1) خروج نيروهاي انگليس از خاك ايران پس از استقرار دولت كودتا (1300ش): پس از تثبيت دولت كودتايي سيدضياءالدين طباطبايي و آسوده خاطر شدن دولت انگلستان از تامين منافع خود در ايران و با استقرار نيروهاي ايراني در مناطق حساس، در دهم ارديبهشت 1300، قواي انگليسي متشكل از 2300 انگليسي و 9300 هندي، به منظور خروج از كشور، از قزوين به طرف همدان حركت كردند. انگيزه اصلي انگلستان براي خروج نيروهايش از ايران، كاستن از مخارج سنگين اداره اين
1) خروج نيروهاي انگليس از خاك ايران پس از استقرار دولت كودتا (1300ش): پس از تثبيت دولت كودتايي سيدضياءالدين طباطبايي و آسوده خاطر شدن دولت انگلستان از تامين منافع خود در ايران و با استقرار نيروهاي ايراني در مناطق حساس، در دهم ارديبهشت 1300، قواي انگليسي متشكل از 2300 انگليسي و 9300 هندي، به منظور خروج از كشور، از قزوين به طرف همدان حركت كردند. انگيزه اصلي انگلستان براي خروج نيروهايش از ايران، كاستن از مخارج سنگين اداره اين عده و برطرف شدن خطر بلشويكها در روسيه بود.
2) تصويب قانون خلع يد از شركت نفت انگليس توسط مجلس شوراي ملي (1330ش):پس از ملي شدن صنعت نفت، دولت ايران تصميم گرفت كه دست انگليسيها را از شركت نفت ايران كوتاه كند بنابراين لايحهاي به مجلس برد كه طي آن، از انگلستان در امور نفت ايران، خلع يد و سلب اختيار ميشد. با تصويب اين قانون، كارمندان انگليسي از شركت نفت اخراج شدند و صنعت نفت به دست ايرانيها افتاد. انگلستان كه منافع خود را از دست رفته ميديد، به سازمان ملل و ديوان بين المللي دادگستري در شهر لاهه هلند شكايت برد ولي ديوان، حكم به نفع ايران داد، در نتيجه، روابط سياسي ايران و انگلستان قطع گرديد. انگليسيها كه مصدق را عامل اصلي اين واقعه ميدانستند، تصميم به بركناري مصدق و فشار به شاه گرفتندكه حوادث متعدد بعدي را به وجود آورد.
3) درگذشت استاد "اسماعيل آشتياني" شاعر و نقاش ايراني (1349ش): استاد اسماعيل آشتياني، نقاش شهير و شاعر متخلص به شعله در سال 1271 ش در تهران به دنيا آمد. وي پس از طي دوره ابتدايي در مدرسه عالي دارالفنون، نزد كمال الملك، نقاش و هنرمند شهير ايراني، هنر نقاشي را فرا گرفت. استاد آشتياني بزرگترين شاگرد كمال الملك بود چنان كه در سال 1311 ش كه كمال الملك از رياست مدرسه عالي صنايع مستظرفه كنارهگيري كرد، او را به جانشيني خود انتخاب نمود. در سالهاي مديريت استاد آشتياني، علاوه بر تأسيس كتابخانه، آموزش دروس تازهاي چون تاريخ هنر و رياضيات در اين مدرسه آغاز شد. آشتياني در چهرهپردازي، قوي دست بود و علاوه بر رنگ و روغن، در آبرنگ و سياه قلم نيز مهارت داشت. وي در سال 1324 ش، با كمك عدهاي از هنرمندان، انجمن هنرمندان ايران را بنيان نهاد و پس از مدتي به رياست آن انتخاب شد. وي هنرمندي و تدين را با هم درآميخته بود و بعد از درگذشت كمال الملك، از هر جهت جانشين او گرديد. نامهنويس، روياي حافظ و پرندههاي تيرخورده از برجستهترين تابلوها و ديوان اشعار، سفرنامه اروپا و تاريخ حيات كمالالملك از آثار ادبي اوست. استاد آشتياني در سال 1325، به پاس خدمات بيدريغش در طول تدريس، به دريافت درجه دكتراي افتخاري نائل شد. سرانجام اين هنرمند بزرگ در 78 سالگي در تهران درگذشت و در صحن حضرت عبدالعظيم(علیه السلام) مدفون گرديد.
