رفتار های سمی ای که مانع خوشحالی ما می شوند
رفتارهای سمی رفتارهای مخربی هستند که با انجام آنها خود را از شادی و خوشحالی واقعی محروم میکنیم. همهی ما شایستهی شاد بودن هستیم و اگر شما واقعا و از ته دلتان شاد نیستید، احتمال اینکه از نظر روحی، عاطفی و حتی جسمی در خطر باشید وجود دارد.
رفتارهای سمی، طیف بسیار گستردهای دارند که در اینجا نمیتوان دربارهی همهی آنها صحبت کرد. اما ما فهرستی از عادات و رفتارهای نابودگری را که معمولا از آنها غافلیم و وقتی متوجهشان میشویم که دیگر خیلی دیر شده است، تهیه کردهایم. پس با این مقاله همراه باشید تا با هم برخی از این رفتارهای سمی و راههای مقابله با آنها را مرور کنیم.
همیشه میخواهید دیگران را راضی نگه دارید
اینکه بخواهید به دیگران لطف و آنها را شاد کنید خیلی خوب و تحسینبرانگیز است و همدلی و توجه شما را نشان میدهد، اما همانطور که میدانید حفظ تعادل در رفتار و اعمال امری ضروری است. بنابراین اگر مدام به دنبال راضی کردن دیگران باشید و بخواهید همه را خرسند نگه دارید، در نهایت خشنود کردن دیگران برایتان دردسر میشود و خودتان در نارضایتی و ناراحتی فرو خواهید رفت. اگر بیش از حد برای راضی نگه داشتن اطرافیانتان تلاش کنید فرصت محقق کردن نیازهای خود را از دست میدهید و اگر سخت در تلاش باشید که دیگران را خوشحال کنید، در حالیکه خودتان آشکارا ناراضی هستید، روحتان تخریب خواهد شد. اگر همیشه مشغلهی شاد کردن دیگران را داشته باشید و تمام تکاپویتان در این مسیر باشد، پس چطور میخواهید بفهمید که چه چیزی خودتان را واقعا خوشحال میکند؟ اجازه ندهید ترس از طرد شدن یا شکست، مسیر واقعی زندگیتان را تغییر بدهد چون با این کار فقط خودتان را خواهید رنجاند. از همه مهمتر، کسانی که همیشه به دنبال راضی کردن دیگران هستند مشکلات زیادی برای خود ایجاد میکنند، استرس دارند، به راحتی اعتماد نمیکنند، احساس بیارزشی و بیلیاقتی میکنند و معمولا در روابطشان مورد سوءِاستفاده و اجحاف قرار میگیرند. شما سزاوار شاد بودن هستید، پس از ته دل شاد باشید و شادی دیگران را به شادی خودتان ترجیح ندهید. اینکه پیوسته به دنبال شاد کردن دیگران باشید، شما را خوشحال نمیکند! اگر این واقعیت را درک کنید، خیلی زود خواهید فهمید چه چیزی واقعا خوشحالتان میکند؛ آن نوع خوشحالی و رضایتی که مخصوص خودِ خود شماست.
خودتان را با کسانی که شناختی از آنها ندارید مقایسه میکنید
عجیب نیست که خود را با کسانی که میشناسید مقایسه کنید چون مقایسه کردن جزئی از طبیعت بشر است، گرچه درست و منطقی نیست. اما در مورد آنهایی که هرگز ملاقاتشان نکردهاید چطور؟ احمقانه است! چطور ممکن است یک نفر خودش را با کسی مقایسه کند یا به کسی حسودی کند که هرگز با او برخورد نداشته است؟ در اینستاگرام، پینترست، فیسبوک، اسنپچت و بسیاری از فضاهای مجازی دیگر عملا این امکان وجود ندارد که باطن و واقعیت زندگی دیگران را ببینیم. شما تنها آن چیزی را میبینید که جلوی لنز دوربین قرار گرفته است و از واقعیت پشت آن بیخبرید. باید باور کنید که شادی در دسترس همه است، از جمله شما! مقایسهی کردن خودتان با دیگران احساس ناامنی و نارضایتی با خود به همراه دارد.این را هم باید بدانید که بیشتر اوقات تصاویری که میبینید ممکن است نمودی از کامل و بیعیب بودن باشد، اما شاید واقعیت چیزی بسیار متفاوت باشد. فراموش نکنید کسانی که در این تصاویر میبینید مانند شما انسان هستند و فراز و نشیبهایی در زندگیشان دارند. پس به جای اینکه با دیدن این عکسها احساس ناامیدی و ضعف کنید، از همین چیزی که هستید لذت ببرید و خوشحال و شاد باشید.
