آثار فرهنگي، اجتماعي و تربيتي نماز جماعت
« أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي »1
براستي چرا نماز از ميان اعمال و عبادات دين به عنوان ياد خداوند و عمود دين معرفي و توصيه شده است و اندازه ثواب اين فريضه بهنگام برپايي با جماعت خارج از تصور انسان است.
حضرت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: « اگر تعداد نمازگزاران صفوف جماعت از 10 نفر فراتر رود، پاداش هر ركعت آن، آنقدر زياد ميگردد كه حتي اگر تمام آسمانها كاغذ شود و تمام درياها مركّب، و همه درختان قلم گردند و همه فرشتگان مأمور نوشتن آن، نميتوان پاداش آن را ثبت نمود و پاداش آن فقط در خور محاسبه ذات بيكران الهي است.»2
در حديثي ديگر حضرت فرمودند: «هر كس مقيّد به حضور در نماز جماعت تحت هر شرايطي باشد از پل صراط همچون برق عبور ميكند و به بهشت نائل ميگردد.»3 مقاله حاضر به بررسي مختصري در مورد آثار فرهنگي، اجتماعي و تربيتي نماز جماعت ميپردازد. لكن در اين ميان نبايد از مكان نماز جماعت (مسجد) غفلت كرد.
واژه «صلاة» در لغت به معناي دعاست از آنجا كه نماز شامل دعا نيز ميباشد اين واژه از معني لغوي خود به اعمالي كه نماز خوانده ميشود، نامگذاري شد. بنابراين انسان نمازگزار روزانه 3 يا 5 نوبت به درگاه خالق خود دعا ميكند. به اين معنا كه خدا را به ياري خود ميطلبد و از او انتظار اميد به زندگي شايسته را دارد.
اين نوع ارتباط معنوي به اعتقاد روانشناسان به (دروني شدن) منجر ميشود. كه در اين صورت انسان موحّد كسي را جز خداي سبحان اميد و پشتوانه خود نميداند و اين احساس مايه انگيزش او در تمام عرصهها خواهد بود. با توجه به اينكه خالق هستي (رب العالمين) است و تمامي فرهنگ از جانب او به بشر رسيده است، شيوه دعا كردن را به بنده خود آموزش داده كه چگونه با خداي خود سخن بگويد و چه چيزي را از او مسئلت نمايد. آنچه در منابع روايي به عنوان عمود دين از نماز ياد شده، در واقع ميتوان گفت، به منزله شاهرگ حيات طيّبه است كه بنده نمازگزار به دست خود مقدمات آن را فراهم كرده و بنايي محكم و رو به آسمان، به طرف بالا پيش ميبرد. تا در هنگام نياز، بر آن تكيه زده و كمر راست كند.
پس بنابراين، اين ستون هرچه بيشتر و محكمتر بنا شود بهرهوري آن نيز افزون خواهد بود. حال كه دانستيم نماز دعا و نيايش به سوي معبود و ستون دين است، سزاوار است كه اين ستون در مكانهاي مقدس مسجد توسط افراد صالح و پرهيزگار برپا شده و حفظ و حراست گردد.
با مرور آيات و روايات در مورد نماز به اين نكته مهم پيميبريم كه نماز سررشته ارتباط بنده با خالق بوده و جذابيت اين رشته بسان آهنربا نمازگزاران متعهد را در اوقات معين روزانه سه يا پنج بار به سوي مكانهاي برگزاري نماز جماعت به قصد احياء ستونهاي جديد و بسيار ميكشاند.
