10 اردیبهشت 1389 / 15 جمادی الاولی 1431 / 30 آوریل 2010

پس از تثبيت دولت كودتايي سيدضياءالدين طباطبايي و آسوده خاطر شدن دولت انگلستان از تامين منافع خود در ايران و با استقرار نيروهاي ايراني در مناطق حساس، در دهم ارديبهشت 1300، قواي انگليسي متشكل از 2300 انگليسي و 9300 هندي، به منظور خروج از كشور، از قزوين به طرف همدان حركت كردند. انگيزه اصلي انگلستان براي خروج نيروهايش از ايران، كاستن از مخارج سنگين اداره اين عده و برطرف شدن خطر بلشويك‏ها در روسيه بود.
پس از ملي شدن صنعت نفت، دولت ايران تصميم گرفت كه دست انگليسي‏ها را از شركت نفت ايران كوتاه كند بنابراين لايحه‏اي به مجلس برد كه طي آن، از انگلستان در امور نفت ايران، خلع يد و سلب اختيار مي‏شد. با تصويب اين قانون، كارمندان انگليسي از شركت نفت اخراج شدند و صنعت نفت به دست ايراني‏ها افتاد. انگلستان كه منافع خود را از دست رفته مي‏ديد، به سازمان ملل و ديوان بين المللي دادگستري در شهر لاهه هلند شكايت برد ولي ديوان، حكم به نفع ايران داد، در نتيجه، روابط سياسي ايران و انگلستان قطع گرديد. انگليسي‏ها كه مصدق را عامل اصلي اين واقعه مي‏دانستند، تصميم به بركناري مصدق و فشار به شاه گرفتندكه حوادث متعدد بعدي را به وجود آورد.
استاد اسماعيل آشتياني، نقاش شهير و شاعر متخلص به شعله در سال 1271 ش در تهران به دنيا آمد. وي پس از طي دوره ابتدايي در مدرسه عالي دارالفنون، نزد كمال الملك، نقاش و هنرمند شهير ايراني، هنر نقاشي را فرا گرفت. استاد آشتياني بزرگ‏ترين شاگرد كمال الملك بود چنان كه در سال 1311 ش كه كمال الملك از رياست مدرسه عالي صنايع مستظرفه كناره‏گيري كرد، او را به جانشيني خود انتخاب نمود. در سال‏هاي مديريت استاد آشتياني، علاوه بر تأسيس كتابخانه، آموزش دروس تازه‏اي چون تاريخ هنر و رياضيات در اين مدرسه آغاز شد. آشتياني در چهره‏پردازي، قوي دست بود و علاوه بر رنگ و روغن، در آبرنگ و سياه قلم نيز مهارت داشت. وي در سال 1324 ش، با كمك عده‏اي از هنرمندان، انجمن هنرمندان ايران را بنيان نهاد و پس از مدتي به رياست آن انتخاب شد. وي هنرمندي و تدين را با هم درآميخته بود و بعد از درگذشت كمال الملك، از هر جهت جانشين او گرديد. نامه‏نويس، روياي حافظ و پرنده‏هاي تيرخورده از برجسته‏ترين تابلوها و ديوان اشعار، سفرنامه اروپا و تاريخ حيات كمال‏الملك از آثار ادبي اوست. استاد آشتياني در سال 1325، به پاس خدمات بي‏دريغش در طول تدريس، به دريافت درجه دكتراي افتخاري نائل شد. سرانجام اين هنرمند بزرگ در 78 سالگي در تهران درگذشت و در صحن حضرت عبدالعظيم(علیه السلام) مدفون گرديد.