4) قطع رابطه جمهوري اسلامي ايران با رژيم مصر (1358ش): محمد انور سادات رئيس جمهور مصر به خاطر خيانت به آرمان فلسطين و امّت اسلام و امضاي قرارداد ننگين صلح با رژيم اشغالگر قدس با فشار دولت استكباري ايالات متحده آمريكا، موسوم به پيمان كمپ ديويد، مورد انزواي كشورهاي اسلامي از جمله جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت و با دستور امام خميني(رحمة الله علیه) در چنين روزي، دولت جمهوري اسلامي با دولت مصر قطع رابطه كرد. امضاي قرارداد خائنانه بين مصر و اسرائيل كه بدون توجه به خواستههاي مشروع ملت فلسطين و مصالح امت اسلام انجام گرفت، به معناي صحّه گزاردن به تجاوزات صهيونيسم بين الملل و پايمال كردن حقوق مردم فلسطين كه سرزمين آنها مورد تجاوز اسرائيل غاصب قرار گرفته است، ميباشد. اين قرارداد كه تحت نظر آمريكا تنظيم شده بود، جز استقرار اسرائيل در سرزمينهاي اشغالي فلسطين و تثبيت آن به عنوان يك دژ استعماري در منطقه و ذلت و خفت و اسارت مردم مسلمان نتيجهاي در برنداشت. انور سادات مدتي بعد، به جرم انعقاد اين قرارداد ننگين در حين برگزاري يك رژه نظامي، مورد هدف رگبار خالد اسلامبولي، افسر غيرتمند مصري، قرار گرفت و به كيفر اعمال خويش رسيد.
5) روز ملی خلیج فارس
6) اشغال مسلحانه سفارت ايران در لندن (1359ش): پنج روز پس از شكست حمله نظامي آمريكا به ايران براي آزادسازي گروگانهاي سفارت اين كشور از دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و وقوع حادثه طبس، پنج مرد مسلح، سفارت ايران در لندن را به اشغال خود درآورده و تمام بيست كارمند ايراني شاغل در سفارت را به گروگان گرفتند. اين عده كه خود را عرب ايراني معرفي كردند، خواهان آزادي زندانياني شدند كه از چندي قبل در رابطه با حوادث انفجار در جنوب كشور در بازداشت به سر ميبردند. آنان همچنين عنوان كردند كه به محض اينكه ايران گروگانهاي آمريكايي را از بند رها سازند، ديپلماتهاي گروگان گرفته شده را آزاد خواهند كرد. اين تروريستها همچنين درخواست كردند تا يك هواپيماي اختصاصي در اختيار گروه قرار داده شود تا همراه گروگانها از انگليس خارج شوند. دولت ايران با هيچ يك از درخواستهاي مهاجمين موافقت نكرد تا اينكه تروريستها پس از نااميدي از دستيابي به خواستههايشان، سفارت ايران را در لندن منفجر كردند و 2 نفر را به شهادت رساندند. اين اشغال و گروگانگيري، بازتاب وسيعي در جهان پيدا كرد. گفته ميشد اين توطئه در حقيقت به دنبال تباني پنهاني آمريكا و انگليس عليه انقلاب اسلامي ايران، صورت گرفته است، هرچند اقدامات خرابكارانه مزدوران رژيم بعث عراق نيز در اين ميان قابل توجه است.
