آثار فرهنگي، اجتماعي و تربيتي نماز جماعت






« أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي »1
براستي چرا نماز از ميان اعمال و عبادات دين به عنوان ياد خداوند و عمود دين معرفي و توصيه شده است و اندازه ثواب اين فريضه بهنگام برپايي با جماعت خارج از تصور انسان است.
حضرت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: « اگر تعداد نمازگزاران صفوف جماعت از 10 نفر فراتر رود، پاداش هر ركعت آن، آنقدر زياد مي‏گردد كه حتي اگر تمام آسمانها كاغذ شود و تمام درياها مركّب، و همه درختان قلم گردند و همه فرشتگان مأمور نوشتن آن، نمي‏توان پاداش آن را ثبت نمود و پاداش آن فقط در خور محاسبه ذات بيكران الهي است.»2
در حديثي ديگر حضرت فرمودند: «هر كس مقيّد به حضور در نماز جماعت تحت هر شرايطي باشد از پل صراط همچون برق عبور مي‏كند و به بهشت نائل مي‏گردد.»3 مقاله حاضر به بررسي مختصري در مورد آثار فرهنگي، اجتماعي و تربيتي نماز جماعت مي‏پردازد. لكن در اين ميان نبايد از مكان نماز جماعت (مسجد) غفلت كرد.
واژه «صلاة» در لغت به معناي دعاست از آنجا كه نماز شامل دعا نيز مي‏باشد اين واژه از معني لغوي خود به اعمالي كه نماز خوانده مي‏شود، نامگذاري شد. بنابراين انسان نمازگزار روزانه 3 يا 5 نوبت به درگاه خالق خود دعا مي‏كند. به اين معنا كه خدا را به ياري خود مي‏طلبد و از او انتظار اميد به زندگي شايسته را دارد.
اين نوع ارتباط معنوي به اعتقاد روانشناسان به (دروني شدن) منجر مي‏شود. كه در اين صورت انسان موحّد كسي را جز خداي سبحان اميد و پشتوانه خود نمي‏داند و اين احساس مايه انگيزش او در تمام عرصه‏ها خواهد بود. با توجه به اينكه خالق هستي (رب العالمين) است و تمامي فرهنگ از جانب او به بشر رسيده است، شيوه دعا كردن را به بنده خود آموزش داده كه چگونه با خداي خود سخن بگويد و چه چيزي را از او مسئلت نمايد. آنچه در منابع روايي به عنوان عمود دين از نماز ياد شده، در واقع مي‏توان گفت، به منزله شاهرگ حيات طيّبه است كه بنده نمازگزار به دست خود مقدمات آن را فراهم كرده و بنايي محكم و رو به آسمان، به طرف بالا پيش مي‏برد. تا در هنگام نياز، بر آن تكيه زده و كمر راست كند.
پس بنابراين، اين ستون هرچه بيشتر و محكمتر بنا شود بهره‏وري آن نيز افزون خواهد بود. حال كه دانستيم نماز دعا و نيايش به سوي معبود و ستون دين است، سزاوار است كه اين ستون در مكان‏هاي مقدس مسجد توسط افراد صالح و پرهيزگار برپا شده و حفظ و حراست گردد.
با مرور آيات و روايات در مورد نماز به اين نكته مهم پي‏مي‏بريم كه نماز سررشته ارتباط بنده با خالق بوده و جذابيت اين رشته بسان آهن‏ربا نمازگزاران متعهد را در اوقات معين روزانه سه يا پنج بار به سوي مكانهاي برگزاري نماز جماعت به قصد احياء ستونهاي جديد و بسيار مي‏كشاند.
قطع نظر از احياء ستونهاي جديد و افزون، استحكام بناي عظيم دين و آئين نيز افزون گرديده و ساليان دراز نسلهاي آينده در زير سايه آرامش بخش آن به حيات طيّبه خود ادامه خواهند داد. در اين رابطه قرآن كريم مي‏فرمايد:
«إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَي الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَي أُوْلَـئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ».4
واژه «انّما» كه در عربي به معناي حصر است، تعمير مساجد منحصر به افراد نمازگزار شده مي‏فرمايد: «منحصرا تعمير مساجد خدا به دست كساني است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نماز (پنجگانه) بپا دارند و زكاة مال خود بدهند و از غير خدا نترسند آنها اميدوار باشند كه از هدايت يافتگان راه خدا هستند.»
علي عليه السّلام : ذِكرُ الله سَجيَّةُ كلِّ محسِنٍ، و شيمةُ كلّ مؤمن (غرر الحكم، ج1، ص364، ح15)
به ياد خدا بودن روش هر نيكوكار و شيوه هر مؤمن است.

