امام مجتبی علیه السلام در دامان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بزرگ شد. او از همان دوران کودکی از نبوغ سرشاری برخوردار بود وی با حافظه ی نیرومندش، آیاتی را که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل میشد، میشنید و همه را حفظ میکرد و وقتی به خانه میرفت برای مادرش میخواند و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آن آیات و سخنان رسول الله صلی الله علیه و آله را برای حضرت علی علیه السلام نقل می کرد و علی علیه السلام به شگفتی می پرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهرای مرضیه میفرمود: از حسن علیه السلام شنیدهام. (2)
به داستانی در این مورد توجه کنید:
«روزی علی علیه السلام پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت می کند. امام حسن علیه السلام به خانه آمد و خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند; ولی زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیت بزرگی در این خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز می دارد» . (3)درس اخلاق
از امام مجتبی علیه السلام خواستند که سخنی و مطلبی دربارهی اخلاق نیکوی پیامبر صلی الله علیه و آله بگوید. او فرمود: هر کس نیازی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله می برد حاجتش رد نمی شد و هرچه در توان داشت برای رفع نیاز مردم به کار می برد و شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد می کند. (4)حضرت امام جعفر صادق علیه السلام از پدر خود از امام زین العابدین علیه السلام روایت میفرماید : که حسن بن علی علیهما السلام عابدترین اهل زمان خود بود ، زاهدترین و فاضلترین آنان بود ، اگر حج مینمود پیاده و گاه پا برهنه میرفت ، و هر گاه مرگ را به خاطر میآورد گریه مینمود ، و اگر قبررا بهیاد میآورد میگریست ، واگربرانگیختن قیامت را بهیاد میآورد ، میگریست واگر عرض بر خداوند تعالی را بهیاد میآورد غش میکرد ، و اگر به نماز میایستاد بندهای بدنش میلرزید ،و اگربهشت و دوزخ را بهیاد میآورد همچون مار گزیده مضطرب میشد و از خدا بهشت را مسألت مینمود و از آتش دوزخ به خدا پناه میبرد و از قرآن آیه « یا ایها الذین آمنوا» نمیخواند مگر این که میگفت : لبیک اللهم لبیک، و در هیچ حالی از احوالش دیده نمیشد مگر این که ذاکر خداوند سبحان بود و زبانش راستگوترین مردم و پیامش فصیحترین آنان بود .
حلم آن حضرت همچون آفتاب برای دوست و دشمن آشکار است ، از جمله چنین نقل کردهاند : معاویه،مروان را عامل مدینه کرد ، و او هر جمعه بر منبر به امیرالمؤمنین علیه السلام ناسزا میگفت ، چون امام علیه السلام از دنیا رفت ، زیر جنازه آن حضرت گریه میکرد . امام حسین علیه السلام رفتار او را در حیات آن حضرت به او تذکر داد که چه مصیبتها که بر او وارد کردی ، گفت : با کسی آن رفتار را کردم که حلم او از کوه سنگین تر بود . کسی که دشمن ،بردباری او را این چنین بستاید ، و ابر عداوت ، حجاب آفتاب کمالات او نشود و دشمن بر او اشک بریزد ، جا دارد که چشم روزگار بر او خون گریه کند .
از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت شده است که : هر کس بر او « حسن» گریه کند ، چشمش کور نشود در روزی که چشمها کور میشود ؛ و هر کس بر او محزون شود ، قلب او محزون نشود در روزی که قلبها محزون میشود ؛ و هر کس او را در بقیع زیارت کند قدمش بر صراط نمیلرزد ، روزی که قدمها در آن روز میلرزد. شایسته است کسانی که به زیارت حرم مطهر ائمه بقیع علیهم السلام مشرف میشوند همراه با خضوع و خشوع و با پای برهنه در آن مزار مقدس وارد شوند و قبر مطهر امام مجتبی علیه السلام رادر کنار قبور مطهر سه امام دیگر زیارت کنند. صلوات الله علیهم اجمعین. پنج حدیث از کلمات نورانی امام مجتبی علیه السلام :
ما تشاور قوم إلا هدو إلی رشدهم .