: محمد انور سادات رئيس جمهور مصر به خاطر خيانت به آرمان فلسطين و امّت اسلام و امضاي قرارداد ننگين صلح با رژيم اشغالگر قدس با فشار دولت استكباري ايالات متحده آمريكا، موسوم به پيمان كمپ ديويد، مورد انزواي كشورهاي اسلامي از جمله جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت و با دستور امام خميني(رحمة الله علیه) در چنين روزي، دولت جمهوري اسلامي با دولت مصر قطع رابطه كرد. امضاي قرارداد خائنانه بين مصر و اسرائيل كه بدون توجه به خواسته‏هاي مشروع ملت فلسطين و مصالح امت اسلام انجام گرفت، به معناي صحّه گزاردن به تجاوزات صهيونيسم بين الملل و پايمال كردن حقوق مردم فلسطين كه سرزمين آنها مورد تجاوز اسرائيل غاصب قرار گرفته است، مي‏باشد. اين قرارداد كه تحت نظر آمريكا تنظيم شده بود، جز استقرار اسرائيل در سرزمين‏هاي اشغالي فلسطين و تثبيت آن به عنوان يك دژ استعماري در منطقه و ذلت و خفت و اسارت مردم مسلمان نتيجه‏اي در برنداشت. انور سادات مدتي بعد، به جرم انعقاد اين قرارداد ننگين در حين برگزاري يك رژه نظامي، مورد هدف رگبار خالد اسلامبولي، افسر غيرتمند مصري، قرار گرفت و به كيفر اعمال خويش رسيد.
پنج روز پس از شكست حمله نظامي آمريكا به ايران براي آزادسازي گروگان‏هاي سفارت اين كشور از دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و وقوع حادثه طبس، پنج مرد مسلح، سفارت ايران در لندن را به اشغال خود درآورده و تمام بيست كارمند ايراني شاغل در سفارت را به گروگان گرفتند. اين عده كه خود را عرب ايراني معرفي كردند، خواهان آزادي زندانياني شدند كه از چندي قبل در رابطه با حوادث انفجار در جنوب كشور در بازداشت به سر مي‏بردند. آنان همچنين عنوان كردند كه به محض اينكه ايران گروگان‏هاي آمريكايي را از بند رها سازند، ديپلمات‏هاي گروگان گرفته شده را آزاد خواهند كرد. اين تروريست‏ها همچنين درخواست كردند تا يك هواپيماي اختصاصي در اختيار گروه قرار داده شود تا همراه گروگان‏ها از انگليس خارج شوند. دولت ايران با هيچ يك از درخواست‏هاي مهاجمين موافقت نكرد تا اينكه تروريست‏ها پس از نااميدي از دستيابي به خواسته‏هايشان، سفارت ايران را در لندن منفجر كردند و 2 نفر را به شهادت رساندند. اين اشغال و گروگان‏گيري، بازتاب وسيعي در جهان پيدا كرد. گفته مي‏شد اين توطئه در حقيقت به دنبال تباني پنهاني آمريكا و انگليس عليه انقلاب اسلامي ايران، صورت گرفته است، هرچند اقدامات خرابكارانه مزدوران رژيم بعث عراق نيز در اين ميان قابل توجه است.
بلافاصله بعد از پايان عمليات پيروزمندانه فتح المبين در فروردين 1361، كار آماده سازي نيروها با قدرت و سرعت خارق‏العاده‏اي انجام گرفت و لشكرهاي سپاه و ارتش به مناطق عملياتي اعزام شدند. با اعزام‏هاي گسترده، مناطق عملياتي مملو از نيرو گرديد و دست فرماندهان اسلام براي انجام بزرگ‏ترين عمليات درون مرزي باز شد. پس از مشورت‏هاي فراوان، سرانجام عمليات به صورت گسترده غير كلاسيك پيش‏بيني گرديد و ابتكارات و تجارب و خلاقيت‏هاي رزمندگان اسلام، نقش واقعي خود را در اين عمليات باز يافتند. تا اينكه عمليات بزرگ بيت‏المقدس در تاريخ 61/2/10 با رمز يا علي ابن ابي طالب(علیه السلام) در جبهه‏هاي جنوب، جنوب اهواز و شمال خرمشهر در وسعتي در حدود 5400 كيلومتر مربع و در سه مرحله آغاز شد و تا 4 خرداد 61 به طول انجاميد كه مهمترين هدف آن آزادسازي خرمشهر بود. با آغاز مرحله اول و آزاد شدن قسمتي از خاك ميهن اسلامي، آژانس‏هاي خبرپراكني