7) آغاز عمليات بزرگ بيتالمقدس (1361ش): بلافاصله بعد از پايان عمليات پيروزمندانه فتح المبين در فروردين 1361، كار آماده سازي نيروها با قدرت و سرعت خارقالعادهاي انجام گرفت و لشكرهاي سپاه و ارتش به مناطق عملياتي اعزام شدند. با اعزامهاي گسترده، مناطق عملياتي مملو از نيرو گرديد و دست فرماندهان اسلام براي انجام بزرگترين عمليات درون مرزي باز شد. پس از مشورتهاي فراوان، سرانجام عمليات به صورت گسترده غير كلاسيك پيشبيني گرديد و ابتكارات و تجارب و خلاقيتهاي رزمندگان اسلام، نقش واقعي خود را در اين عمليات باز يافتند. تا اينكه عمليات بزرگ بيتالمقدس در تاريخ 61/2/10 با رمز يا علي ابن ابي طالب(علیه السلام) در جبهههاي جنوب، جنوب اهواز و شمال خرمشهر در وسعتي در حدود 5400 كيلومتر مربع و در سه مرحله آغاز شد و تا 4 خرداد 61 به طول انجاميد كه مهمترين هدف آن آزادسازي خرمشهر بود. با آغاز مرحله اول و آزاد شدن قسمتي از خاك ميهن اسلامي، آژانسهاي خبرپراكني به تكاپو افتادند تا با وارونه جلوه دادن حقيقت، پيروزيهاي ايران را خنثي و كم اثر جلوه دهند. در ادامه، با عبور بينظير رزمندگان اسلام از محور كرخه و رسيدن به مرزهاي بينالمللي از شمال منطقه درگيري و جهش بلند آنها از جاده اهواز - خرمشهر و استقرار در 17 كيلومتري نوار مرزي، شهر هويزه به محاصره سپاهيان اسلام درآمد. تلاش عراق براي حفظ هويزه ناكام ماند و پس از مقداري درگيري، نيروهاي پيروز اسلام وارد شهر هويزه گرديدند. در نهايت، خونين شهر پس از 578 روز اسارت در سوم خرداد 1361 آزاد شد و به آغوش ميهن اسلامي بازگشت. برخي از نتايج عمليات بزرگ بيتالمقدس عبارتند از: تلفات نيروي انساني دشمن: اسير 19000 نفر، كشته و زخمي 16500 نفر؛ آزاد شدن 5400 كيلومتر مربع از اراضي جمهوري اسلامي از جمله مراكز مهمي چون شهر خرمشهر، هويزه و پادگان حميد و تأمين امنيت 180 كيلومتر از خط مرزي؛ تجهيزات و امكانات و دشمن نيز خسارات ذيل را متحمل شدند: تانك و نفربر: 250 دستگاه انهدامي و 105 دستگاه اغتنامي، هواپيما: 40 فروند انهدامي، خودرو: 200 دستگاه انهدامي و 300 دستگاه اغتنامي، توپخانه: 30 قبضه انهدامي و 30 قبضه اغتنامي. عمليات فتح آفرين بيتالمقدس سرانجام پس از 25 روز نبرد فراموش نشدني و با پاكسازي دشمن از قسمت اعظم خاك جنوب و در نهايت با فتح خرمشهر به پايان رسيد و برگي زرين از دلاوريها و رشادتهاي غيور مردان لشكر توحيد به تاريخ حماسه سازان افزود.
8) تولد "ميرزا محمد حسن شيرازي" مرجع عاليقدر و استكبارستيز شيعه (1230 ق): ابومحمد، محمد حسن بن محمود بن اسماعيل حسيني شيرازي معروف به ميرزاي مجدد، معزّالدين و ميرزاي بزرگ شيرازي، مرجع تقليد شيعيان زمان خود و فقيه امامي بود كه در 15 جمادي الاولي سال 1230 ق در شيراز متولد گرديد. وي قبل از 20 سالگي، صاحب اجازه از سيدمحقق ميرسيد حسن بيدآبادي شد و در اصفهان به تحصيل پرداخت. از جمله استادان وي صاحب جواهر و صاحب انوارُ الفِقاهَه، محمد ابراهيم كلباسي، محمدتقي اصفهاني و علي تُستَري بودند. ميرزاي شيرازي پس از شيخ مرتضي انصاري، مرجع عالم اسلام گرديد و در حدود سي سال اين سمت را به عهده داشت. شاگردان زيادي در مكتب ميرزا كسب علم كردهاند كه از آن ميان حضرات آيات عظام: علامه سيدمحمد كاظم يزدي، آخوند خراساني، شيخفضلاللّه نوري، ميرزا حسين نوري، سيدحسين صدر، ابراهيم دامغاني، سيد اسماعيل شيرازي و شريف جواهري را ميتوان نام برد. از كارهاي بزرگ ميرزاي شيرازي، صدور فتواي تاريخي تحريم تنباكو در زمان ناصرالدين شاه قاجار به عنوان اولين مقاومت منفي مردمي در ايران عليه بيگانگان بود كه باموفقيت انجام شده است. از آثار اين مرجع بزرگ: كتابٌ في الطَّهارَه، نِجاةُ العِباد، رسالةٌ في الرَّضاع و رسالَةٌ في المُشْتَق ميباشد. ميرزا در سال 1312 ق در 82 سالگي در سامرا فوت نمود و در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
9) انتشار اولين شماره از روزنامهي "عروةالوثقي" در پاريس(1301 ق): سيدجمال الدين اسدآبادي، روحاني مبارز و دانشمند بزرگ مسلمان به منظور تحقق آرمان خود، مبني بر اتحاد ملل اسلامي، انجمني به نام "عروةالوثقي" داير كرد و پس از مدتي، روزنامهاي نيز به همين نام در پاريس منتشر ساخت. سيدجمال الدين با همكاري شيخ محمد عبده، با درج مقالات اسلامي و نيز مصاحبه با دانشمندان و سياستمداران، نظر مسلمانان را به انديشههاي خود و شعار اتحاد ملل اسلامي جلب كرد. سرانجام اين روزنامه، در اثر فشارهاي سياسيِ برخي از دولتهاي آن زمان، در ماه ذيحجهي همان سال(1301) پس از چند ماه انتشار در اروپا، هند، مصر، ايران و چندين كشور عربي توقيف شد.
