گام هایی برای تربیت فرزند خوش بین
بچهها تا زمانی که فرصتی برای اثبات توانایی و ارزشهای خود پیدا نکنند، مثبت اندیش نخواهند شد. بیاعتمادی به بچهها در انجام کارها باعث میشود آنها احساس ناتوانی و ضعف کنند. کارهایی که به عهدهی بچهها میگذارید باید متناسب با سن آنها باشد، چون هدف این است که موفق به انجام آن شوند.
بر اساس مطالعه ای که در مجله اطفال امریکا به چاپ رسیده است، خوش بینی موجب بهبود سلامت روانی و رفتار نوجوانان به ویژه در برابر علایم افسردگی می شود.
برای انجام این تحقیق 5634 دانش آموز بین سنین 12 تا 14 سال در طی 3 سال از لحاظ شیوه تفکر خوش بینانه، مشکلات عاطفی، سوء مصرف مواد و رفتارهای ضد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند.
در طی دوره مطالعه سطح خوش بینی پسران ثابت باقی ماند اما در دختران با کاهش همراه بود. نتایج نشان داد که نوجوانان خوش بین در برابر عوامل خطرساز سلامتی واکنش بهتری داشته اند.
نکته مهم تر این که خطر بروز افسردگی در نوجوانان خوش بین نسبت به سایر افراد، 50 درصد کمتر بود. همچنین مشخص شد که خوش بینی یک عامل محافظتی در برابر سوء مصرف مواد و رفتارهای ضد اجتماعی مانند دزدی، خشونت فردی و صدمه رساندن به دیگران است.
متخصصان معتقدند گرچه خوش بینی یک عامل محافظتی در برابر عوامل خطرساز سلامتی برای نوجوانان به شمار می رود، اما نمی توان آن را یک علاج و راه حل قطعی دانست.
انجام مداخلات پیشگیرانه و طرح تمهیدات اجتماعی برای مراقبت از نوجوانان ضروری به نظر می رسد.
چطور فرزندمان را خوش بین و مثبت اندیش تربیت کنیم؟
کودکی که تجربه لذت بخش ومثبت زیادی دارد وقتی بزرگ و به دوره نوجوانی می رسند بیشتر احتمال دارد که فردی خوش بین شوند.والدین و مراقبان فرزند تاثیر زیادی روی رفتارها و نگرش های کودک می گذارند .آموزش خوش بین بودن به کودکان
10 پیشنهاد برای تربیت فرزند خوش بین و مثبت اندیش
1. به فرزندتان نشان دهید آن ها را دوست دارید:هر روز برای آن ها وقت بگذارید و آنها را در آغوش بگیرید و از کلمات برای نشان دادن مراقبت استفاده کنید.
2. الگویی مثبت باشید:
کودک رفتار شما را تقلید خواهد کرد مطمئن شوید روش های سازنده برخورد با چالش ها و بدبختی های زندگی را به آن ها نشان می دهید.
3. به فرزندان اجازه دهید تا موفقیت را تجربه کند:
مثلا، وظایف مربوط به سن را در خانه به آن ها دهید و از آن ها برای تلاش هایشان قدردانی کنید.
4. مهارت های عملی را با صبر و حوصله آموزش دهید:
به کودک کمک کنید تا با همسالان کنار بیاید - مثلا، بستن بند کفش، استفاده از کارد و چنگال و مدیریت رفتن به توالت.
5. بگذارید فرزندتان بازی ها را هدایت کنند:
بگذارید آن ها را به طور مرتب زمانی را بدون والدین بازی کنند. این کار کمک می کند تا به تصمیمات و توانایی های خود اعتماد کنند.
6. پناه استرس کودکان باشید :
هر زمان که ممکن باشد ، سعی کنید آن ها را در معرض واقعیت های ناگوار دنیای بزرگسالی، مانند نگرانی مالی، قرار ندهید تا زمانی که به اندازه کافی بزرگ شوند و با مفاهیم کنار بیایند.
7. از غذا برای راحتی خود استفاده نکنید:
غذاهای چرب و آب نبات را کنار بگذارید. راه های دیگری برای آرام کردن فرزندتان در هنگام ناراحتی پیدا کنید.
