شعر و خطابه در یونان باستان چگونه بود؟
می توان مسائل فن شعر دوران قدیم را در سه عنوان جمع کرد: ارتباط شعر با حقیقت، با خیر و با زیبایی.
الف. امروزه طبیعیترین مبنا برای پیدا کردن تمایزی میان شعر و خطابه این است که اولی مکتوب و دومی گفتاری است. اما در دوران باستان، شعر بنا بر عرف یا گفته میشد (speak) و یا سروده (sing)، اما سخنرانیهای سخنرانان بزرگ نه تنها ایراد و شنیده میشد؛ بلکه منتشر و خوانده میشد (read).
ب. یونانیان مبنای دیگری را نیز برای تمایز به کار گرفتند. آنها اعلام کردند که هدف شعر لذت بخشیدن به انسانها و هدف خطابه هدایت آنهاست (flectere). اما خطابههای قدما نیز به عنوان اثر هنری و برای ایجاد لذت ایراد میشد. از سوی دیگر، شعر دراماتیک، تراژدی آتنی و به ویژه کمدی نه تنها برای فراهم آوردن لذت، بلکه برای اثبات و متقاعد کردن، مبارزه در راستای اندیشههایی خاص و ترویج آنها به کار میرفت.
ج. مبنای سوم تمایز این بود که شعر با داستانها سروکار داشت در حالی که خطابه با امور اجتماعی واقعی. بنابراین، شعر همانگونه که از خطابه متمایز میشود از تاریخ نیز تمایز پیدا میکند. با این حال، رومیها بر این نقطه تأکید نمیکردند زیرا، در واقع سخنرانانشان در مدارس تربیت میشدند، جایی که موضوعات داستانی برای تمرین کردن مورد استفاده قرار میگرفت.
د. سرانجام، نقطه نظر چهارم پدید آمد: شعر سرودهای است در شکل گفتار موزون، و خطابه سرودهای است در شکل نثر. در کتاب گفتاری درباره سخنرانان (Dialogue on Orators) تاکیتوس، شعر را نوعی خطابه دانست و میان خطابه بلاغی و شعری، یعنی خطابه در معنای دقیقش و شعر تمایز قائل شد. این اتحاد میان خطابه و نثر ادبی توجیهی تاریخی داشت، زیرا از زمان گرگیاس تا ایسوکراتس سخنرانیها، تنها فرم نثر هنری بودند. دستاوردهای سخنرانان در نثر هنری، توسط اهل ادب مورد استفاده قرار گرفت، و بنابراین اصول خطابه نه تنها در سخنرانی بلکه در اغلب نثرهای ادبی به کار گرفته شد. در نتیجه، به طور کلی فن خطابه به نظریهای درباره نثر تبدیل گشت. تقسیم بندی نقشها به وجود آمد. فن شعر به زیباشناسی شعر تبدیل شد و فن خطابه به زیباشناسی نثر ادبی. این هرموگنس بود که به طور چشمگیری سرانجام ادعاهای نادرست فن خطابه را محدود کرد: او مدعی شد که نه خطابه سیاسی و نه خطابههای ایراد شده در سالن دادگاه، هیچ ارتباطی به ادبیات به معنای واقعی کلمه ندارد. بنابراین، در حالی که تمام انواع فن شعر در درون مجموعه زیباشناسی قرار گرفت، اما تنها یک نوع از فن خطابه جزو مجموعه زیباشناسی محسوب شد.
شعر و حقیقت
میتوان مسائل فن شعر دوران قدیم را در سه عنوان جمع کرد: ارتباط شعر با حقیقت، با خیر و با زیبایی.یونانیان قدیم معتقد بودند که حقیقت منظور اصلی شعر است؛ و هیچ شعر خوبی نمیتواند از آن بی بهره باشد. تغییری در دوره یونانی گرایی رخ داد: در این دوره باوری شکل گرفت مبنی بر اینکه شعر در کنار حقیقت، به چیز دیگری نیز نیاز دارد، یعنی آزادی و خلاقیت. بنابراین شعرا برای به کارگیری داستانها مجاز بودند. و در واقع آنها این کار را کردند. سیسرو پرسید: «یک داستان چه چیزی بیشتر از یک داستان ساختگی (fictum) یا شعر میتواند باشد؟ شبه لونگینوس اعلام کرد: «فانتزیهای شاعران به سوی داستانهای ساختگی تمایل دارد و از تمام احتمالات پا را فراتر میگذارد». پلوتارک شعر را در تقابل با زندگی قرار دارد، لوکیان نوشت همان رابطهای را که آزادی با حقیقت دارد، شعر نیز با تاریخ دارد. اراتوستنس نوشت که شاعران ممکن است بتوانند چیزی را بیافرینند که برای تأثیرگذاری در نفسها ضروری باشد.