قطع نظر از احياء ستونهاي جديد و افزون، استحكام بناي عظيم دين و آئين نيز افزون گرديده و ساليان دراز نسلهاي آينده در زير سايه آرامش بخش آن به حيات طيّبه خود ادامه خواهند داد. در اين رابطه قرآن كريم ميفرمايد:
«إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَي الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَي أُوْلَـئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ».4
واژه «انّما» كه در عربي به معناي حصر است، تعمير مساجد منحصر به افراد نمازگزار شده ميفرمايد: «منحصرا تعمير مساجد خدا به دست كساني است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نماز (پنجگانه) بپا دارند و زكاة مال خود بدهند و از غير خدا نترسند آنها اميدوار باشند كه از هدايت يافتگان راه خدا هستند.»
علي عليه السّلام : ذِكرُ الله سَجيَّةُ كلِّ محسِنٍ، و شيمةُ كلّ مؤمن (غرر الحكم، ج1، ص364، ح15)
به ياد خدا بودن روش هر نيكوكار و شيوه هر مؤمن است.
در اينجا ذكر اين نكته لازم است و آن اينكه حضور فيزيكي امام جماعت عملاً در ميان همه اقشار مختلف مردم مسلمان و نمازگزار يا ممكن نيست و يا به صورت ملاقات با بخش كوچكي از مردم امكانپذير است. اما به بركت حضور در نماز جماعت ارتباط معنوي و صميمانه مردم با امام جماعت ميسّر ميگردد و مردم به عنوان پيام رسانان دين از وجود ائمه جماعات بهرهمند ميگردند. و متقابلاً آنها نيز درصدد بالابردن سطح فرهنگ و آگاهي اسلامي مردم نمازگزار تلاش ميكنند. و به ياري يكديگر يك فضاي سالم و پاكيزه براي رشد اركان اسلامي و ارزشي مهيّا مينمايند.
همانطور كه ميدانيم تربيت، اركان حيات اجتماعي انسان است، و لذا توجه به ابعاد مختلف تربيتي، توجه به شخصيت والاي انسان است. در اصول تربيتي، محيط زيست يكي از عوامل تأثيرگذار بوده و ميتواند كفه ترازوي تربيت را به نفع خود سنگين نمايد. بنابراين مساجد و مكانهاي برگزاري نماز جماعت به عنوان يكي از محورهاي تربيتي قابل توجه ميباشد.
به هنگام اوقات نماز يوميه، با نداي مؤذن بندگان صالح، وقتشناس و وظيفه شناس به سوي ميعادگاه روانه ميشوند حضور به موقع و منظّم نمازگزاران اثر تربيتي مطلوب در ارج نهادن به نداي «حيّ علي خير العمل» دارد و نشانگر نياز انسانها به اعمال نيك ميباشد كه در سايه انجام عمل خير به آرامش دروني ميرسند و با عطر معنويت كه از وجود افراد صالح و متقي تراوش ميكند، روح خود را نيز معطر مينمايد.
انجام اعمال عبادي نماز جماعت به صورت يك دست و منظم، بيانگر اين حقيقت است كه اگر افراد مسلمان اراده بكنند ميتوانند در تمام امور زندگي نظم و انضباط داشته و با بهره گرفتن از قابليتهاي نهان و آشكار خود، حلاّل مشكلات خود و ديگران باشند.
به عبارت ديگر هم اكنون كه جماعت مؤمن نمازگزار اراده كرده و به دلخواه و به صورت اختياري همه با هم، در كنار هم براي احياء شعائر اسلامي قدم پيش گذاشته و مصمم به انجام آن هستند، به همان نسبت خواهند توانست در ساير امور ديني پيش گام بوده و با بهرهگيري از نيروي ايمان و استعدادهاي موجود، قلّههاي كمال را تسخير كنند. و هرگاه اين رفتارها به صورت مدام و مستمر صورت بگيرد (حضور در جماعت) از خلاقيتها و صفات خدا پسندانه افراد صالح بهره برده و متأثر شده، در نتيجه به اصلاح و خودسازي پرداخته و اين شكوفايي را به جامعه نيز سرايت خواهند داد. در علم روانشناسي اين مرحله از رفتار به رمز خويشتن يابي معروف است، مساجد و ساير مكانهاي نماز جماعت علاوه بر محل نيايش بودن، منابع اشاعه فرهنگ اسلامي و محل به نمايش گذاشتن قدرت و اقتدار امت اسلامي نيز ميباشد. و روزانه سه يا 5 بار افراد مؤمن در خدمت خالق خود بوده و براي جان نثاري و اطاعت از ساير اوامر مولا اعلان آمادگي ميكند و نفس اين عمل هشداري است براي دشمنان اسلام، و گام نخستين براي حركت احياء عدالت اجتماعي و ظلم ستيزي.