8. به مشکلات آن ها گوش دهید:
نگرانی های آنها را جدی گرفته و از آن ها حمایت کنید چون آن ها یاد می گیرند چطور با رنج و ناامیدی از زندگی سازگار شوند.
9. مثبت نگری را در آنها تقویت کنید :
کودک خود را عادت به نگاه کردن به نکات مثبت، حتی زمانی که ممکن است تنها شانس یاد گرفتن از یک اشتباه را داشته باشند، بدهید.
10. اتفاق های خوشایندی را به عنوان بخشی از زندگی خانوادگی قرار دهید .
میخواهید بدانید چطور فرزندتان را خوشبین بار بیاورید؟ به هر حال بچههایی که نیمهی پُر لیوان را میبینند بهتر میتوانند از پس چالشهای زندگی بربیایند و شادتر هستند.
دلایل زیادی برای تشویق کودکان به خوشبین بودن وجود دارد، مثلا تاثیرات بلند مدت مثبت نگر بودن بر سلامت روحی و جسمیشان. آیا میدانستید احتمال اینکه خوشبینها بیشتر از 100 سال عمر کنند، خیلی بیشتر است؟ اما چطور باید چنین فرزندی پرورش دهیم؟ نکات زیر را عملی کنید تا ببینید که فواید آن چگونه نصیب تمام اهل خانه میشود!
1. دست از آه و ناله کردن بردارید
توجه کردن به افکار منفی و آزاردهنده، بدبینی کلاسیک است! هر چه بیشتر در مورد مسائل مالی یا مشغلههای کاریتان آه و ناله کنید، احتمال اینکه بچهها از شما یاد بگیرند و تکرار کنند هم بیشتر است. در عوض سعی کنید در مورد کارها یا اتفاقات مثبتی که افتاده با بچهها گفتگو کنید، مثلا: من امروز برای پروژهای که روی آن کار میکنیم دست به ابتکار جالبی زدم! یا اینکه: امروز پشت ویترین مغازه با مجسمهی بسیار زیبایی روبرو شدم که ....با هم قراری بگذارید و هر شب بهترین و بدترین اتفاقهایی را که آن روز افتاده بیان کنید، به جای اینکه روی منفیها تمرکز کنید از آنها بگذرید و به مثبتها بپردازید. در پایان نیز یک آروزی خوب برای فردای همدیگر بکنید.
2. انتظارات بزرگ از بچهها داشته باشید
حتی قبل از اینکه بچهها به سن کودکستان برسند، بهتر است لیستی از کارهایی که باید انجام دهند برایشان تهیه کنید و روی دیوار اتاقشان بچسبانید: مرتب کردن تختخواب، لباس پوشیدن، مسواک زدن و جمع و جور کردن اتاق و ...تا زمانی که کارهایشان را انجام ندادهاند به آنها اجازه ندهید سر میز صبحانه حاضر شوند. این کار هم از حجم مسئولیتهای شما کم میکند و هم بچهها از انجام این روتین سود میبرند. مثلا ممکن است یک روز هیجان زده پیش شما بیایند و بگویند: مامان نمیدونی چقدر تختم رو خوب درست کردم، بیا ببین! فرزندتان با انجام کار درست، احساس غرور خواهد کرد.
بچهها تا زمانی که فرصتی برای اثبات توانایی و ارزشهای خود پیدا نکنند، مثبت اندیش نخواهند شد. بیاعتمادی به بچهها در انجام کارها باعث میشود آنها احساس ناتوانی و ضعف کنند. کارهایی که به عهدهی بچهها میگذارید باید متناسب با سن آنها باشد، چون هدف این است که موفق به انجام آن شوند. یک کودک دو ساله میتواند اسباب بازیهایش را جمع کند، یک کودک سه ساله میتواند لباسهای تا شده را در کمد جا بدهد و یک کودک چهار ساله میتواند بشقابها را به آشپزخانه ببرد و در سینک ظرفشویی بگذارد.
