برای آنکه تصویر دقیقی از به کارگیری «سیاق» در کشف اهداف اصلی سوره‌ها را ترسیم کنیم، نمودار محتوایی سوره «الحاقه» و کیفیت ارتباط محورهای آن را بیان می‌نماییم:
 
سورة «الحاقه» شصت و نهمین سوره قرآن بوده و مکی است. این سوره مشتمل بر ۱۳ آیه است، به شهادت سیاق آیاتش درباره «قیامت» سخن می‌گوید. اما از جلوه‌ها و ابعاد مختلف روز قیامت در این سوره به «حقانیت قیامت» توجه بیشتری دارد. نام سوره نیز قرینه مناسبی است که ما را به این عنوان راهنما نماید. در اینجا بیشتر بر سیاق آیات و سیر کلی عناوین آن‌ها توجه داریم.
 
در سوره مبارکه «الحاقه» حقانیت قیامت از چند جنبه بررسی می‌گردد تا نشان دهد که منظور از حقانیت صرفا حتمیت در وقوع نیست بلکه امور دیگری را نیز چون اهمیت و تأثیرگذاری در زندگی بشر در بر می‌گیرد. لذا این سوره شریفه به چند نکته که از لوازم اصلی حقانیت قیامت است اشاره می‌کند که عبارتند از:

1. اهمیت و عظمت قیامت که در آیات ۱ الى 3 مطرح شده است.

۲. از آنجا که مخالفت با هر امر «حقی» و نادیده گرفتن آن، به هلاکت و ذلت آن فرد یا قوم منجر می‌شود، آیات 4 الى ۱۲ این سوره به سرنوشت اقوامی که قیامت را انکار کرده‌اند اشاره می‌کند.

٣. سومین لازمه حقانیت یک امر، حتمیت وقوع آن است. در آیات ۱۳ الى ۱۷ به حوادثی که منجر به وقوع قیامت کبری و برپاشدن روز حساب می‌گردد اشاره می‌شود و با بیان کیفیت وقوع قیامت و نفخ صور جلوهای دیگر از حقانیت قیامت ترسیم می‌گردد.
 
٤. چنانکه گفته شد، لازمه حقانیت یک امر آن است که پذیرش یا عدم پذیرش آن در سرنوشت اشخاص بی تأثیر نبوده بلکه به طور مستقیم یا غیر مستقیم سعادت و خوشبختی آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. آیات اولیه سوره مبارکه حاقه به ترسیم عاقبت شوم و عذاب دنیوی کسانی که قیامت را تکذیب کردند می‌پردازد و آیات ۱۸ الی ۳۷ این نکته را تکمیل نموده و تفاوت وضعیت کسانی که قیامت را پذیرفته و بر اساس آن زندگی کردند با کسانی را که به انکار آن برخاستند بیان می‌کند. در این آیات انسان‌ها به دو گروه تقسیم شده‌اند. حساب کسانی که کتاب (نامه اعمال) را به دست راست دارند از کسانی که کتاب را به دست چپ گرفته‌اند جدا شده است.
 
5. آخرین نکته‌ای که برای اثبات حقانیت قیامت در سوره حاقه ذکر شده است بیان حقانیت قرآن و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم است. مهم‌ترین دلیل نقلی بر اثبات حقانیت قیامت برای مشرکینی که با دیگر ادیان ناآشنا بودند، سخنان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آیات قرآن بود. برخی مشرکان لجوج برای اینکه ارزش این دلیل را خدشه دار کنند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم را شاعر و کاهن نامیده و مدعی می‌شدند که او این سخنان را از جانب خدا نیاورده و ساخته و پرداخته اوهام و خیالات خودش است. در آیات ۳۸ إلى ۵۲ این سوره خداوند با قاطعیت و صلابت بی نظیری این تهمت ناروا و اندیشه سست را نفی نموده و ضمن تأیید نبوت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم اعلام می‌کند که اگر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم یک کلمه برخلاف آنچه به او وحی شده بر زبان جاری کند لحظه‌ای دوام نخواهد آورد و جان او به یک اشارت بستانیم. از این رو در حقانیت قرآن و وعده و وعیدهای آن هرگز نباید شک کنید.
 