به تكاپو افتادند تا با وارونه جلوه دادن حقيقت، پيروزي‏هاي ايران را خنثي و كم اثر جلوه دهند. در ادامه، با عبور بي‏نظير رزمندگان اسلام از محور كرخه و رسيدن به مرزهاي بين‏المللي از شمال منطقه درگيري و جهش بلند آنها از جاده اهواز - خرمشهر و استقرار در 17 كيلومتري نوار مرزي، شهر هويزه به محاصره سپاهيان اسلام درآمد. تلاش عراق براي حفظ هويزه ناكام ماند و پس از مقداري درگيري، نيروهاي پيروز اسلام وارد شهر هويزه گرديدند. در نهايت، خونين شهر پس از 578 روز اسارت در سوم خرداد 1361 آزاد شد و به آغوش ميهن اسلامي بازگشت. برخي از نتايج عمليات بزرگ بيت‏المقدس عبارتند از: تلفات نيروي انساني دشمن: اسير 19000 نفر، كشته و زخمي 16500 نفر؛ آزاد شدن 5400 كيلومتر مربع از اراضي جمهوري اسلامي از جمله مراكز مهمي چون شهر خرمشهر، هويزه و پادگان حميد و تأمين امنيت 180 كيلومتر از خط مرزي؛ تجهيزات و امكانات و دشمن نيز خسارات ذيل را متحمل شدند: تانك و نفربر: 250 دستگاه انهدامي و 105 دستگاه اغتنامي، هواپيما: 40 فروند انهدامي، خودرو: 200 دستگاه انهدامي و 300 دستگاه اغتنامي، توپخانه: 30 قبضه انهدامي و 30 قبضه اغتنامي. عمليات فتح آفرين بيت‏المقدس سرانجام پس از 25 روز نبرد فراموش نشدني و با پاكسازي دشمن از قسمت اعظم خاك جنوب و در نهايت با فتح خرمشهر به پايان رسيد و برگي زرين از دلاوري‏ها و رشادت‏هاي غيور مردان لشكر توحيد به تاريخ حماسه ‏سازان افزود.
ابومحمد، محمد حسن بن محمود بن اسماعيل حسيني شيرازي معروف به ميرزاي مجدد، معزّالدين و ميرزاي بزرگ شيرازي، مرجع تقليد شيعيان زمان خود و فقيه امامي بود كه در 15 جمادي الاولي سال 1230 ق در شيراز متولد گرديد. وي قبل از 20 سالگي، صاحب اجازه از سيدمحقق ميرسيد حسن بيدآبادي شد و در اصفهان به تحصيل پرداخت. از جمله استادان وي صاحب جواهر و صاحب انوارُ الفِقاهَه، محمد ابراهيم كلباسي، محمدتقي اصفهاني و علي تُستَري بودند. ميرزاي شيرازي پس از شيخ مرتضي انصاري، مرجع عالم اسلام گرديد و در حدود سي سال اين سمت را به عهده داشت. شاگردان زيادي در مكتب ميرزا كسب علم كرده‏اند كه از آن ميان حضرات آيات عظام: علامه سيدمحمد كاظم يزدي، آخوند خراساني، شيخ‏فضل‏اللّه نوري، ميرزا حسين نوري، سيدحسين صدر، ابراهيم دامغاني، سيد اسماعيل شيرازي و شريف جواهري را مي‏توان نام برد. از كارهاي بزرگ ميرزاي شيرازي، صدور فتواي تاريخي تحريم تنباكو در زمان ناصرالدين شاه قاجار به عنوان اولين مقاومت منفي مردمي در ايران عليه بيگانگان بود كه باموفقيت انجام شده است. از آثار اين مرجع بزرگ: كتابٌ في الطَّهارَه، نِجاةُ العِباد، رسالةٌ في الرَّضاع و رسالَةٌ في المُشْتَق مي‏باشد. ميرزا در سال 1312 ق در 82 سالگي در سامرا فوت نمود و در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
سيدجمال الدين اسدآبادي، روحاني مبارز و دانشمند بزرگ مسلمان به منظور تحقق آرمان خود، مبني بر اتحاد ملل اسلامي، انجمني به نام "عروةالوثقي" داير كرد و پس از مدتي، روزنامه‏اي نيز به همين نام در پاريس منتشر ساخت. سيدجمال الدين با همكاري شيخ محمد عبده، با درج مقالات اسلامي و نيز مصاحبه با دانشمندان و سياست‏مداران، نظر مسلمانان را به انديشه‏هاي خود و شعار اتحاد ملل اسلامي جلب كرد. سرانجام اين روزنامه، در اثر فشارهاي سياسيِ برخي از دولت‏هاي آن زمان، در ماه ذيحجه‏ي همان سال(1301) پس از چند ماه انتشار در اروپا، هند، مصر، ايران و چندين كشور عربي توقيف شد.
