یکی از موضوعات و مسائل کلیدی که همواره ذهن جامعه بشریت را به خود مشغول کرده است، پیدا کردن نسخه و نقشه ای است که در آن گنج سعادت و خوشبختی واقعی به ودیعه گذاشته شده باشد. نقشه سعادتی که نه فقط ناز و نعمت مادی و دنیوی، بلکه سعادت ابدی و بهشت واقعی را برای انسان خاکی به ارمغان آورد. بیش از 1400 سال پیش خدای متعال این چنین نقشه گنجی را در اختیار انسان خاکی قرار داده است. نقشه سعادت و خوشبختی که کمال و آرامش و شادی واقعی را برای انسان به ارمغان آورده است. در این نوشتار تلاش داریم با واکاوی معارف و آموزه‌های قرآنی رسالت انسان را در قرآن کریم برای بدست آوردن بهشت مورد بررسی قرار دهیم.

بخوان قران که دل‌ آرام گیرد         بخوان تا جان ز جانان جام گیرد
بخوان تا راز خلقت را بدانی            ره ملک سعادت را بدانی

 
رسالت انسان در قرآن برای رسیدن به بهشت

قبل از بیان هر نکته و مطلبی در خصوص نسخه سعادت و خوشبختی در قرآن کریم باید به این نکته توجه داشته باشیم که برخی افراد سعادت و خوشبختی را تنها در چارچوب حیات مادی و دنیوی جستجو می نمایند، این در حالی است که در بینش قرآنی توجه به دنیا و نادیدن گرفتن حیات واقعی و جاودان اشتباه راهبردی است که نه تنها آرامش و لذت را برای انسان به ارمغان نخواهد آورد، بلکه عذاب دائمی را نصیب انسان خواهد کرد.«بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا، وَ الْآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبْقى‏؛[1] ولى شما زندگى دنیا را مقدم مى‏ دارید، در حالى که آخرت بهتر و پایدارتر است‏».
 
1-نقش و رسالت کلیدی انسان در قرآن
کم نیستند افرادی که برای رسیدن به خوشبختی و شادکامی در حیات مادی و معنوی هیچ گونه نقش و مسئولیتی را برای خود در نظر نمی گیرند و تنها دیگران را مقصر کمبودها و ناکامی های زندگی خود قلمداد می کنند، این در حالی است که اگر انسان با چشم بصیرت و واقع نگر به حیات پیرامون خود بنگرد متوجه خواهد شد که نقش او در رسیدن به این مهم بسیار کلیدی و اساسی است. خدای متعال در قرآن کریم گوشه ای از رسالت انسان در قرآن را  این چنین متذکر شده است: «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏؛[2] (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمى‏ دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!».

«یک قانون کلى و عمومى را بیان مى‌‏ کند، قانونى سرنوشت‏‌ ساز و حرکت آفرین و هشدار دهنده! این قانون که یکى از پایه‌‏ هاى اساسى جهان بینى و جامعه‌‏ شناسى در اسلام است، به ما مى‏‌ گوید مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کس در دست خود شما است، و هر گونه تغییر و دگرگونى در خوشبختى و بدبختى اقوام در درجه اول به خود آنها بازگشت مى‏‌ کند».[3]
 
 
 
2-تسلیم شدن در برابر خدای متعال
قبل از بیان هر نکته ای باید به این مهم اشاره کرد که، اصلی ترین و کلیدی ترین رسالت انسان برای رسیدن به خوشبختی، تسلیم محض خدای متعال شدن است. «وَ مَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ؛[4] و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینى براى خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است». با اندکی دقت و تأمل در سبک زندگی حاکمان جامعه بشری با مواردی برخورد می نماییم که به جای تسلیم شدن در برابر امر خدای متعال، هوای نفس را حاکم و نافذ بر زندگی خود کرده اند. حاکم شدن هوای نفس در زندگی آنها موجب شده تنها لذت و شادی را در حیات مادی و دنیوی جستجو نمایند. اطاعت پذیری از هوای نفس موجب شده است طیف وسیعی از انسانها خود را محروم از آثار و برکات اطاعت پذیری و تسلیم شدن در برابر خدا کنند، و گرفتار در باتلاق گمراهی و ضلالت شوند: «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ فَیضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذینَ یضِلُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ بِما نَسُوا یوْمَ الْحِسابِ؛[5] و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد؛ کسانى که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدى بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند!».

از جمله رسالت‌ های آسمانی و الهی که در قرآن کریم بر عهده انسان نهاده شده است، پایبندی به ملکات و فضایل اخلاقی است. مکارم اخلاقی که رنگ الهی به حیات انسانی می بخشد و به زندگی انسان عطر و بوی بهشتی می دهد.
یکی از لوازم مهم و اساسی تسلیم شدن در برابر خدا علاوه بر مخالفت با هوای نفس و تن ندادن به خواهش های شیطانی و نفسانی، عبودیت و بندگی حق تعالی است. مسأله بسیار مهمی که در آیات الهی به عنوان هدف و فلسفه خلقت انسان نیز معرفی شده است. «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛[6] جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند».
 