آثار فرهنگي در نماز جماعت چگونه تحصيل مي‏شود؟

همانطور كه مسجد در صدر اسلام محل پذيرش افراد مختلف و محل اجتماعات سياسي، فرهنگي، اجتماعي بود، امروز نيز پذيراي مربيان و متربيان جهت تعليم و تربيت و مكان اوج سالكان راستين است.
در اينجا ذكر اين نكته لازم است و آن اينكه حضور فيزيكي امام جماعت عملاً در ميان همه اقشار مختلف مردم مسلمان و نمازگزار يا ممكن نيست و يا به صورت ملاقات با بخش كوچكي از مردم امكان‏پذير است. اما به بركت حضور در نماز جماعت ارتباط معنوي و صميمانه مردم با امام جماعت ميسّر مي‏گردد و مردم به عنوان پيام رسانان دين از وجود ائمه جماعات بهره‏مند مي‏گردند. و متقابلاً آنها نيز درصدد بالابردن سطح فرهنگ و آگاهي اسلامي مردم نمازگزار تلاش مي‏كنند. و به ياري يكديگر يك فضاي سالم و پاكيزه براي رشد اركان اسلامي و ارزشي مهيّا مي‏نمايند.
همانطور كه مي‏دانيم تربيت، اركان حيات اجتماعي انسان است، و لذا توجه به ابعاد مختلف تربيتي، توجه به شخصيت والاي انسان است. در اصول تربيتي، محيط زيست يكي از عوامل تأثيرگذار بوده و مي‏تواند كفه ترازوي تربيت را به نفع خود سنگين نمايد. بنابراين مساجد و مكانهاي برگزاري نماز جماعت به عنوان يكي از محورهاي تربيتي قابل توجه مي‏باشد.
به هنگام اوقات نماز يوميه، با نداي مؤذن بندگان صالح، وقت‏شناس و وظيفه شناس به سوي ميعادگاه روانه مي‏شوند حضور به موقع و منظّم نمازگزاران اثر تربيتي مطلوب در ارج نهادن به نداي «حيّ علي خير العمل» دارد و نشانگر نياز انسانها به اعمال نيك مي‏باشد كه در سايه انجام عمل خير به آرامش دروني مي‏رسند و با عطر معنويت كه از وجود افراد صالح و متقي تراوش مي‏كند، روح خود را نيز معطر مي‏نمايد.
انجام اعمال عبادي نماز جماعت به صورت يك دست و منظم، بيانگر اين حقيقت است كه اگر افراد مسلمان اراده بكنند مي‏توانند در تمام امور زندگي نظم و انضباط داشته و با بهره گرفتن از قابليت‏هاي نهان و آشكار خود، حلاّل مشكلات خود و ديگران باشند.
به عبارت ديگر هم اكنون كه جماعت مؤمن نمازگزار اراده كرده و به دلخواه و به صورت اختياري همه با هم، در كنار هم براي احياء شعائر اسلامي قدم پيش گذاشته و مصمم به انجام آن هستند، به همان نسبت خواهند توانست در ساير امور ديني پيش گام بوده و با بهره‏گيري از نيروي ايمان و استعدادهاي موجود، قلّه‏هاي كمال را تسخير كنند. و هرگاه اين رفتارها به صورت مدام و مستمر صورت بگيرد (حضور در جماعت) از خلاقيتها و صفات خدا پسندانه افراد صالح بهره برده و متأثر شده، در نتيجه به اصلاح و خودسازي پرداخته و اين شكوفايي را به جامعه نيز سرايت خواهند داد. در علم روانشناسي اين مرحله از رفتار به رمز خويشتن يابي معروف است، مساجد و ساير مكانهاي نماز جماعت علاوه بر محل نيايش بودن، منابع اشاعه فرهنگ اسلامي و محل به نمايش گذاشتن قدرت و اقتدار امت اسلامي نيز مي‏باشد. و روزانه سه يا 5 بار افراد مؤمن در خدمت خالق خود بوده و براي جان نثاري و اطاعت از ساير اوامر مولا اعلان آمادگي مي‏كند و نفس اين عمل هشداري است براي دشمنان اسلام، و گام نخستين براي حركت احياء عدالت اجتماعي و ظلم ستيزي.
علاوه بر مطالب ذكر شده اجتماع مسلمين در نماز جماعت بسان دژ محكم و سنگر مقاومت و مقرّ فرماندهي و محل تصميم گيريهاي مهم سياسي، فرهنگي و اجتماعي مي‏باشد. و در برابر توطئه‏گران و بدخواهان دين، اعلام موضع كرده و آرامش نسبي آنها را به هم مي‏ريزد.