علاوه بر مطالب ذكر شده اجتماع مسلمين در نماز جماعت بسان دژ محكم و سنگر مقاومت و مقرّ فرماندهي و محل تصميم گيريهاي مهم سياسي، فرهنگي و اجتماعي ميباشد. و در برابر توطئهگران و بدخواهان دين، اعلام موضع كرده و آرامش نسبي آنها را به هم ميريزد.
امام راحل(ره) در اين رابطه فرمودند: «شما ملت براي اسلام قيام كرديد و براي اسلام اين همه زحمت كشيديد و داريد ميكشيد. مراكزي كه مراكز بسط حقيقت اسلام است،... فقه اسلام است و آن مساجد است، اينها را خالي نگذاريد اين يك توطئه است كه ميخواهند مسجدها را كم كم خالي كنند. مساجد بايد مركز تربيت صحيح باشد...»5
اكنون كه سخن از مسجد به ميان آمده اشارهاي هم به محراب مسجد داشته باشيم. همانطور كه در مقرّ فرماندهي، فرمانده ارشد در مكان مخصوص قرار ميگيرد و خط و رمز را مشخص مينمايد و ديگران از او پيروي ميكنند، در مسجد نيز محراب مسجد از يك چنين جايگاهي برخوردار است و امام جماعت به عنوان مربّي و رهبر در محل محراب به انجام اعمال عبادي نماز مشغول شده وساير نمازگزاران از وي پيروي كرده و دنباله رو وي ميباشند.
محراب مسجد همانطور كه از نامش پيداست محل جنگ با شيطان است. در اينجا لازم است به نكتهاي ظريف اشاره كنيم و آن اينكه از نظر روانشناسي ممارست دائمي انسان با هر چيزي اثر پذيري را به دنبال خواهد داشت و انسان را قرين خود خواهد كرد.
بنابراين مشاهده روزانه (محراب عبادت) با توجه به فلسفه وجودي محراب، به تدريج توجه افراد نمازگزار را از دشمن درون به دشمن بيروني معطوف خواهد كرد.
به عبارت ديگر اكنون كه شيطان دروني به چشم مشاهده نميشود شيطان بيرون كه همانا دشمنان دين اسلام هستند مظهر شيطانند. و قابل موضعگيري، پس اولين گام، مبارزه با شيطان و ظلم ستيزي در نماز جماعت برداشته خواهد شد.
هرگاه اين احساس و طرز تفكر در جمع نمازگزاران به وجود بيايد، بدون آنكه در اين باره با يكديگر به گفتگو بپردازند همگان نسبت به دشمن خويش اظهار تنفّر ميكنند و مانند هيزمي هستند كه مهيّاي روشن كردن است و اين احساس زماني به اوج ميرسد كه خطيب علي عليه السّلام : ذِكرُ الله دَواءُ اعلالِ النّفوس (غرر الحكم، ج1، ص363، ح11)
ياد خدا دواي بيماريهاي نفوس است.
جمعه يا جماعت، طي خطابهاي مردم را نسبت به دشمنان دين آگاه كرده و يا در آنها انگيزههاي نفرت را بيدار كند. و لذا ديده ميشود غالب تظاهرات و اظهار تنفّر، نسبت به دشمنان و توطئه گران بعد از نمازهاي جماعت و جمعه صورت ميگيرد.
