همه چیز راجع به نشخوار ذهنی
به توجه افراطی ذهن به یک رویداد و تمرکز بیش از حد بر چراییها و نکات منفی علت آن اتفاق، نشخوار ذهنی گفته میشود. نشخوار فکری نوعی گفتگوی درونی است؛ شکل ابتدایی گفتگوهای درونی برای یادگیری زبان و تقویت قدرت فکر کردن در کودکی صورت میگیرد. با رشد فرد و ارتقا سیستم عصبی و مدارهای مرتبط به تفکر، گفتگوهای درونی بر اساس سبکهای تربیتی و نوع تجربیاتی که افراد پشت سر میگذارند، رشد پیدا میکنند. اما این گفتگوی درونی در بسیاری موارد بسیار مخرب بوده و سلامت روان افراد را به خطر میاندازد.
افکار مخرب یا نشخوار ذهنی چیست؟
برای آنکه مفهوم نشخوار ذهنی را بهتر درک کنید، اتفاقی که در یک روز معمولی برای یک خانم رخ داده است را از زبان خود او برایتان شرح میدهیم. «یک هفته پیش اومدم سوار تاکسی بشم که یه آقایی گفت خانم نوبت منه کلی اینجا منتظر بودما. من برای این رفتم جلو بنشینم که همراه اون آقا دو آقای دیگه هم بودن و به نظرم این خیلی طبیعی بود که من باید جلو مینشستم. چیزی بهش نگفتم و رفتم عقب نشستم. از اون روز مرتب دارم با خودم فکر میکنم چرا بهش چیزی نگفتم، چرا اینقدر راحت گذشتم، اصلا چیزی که من راجع به برحق بودنم فکر میکنم درسته؟ چرا اینقدر آدم پررویی بود؟ چرا ساکت نشستم؟ الان یک هفته گذشته ولی این چراها از مغزم بیرون نمیره».گفتگوهای درونی گرچه همان فکرهای درونی شما هستند اما همیشه این فکرها مفید و موثر واقع نمیشوند. اگر تمرکز ذهن بیشتر بر جنبههای منفی اتفاقات باشد و یا شامل یادآوری مکرر خاطرات منفی شود تبدیل به نشخوارهای ذهنی میشود. نشخوارهای ذهنی نوعی توجه بیش از اندازه نسبت به رویدادهای گذشته است. فرق نشخوار فکری با نگرانی در این است که نگرانیها یا همان استرسها و اضطرابها معطوف به رویدادهای آیندهاند. کسی که نشخوار ذهنی دارد فقط به جنبههای انتزاعی یا فلسفی اتفاقات گذشته فکر میکند یعنی به چون و چراییها، فارغ از اینکه به بررسی راهکارهای حل آن در زمان حال بپردازد.1
آیا نشخوارهای ذهنی و فکری میتوانند آسیب زا باشند؟
تمامی فعالیتها و رفتارهای ما تحت تأثیر افکار و احساسات ما شکل میگیرد. چنانچه ذهن از فکر و حس منفی تغذیه کند، آیا میتواند به رفتار سازگارانه و مناسبی هم منجر شود؟ ذهنی که در تاریکیها رفت و آمد میکند نمیتواند جز تاریکی چیزی ببیند. افکار منفی بدون آنکه ثمری داشته باشد ذهن را بیمار میکند.این گفتگوهای درونی میتواند سطح اضطراب و استرس را بالا ببرد و به مرور زمان زمینههای بروز افسردگی را فراهم کند. خیلی از نشانه های بیماری های روان تنی مثل سردردها، ناراحتیهای معده و روده یا مشکلات گوارشی تحت تاثیر نشخوار فکری است.1
چه عواملی باعث نشخوار ذهنی می شود؟
به دلایل گوناگون مردم نشخوار می کنند. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، برخی از دلایل متداول نشخوار ذهنی عبارتند از:اعتقاد دارید که با تکرار یک فکر به صورت مداوم، به بینش زندگی یا مشکلی دست خواهید یافت.
سابقه تروما عاطفی یا جسمی.
استرسی که در انجام کارها داشته که نمی تواند کنترل شود.