امام راحل(ره) در اين رابطه فرمودند: «شما ملت براي اسلام قيام كرديد و براي اسلام اين همه زحمت كشيديد و داريد مي‏كشيد. مراكزي كه مراكز بسط حقيقت اسلام است،... فقه اسلام است و آن مساجد است، اينها را خالي نگذاريد اين يك توطئه است كه مي‏خواهند مسجدها را كم كم خالي كنند. مساجد بايد مركز تربيت صحيح باشد...»5
اكنون كه سخن از مسجد به ميان آمده اشاره‏اي هم به محراب مسجد داشته باشيم. همانطور كه در مقرّ فرماندهي، فرمانده ارشد در مكان مخصوص قرار مي‏گيرد و خط و رمز را مشخص مي‏نمايد و ديگران از او پيروي مي‏كنند، در مسجد نيز محراب مسجد از يك چنين جايگاهي برخوردار است و امام جماعت به عنوان مربّي و رهبر در محل محراب به انجام اعمال عبادي نماز مشغول شده وساير نمازگزاران از وي پيروي كرده و دنباله رو وي مي‏باشند.
محراب مسجد همانطور كه از نامش پيداست محل جنگ با شيطان است. در اينجا لازم است به نكته‏اي ظريف اشاره كنيم و آن اينكه از نظر روانشناسي ممارست دائمي انسان با هر چيزي اثر پذيري را به دنبال خواهد داشت و انسان را قرين خود خواهد كرد.
بنابراين مشاهده روزانه (محراب عبادت) با توجه به فلسفه وجودي محراب، به تدريج توجه افراد نمازگزار را از دشمن درون به دشمن بيروني معطوف خواهد كرد.
به عبارت ديگر اكنون كه شيطان دروني به چشم مشاهده نمي‏شود شيطان بيرون كه همانا دشمنان دين اسلام هستند مظهر شيطانند. و قابل موضع‏گيري، پس اولين گام، مبارزه با شيطان و ظلم ستيزي در نماز جماعت برداشته خواهد شد.
هرگاه اين احساس و طرز تفكر در جمع نمازگزاران به وجود بيايد، بدون آنكه در اين باره با يكديگر به گفتگو بپردازند همگان نسبت به دشمن خويش اظهار تنفّر مي‏كنند و مانند هيزمي هستند كه مهيّاي روشن كردن است و اين احساس زماني به اوج مي‏رسد كه خطيب علي عليه السّلام : ذِكرُ الله دَواءُ اعلالِ النّفوس (غرر الحكم، ج1، ص363، ح11)
ياد خدا دواي بيماريهاي نفوس است.
جمعه يا جماعت، طي خطابه‏اي مردم را نسبت به دشمنان دين آگاه كرده و يا در آنها انگيزه‏هاي نفرت را بيدار كند. و لذا ديده مي‏شود غالب تظاهرات و اظهار تنفّر، نسبت به دشمنان و توطئه گران بعد از نمازهاي جماعت و جمعه صورت مي‏گيرد.
در تاريخ فلسطين آمده است كه غالب راهپيمايي‏هاي مردمي به رهبري روحانيت بعد از نمازهاي جماعت شكل مي‏گرفت و همراه با پيروزي بود.»
روانشناسان معقتدند هرگاه افرادي عصباني باشند و در عين عصبانيت اگر با اسباب و ابزاري كه از عوامل تحريك كننده است روبرو شوند عصبانيت آنها شدت خواهد يافت. پس بنابراين نظريه حضور نمازگزاران متنفر از شيطان و مظاهر شيطاني در كنار محراب عبادت، انگيزه ظلم ستيزي را تقويت مي‏كند و فرهنگ ظلم ستيزي به دست فراموشي سپرده نمي‏شود. و بلكه همواره افراد مسلمان در حال آماده باش روحي وفيزيكي قرار مي‏گيرند و از دشمن خود غافل نمي‏باشند. چنانچه در شكل‏گيري و تداوم انقلاب اسلامي ما اين تفكر و احساس نقش كليدي به همراه داشت.
در واقعه كربلا روز عاشورا امام حسين(علیه السلام) و انصار باوفايش بعد از انجام نماز ظهر، لباس شجاعت و شهامت بر تن كرده و بر عليه ظلم بني‏اميه وارد ميدان نبرد شدند و دليرانه در ركاب امام، جام شهادت را نوشيدند.
سربازان دلير ايران زمين نيز غالبا بعد از نماز جمعه و جماعت عازم جبهه‏هاي نبرد مي‏شدند. و طبق آنچه كه راويان جنگ نقل مي‏كردند، حمله‏هاي بسياري، بعد از نماز صورت مي‏گرفت.