هیچ مردمیمشورت نکنند مگر این که به رشد و درستی رهبری شوند .الخیر الذی لا شرّ فیه : الشکر مع النعمة و الصبر علی النازلة .
خیری که شر ندارد شکرهمراه با نعمت است و صبر بر مصیبت و ناگواری.وسئل عن المروة ؟ فقال : شحّ الرجل علی دینه ، و اصلاحه ماله، وقیامه بالحقوق
از حضرت سؤال شد مروت چیست ؟ فرمود : دریغ کردن شخص بر دینش « مواظبت بر دینش » و اصلاح نمودن مالش ، و برپاداشتن حقوقش.
الفرصة سریعة الفوت ، بطیئة العود .
فرصت به سرعت فوت میشود ، و به کندی بر میگردد.علیکم بالفکر فإنه حیاة قلب البصیر و مفاتیح أبواب الحکمة .
تفکر نمائید که فکر ، حیات قلب شخص با بصیرت است و کلید درهای حکمت .میتوان گفت بهترین و شادترین دوران زندگانی امام حسن علیه السلام همان دورانی است که با رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم گذشت. امام حسن علیه السلام حدود هفت سال و شش ماه از عمر شریفش را در کنار جد بزرگوارش سپری نمود و از محبتهای بیدریغ و بسیار ایشان بهره برد. علاقه و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به حسن و حسین علیهما السلام به جایی رسیده بود که آن دو کودک را «ریحانه» میخواند و در جواب یکی از صحابه که عرض کرد: «ای رسول خدا، آیا ایشان را دوست داری؟»، فرمود: «چگونه ایشان را دوست ندارم این دو تن گل های خوش بوی من از دنیا هستند و من آن دو را میبویم»، و همین مضمون را درباره امام حسن علیه السلام فرمودند: «به راستی که او گل خوش بوی من در دنیاست و به راستی که این پسر من سیّد و آقاست»
شأن و مقام امام حسن علیه السلام در کودکی
بزرگی منش و سترگی روح آن امام، چندان بود که پیامبر ارجمند اسلام صلی الله علیه و آله وسلم او را با کمیسن، در برخی از عهدنامهها گواه میگرفت. آن گاه که پیامبر به امر خدا، با اهل نجران، به مباهله برخاست، امام حسن و امام حسین و حضرت علی و فاطمه علیهم السلام را نیز به فرمان خدای، همراه خویش برد و آیه تطهیر در پاک دامنی آن گرامیان فرودآمد.شباهت به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم
حضرت امام حسن علیه السلام از نظر صورت و سیرت در بین ائمه اطهار علیه السلام شبیهترین آنان به رسول گرامیاسلام صلی الله علیه و آله وسلم است. وقتی امام حسن علیه السلام به دنیا آمد شباهت بسیاری به جد بزرگوارش داشت و این شباهت بعدها در چهره، رفتار و گفتار آن حضرت بیشتر نمایان شد. علاوه بر چهره جذاب و نورانی، راه رفتن و صحبت کردن حضرت نیز مانند پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود. حُسنِ خلق، کرامت، جوان مردی، یتیم نوازی و دیگر سجایای اخلاقی را نیز آن حضرت از جدّ گرامیاش به ارث برده بود. شیخ مفید در کتاب معروف خود، ارشاد، آورده است: «و حسن علیه السلام چنان بود که از نظر خلقت و سیرت و سیادت شبیهترین مردم به رسول خدا بود».پینوشتها:
1. تاریخ خلفاء، ص 73، سیوطی - دائرة المعارف بستانی واژهی حسن.
2. ترجمهی زندگانی امام حسن، ص59، باقر شریف القرشی.
3. همان، ص60.
4. اسد الغابه، ج2 ص185.
منابع:
1. حجیج/ ولادت حضرت امام حسن (علیه السلام)
2. وحید خراسان/ ولادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
3. حوزه/ طلوع خورشید در خانه وحی