سکستوس امپیریکوس از وجود هر دو گرایش آگاه بود. او میدید که برخی از شاعران در پی حقیقتند در حالی که برخی دیگر، داستانها را خلق میکنند: آنها این کار را انجام میدادند تا بر اذهان انسانها مسلط شوند و این را با خلق داستان های ساختگی به دست می آوردند تا با حقیقت.
اغلب قدما گمان می کردند که شعر یا حقیقت را در برمیگیرد و یا آزادی را. پیش از آن، آنها میخواستند که آزادی را در شعر انکار کنند، تا آن را از حقیقت بی نصیب نسازند. اما در دوره بعد آنها علاقه خود را به حقیقت شعری از دست دادند و خواستند آن را کنار بگذارند تا از آزادی محافظت کنند.
رواقیون محافظه کار جستجوی حقیقت در شعر را ادامه دادند و به همین دلیل تفسیر تمثیلی را توصیه میکردند. اما زیباشناسان یونانی گرای متعلق به نحلههای دیگر، جستجوی حقیقت را اشتباه و خطا میدانستند. آنها همان گونه که اراتوستس نوشت، معتقد بودند که «انسان نبایستی شعر را بر اساس اندیشه محتوایی آن نقد کند و نباید در شعر دنبال اطلاعات و داده ها باشد». در آثار فیلودموس میخوانیم که عقل و اندیشههای حقیقی در یک شعر نمیتواند امتیاز آن دانسته شود.
شعر و امر خیر
گرایش اولیه یونانیان به سمت شعر، گرایشی اخلاقی بود که شدتش کمتر از گرایش عقلانی نبود. یونانیان فکر میکردند که شعر تنها زمانی میتواند موجه باشد که طرفدار فضیلت و حکومت باشد، انسانها را تعلیم داده، فرهیخته ساخته و ارتقا دهد. افلاطون افراطیترین نتایج را از این دیدگاه گرفت، بدین ترتیب که اعلام نمود، شعر اخلاقا مضر است. زیباشناسان یونانی گرا، تا حدودی از این موضع عقب نشینی کردند و در اینکه آیا شعر مضر است یا نه شک کردند، اما در عین حال بر مفید بودن آن نیز یقین نداشتند.مارکوس اورلیوس (Marcus Aurelius) به عنوان مکتب زندگی بدان می پرداخت و آتنایوس به عنوان ماندن بدی و شرارت. با وجود این، دیدگاههای دیگری نیز پدید آمد: فیلودموس معتقد بود که نمیتوان همزمان برای انسان هم لذت و هم خوشبختی فراهم آورد. بی تردید «فضیلت یک تفریح نیست». أوید (Ovid) شاعر پرکار رومی میگوید: «چیزی سودمندتر از این هنر بی فایده نیست». آن مفید است، اما هیچ سود اخلاقی دربرندارد.
این دو پرسش مبنی بر این که کارکرد شعر چیست؟ آیا شعر بایستی یاد دهد (docere) یا مایه تفریح (delectare) باشد، مجادلهای قدیمی بود. برای این مجادله با طرح یک حد وسط راه حلی پیدا شد. سیسرو از شعر انتظار داشت که هم «فایده ضروری» (utilitas necessaria) و هم «لذت بیحد» (animi libera quaedam oblectatio) داشته باشد: زندگی مستلزم سودمندی است در حالی که لذت محصول آزادی خلاقانه است. هوراس که تا حدودی به دیدگاه اخلاق گرای کهن وفادار بود، نوشت که شعر بایستی «هم بیاموزد و هم مفرح باشد». (docere et delectare). اصل دیگری که راه میانی را بیان میکرد این بود که شعر بایستی هم utile و هم dulce باشد یعنی، سود داشته باشد و لذت را فراهم آورد.
تمایز اساسی در این مورد قبلا توسط تئوفراستوس مطرح شده بود؛ او خاطر نشان کرد که دو نوع ادبیات وجود دارد. به عبارت دقیقتر، ادبیاتی که عمدتا متمایل به شنونده و مخاطب است و ادبیاتی که صرفا به موضوع خودش میاندیشد. در دوران یونانی گرایی مشخص شد که هر دو مقوله محتملند. ادبیات نوع اول بایستی بر اساس تأثیراتش بر اخلاق انسان مورد داوری قرار گیرد و زمانی که مضر باشد بایستی تقبیح شود. با وجود این، نوع دوم نیز محتمل است. به تدریج این دیدگاه حاکم شد که نوع اول مهمتر است.
منبع: تاریخ زیباشناسی، جلد اول، ووادیسواف تاتارکیوچ، ترجمه: سید جواد فندرسکی، صص496-492، نشر علم، تهران، چاپ أول، 1392
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}