فرهنگ همكاري و تعاون

همكاري و تعاون كه از عوامل وحدت آفرين و استحكامبخش جامعه هستند غالبا در نماز جماعت بيش از ساير اجتماعات به چشم مي‏خورد. مراعات حقوق ديگران و ياري آنها، رسيدگي به مشكلات برادران ديني در نماز جماعت مطرح شده و به همت مردم كارهاي مفيد و مهم صورت مي‏گيرد.
به عنوان مثال در اجتماع جمعه و جماعت از مردم خواسته مي‏شود كه براي رفع خشك سالي در نماز استسقاء حاضر بشوند. و مردم با انگيزه «تعاونوا علي البرّ» سه روز به خاطر همنوعان خود روزه گرفته و نماز مي‏خوانند. اينگونه اعمال نه تنها مشكلات مؤمنين را از سر راه برمي‏دارد، بلكه از عوامل پيوند اجتماع و مردم نيز هست، افراد نمازگزار با حضور خود در صفوف نماز به «اعتصموا بحبل الله» جامه عمل مي‏پوشانند.
امام صادق(علیه السلام) مي‏فرمايند: «به هم بپيونديد و با هم نيكي كنيد و به هم مهرباني كنيد و برادران خوشرفتاري باشيد، چنانكه خداي عزّوجل به شما فرموده»6 از فرمايشات امام استفاده مي‏شود كه تعاون و نيكي مهرباني به همراه داشته و موجب جلب ساير مؤمنين به جمع نمازگزاران مي‏گردد. امروز در جوامع غير مسلمان عامل اصلي از هم گسيختگي ملتها و دولتها عدم وجود عاطفه و تعاون و دلسوزيست.
رسول مكرّم اسلام مي‏فرمايند: «مَنْ اَصْبَحَ لا يَهتمّ بامورِ المسلمين فليسَ بِمُسلم؛7 هر كس صبح كند و اهتمامي به كار مسلمانان ندارد، پس مسلمان نيست.» هرگاه مؤمنين در سه وعده حضور به امور برادران خود همت بگمارند ديگر تنش رواني در جامعه وجود نخواهد داشت. خداوند سبحان دعايي را قرين اجابت كرده كه در جمع مسلمين دعا شده باشد كه نوعي تعاون به شمار مي‏رود.