10) رحلت عالم رباني آيتاللَّه "سيدمحمد حسيني" معروف به "آقانجفي همداني" مؤلف تفسير "انوار درخشان" (1417 ق)
11) درگذشت "رابرت بُويْلْ" فيزيكدان و شيميدان معروف انگليسي (1691م) (ر.ك: 26 ژانويه)
13) تولد "فردريك گائوس" منجم و رياضيدان نامي آلمان (1777م): شارْلْ فردريك گائوس، رياضي دان نابغه آلماني در 30 آوريل 1777م در شهر بُرونْشويك آلمان به دنيا آمد. وي از كودكي، شوق و استعداد زيادي در رياضيات داشت؛ به طوري كه در نوزده سالگي بعضي از مسائل رياضي را كه لاينحل مانده بود كشف كرد. گائوس در 24 سالگي كتاب تجسسات حسابي يا كاوشهايى درباره حساب را نگاشت و در آن تئوري اعداد را بنيان نهاد. گائوس توانست اعلام كند كه با خطكش و پرگار موفق به ترسيم 17 ضلعي منتظم شده كه نخستين پيشرفت در اين زمينه پس از دو هزار سال محسوب ميشد. بررسيهاي دانشمندانه او در علم نجوم سبب شدكه درسال 1807م به رياست رصدخانه گوتينگن برگزيده شود و با طرح برهانهاي رياضي خود، مدرك دكتراي خود را بگيرد. او در آثار خويش، برخي از دشوارترين مسائل حل نشده را حل كرد و مفاهيم و مسائلي را بيان نمود كه تا يك سده بعد، الگويى براي پژوهش به شمار ميرفته و هنوز هم داراي اعتبارند. آناليز هندسه و عناصر بينهايت كوچك، رشتههاي ديگري از رياضيات بودند كه گائوس به كاوش و مطالعه در آنها پرداخت و به كشفيات مهمي دست يافت. گائوس، در تاريخ علوم يكي از چهرههاي درخشان به شمار ميرود و در ستارهشناسي نيز، الهامبخش بسياري از منجمان برجسته ميباشد. گائوس اكتشافات خود را طي سالهاي 1796 تا 1814م در نوزده صفحه كه شامل 146 اكتشاف مهم بود، نگاشت كه همين جزوه چند صفحهاي، گنجينه بزرگي بود كه دانشمندان را به كلي حيران نمود. گائوس به افتخارات خود اهميتي نميداد و طي سالها از خانه خارج نميشد. او تنها در طي 27 سال، فقط يك بار براي شركت در يك كنگره علمي، مسافرت كرد. وي كشفياتي نيز در نجوم دارد كه او را به عنوان يك منجم مطرح ساخته است، شارل فردريك گائوس سرانجام در 23 فوريه 1855م در 78 سالگي درگذشت.