3. بچهها را تشویق کنید تا کمی هم خطر کنند
همهی ما تمام تلاش خود را میکنیم تا از فرزندانمان در برابر آسیبها محافظت کنیم. طبیعی است وقتی کودکتان هنوز اسکیت بازی کردن را بلد نیست نگرانش باشید و او را از این بازی منع کنید، اما اگر در شرایطی که چندان خطری وجود ندارد و کودک در انجام کاری کاملا بدون مهارت نیست جلوی او را بگیرید، به اعتماد بنفس او ضربه زدهاید و او را تشویق به بدبینی کردهاید.نگرانیهای بیجا را رها کنید و اجازه دهید کودکتان به تنهایی از پلههای سرسره بالا برود. به مرور زمان، ریسکهای بزرگتری برایش ایجاد کنید مثلا بالا رفتن از صخرههای بزرگتر. نباید زمینهی ترس از چیزهای جدید را در کودکتان فراهم کنید، بلکه باید شرایطی برایش مهیا کنید که بابت موفقیتش فریاد بزند و بگوید: من تونستم!
4. قبل از واکنش نشان دادن مکث کنید
اجازه دهید کودکتان خودش از خودش دفاع کند و شما دخالتی نکنید. اگر در یک دعوای کودکانه فرزند شما بتواند بدون کمک شما از حق خودش دفاع کند. مداخله کردن برای بزرگتر ها کار بسیار راحتی است اما باید بگذارید کودک شما از تمام توان خود برای انجام کارهایشاستفاده کند و در مورد توانمندیهایش به یک باور مثبت برسد.5. چالشهایی را که پیش رو دارد درک کنید
ممکن است پسر کلاس اولیتان کلافه و خسته پیش شما بیاید و بگوید: من از ریاضی چیزی سر در نمیآورم! متاسفانه یک شکست به تنهایی کافیست تا احساس ناکامی پایدار را در او ایجاد کند: «من باهوش نیستم!»، «من نمیتونم فوتبال بازی کنم!» یا «من حتی یک خط صاف هم نمیتونم بکشم!».برای پیشگری از این گونه نتیجه گیریها، سعی کنید طرز نگاه فرزندتان را تغییر بدهید. برای اینکه افکارش را به سمت مثبت ببرید، باید بگویید: «یاد گرفتن ورزش جدید، اولش سخت است» یا «میدونم که هنوز ساعت بلد نیستی، اما به زودی یاد میگیری». اجازه دهید بداند که تنها کسی نیست که احساس ناتوانی میکند و بسیاری از بچهها با این مسئله روبرو میشوند. میتوانید از تجربیات خودتان برایش بگویید که برای موفق شدن، چند بار شکست خوردید و چقدر تلاش کردید. با اشاره کردن به سایر مهارتهای او، کمکش کنید تا امیدوار بماند:
یادت هست زمانی خوندن بلد نبودی اما کم کم یاد گرفتی و حالا به راحتی کتاب میخونی؟ این رو هم یاد میگیری».
6. برای دلخوشی به او دروغ نگویید و واقعیت را توضیح بدهید
امید الکی به بچهها دادن، آسیب زدن به آنهاست، چون به زودی واقعیت را خواهند فهمید و به اعتماد بنفسشان لطمه خواهد خورد. وقتی در مورد موضوعی به فرزندتان دلخوشی بیهوده میدهید، او انتظار اتفاق خوشایندی را دارد و اگر با عکس این موضوع روبرو بشود، تاثیر کاملا معکوس هم میگیرد. خوشبینی، نیازمند واقع بینی و واقع اندیشی است، نه دلگرمیهای دروغی. فرزند شما باید برای هر چیزی آماده باشد.اگر قرار است به شهر یا محل دیگری نقل مکان کنید، به فرزندتان نگویید خیلی زود دوستان بسیار خوبی پیدا میکنی و پیدا کردن وستان جدید اصلا کار سختی نیست. باید بگویید؛ رفتن به مکان جدید سختیهای خودش را دارد و ممکن است کمی طول بکشد تا بتوانی دوستان جدیدی پیدا کنی ولی بالاخره این اتفاق خواهد افتاد.
منبع: سایت سیمرغ
سایت نمناک
سایت بیتوته
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}