فرهنگ ايثار و انفاق

از ديگر بركات نماز جماعت اشاعه فرهنگ ايثار و انفاق است، كه گاهي در حدّ اعلا و ممتاز مشاهده مي‏شود.
جمع نمازگزاراني كه در حال نماز از خداي مهربان هدايت و نعمت را مسئلت مي‏نمايند «صراط الذين انعمت عليهم...» به تبع اين درخواست خود نيز گامي در جهت نعمت بودن براي ساير برادران خود برمي‏دارد. اعلام نياز بعد از نماز و به دنبال آن اقدام عمل افراد، از شاخصه‏هاي فرهنگ جمع نمازگزار است زماني كه آيات «اهدنا الصراط» خوانده مي‏شود همگان هدايت را براي همنوعان خود مي‏خواهند، در واقع با دعاي خود به ديگران احسان مي‏كنند. در برخي از آيات نماز و انفاق قرين هم آمده‏اند:
«وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ»8
و هم در طلب رضاي خدا راه صبر پيش مي‏گيرند و نماز بپا مي‏دارند و از آنچه نصيبشان كرديم پنهان و آشكار انفاق مي‏كنند» «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُوءْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ»9 و نماز را با حضور قلب بپا مي‏دارند و از هرچه روزي آنها كرديم (علم و جاه و مال) انفاق مي‏كنند. آنها براستي و حقيقت اهل ايمانند و نزد خدا مراتب بلند و آمرزش و روزي نيكو (علم و ادب) مخصوص آنهاست.
بطور طبيعي اطلاع رساني در مورد نياز و مشكلات مردم محروم در حالت عادي امكان‏پذير نيست و در صورت اقدام به اطلاع رساني تنها بخش كوچكي از جامعه مطلع مي‏شوند. اما حضور در جماعت اين كار را سهل و ساده و به صورت مطلوب امكان‏پذير مي‏نمايد. و اقشار مختلف مردم از هر گوشه و كنار شهر در اسرع وقت به نداي هل من ناصر برادران محروم خود لبيك مي‏گويند و اين رفتار و اعمال انساني احساس عاطفي را رشد مي‏دهد.

آثار اجتماعي ـ تعهد

ميان اديان و مكاتب، اسلام بيشترين توجه را براي مراعات و حقوق انسانها قائل شده و به عنوان حق الناس در جايگاه عدالت اجتماعي آن را مطرح كرده است. هنگام برپايي نماز جماعت مؤمنين ملزم به مراعات آداب و احكام علي عليه السّلام :
ذِكرُ اللّه يُنيرُ البَصائر، و يونِسُ الضّمائر (غرر الحكم، ج1، ص363، ح9)
ياد خدا بينش‏ها را روشن و باطن ها را مونس است.
نماز از جمله غصبي نبودن مكان نماز هستند، به اين معنا كه هرگاه مؤمن سجاده خود را قبل از سايرين در محل نماز گسترده باشد ديگران حق ندارند آن را برداشته و خود در آن محل به نماز بايستند. همين تعهد در وجود جمع نمازگزار ملكه شده و در ساير امور آنها نيز سرايت داده مي‏شود و ناخودآگاه تبديل به يك رفتار اجتماعي مي‏گردد.

تعهّد به حضور مستمرّ و منظم در نماز

جماعت نيز تمريني است براي ساير تعهدات ملي و مذهبي، به بركت اين اخلاق پسنديده محيط كاري و زندگي از يك امنيت و آرامش مطلوب برخوردار مي‏شود و از سوي ديگر به تنش زدايي كمك چشم‏گيري مي‏كند. احساس مسئوليت قطعا انسان را به تعهد وادار مي‏كند و سبب حل بسياري از مشكلات اجتماعي مي‏گردد. به عنوان مثال در محيط كاري پاسخ به موقع به نياز ارباب رجوع، احساس عاطفي و صميمي آنها را به دنبال خواهد داشت، كه هرگاه اين نوع برخورد در همه محيط‏هاي كاري و زندگي اجرا شود، جامعه از يك امنيت نسبي برخوردار خواهد شد و اعتماد همگان را جلب خواهد كرد و مشاركت و همكاري را نيز به دنبال خواهد داشت.

همدردي و...