14) درگذشت "برتولْتْ بِرشْتْ" شاعر و نويسنده برجسته آلماني (1956م): برتولْتْ برشتْ نمايشنامهنويس معروف آلماني در 9 فوريه سال 1898م در ايالت اوگسبورگ آلمان به دنيا آمد و تحصيلاتش را در رشته علوم طبيعي به پايان رساند. برشت در جريان جنگ جهاني اول، به سرودن شعر پرداخت و كم كم در اين زمينه تبحر بيشتري كسب كرد. بعد از جنگ، ريشه دوانيدن افكار نازيسم در مردم، او را دچار وحشت كرد و با آن به مخالفت برخاست. از آن به بعد، آثارش ضد نازيسم بود. با به قدرت رسيدن نازيها در آلمان، او با شيوه منتقدانه خود به مبارزه فكري با ايدئولوژي نازيسم پرداخت اما از سوي گشتاپو مورد تعقيب قرار گرفت و در سال 1933م از كشور گريخت. برشت در خارج از آلمان به نشر يك روزنامه ضد هيتلري پرداخت ليكن با گسترش جنگ جهاني دوم و پيروزيهاي اوليه هيتلر، به امريكا سفر كرد و تا دو سال پس از جنگ در اين كشور ماند. برشت، سپس به كشورش مراجعت كرد و تا پايان عمر در آلمان زندگي نمود. وي درابتدا به سبك ناتوراليسم مينوشت و در آثارش نوميدي و رنج ديده ميشد. در اين مكتب، هنرمند به تقليد از طبيعت معتقد است و سجاياي اخلاقي افراد و اجتماع را مربوط به تأثير وضع جسمي، زيستشناختي، وراثت و محيط آنها ميداند. ولي ديري نپاييد كه برشت اين سبك را رها كرد و افكار آزادي طلبانه خويش را بهتر و با اميدي بيشتر نوشت و انتشار داد. گرچه در اين مدت، در سبك برشت تغيير قابل ملاحظهاي پديد آمد، ليكن هيچ گاه دست از عقايد خود برنداشت. تئاترِ برشت، تئاتر مبارزه است و جنبه اصولي و ارشادي آن، بر جنبه تفريحي غلبه دارد. برشت تئاتر حماسي را جانشين تئاتر دراماتيك و سنتي كرده كه هدفش برانگيختن قوه خيال تماشاگر و افسون او بوده است. برشت رابطه خود را با قوه افسونگري نمايش قطع ميكند تا بتواند روح قضاوت و نقد را در تماشاگر به كار اندازد. برشت توده مردم و تماشاگر را در نمايش سهيم ميكند و از آنان مردمي منتقد و نكته بين ميسازد، دور از هرگونه صحنه آرايى فريبنده. از نظر برشت، توده وسيع مردم، خود واقعيت زندگي اجتماعي و سياسي است كه در تئاتر وارد ميشود و ناچار است شعور و ادارك خود را به كار اندازد. اما بايد گفت كه برشت هرجا نمايش را در معرض خطر موعظه سياسي يا اجتماعي ميبيند، بلافاصله به آن رنگي واقعبينانه و طبيعي و ساده ميبخشد و اين قدرت ناشي از ادراك خاص او در پرداخت و فنون بازي و صحنه است كه وقتي با نبوغ نويسندگي او ميآميزد، او را بزرگترين نمايشنامهنويس معاصر آلمان ميسازد. برشت خالق آثاري چون زندگي گاليله، آواي طبلها در شب و مادر دلاور و فرزندانش است. همچنين نمايشنامههاي متعددي از او به جاي مانده كه در اكثر آنها، دوران حكومت نازيها و مظالم آنها را به تصوير كشيده است. برتولت برشت سرانجام در 30 آوريل 1956م در 58 سالگي درگذشت.
15) حمله نظامي امريكا به كامبوج در جنوب آسيا (1970م): در حالي كه ايالات متحده امريكا درگير جنگ خونين ويتنام بود، در 30 آوريل 1970م، نيروهاي نظامي امريكا، از زمين و هوا به كامبوج، همسايه ويتنام حمله كردند و اين كشور آسياي جنوب شرقي را اشغال نمودند. ريچارد نيكسون، رئيس جمهور وقت امريكا، هدف خود از اشغال كامبوج را به دست آوردن فرصت كافي براي خروج سربازان امريكايى از ويتنام اعلام كرد. نيكسون در توجيه اشغال كامبوج ميگفت اگر در آزمايشهاي مختلف، امريكا به عنوان قدرتمندترين كشور جهان، مانند يك غول بيچاره عمل كند، هرج و مرج طلبان، ناسيوناليستها و كمونيستها بر ملتهاي جهان و جوامع مختلفْ حاكم خواهند شد و به اين شكل منافع امريكا و جهان سرمايه داري به خطر خواهد افتاد. اشغال كامبوج، امواج مخالفتهاي امريكايىها را با جنگطلبيهاي سردمداران ايالات متحده افزايش داد. شدت اعتراضات در امريكا به حدي بود كه گارد ملي اين كشور، دانشجويان امريكايى معترض در دانشگاهها را به گلوله بست كه نمونه بارز آن، كشته شدن دانشجويان امريكايى در دانشگاه اوهايو بود. با افزايش اين موج اعتراض، كنگره امريكا با تصويب لايحهاي، نيكسون را مجبور كرد كه نيروهاي نظامي امريكا را تا ژوئيه 1970م از كامبوج خارج كند. در نهايت، امريكا در اواخر سال 1970م، به اشغال كامبوج خاتمه داد و خاك اين كشور را ترك كرد. با اين حال، امريكا، حكومت دستنشانده خود را در كامبوج بر سر كار آورد كه پس از شكست امريكا در جنگ ويتنام، اين دولت نظامي نيز سرنگون شد. جالب اين كه درست پنج سال پس از لشكركشي نظاميان امريكايي به كامبوج، همين غول بيچاره، در 30 آوريل 1975م از ويتنام نيز شكست خورد.
