10 اردیبهشت 1389 / 15 جمادی الاولی 1431 / 30 آوریل 2010
10 اردیبهشت 1389 / 15 جمادی الاولی 1431 / 30 آوریل 2010
10 اردیبهشت 1389 / 15 جمادی الاولی 1431 / 30 آوریل 2010 |
پس از تثبيت دولت كودتايي سيدضياءالدين طباطبايي و آسوده خاطر شدن دولت انگلستان از تامين منافع خود در ايران و با استقرار نيروهاي ايراني در مناطق حساس، در دهم ارديبهشت 1300، قواي انگليسي متشكل از 2300 انگليسي و 9300 هندي، به منظور خروج از كشور، از قزوين به طرف همدان حركت كردند. انگيزه اصلي انگلستان براي خروج نيروهايش از ايران، كاستن از مخارج سنگين اداره اين عده و برطرف شدن خطر بلشويكها در روسيه بود. |
پس از ملي شدن صنعت نفت، دولت ايران تصميم گرفت كه دست انگليسيها را از شركت نفت ايران كوتاه كند بنابراين لايحهاي به مجلس برد كه طي آن، از انگلستان در امور نفت ايران، خلع يد و سلب اختيار ميشد. با تصويب اين قانون، كارمندان انگليسي از شركت نفت اخراج شدند و صنعت نفت به دست ايرانيها افتاد. انگلستان كه منافع خود را از دست رفته ميديد، به سازمان ملل و ديوان بين المللي دادگستري در شهر لاهه هلند شكايت برد ولي ديوان، حكم به نفع ايران داد، در نتيجه، روابط سياسي ايران و انگلستان قطع گرديد. انگليسيها كه مصدق را عامل اصلي اين واقعه ميدانستند، تصميم به بركناري مصدق و فشار به شاه گرفتندكه حوادث متعدد بعدي را به وجود آورد. |
|
|
|
پنج روز پس از شكست حمله نظامي آمريكا به ايران براي آزادسازي گروگانهاي سفارت اين كشور از دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و وقوع حادثه طبس، پنج مرد مسلح، سفارت ايران در لندن را به اشغال خود درآورده و تمام بيست كارمند ايراني شاغل در سفارت را به گروگان گرفتند. اين عده كه خود را عرب ايراني معرفي كردند، خواهان آزادي زندانياني شدند كه از چندي قبل در رابطه با حوادث انفجار در جنوب كشور در بازداشت به سر ميبردند. آنان همچنين عنوان كردند كه به محض اينكه ايران گروگانهاي آمريكايي را از بند رها سازند، ديپلماتهاي گروگان گرفته شده را آزاد خواهند كرد. اين تروريستها همچنين درخواست كردند تا يك هواپيماي اختصاصي در اختيار گروه قرار داده شود تا همراه گروگانها از انگليس خارج شوند. دولت ايران با هيچ يك از درخواستهاي مهاجمين موافقت نكرد تا اينكه تروريستها پس از نااميدي از دستيابي به خواستههايشان، سفارت ايران را در لندن منفجر كردند و 2 نفر را به شهادت رساندند. اين اشغال و گروگانگيري، بازتاب وسيعي در جهان پيدا كرد. گفته ميشد اين توطئه در حقيقت به دنبال تباني پنهاني آمريكا و انگليس عليه انقلاب اسلامي ايران، صورت گرفته است، هرچند اقدامات خرابكارانه مزدوران رژيم بعث عراق نيز در اين ميان قابل توجه است. |
|
|
سيدجمال الدين اسدآبادي، روحاني مبارز و دانشمند بزرگ مسلمان به منظور تحقق آرمان خود، مبني بر اتحاد ملل اسلامي، انجمني به نام "عروةالوثقي" داير كرد و پس از مدتي، روزنامهاي نيز به همين نام در پاريس منتشر ساخت. سيدجمال الدين با همكاري شيخ محمد عبده، با درج مقالات اسلامي و نيز مصاحبه با دانشمندان و سياستمداران، نظر مسلمانان را به انديشههاي خود و شعار اتحاد ملل اسلامي جلب كرد. سرانجام اين روزنامه، در اثر فشارهاي سياسيِ برخي از دولتهاي آن زمان، در ماه ذيحجهي همان سال(1301) پس از چند ماه انتشار در اروپا، هند، مصر، ايران و چندين كشور عربي توقيف شد. |
|
|
|
|