با تجديد حضور در نماز جماعت پيوند عاطفي و معنوي نيز تجديد مي‏گردد. حضور معنوي كه عامل گسترش مشتركات معنوي مي‏باشد، جمع نمازگزار را به همسويي و همفكري فرا مي‏خواند و اين احساس در آنها به وجود مي‏آيد كه بني‏آدم اعضاي يكديگرند و بنابراين نبايد از درد و رنج هموطنان خود غافل بشوند. و همين احساس از قوه به فعل تبديل شده و افراد مؤمن را به سراغ دردمندان مي‏فرستد و با حضور فيزيكي و معنوي باعث تسكين آلام آنها مي‏گردد.
در جبهه عمل نيز اين رفتار به ساير مؤمنين انتقال داده مي‏شود و عزم همگان براي رفع گرفتاريها و احياء آرامش رواني در جامعه فراهم مي‏گردد. همدردي و همدلي با مؤمنين در مكتب انسان ساز اسلام سرآغاز خردمندي است، بعد از ايمان به خدا، و در منابع روائي بدان توصيه شده است.
يكي از علل شاد كردن قلب مؤمن كه در روايات به آن توجّه شده است اين است كه فرد مسلمان با انگيزه شاد كردن دل مسلماني، با حضور سبز خود بار سنگين درد و رنج را از دوش برادر خود برگرفته و خود را با او شريك مي‏داند و عامل اميدواري براي آنهاست و از سوي ديگر احساس همبستگي، مودّت، همكاري بين اقشار مردم مسلمان زنده و با طراوت پابرجا مي‏ماند و آثار مطلوب آن در پرورش و تربيت نسل آينده متجلّي مي‏گردد.
بي‏شك شكوه و عظمت همدردي در نمازهاي جماعت بيش از ساير اجتماعات خواهد بود و به علت حضور مستمر مردم بدين سان پايه‏هاي بهداشت رواني در جامعه متزلزل نخواهد شد و جامعه از ابتلا به بيماري دردناك (بي‏تفاوتي) نجات پيدا خواهد كرد. به قول روانشناسان در اثر ممارست فكري و عمل مردم در سه وعده نماز جماعت به دروني شدن اين افكار و رفتار منجر خواهد شد. و يك زندگي ايده آل را براي نسل امروز و آينده تدارك خواهد ديد. احساس همدردي و همفكري زماني پديدار مي‏گردد كه برادري از درد و رنج برادرش مطلع شود و آن را درك كند.
اين احساس در اجتماع جماعت نمازگزار به راحتي قابل رؤيت و لمس مي‏باشد. كه مؤمنان در كنار هم قرار گرفته ضمن عبادت از حال يكديگر نيز باخبر مي‏شوند و با هم تشريك مساعي مي‏نمايند و در صورت عدم حضور دوستي، سراغ او را مي‏گيرند. و چه بسا در پي او به تكلّف نيز مي‏افتند. اسلام همدردي با ساير بندگان را امري ضروري تلقي مي‏كند و آن را عامل ثبات و آرامش جامعه مي‏داند. زماني كه سپاه معاويه به يكي از شهرهاي بلاد اسلامي حمله مي‏كردند و خلخال از پاي زن يهودي درآوردند، مولاي متقيان فرمودند: اگر مسلماني از اين غصه بميرد جاي سرزنش نيست. همدردي و همدلي در پايداري ارزش‏هاي اسلامي نقش خوبي را ايفا مي‏كنند و يك حالت عرفان در دلها به وجود مي‏آورد كه همگان را به سوي معنويت سوق مي‏دهد.
الكسيس كارل مي‏گويد: «احساس عرفاني جنبش است كه از اعماق فطرت ما سرچشمه گرفته است و يك غريزه اصلي است، انسان همانطور كه به آب نياز دارد، به خدا [ومعنويّت [نيز محتاج است، اما آنچه كه اين احساس را پديد آورده يا بيزار كرده نقش اساسي را دارد.»10
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است، چشم و راهنماي اوست به او خيانت نكند و به او ستم نكند و او را گول نزند و با او وعده خلاف نكند.11
در موردي ديگر امام چنين مي‏فرمايد: «مؤمن برادر مؤمن است چون يك تنند و اگر يكي را دردي رسد، در ديگر پاره‏هاي تن دريافت مي‏شود، و روحشان از يك روح است و براستي روح مؤمن به روح خدا پيوسته‏تر است از پيوستن پرتو آفتاب بدان.»12
با توجه به توصيه‏هاي امام بر همه مؤمنان لازم است كه در هر حال از احوال يكديگر باخبر بشوند و تا عضوي از اعضاء پيكر اسلامي آرام نگيرد آنها نيز آرامش نداشته باشند.