در تاريخ فلسطين آمده است كه غالب راهپيماييهاي مردمي به رهبري روحانيت بعد از نمازهاي جماعت شكل ميگرفت و همراه با پيروزي بود.»
روانشناسان معقتدند هرگاه افرادي عصباني باشند و در عين عصبانيت اگر با اسباب و ابزاري كه از عوامل تحريك كننده است روبرو شوند عصبانيت آنها شدت خواهد يافت. پس بنابراين نظريه حضور نمازگزاران متنفر از شيطان و مظاهر شيطاني در كنار محراب عبادت، انگيزه ظلم ستيزي را تقويت ميكند و فرهنگ ظلم ستيزي به دست فراموشي سپرده نميشود. و بلكه همواره افراد مسلمان در حال آماده باش روحي وفيزيكي قرار ميگيرند و از دشمن خود غافل نميباشند. چنانچه در شكلگيري و تداوم انقلاب اسلامي ما اين تفكر و احساس نقش كليدي به همراه داشت.
در واقعه كربلا روز عاشورا امام حسين(علیه السلام) و انصار باوفايش بعد از انجام نماز ظهر، لباس شجاعت و شهامت بر تن كرده و بر عليه ظلم بنياميه وارد ميدان نبرد شدند و دليرانه در ركاب امام، جام شهادت را نوشيدند.
سربازان دلير ايران زمين نيز غالبا بعد از نماز جمعه و جماعت عازم جبهههاي نبرد ميشدند. و طبق آنچه كه راويان جنگ نقل ميكردند، حملههاي بسياري، بعد از نماز صورت ميگرفت.
به عنوان مثال در اجتماع جمعه و جماعت از مردم خواسته ميشود كه براي رفع خشك سالي در نماز استسقاء حاضر بشوند. و مردم با انگيزه «تعاونوا علي البرّ» سه روز به خاطر همنوعان خود روزه گرفته و نماز ميخوانند. اينگونه اعمال نه تنها مشكلات مؤمنين را از سر راه برميدارد، بلكه از عوامل پيوند اجتماع و مردم نيز هست، افراد نمازگزار با حضور خود در صفوف نماز به «اعتصموا بحبل الله» جامه عمل ميپوشانند.
امام صادق(علیه السلام) ميفرمايند: «به هم بپيونديد و با هم نيكي كنيد و به هم مهرباني كنيد و برادران خوشرفتاري باشيد، چنانكه خداي عزّوجل به شما فرموده»6 از فرمايشات امام استفاده ميشود كه تعاون و نيكي مهرباني به همراه داشته و موجب جلب ساير مؤمنين به جمع نمازگزاران ميگردد. امروز در جوامع غير مسلمان عامل اصلي از هم گسيختگي ملتها و دولتها عدم وجود عاطفه و تعاون و دلسوزيست.
رسول مكرّم اسلام ميفرمايند: «مَنْ اَصْبَحَ لا يَهتمّ بامورِ المسلمين فليسَ بِمُسلم؛7 هر كس صبح كند و اهتمامي به كار مسلمانان ندارد، پس مسلمان نيست.» هرگاه مؤمنين در سه وعده حضور به امور برادران خود همت بگمارند ديگر تنش رواني در جامعه وجود نخواهد داشت. خداوند سبحان دعايي را قرين اجابت كرده كه در جمع مسلمين دعا شده باشد كه نوعي تعاون به شمار ميرود.