16) پيروزي مردم ويتنام بر امريكا و پايان جنگ ويتنام (1975م): با آغاز جنگ ويتنام و ورود صدها هزار نفر از تفنگداران امريكايى در ويتنام شمالي، باعث به وجود آمدن گروههاي چريكي ويت كنگ جهت مقابله با نيروهاي امريكايى گرديد. امريكا از 1964م حملات وسيعي را عليه ويتنام شمالي آغاز كرد به طوريكه در مدت سه سال بيش از 100 هزار حمله هوايى اجرا كرد و بيش از 2/5 ميليون تن بمب بر سر مردم ويتنام شمالي فرو ريخت. تنها يكي از آمار رسمي درباره تلفات اين حملهها، رقم 500 هزار كشته را نشان ميدهد. سرانجام مقاومت نيروهاي ويتنام شمالي باعث تلفات سنگيني بر ارتش ويتنام جنوبي و نيروهاي امريكا شد و جرالْدْ فورْدْ رئيس جمهور وقت امريكا دستور خروج بيش از 200 هزار تن از سربازان خود را از ويتنام صادر كرد و دو ويتنام با هم متحد شدند. اين جنگ نيز همچون جنگ دو كره به تحريك و پشتيباني امريكا و شوروي به وقوع پيوست.
17) الحاق ده كشور اروپاي شرقي به اتحاديه اروپا (2004م): اتحاديه اروپا در حقيقت با امضاي پيمان جامعه زغال سنگ و فولاد اروپا شكل گرفت و يك سال پس از آن در سال 1952م جامعه اروپا تأسيس شد. پنج سال پس از آن نيز براساس پيمان رم، جامعه اقتصادي اروپا شكل گرفت. اما قدم اصلي در اين مسير در جريان مذاكرات سران اروپا در ماسْتْريخْتْ هلند برداشته شد. در دسامبر 1991م پيماني به امضاء رهبران اروپايي رسيد كه به موجب آن از سال 1993م اتحاديه اروپا پا به عرصه وجود ميگذاشت. با تأسيس اين اتحاديه، شهروندان كشورهاي عضو، تابعيت اتحاديه را نيز به دست ميآوردند. از ديگر اهداف اين قرارداد، پيشبرد وحدت اقتصادي و پولي و نيز وحدتِ سياسي بود. همچنين به جريان افتادن يك پول واحد همراه با سياست خارجي و امنيت مشترك از ديگر توافقات ماستريخت به حساب ميآمد. از ژانويه 2002م با رواج يافتن رسمي يورو به عنوان پول واحد اروپايي، اعضاي اتحاديه به غير از انگلستان، دانمارك و سوئد ظرف مدت دو ماه با حذف پول ملي خود، آن را جايگزين پول اصلي كشور، نمودند. پس از چندي هنگامي كه اتحاديه اروپا براي پذيرش اعضاي جديد اعلام آمادگي نمود كشورهاي متعددي از اين مسئله استقبال كردند كه تقاضاي عضويت 10 كشور پذيرفته شد. تا اينكه در 30 آوريل 2004م اين الحاق با جشن در كشورهاي اروپايي انجام گرفت. كشورهاي لهستان، استوني، لتوني، ليتواني، مجارستان، اسلووني، اسلواكي، مالْتْ، قبرس و جمهوري چك اعضاي اين اتحاديه را به 25 كشور رساندند و با افزوده شدن جمعيت 75 ميليوني اين 10 كشور، اتحاديه اروپا داراي بيش از 450 ميليون نفر جمعيت شد. پس از اين رويداد رئيس كميسيون اروپا اظهار اميدواري كرد تا كشورهاي ديگر اروپايي به اين اتحاديه ملحق شوند، چرا كه در نظام نوين جهاني و روند جهاني سازي و از سوي ديگر سلطه يك ابرقدرت، آينده كشورهاي اروپايي به توانايي آنها براي متحد ماندن بستگي دارد. مدت كوتاهي پس از اين ماجرا، قانون اساسي اروپا نيز به تصويب پارلمان اروپا رسيد.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.