سرتان را خیلی شلوغ میکنید
متأسفانه در جامعهی امروز پرمشغله بودن معادل کارآمد بودن و موفقیت تلقی میشود، در حالیکه ابدا اینطور نیست! اینکه مشغول باشید میتواند صرفا به این خاطر باشد که نمیخواهید در نظر دیگران تنبل جلوه کنید و برچسب بیکار و بیخیال بودن به شما نخورد، یا اینکه نمیخواهید با واقعیت زندگی روبهرو شوید. هر دوی اینها ناخوشایند هستند و به مرور زمان وقتی ببینید این مشغولیت شما ابدا به کارتان نیامده و ثمرهای نداشته است، رضایت و شادی خود را نابود شده خواهید دید. چون آدمی هستید پُر از استرس و نارضایتی و از نظر روحی و جسمی بیمار! دست از ظاهرسازی یا سردرگمی در مشغلههای مختلف بردارید و روی چیزی تمرکز کنید که واقعا از انجام آن لذت میبرید، در آن کارآمد هستید و ثمرهای برایتان دارد. از وقتتان خوب استفاده کنید، کارهایتان را اولویتبندی کنید و هر وقت احساس نیاز کردید به خودتان استراحت بدهید.1
جایی که لازم است مخالفت کنید یا حرفی بزنید، ساکت میمانید
سرکوب کردن احساسات، بدون تردید یکی از سمیترین رفتارهایی است که میتوانید با خودتان داشته باشید. خودخوری و بروز ندادن احساسات نه تنها بر شادی و رضایت کلی ما از زندگی تأثیر منفی دارد بلکه روی روابط و حرفهی ما نیز اثر منفی و مخرب میگذارد و از نظر جسمی هم بیمارمان میکند. البته منظورم این نیست که در مقابل هر ناراحتی، فورا واکنش نشان بدهید یا با هر نظر مخالفی سریعا وارد جنگ شوید؛ فقط بدانید خیلی مهم است که هر وقت لازم بود حرف بزنید و نظرتان را ابراز کنید، حتما این کار را انجام دهید. وقتی چیزی حالتان را بد میکند، ساکت نمانید و جسورانه اما با حفظ خونسردی و آرامش آنچه را که احساس میکنید به ضررتان است از خود دور کنید و هر وقت مورد بیاحترامی قرار گرفتید، با قاطعیت و اعتماد به نفس از خود دفاع کنید.شما نیز مانند دیگران حق دارید شاد و راضی باشید، احساس امنیت کنید و مورد توجه قرار بگیرید.