دوستي‏ها

از آنجا كه انسان موجود اجتماعي است در روابط اجتماعي ناگزير از انتخاب دوست مي‏باشد. مي‏توان گفت يكي از اركان (وحدت) معاشرتها و دوستي‏هاي صحيح و سالم در مكان‏هاي نمازجمعه و جماعت است كه در اثر آشنايي و ديدارهاي روزانه به شكل احسن انتخاب دوست ميسّر مي‏باشد. و حتي ادامه دوستي اين گونه افراد مي‏تواند در روز قيامت هم به صورت شفاعت چهره بنماياند. «اين گروه مي‏توانند در چارچوب اذن الهي درباره افراد خاصي كه روابط معنوي آنان با خدا برقرار بوده و پيوند روحي آنها با شفيعان الهي نگسسته باشد، درخواست آمرزش گناه وطلب مغفرت بنمايند. لازم به ذكر است شفاعت مخصوص افرادي است كه خداپسندانه وارد صحنه قيامت گردند و از گناهاني كه سلب شايستگي شفاعت را مي‏كنند برحذر باشند.»13
دوستاني كه در نماز جماعت انتخاب مي‏شوند براساس تولي و تبرّي است و از اعتياد و قاچاق و... سر درنمي‏آورد، دوستاني كه با معيارهاي ديني برگزيده شده‏اند همواره موجب زينت و سرافرازي انسان بوده‏اند نمونه‏هاي بارز اين گونه دوستي‏ها را در دفاع مقدس به وضوح مشاهده كرده‏ايم كه چگونه تا پاي جان دوستان زخمي خود را از صحنه نبرد خارج مي‏كردند. و نكته مقابل اين نوع دوستي، دوستي افراد غير صالح و غير منفي است كه غالبا به هنگام گرفتاري نه تنها از دوست خود حمايت نمي‏كنند، بلكه او را لو مي‏دهند و يا تنها رها مي‏كنند!
قرآن مي‏فرمايد: «وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَي يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلا
14 يَا وَيْلَتَي لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِيلا * لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلإِنسَانِ خَذُولا»15
به خاطر بياور روزي كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان مي‏گزد و مي‏گويد: اي كاش من با رسول حق راه دوستي و اطاعت پيش مي‏گرفتم. اي واي بر من كاش فلان را دوست خود انتخاب نكرده بودم او مرا از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آنكه آگاهي به سراغ من آمده بود و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است. بنابر فرموده مفسران، اين كار شايد به خاطر اين باشد كه اين گونه اشخاص هنگامي كه به گذشته خويش مي‏نگرند خود را مقصّر مي‏دانند و تصميم بر انتقام از خويشتن مي‏گيرند و لذا پشت دست خود را گاز مي‏گيرند.
حضرت علي(علیه السلام) مي‏فرمايند: «همنشيني با دوست عاقل روح را زنده مي‏كند».16
و نيز مي‏فرمايند: «با دانشمندان و حكما مجالست و همنشيني كردن عقل‏ها را زندگي مي‏بخشد و نفوس را از بيماريهاي اخلاقي شفا مي‏بخشد.»17
در منابع روايي آمده است كه انسان با هر چيزي كه مونس شده و آن را دوست داشته باشد روز قيامت با همان محشور مي‏شود.