نشخوار همچنین در افرادی که خصوصیات شخصیتی خاصی دارند، متداول است. که شامل کمال گرایی، روان رنجوری و تمرکز بیش از حد بر روابط شخص با دیگران است. ممکن است شما بیش از حد معمول با دیگران رابطه داشته باشید که قربانی های شخصی بزرگی را برای حفظ روابط خود بدهید، حتی اگر آنها برای شما کار هیچ کاری انجام ندهند.2
شباهت های نشخوار ذهنی و وسواس های فکری
در نگاه اول نشخوار ذهنی و وسواس های فکری متفاوت به نظر می آیند ام در واقع هر دوی انها دارای فرایند شناختی مشابه تکراری،مزاحم و غیر قابل کنترل دارند.تفاوت های نشخوار ذهنی و وسواس های فکری
وسواس های فکری عمدتا ناخواسته و مزاحم هستند در حالی که نشخوار ذهنی یک روش پاسخ به اضطراب می باشد که شامل تمرکز تکراری علل و پیامدهای علائم می باشد.2چگونه نشخوار ذهنی می تواند علائم OCD را تشدید نماید؟
نشخوار ذهنی می تواند علائم OCD و علائم وسواس فکری را تشدید کند،باید گفت که وسواس های فکری ناشی ازناکارآمدی افکار مزاحم طبیعی می باشند که مهم یا معنی دار تلقی می شوند.فرض بر این است که وسواس های فکری در زمینه سوء تعبیر مداوم و تلاش های بعدی برای کنترل یا سرکوب افکار وجود دارد.نشخوار ذهنی درباره افکار مزاحم می تواند منجر به ارزیابی های داخلی منفی از افکار مزاحم طبیعی شود. یعنی احتمال بیشتری وجود دارد که بیماران مبتلا به OCD برای درک علل افکار مزاحم تکراری تلاش کنند که منجر به بروز افکار مزاحم و استرس های بیشتری می شود.
بنابراین همانگونه که نشخوار ذهنی اضطراب را تشدید می کند می تواند اضطراب ناشی از افکار مزاحم شناختی و ناخواسته OCD را نیز تشدید کند.
چگونه نشخوار ذهنی را کنترل کنیم ؟
نشخوارهای ذهنی تمام جنبههای مثبت زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهند و آنها را بیارزش جلوه میدهند و فرد دیگر قادر به دیدن اتفاقات مثبت زندگی نیست و همه چیز را سیاه میبیند.1. پذیرفتن مشکلات
نباید به عوامل استرسزا همچون یک بمب در حال انفجار نگاه کرد. در واقع تخریب و ساخت و ساز همواره در کنار هم قرار دارند و باید بپذیریم که اتفاقات زندگی همیشه قابل پیشبینی نیستند.2. پذیرفتن واقعیت
سرزنش دیگران را متوقف کنید و تلاش کنید تا در نقشهای مختلف خود اعم از همسر، مادر و یا هر نقش دیگری که دارید بهتر ظاهر شوید. بیشتر از خودتان مراقبت کنید و برای شاد کردن خود توقع زیادی نداشته باشید.3. هوشیار باشید
در ارتباط با اشتباهاتتان هوشیار باشید و از آنها درس بگیرید. انرژیتان را روی مسائل جدیدتری متمرکز کنید. ورزش کنید و اعتماد به نفس را تمرین کنید. بر ترسهایتان غلبه کنید.4. قدردان باشید
از تغییرات نترسید و به آنها با دید مثبت نگاه کنید. اگر شما نسبت به شرایط مثبت قدردان باشید، این شرایط برایتان بیشتر فراهم میشوند.5. انضباط درونی
سعی کنید مشکلات، شما را تبدیل به آدمی کنند که همیشه میخواستید. از گذشته درس بگیرید و موضوعات را در ذهنتان نظم ببخشید. انضباط درونی، شما را تبدیل به آدمی سازگار، واقعبین، هوشیار و سپاسگذار میکند و شما میتوانید با خوشبینی بیشتری مسئولیتهای زندگی را برعهده بگیرید.6. کاری کنید افکار مثبت بیشتری داشته باشید
باید کارهایی کنید که ذهن شما را مشغول میکنند. باید افکار مثبت داشته باشید. هر کاری ممکن است؛ مثلا ورزش موردعلاقهی خود را انجام دهید.یک سرگرمی داشته باشید یا دعا کنید. نکتهی مهم اینجاست که حواس خود را از نشخوار ذهنی پرت کنید. اگر مدتی از نشخوار ذهنی دور بمانید، این افکار از بین میروند و ذهن شما را رها میکنند.
7. خودمثبتبینی
نولن هوکسمن حالت برعکس نشخوار ذهنی یعنی نگرش انطباقی به خود را بررسی کرده است. وقتی افراد نگرش انطباقی به خود دارند، روی بخشهای عینی شرایط تمرکز میکنند. آنها بهدنبال بخشهایی میگردند که میتوانند بهبود ببخشند.3پینوشتها
1.www.honarehzendegi.com
2.www.injamax.com
3.www.neshanonline.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}