شارْلْ فردريك گائوس، رياضي دان نابغه آلماني در 30 آوريل 1777م در شهر بُرونْشويك آلمان به دنيا آمد. وي از كودكي، شوق و استعداد زيادي در رياضيات داشت؛ به طوري كه در نوزده سالگي بعضي از مسائل رياضي را كه لاينحل مانده بود كشف كرد. گائوس در 24 سالگي كتاب تجسسات حسابي يا كاوش‏هايى درباره حساب را نگاشت و در آن تئوري اعداد را بنيان نهاد. گائوس توانست اعلام كند كه با خطكش و پرگار موفق به ترسيم 17 ضلعي منتظم شده كه نخستين پيشرفت در اين زمينه پس از دو هزار سال محسوب مي‏شد. بررسي‏هاي دانشمندانه او در علم نجوم سبب شدكه درسال 1807م به رياست رصدخانه گوتينگن برگزيده شود و با طرح برهان‏هاي رياضي خود، مدرك دكتراي خود را بگيرد. او در آثار خويش، برخي از دشوارترين مسائل حل نشده را حل كرد و مفاهيم و مسائلي را بيان نمود كه تا يك سده بعد، الگويى براي پژوهش به شمار مي‏رفته و هنوز هم داراي اعتبارند. آناليز هندسه و عناصر بي‏نهايت كوچك، رشته‏هاي ديگري از رياضيات بودند كه گائوس به كاوش و مطالعه در آنها پرداخت و به كشفيات مهمي دست يافت. گائوس، در تاريخ علوم يكي از چهره‏هاي درخشان به شمار مي‏رود و در ستاره‏شناسي نيز، الهام‏بخش بسياري از منجمان برجسته مي‏باشد. گائوس اكتشافات خود را طي سال‏هاي 1796 تا 1814م در نوزده صفحه كه شامل 146 اكتشاف مهم بود، نگاشت كه همين جزوه چند صفحه‏اي، گنجينه بزرگي بود كه دانشمندان را به كلي حيران نمود. گائوس به افتخارات خود اهميتي نمي‏داد و طي سال‏ها از خانه خارج نمي‏شد. او تنها در طي 27 سال، فقط يك بار براي شركت در يك كنگره علمي، مسافرت كرد. وي كشفياتي نيز در نجوم دارد كه او را به عنوان يك منجم مطرح ساخته است، شارل فردريك گائوس سرانجام در 23 فوريه 1855م در 78 سالگي درگذشت.
برتولْتْ برشتْ نمايش‏نامه‏نويس معروف آلماني در 9 فوريه سال 1898م در ايالت اوگسبورگ آلمان به دنيا آمد و تحصيلاتش را در رشته علوم طبيعي به پايان رساند. برشت در جريان جنگ جهاني اول، به سرودن شعر پرداخت و كم كم در اين زمينه تبحر بيشتري كسب كرد. بعد از جنگ، ريشه دوانيدن افكار نازيسم در مردم، او را دچار وحشت كرد و با آن به مخالفت برخاست. از آن به بعد، آثارش ضد نازيسم بود. با به قدرت رسيدن نازي‏ها در آلمان، او با شيوه منتقدانه خود به مبارزه فكري با ايدئولوژي نازيسم پرداخت اما از سوي گشتاپو مورد تعقيب قرار گرفت و در سال 1933م از كشور گريخت. برشت در خارج از آلمان به نشر يك روزنامه ضد هيتلري پرداخت ليكن با گسترش جنگ جهاني دوم و پيروزي‏هاي اوليه هيتلر، به امريكا سفر كرد و تا دو سال پس از جنگ در اين كشور ماند. برشت، سپس به كشورش مراجعت كرد و تا پايان عمر در آلمان زندگي نمود. وي درابتدا به سبك ناتوراليسم مي‏نوشت و در آثارش نوميدي و رنج ديده مي‏شد. در اين مكتب، هنرمند به تقليد از طبيعت معتقد است و سجاياي اخلاقي افراد و اجتماع را مربوط به تأثير وضع جسمي، زيست‏شناختي، وراثت و محيط آنها مي‏داند. ولي ديري نپاييد كه برشت اين سبك را رها كرد و افكار آزادي طلبانه خويش را بهتر و با اميدي بيشتر نوشت و انتشار