فکر میکنید عشق یعنی رنج کشیدن
معلوم نیست ماجرا از کجا شروع شد اما جایی و زمانی در این دنیا، این ایده که عشق ماندگار معادل رنج و عذاب و درد کشیدن و هجران است، شکل گرفت و رشد کرد. عشق نباید بر پایهی سختی و مصیبت باشد و نباید آن را محکی برای تحمل درد تلقی کرد. وقتی عشق را با رنج یکی میکنیم، هر مصیبت و دردی را وارد زندگیمان میکنیم و عشق واقعی را زیر آنها پنهان و نابود میکنیم. متأسفانه بیشتر اوقات یک سری احساسات و حوادث بیارزش و وحشتناک را تحت نام عشق به خود میقبولانیم و این اشتباهی است که به راحتی دچارش میشویم. زیبایی عشق زمانی جلوه میکند که با هم رشد کنید، از هم حمایت کنید و با هم از طوفانها گذر کنید. پس عشق را برای خود رنج کشیدن و صبوری کردن معنا نکنید و ناتوانی و ضعف را با عشق اشتباه نگیرید، بلکه آن را معادل رشد و تکامل بدانید. این طرز تفکر دربارهی عشق، به شما اطمینان میدهد که با خودتان و عشقتان روراست هستید.2
توجهی به ندای درونیتان ندارید
هر فردی باید به ندای درونی خود گوش دهد، زیرا گوش دادن به حس درونی سبب میشود تا از صداهای آزاردهنده و بی فایده بیرونی دور باشیم و تمام چیزهایی که مانع خوشحالیمان هستند را بشناسیم و با آنها مقابله کنیم. روبهرو شدن با ندای درونی که اغلب میخواهیم آن را نادیده بگیریم، کار آسانی نیست، اما فواید خوبی برایتان دارد. اولاً تمام حرفهایی که با خودتان میزنید محرمانه است و نگران فاش شدن آن نخواهید بود. دوم اینکه با ترسهای درونی خود دست و پنجه نرم میکنید و سوم اینکه مجبور میشوید در مسیر موفقیت و خوشبختی گام بردارید و از تلاشهای بیثمر دست بکشید. پس توصیه میکنیم ندای درونی یا همان حس ششم خود را جدی بگیرید، زیرا میتواند شما را به سعادت و شادی برساند.
دقیقا نمیدانید در زندگی به دنبال چه چیزی هستید
باید در زندگی بدانید دقیقا به دنبال چه چیزی هستید و از زندگی چه میخواهید. وقتی با خودتان صادق باشید و به خود فرصت دهید، حتماً در مسیر درستی قرار میگیرید و از گمشدن در راههای نادرست نجات مییابید. باید خود راهتان را پیدا کنید و هیچ وقت فکر نکنید اگر در مسیری که فرد دیگری در پیش گرفته قرار گیرید، شما هم به همان مرتبه میرسید. با قرار گرفتن در مسیر خودتان به خواستهها و رویاهای خود اهمیت داده و در زندگی خود واقعیتان خواهید بود.برای این منظور توصیه میکنیم کاغذی برداشته و نام خود را با خط درشت بالای آن بنویسید و دورش را خط بکشید تا خوب جلوه کنید، در زیر آن نیز تمام چیزهایی که از زندگی میخواهید را بنویسید. باید دقیقا آرزوها و خواستههای خود را بنویسید نه چیزی که دیگران از شما انتظار دارند، در غیر این صورت اهدافتان را در کنار خواستههای دیگران قرار میدهید. یادداشت خواستههای خود را هر جایی همراه داشته باشید و همواره به آن نگاه کنید، اهدافتان را مد نظر داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر درست قرار دارید.
در مقابل ترس سر خم میکنید
ترسهای درونی سبب میشود از زندگیتان هیچ لذتی نبرید، وقتی اجازه میدهید ترس از موفقیت، ترس از شاد بودن، ترش از شکست و ... بر زندگی شما سایه بیاندازد در زندانی محبوس شده و زندگی بدون شور و لذتی خواهید داشت. از همین حالا از این رفتار سمی دوری کنید و تصمیم بگیرید جلوی ترس بایستید و نگذارید زندگی را برایتان زهر کند. وقتی بتوانید ترسهای درونی خود را کنترل کنید، این موهبت الهی راهنمایی برای دستیابی به آرزوهای دستنیافتنی و ناشناخته خواهد بود.3پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.vista.ir
3.www.ucan.win
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}