، و اگر قبررا به‌یاد می‌آورد می‌گریست ، واگربرانگیختن قیامت را به‌یاد می‌آورد ، می‌گریست واگر عرض بر خداوند تعالی را به‌یاد می‌آورد غش می‌کرد ، و اگر به نماز می‌ایستاد بندهای بدنش می‌لرزید ،و اگربهشت و دوزخ را به‌یاد می‌آورد همچون مار گزیده مضطرب می‌شد و از خدا بهشت را مسألت می‌نمود و از آتش دوزخ به خدا پناه میبرد و از قرآن آیه « یا ایها الذین آمنوا» نمی‌خواند مگر این که می‌گفت : لبیک اللهم لبیک، و در هیچ حالی از احوالش دیده نمی‌شد مگر این که ذاکر خداوند سبحان بود و زبانش راستگوترین مردم و پیامش فصیح‌ترین آنان بود .

حلم آن حضرت همچون آفتاب برای دوست و دشمن آشکار است ، از جمله چنین نقل کرده‌اند : معاویه،مروان را عامل مدینه کرد ، و او هر جمعه بر منبر به امیرالمؤمنین علیه السلام ناسزا می‌گفت ، چون امام علیه السلام از دنیا رفت ، زیر جنازه آن حضرت گریه می‌کرد . امام حسین علیه السلام رفتار او را در حیات آن حضرت به او تذکر داد که چه مصیبت‌ها که بر او وارد کردی ، گفت : با کسی آن رفتار را کردم که حلم او از کوه سنگین تر بود . کسی که دشمن ،بردباری او را این چنین بستاید ، و ابر عداوت ، حجاب آفتاب کمالات او نشود و دشمن بر او اشک بریزد ، جا دارد که چشم روزگار بر او خون گریه کند .

از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت شده است که : هر کس بر او « حسن» گریه کند ، چشمش کور نشود در روزی که چشم‌ها کور می‌شود ؛ و هر کس بر او محزون شود ، قلب او محزون نشود در روزی که قلب‌ها محزون می‌شود ؛ و هر کس او را در بقیع زیارت کند قدمش بر صراط نمی‌لرزد ، روزی که قدم‌ها در آن روز می‌لرزد. شایسته است کسانی که به زیارت حرم مطهر ائمه بقیع علیهم السلام مشرف می‌شوند همراه با خضوع و خشوع و با پای برهنه در آن مزار مقدس وارد شوند و قبر مطهر امام مجتبی علیه السلام رادر کنار قبور مطهر سه امام دیگر زیارت کنند. صلوات الله علیهم اجمعین. پنج حدیث از کلمات نورانی امام مجتبی علیه السلام :
 
ما تشاور قوم إلا هدو إلی رشدهم .
هیچ مردمی‌مشورت نکنند مگر این که به رشد و درستی رهبری شوند .
 
الخیر الذی لا شرّ فیه : الشکر مع النعمة و الصبر علی النازلة .
خیری که شر ندارد شکرهمراه با نعمت است و صبر بر مصیبت و ناگواری.
 
وسئل عن المروة ؟ فقال : شحّ الرجل علی دینه ، و اصلاحه ماله، وقیامه بالحقوق
از حضرت سؤال شد مروت چیست ؟ فرمود : دریغ کردن شخص بر دینش « مواظبت بر دینش » و اصلاح نمودن مالش ، و برپاداشتن حقوقش
 .
الفرصة سریعة الفوت ، بطیئة العود .
فرصت به سرعت فوت می‌شود ، و به کندی بر می‌گردد.
 
علیکم بالفکر فإنه حیاة قلب البصیر و مفاتیح أبواب الحکمة .
تفکر نمائید که فکر ، حیات قلب شخص با بصیرت است و کلید درهای حکمت .
 
می‌توان گفت بهترین و شادترین دوران زندگانی امام حسن علیه السلام همان دورانی است که با رسول گرامی ‌اسلام صلی الله علیه و آله و سلم گذشت. امام حسن علیه السلام حدود هفت سال و شش ماه از عمر شریفش را در کنار جد بزرگوارش سپری نمود و از محبت‌های بی‌دریغ و بسیار ایشان بهره برد. علاقه و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به حسن و حسین علیهما السلام به جایی رسیده بود که آن دو کودک را «ریحانه» می‌خواند و در جواب یکی از صحابه که عرض کرد: «ای رسول خدا، آیا ایشان را دوست داری؟»، فرمود: «چگونه ایشان را دوست ندارم این دو تن گل های خوش بوی من از دنیا هستند و من آن دو را می‌بویم»، و همین مضمون را درباره امام حسن علیه السلام فرمودند: «به راستی که او گل خوش بوی من در دنیاست و به راستی که این پسر من سیّد و آقاست»
 

شأن و مقام امام حسن علیه السلام در کودکی

بزرگی منش و سترگی روح آن امام، چندان بود که پیامبر ارجمند اسلام صلی الله علیه و آله وسلم او را با کمی‌سن، در برخی از عهدنامه‌ها گواه می‌گرفت. آن گاه که پیامبر به امر خدا، با اهل نجران، به مباهله برخاست، امام حسن و امام حسین و حضرت علی و فاطمه علیهم السلام را نیز به فرمان خدای، همراه خویش برد و آیه تطهیر در پاک دامنی آن گرامیان فرود‌آمد.
 

شباهت به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم

حضرت امام حسن علیه السلام از نظر صورت و سیرت در بین ائمه اطهار علیه السلام شبیه‌ترین آنان به رسول گرامی‌اسلام صلی الله علیه و آله وسلم است. وقتی امام حسن علیه السلام به دنیا آمد شباهت بسیاری به جد بزرگوارش داشت و این شباهت بعدها در چهره، رفتار و گفتار آن حضرت بیشتر نمایان شد. علاوه بر چهره جذاب و نورانی، راه رفتن و صحبت کردن حضرت نیز مانند پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود. حُسنِ خلق، کرامت، جوان مردی، یتیم نوازی و دیگر سجایای اخلاقی را نیز آن حضرت از جدّ گرامی‌اش به ارث برده بود. شیخ مفید در کتاب معروف خود، ارشاد، آورده است: «و حسن علیه السلام چنان بود که از نظر خلقت و سیرت و سیادت شبیه‌ترین مردم به رسول خدا بود».
 
پی‌نوشت‌ها:
1.  تاریخ خلفاء، ص 73، سیوطی - دائرة المعارف بستانی واژه‏ی حسن.
2. ترجمه‏ی زندگانی امام حسن، ص‏59، باقر شریف القرشی.
3. همان، ص‏60.
4.  اسد الغابه، ج‏2 ص‏185.
 
منابع:
1. حجیج/ ولادت حضرت امام حسن (علیه السلام)
2. وحید خراسان/ ولادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
3. حوزه/ طلوع خورشید در خانه وحی