داد. گرچه در اين مدت، در سبك برشت تغيير قابل ملاحظه‏اي پديد آمد، ليكن هيچ گاه دست از عقايد خود برنداشت. تئاترِ برشت، تئاتر مبارزه است و جنبه اصولي و ارشادي آن، بر جنبه تفريحي غلبه دارد. برشت تئاتر حماسي را جانشين تئاتر دراماتيك و سنتي كرده كه هدفش برانگيختن قوه خيال تماشاگر و افسون او بوده است. برشت رابطه خود را با قوه افسونگري نمايش قطع مي‏كند تا بتواند روح قضاوت و نقد را در تماشاگر به كار اندازد. برشت توده مردم و تماشاگر را در نمايش سهيم مي‏كند و از آنان مردمي منتقد و نكته بين مي‏سازد، دور از هرگونه صحنه آرايى فريبنده. از نظر برشت، توده وسيع مردم، خود واقعيت زندگي اجتماعي و سياسي است كه در تئاتر وارد مي‏شود و ناچار است شعور و ادارك خود را به كار اندازد. اما بايد گفت كه برشت هرجا نمايش را در معرض خطر موعظه سياسي يا اجتماعي مي‏بيند، بلافاصله به آن رنگي واقع‏بينانه و طبيعي و ساده مي‏بخشد و اين قدرت ناشي از ادراك خاص او در پرداخت و فنون بازي و صحنه است كه وقتي با نبوغ نويسندگي او مي‏آميزد، او را بزرگ‏ترين نمايش‏نامه‏نويس معاصر آلمان مي‏سازد. برشت خالق آثاري چون زندگي گاليله، آواي طبل‏ها در شب و مادر دلاور و فرزندانش است. هم‏چنين نمايش‏نامه‏هاي متعددي از او به جاي مانده كه در اكثر آنها، دوران حكومت نازي‏ها و مظالم آنها را به تصوير كشيده است. برتولت برشت سرانجام در 30 آوريل 1956م در 58 سالگي درگذشت.
در حالي كه ايالات متحده امريكا درگير جنگ خونين ويتنام بود، در 30 آوريل 1970م، نيروهاي نظامي امريكا، از زمين و هوا به كامبوج، همسايه ويتنام حمله كردند و اين كشور آسياي جنوب شرقي را اشغال نمودند. ريچارد نيكسون، رئيس جمهور وقت امريكا، هدف خود از اشغال كامبوج را به دست آوردن فرصت كافي براي خروج سربازان امريكايى از ويتنام اعلام كرد. نيكسون در توجيه اشغال كامبوج مي‏گفت اگر در آزمايش‏هاي مختلف، امريكا به عنوان قدرت‏مندترين كشور جهان، مانند يك غول بيچاره عمل كند، هرج و مرج طلبان، ناسيوناليست‏ها و كمونيست‏ها بر ملت‏هاي جهان و جوامع مختلفْ حاكم خواهند شد و به اين شكل منافع امريكا و جهان سرمايه داري به خطر خواهد افتاد. اشغال كامبوج، امواج مخالفت‏هاي امريكايى‏ها را با جنگ‏طلبي‏هاي سردمداران ايالات متحده افزايش داد. شدت اعتراضات در امريكا به حدي بود كه گارد ملي اين كشور، دانشجويان امريكايى معترض در دانشگاه‏ها را به گلوله بست كه نمونه بارز آن، كشته شدن دانشجويان امريكايى در دانشگاه اوهايو بود. با افزايش اين موج اعتراض، كنگره امريكا با تصويب لايحه‏اي، نيكسون را مجبور كرد كه نيروهاي نظامي امريكا را تا ژوئيه 1970م از كامبوج خارج كند. در نهايت، امريكا در اواخر سال 1970م، به اشغال كامبوج خاتمه داد و خاك اين كشور را ترك كرد. با اين حال، امريكا، حكومت دست‏نشانده خود را در كامبوج بر سر كار آورد كه پس از شكست امريكا در جنگ ويتنام، اين دولت نظامي نيز سرنگون شد. جالب اين كه درست پنج سال پس از لشكركشي نظاميان امريكايي به كامبوج، همين غول بيچاره، در 30 آوريل 1975م از ويتنام نيز شكست خورد.