نقش تربيتي

تربيت زمينه ساز شكوفايي و تقويت رفتارها و اخلاق و آداب صحيح براي زندگي بهتر است .
ساليان متمادي علماي تربيتي با تلاش خود سعي در پيدا كردن راه‏حلهاي مناسب براي تربيت بوده‏اند، اما علي رغم زحمات انجام شده هنوز هم بشر نتوانسته است به يك تربيت ايده‏آل دست يابد، يك فرد مسلمان براي تربيت به ابزار و لوازمي نياز دارد كه خمير مايه آن از منابع اسلامي دريافت مي‏شود مگر نه اين است كه ما معتقديم اصول اوليه تربيت توسط انبياء الهي به دست بشر رسيده است بنابراين قبل از آنكه سراغ كتب و علوم جامعه‏شناسي، روان‏شناسي و تربيتي برويم بهتر است به منابع اسلامي و در رأس آنها به كتاب خدا رجوع كنيم. خداوند در كلام خود مي‏فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ»18 اي اهل ايمان (با رسول با ادب سخن بگوييد) فوق صوت پيامبر صدا بلند نكنيد كه اعمال نيكتان (در اثر بي‏ادبي) محو و باطل شود و شما فهم نكنيد.
در اين آيه شريفه اشاره به حفظ حرمت مربي شده كه متربي ملزم به رعايت آن مي‏باشد. به اين معنا كه هرگاه انسانهاي هدايت نيافته و تربيت نشده به ديده عظمت و بزرگ به مربي خود ننگرند. در سخنان تربيتي او راهكارهاي تربيتي پيدا نخواهند كرد. و از نظر عمل خداوند سبحان در آداب نماز سلسله مراتب را به اينگونه مشخص كرده است كه شخص نمازگزار ابتدا با تكبيرة‏الاحرام وارد نماز مي‏شود و در ركعت دوم شهادت به رسالت پيامبر خدا مي‏دهد و در پايان نماز با درود به صالحان نماز را به پايان مي‏رساند.
نكته تربيتي اين جاست كه جمع نمازگزاران به جماعت، طبق يك تربيت اسلامي كه ريشه آن در خانواده‏ها بنا نهاده شده احترام به امام جماعت، افراد مسن و ساير افراد مؤمن را به فراخور حال و موقعيت معنوي و... رعايت مي‏كنند. امور تربيتي غالبا با روان سر و كار دارند تا با جسم و آنچه از تربيت در رابطه با جسم بكار گرفته مي‏شود اكتسابي است از اين رو حضور در جمع تربيت شده مي‏تواند راه سهل و آسان كسب آداب و اخلاق مقبول جامعه اسلامي را در اختيار جمع نمازگزار قرار مي‏دهد.
علماي تربيتي نيز به اين مطلب اذعان دارند كه اجراي مناسك ديني به منزله يادآوري و بازخواني عقايد ديني است «و تقيد و التزام به قواعد و قوانين اخلاقي، نوعي در قيد شدن است و انسانهاي خويشتن‏دار بهتر مي‏توانند اين قيد را بر خويشتن تحميل كنند. مناسك دين نوعي تمرين براي خويشتن داري و تحمل قيود است و مي‏تواند مقاومت در برابر جاذبه‏هاي نفساني را افزايش دهد و موانع زيست اخلاقي را كم كند.»19
از ديگر نكات تربيتي نماز جماعت مي‏توان به وقت‏شناسي اشاره كرد. حاضر شدن منظم و مستمر بر سر نماز جماعت نوعي نظم در زندگي و ساير امور ديني آنها به وجود مي‏آورد به ويژه نظم در انجام فريضه نماز هر چند در غير نماز جماعت بكند.
خلاصه اينكه نماز جماعت مكان مقدسي است براي عروج به درجات عالي انساني و رشته‏اي است براي پيوند دلها و تفكرها در جهت استحكام اتحاد و همبستگي و منبعي است براي تقسيم مهرباني‏ها و صفا و صميميت‏ها.

پی نوشت ها:

1 . طه / 14.
2 . پرستش آگاهانه، ص158.
3 . همان، ص159.
4 . توبه/ 18.
5 . نماز و زندگي، هشتمين اجلاس سراسري نماز (مقالات) ص112.
6 . اصول كافي، ج3، ص269.
7 . همان، ص251.
8 . رعد / 22.
9 . انفال/ 4 ـ 3.
10 . نماز و زندگي، ص124.
11 . اصول كافي، ج3، ص255.
12 . همان.
13 . تفسير نمونه، ذيل آيه شفاعت.
14 . فرقان / 28 ـ 27.
15 . همان.
16 . مرواريد غلطان (سخنان ائمه«ع») ص64.
17 . همان.
18 . حجرات / 2.
19 . تربيت اسلامي، ويژه تربيت اخلاق، ص101.

اصول كافي, جلد 3، صفحه 269
پرستش آگاهانه, صفحه 158
نماز و زندگي، هشتمين اجلاس سراسري نماز (مقالات), صفحه 112
نماز و زندگي, صفحه124
مرواريد غلطان,صفحه 64
اصول كافي,جلد 3، صفحه 255
تربيت اسلامي، ويژه تربيت اخلاق,صفحه101

* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372