3-اطاعت پذیری کامل از فرستاده خدا
تابع و تسلیم محض خدا شدن لوازمی دارد. یکی از مهمترین و راهبردی ترین این لوازم، تسلیم شدن در برابر خدای متعال و اطاعت‌پذیری از انبیاء و اولیای است که خدای متعال اطاعت از ایشان را به عنوان ضامن سعادت و کمال انسان معرفی کرده است، در واقع باید به این نکته توجه داشت که نجات از بحران و چالش های حیات مادی تنها با ابزار عقل امکان پذیر نیست. انسان نیازمند منبع قابل اعتمادی است که بتواند پیام الهی (وحی) را از مجرای پاک و صادق دریافت نماید و آن را در اختیار انسان خاکی قرار دهد. یکی از حسرت های بزرگ بسیاری از انسانهای گرفتار در عذاب آخرت همین موضوع است که راه و مسیری را برای همراهی و اطاعت پذیری از فرستادگان الهی در زندگی خود معین نکرده بودند. «وَیوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا؛[7] و روزى است که ستمکار دستهاى خود را مى‌گزد [و] مى‌گوید: «اى کاش با پیامبر راهى برمى‌ گرفتم».
 
 
4-انسان شریعت مدار
از دیگر رسالت‌ های بسیار مهم انسان در قرآن کریم شریعت مداری است. «لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجا؛[8] ما براى هر کدام از شما، آیین و طریقه روشنى قرار دادیم‏». محققان تفسیر نمونه در ذیل این آیه شریف به این نکته اشاره داشته اند که: «شرع و شریعه راهى را می‌ گویند که بسوى آب می‌ رود و به آن منتهى می‌ شود، و اینکه دین را شریعت می‌ گویند از آن نظر است که به حقایق و تعلیماتى منتهى می‌ گردد که مایه پاکیزگى و طهارت و حیات انسانى است، کلمه نهج و منهاج به راه روشن می‌ گویند».[9] برخی افراد علی رغم باور به وحدانیت خدای متعال و حقانیت انبیاء و رسول الهی، تقید و پایبندی به شریعت و آداب و احکام الهی و اسلامی ندارند. این دسته از افراد با ساده اندیشی این چنین می پندارند که با داشتن قلبی پاک به تنهایی می توان مسیر قرب به سوی خدای متعال و رضوان الهی را بدست آورد این در حالی است که آیات الهی خلاف این مطلب را ثابت کرده و پایبندی به شریعت الهی را به عنوان لازمه دست یابی به سعادتمند ابدی معرفی می نماید. لازمه شریعت مداری، احترام گذاشتن به قوانین الهی و اجرای واجبات و پرهیز از ورود در مناطق ممنوعه الهی است. شریعت پاکی که وظیفه و رسالت انسان را در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، دینی و اخلاقی مشخص و معین می نماید. «وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛[10] آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید».
 
ایدل قبول محفل اهل ولا شوی        گر همنوای خسته دلی بینوا شوی
ازخرمن مکارم خوبان بری نصیب      گربهره بر زخلق خوش مصطفی شوی

5-انسان تعقل گرا و متفکر
بر خلاف تفکر پیروان برخی از ادیان و همچنین فرق افراطی که جایگاه و نقشی را برای اندیشه و تعقل و خرد ورزی در حیات انسانی قائل نمی شوند، خدای متعال در آیات متعددی همواره انسان را دعوت به خردورزی کرده است. بر اساس طرح کلی اندیشه اسلامی انسان به وسیله عقل می تواند به صحت و درستی بسیاری از حقایق موجود در جهان پی ببرد. به اذعان آیات الهی یکی از عوامل مهمی که باعث جهنمی شدن افراد شده بی توجهی به رهنمودهای رحمانی و عقلانی بوده است. «وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ؛[11] و گویند: «اگر شنیده [و پذیرفته‌] بودیم یا تعقل کرده بودیم در [میان‌] دوزخیان نبودیم».
 
6- انسان اخلاق مدار
از جمله رسالت‌ های آسمانی و الهی که در قرآن کریم بر عهده انسان نهاده شده است، پایبندی به ملکات و فضایل اخلاقی است. مکارم اخلاقی که رنگ الهی به حیات انسانی می بخشد و به زندگی انسان عطر و بوی بهشتی می دهد. در واقع پایبندی به مکارم اخلاق موجب فاصله گرفتن جدی از خواهش نفسانی و تمایلات شیطانی می شود مکارمی از جنس تقوا و پارسایی، مواسات و انسان دوستی، تواضع و فروتنی، گشاده‌دستی و سخاوتمندی، تکریم و احترام کردن به همنوعان، پرهیز از ظلم و بی عدالتی، حسن خلق،  سعه صدر، ...گنجینه های زیبایی که زندگی انسان را شگفت انگیز و دلربا می نماید و انسان را پیش از وارد شدن در بهشت آخروی در بهشت دنیوی ساکن می نماید.
 
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه اعلی، آیات 16و 17.
[2]. سوره مبارکه رعد، آیه 11.
[3].مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏10، ص145.
[4]. سوره مبارکه آل عمران، آیه 85.  
[5]. سوره مبارکه ص، آیه 26.
[6]. سوره مبارکه ذاریات، آیه56.
[7]. سوره مبارکه فرقان، آیه 27.
[8]. سوره مبارکه مائده، آیه48.
[9].مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏4، ص 402.
[10]. سوره مبارکه حشر، آیه7.
[11]. سوره مبارکه ملک، آیه 10.