در حالي كه ايالات متحده امريكا درگير جنگ خونين ويتنام بود، در 30 آوريل 1970م، نيروهاي نظامي امريكا، از زمين و هوا به كامبوج، همسايه ويتنام حمله كردند و اين كشور آسياي جنوب شرقي را اشغال نمودند. ريچارد نيكسون، رئيس جمهور وقت امريكا، هدف خود از اشغال كامبوج را به دست آوردن فرصت كافي براي خروج سربازان امريكايى از ويتنام اعلام كرد. نيكسون در توجيه اشغال كامبوج ميگفت اگر در آزمايشهاي مختلف، امريكا به عنوان قدرتمندترين كشور جهان، مانند يك غول بيچاره عمل كند، هرج و مرج طلبان، ناسيوناليستها و كمونيستها بر ملتهاي جهان و جوامع مختلفْ حاكم خواهند شد و به اين شكل منافع امريكا و جهان سرمايه داري به خطر خواهد افتاد. اشغال كامبوج، امواج مخالفتهاي امريكايىها را با جنگطلبيهاي سردمداران ايالات متحده افزايش داد. شدت اعتراضات در امريكا به حدي بود كه گارد ملي اين كشور، دانشجويان امريكايى معترض در دانشگاهها را به گلوله بست كه نمونه بارز آن، كشته شدن دانشجويان امريكايى در دانشگاه اوهايو بود. با افزايش اين موج اعتراض، كنگره امريكا با تصويب لايحهاي، نيكسون را مجبور كرد كه نيروهاي نظامي امريكا را تا ژوئيه 1970م از كامبوج خارج كند. در نهايت، امريكا در اواخر سال 1970م، به اشغال كامبوج خاتمه داد و خاك اين كشور را ترك كرد. با اين حال، امريكا، حكومت دستنشانده خود را در كامبوج بر سر كار آورد كه پس از شكست امريكا در جنگ ويتنام، اين دولت نظامي نيز سرنگون شد. جالب اين كه درست پنج سال پس از لشكركشي نظاميان امريكايي به كامبوج، همين غول بيچاره، در 30 آوريل 1975م از ويتنام نيز شكست خورد. |
با آغاز جنگ ويتنام و ورود صدها هزار نفر از تفنگداران امريكايى در ويتنام شمالي، باعث به وجود آمدن گروههاي چريكي ويت كنگ جهت مقابله با نيروهاي امريكايى گرديد. امريكا از 1964م حملات وسيعي را عليه ويتنام شمالي آغاز كرد به طوريكه در مدت سه سال بيش از 100 هزار حمله هوايى اجرا كرد و بيش از 2/5 ميليون تن بمب بر سر مردم ويتنام شمالي فرو ريخت. تنها يكي از آمار رسمي درباره تلفات اين حملهها، رقم 500 هزار كشته را نشان ميدهد. سرانجام مقاومت نيروهاي ويتنام شمالي باعث تلفات سنگيني بر ارتش ويتنام جنوبي و نيروهاي امريكا شد و جرالْدْ فورْدْ رئيس جمهور وقت امريكا دستور خروج بيش از 200 هزار تن از سربازان خود را از ويتنام صادر كرد و دو ويتنام با هم متحد شدند. اين جنگ نيز همچون جنگ دو كره به تحريك و پشتيباني امريكا و شوروي به وقوع پيوست. |
اتحاديه اروپا در حقيقت با امضاي پيمان جامعه زغال سنگ و فولاد اروپا شكل گرفت و يك سال پس از آن در سال 1952م جامعه اروپا تأسيس شد. پنج سال پس از آن نيز براساس پيمان رم، جامعه اقتصادي اروپا شكل گرفت. اما قدم اصلي در اين مسير در جريان مذاكرات سران اروپا در ماسْتْريخْتْ هلند برداشته شد. در دسامبر 1991م پيماني به امضاء رهبران اروپايي رسيد كه به موجب آن از سال 1993م اتحاديه اروپا پا به عرصه وجود ميگذاشت. با تأسيس اين اتحاديه، شهروندان كشورهاي عضو، تابعيت اتحاديه را نيز به دست ميآوردند. از ديگر اهداف اين قرارداد، پيشبرد وحدت اقتصادي و پولي و نيز وحدتِ سياسي بود. همچنين به جريان افتادن يك پول واحد همراه با سياست خارجي و امنيت مشترك از ديگر توافقات ماستريخت به حساب ميآمد. از ژانويه 2002م با رواج يافتن رسمي يورو به عنوان پول واحد اروپايي، اعضاي اتحاديه به غير از انگلستان، دانمارك و سوئد ظرف مدت دو ماه با حذف پول ملي خود، آن را جايگزين پول اصلي كشور، نمودند. پس از چندي هنگامي كه اتحاديه اروپا براي پذيرش اعضاي جديد اعلام آمادگي نمود كشورهاي متعددي از اين مسئله استقبال كردند كه تقاضاي عضويت 10 كشور پذيرفته شد. تا اينكه در 30 آوريل 2004م اين الحاق با جشن در كشورهاي اروپايي انجام گرفت. كشورهاي لهستان، استوني، لتوني، ليتواني، مجارستان، اسلووني، اسلواكي، مالْتْ، قبرس و جمهوري چك اعضاي اين اتحاديه را به 25 كشور رساندند و با افزوده شدن جمعيت 75 ميليوني اين 10 كشور، اتحاديه اروپا داراي بيش از 450 ميليون نفر جمعيت شد. پس از اين رويداد رئيس كميسيون اروپا اظهار اميدواري كرد تا كشورهاي ديگر اروپايي به اين اتحاديه ملحق شوند، چرا كه در نظام نوين جهاني و روند جهاني سازي و از سوي ديگر سلطه يك ابرقدرت، آينده كشورهاي اروپايي به توانايي آنها براي متحد ماندن بستگي دارد. مدت كوتاهي پس از اين ماجرا، قانون اساسي اروپا نيز به تصويب پارلمان اروپا رسيد. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}