با آغاز جنگ ويتنام و ورود صدها هزار نفر از تفنگ‏داران امريكايى در ويتنام شمالي، باعث به وجود آمدن گروه‏هاي چريكي ويت كنگ جهت مقابله با نيروهاي امريكايى گرديد. امريكا از 1964م حملات وسيعي را عليه ويتنام شمالي آغاز كرد به طوري‏كه در مدت سه سال بيش از 100 هزار حمله هوايى اجرا كرد و بيش از 2/5 ميليون تن بمب بر سر مردم ويتنام شمالي فرو ريخت. تنها يكي از آمار رسمي درباره تلفات اين حمله‏ها، رقم 500 هزار كشته را نشان مي‏دهد. سرانجام مقاومت نيروهاي ويتنام شمالي باعث تلفات سنگيني بر ارتش ويتنام جنوبي و نيروهاي امريكا شد و جرالْدْ فورْدْ رئيس جمهور وقت امريكا دستور خروج بيش از 200 هزار تن از سربازان خود را از ويتنام صادر كرد و دو ويتنام با هم متحد شدند. اين جنگ نيز هم‏چون جنگ دو كره به تحريك و پشتيباني امريكا و شوروي به وقوع پيوست.
اتحاديه اروپا در حقيقت با امضاي پيمان جامعه زغال سنگ و فولاد اروپا شكل گرفت و يك سال پس از آن در سال 1952م جامعه اروپا تأسيس شد. پنج سال پس از آن نيز براساس پيمان رم، جامعه اقتصادي اروپا شكل گرفت. اما قدم اصلي در اين مسير در جريان مذاكرات سران اروپا در ماسْتْريخْتْ هلند برداشته شد. در دسامبر 1991م پيماني به امضاء رهبران اروپايي رسيد كه به موجب آن از سال 1993م اتحاديه اروپا پا به عرصه وجود مي‏گذاشت. با تأسيس اين اتحاديه، شهروندان كشورهاي عضو، تابعيت اتحاديه را نيز به دست مي‏آوردند. از ديگر اهداف اين قرارداد، پيشبرد وحدت اقتصادي و پولي و نيز وحدتِ سياسي بود. هم‏چنين به جريان افتادن يك پول واحد همراه با سياست خارجي و امنيت مشترك از ديگر توافقات ماستريخت به حساب مي‏آمد. از ژانويه 2002م با رواج يافتن رسمي يورو به عنوان پول واحد اروپايي، اعضاي اتحاديه به غير از انگلستان، دانمارك و سوئد ظرف مدت دو ماه با حذف پول ملي خود، آن را جاي‏گزين پول اصلي كشور، نمودند. پس از چندي هنگامي كه اتحاديه اروپا براي پذيرش اعضاي جديد اعلام آمادگي نمود كشورهاي متعددي از اين مسئله استقبال كردند كه تقاضاي عضويت 10 كشور پذيرفته شد. تا اينكه در 30 آوريل 2004م اين الحاق با جشن در كشورهاي اروپايي انجام گرفت. كشورهاي لهستان، استوني، لتوني، ليتواني، مجارستان، اسلووني، اسلواكي، مالْتْ، قبرس و جمهوري چك اعضاي اين اتحاديه را به 25 كشور رساندند و با افزوده شدن جمعيت 75 ميليوني اين 10 كشور، اتحاديه اروپا داراي بيش از 450 ميليون نفر جمعيت شد. پس از اين رويداد رئيس كميسيون اروپا اظهار اميدواري كرد تا كشورهاي ديگر اروپايي به اين اتحاديه ملحق شوند، چرا كه در نظام نوين جهاني و روند جهاني سازي و از سوي ديگر سلطه يك ابرقدرت، آينده كشورهاي اروپايي به توانايي آنها براي متحد ماندن بستگي دارد. مدت كوتاهي پس از اين ماجرا، قانون اساسي اروپا نيز به تصويب پارلمان اروپا رسيد.