اسم سوره

یکی از علایمی که مفسران را به کشف غرض سوره‌ها راهنمایی می‌کند، اسم سوره است. از آنجا که هر اسمی بر مسمای خود دلالت داشته و باید بین اسم و مسما رابطه و علاقه‌ای نزدیک وجود داشته باشد برخی مفسران تأکید می‌نمایند که اسامی سوره‌های قرآن ارتباط عمیق و محکمی با مقصود و غرض اصلی سوره داشته و اصولا اسم سوره‌ آینه تمام نمای اغراض آن است. یا حداقل نام سوره درباره مسئله‌ای است که اکثر آیات آن سوره درباره آن سخن می‌گویند. چنانچه اکثر آیات سوره «برائت» درباره بیزاری جستن از مشرکان و منافقان است.
 
قبل از آنکه بخواهیم هرگونه نظری پیرامون ارتباط اسامی سور با اغراض و موضوعات آن‌ها بدهیم ابتدا باید مشخص کنیم آیا اسامی سور توقیفی است یا اجتهادی؟ آیا این اسامی حقیقت شرعیه است یا متشرعه؟ در صورتی که توقیفی بودن این سوره‌ها ثابت شود و معلوم گردد که دست حکمت الهی در تعیین آن‌ها نقش داشته است، آنگاه می‌توان به دنبال کشف اسرار و رموز اسامی قرآن به کاوش پیرامون رابطه اسم سوره و غرض آن پرداخت. اما اگر نامگذاری سوره‌ها توسط صحابه یا علما بوده باشد و آن‌ها نیز با کمترین مناسبتی اسامی سوره‌ها را انتخاب می‌کرده‌اند، دیگر وجهی ندارد که به دنبال حکمت و سری در این میان بگردیم.
 
«زرکشی» در البرهان درباره وجه تسمیه سوره‌ها می‌گوید: شایسته است در انگیزه اختصاص یافتن هر سوره به آنچه بدان نامیده شده دقت شود و البته تردیدی نیست که عرب در بسیاری از مسمیات خود، امر نادر یا شگفت انگیزی که در آن شیء باشد و صفت یا وضع مخصوص آن را برساند هنگام نامگذاری در نظر آورد و بر آن اساس اسامی را انتخاب می‌کنند. لذا یک مجموعه گفتار یا یک قصیدة طولانی را با آنچه در آن مشهودتر است اسم می گذارند، اسم‌های سوره‌های قرآن نیز بر این مبنی است چنانکه سورة البقرة که به این اسم نامیده شده به قرینه ماجرای گاو بنی اسرائیل و حکمت عجیبی که در آن هست نامیده شده است. و سوره النساء به این اسم نامیده شده به خاطر قسمت زیادی از احکام زنان که در این سوره آمده است و تسمیة سورة الأنعام به این اسم به جهت تفصیل و بیان احوال انعام در این سوره است. گرچه لفظ «الانعام» در سوره‌های دیگر هم آمده ولی تفصیلی که در این سوره از آیات ۱۴۲ تا ۱۴۴ سوره انعام ذکر شده در سوره‌های دیگر نیست.
 
از سخنان زرکشی بر می‌آید که نامگذاری سوره‌ها تنها برای تسهیل در یادآوری و تعیین سوره‌ها در ذهن مخاطب است و این نامگذاری به تناسب نکته عجیب و منحصر به فرد و یا تکرار یک بحث در سوره است به گونه‌ای که در دیگر سوره‌ها بدان حد به آن نپرداخته باشد. البته زرکشی به توقیفی بودن اسامی سوره معتقد است و می‌گوید اسامی سوره‌ها هرچند متعدد باشند بازهم توقیفی به شمار می‌آیند و اگر این اسامی صرفا به دلیل وجود اندک تناسبی انتخاب شده باشند، هر فرد زیرکی می‌تواند از هر سوره معانی بسیاری استخراج کند و اسامی متعددی بر آن بگذارد. اما در نامگذاری توقیفی سوره‌ها توسط شارع مقدس رعایت عادت و عرف عرب شده است نه رعایت حکمت و اعجاز و بنابراین نباید در ورای اسامی سوره‌ها به دنبال رازها و رمزهای ناگشوده باشیم.
 
منبع: ساختار هندسی سوره‌های قرآن، محمد خامه‌گر، صص160-153، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