جمع نمازگزاراني كه در حال نماز از خداي مهربان هدايت و نعمت را مسئلت مينمايند «صراط الذين انعمت عليهم...» به تبع اين درخواست خود نيز گامي در جهت نعمت بودن براي ساير برادران خود برميدارد. اعلام نياز بعد از نماز و به دنبال آن اقدام عمل افراد، از شاخصههاي فرهنگ جمع نمازگزار است زماني كه آيات «اهدنا الصراط» خوانده ميشود همگان هدايت را براي همنوعان خود ميخواهند، در واقع با دعاي خود به ديگران احسان ميكنند. در برخي از آيات نماز و انفاق قرين هم آمدهاند:
«وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ»8
و هم در طلب رضاي خدا راه صبر پيش ميگيرند و نماز بپا ميدارند و از آنچه نصيبشان كرديم پنهان و آشكار انفاق ميكنند» «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُوءْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ»9 و نماز را با حضور قلب بپا ميدارند و از هرچه روزي آنها كرديم (علم و جاه و مال) انفاق ميكنند. آنها براستي و حقيقت اهل ايمانند و نزد خدا مراتب بلند و آمرزش و روزي نيكو (علم و ادب) مخصوص آنهاست.
بطور طبيعي اطلاع رساني در مورد نياز و مشكلات مردم محروم در حالت عادي امكانپذير نيست و در صورت اقدام به اطلاع رساني تنها بخش كوچكي از جامعه مطلع ميشوند. اما حضور در جماعت اين كار را سهل و ساده و به صورت مطلوب امكانپذير مينمايد. و اقشار مختلف مردم از هر گوشه و كنار شهر در اسرع وقت به نداي هل من ناصر برادران محروم خود لبيك ميگويند و اين رفتار و اعمال انساني احساس عاطفي را رشد ميدهد.
ذِكرُ اللّه يُنيرُ البَصائر، و يونِسُ الضّمائر (غرر الحكم، ج1، ص363، ح9)
ياد خدا بينشها را روشن و باطن ها را مونس است.
نماز از جمله غصبي نبودن مكان نماز هستند، به اين معنا كه هرگاه مؤمن سجاده خود را قبل از سايرين در محل نماز گسترده باشد ديگران حق ندارند آن را برداشته و خود در آن محل به نماز بايستند. همين تعهد در وجود جمع نمازگزار ملكه شده و در ساير امور آنها نيز سرايت داده ميشود و ناخودآگاه تبديل به يك رفتار اجتماعي ميگردد.
در جبهه عمل نيز اين رفتار به ساير مؤمنين انتقال داده ميشود و عزم همگان براي رفع گرفتاريها و احياء آرامش رواني در جامعه فراهم ميگردد. همدردي و همدلي با مؤمنين در مكتب انسان ساز اسلام سرآغاز خردمندي است، بعد از ايمان به خدا، و در منابع روائي بدان توصيه شده است.
يكي از علل شاد كردن قلب مؤمن كه در روايات به آن توجّه شده است اين است كه فرد مسلمان با انگيزه شاد كردن دل مسلماني، با حضور سبز خود بار سنگين درد و رنج را از دوش برادر خود برگرفته و خود را با او شريك ميداند و عامل اميدواري براي آنهاست و از سوي ديگر احساس همبستگي، مودّت، همكاري بين اقشار مردم مسلمان زنده و با طراوت پابرجا ميماند و آثار مطلوب آن در پرورش و تربيت نسل آينده متجلّي ميگردد.
بيشك شكوه و عظمت همدردي در نمازهاي جماعت بيش از ساير اجتماعات خواهد بود و به علت حضور مستمر مردم بدين سان پايههاي بهداشت رواني در جامعه متزلزل نخواهد شد و جامعه از ابتلا به بيماري دردناك (بيتفاوتي) نجات پيدا خواهد كرد. به قول روانشناسان در اثر ممارست فكري و عمل مردم در سه وعده نماز جماعت به دروني شدن اين افكار و رفتار منجر خواهد شد. و يك زندگي ايده آل را براي نسل امروز و آينده تدارك خواهد ديد. احساس همدردي و همفكري زماني پديدار ميگردد كه برادري از درد و رنج برادرش مطلع شود و آن را درك كند.
اين احساس در اجتماع جماعت نمازگزار به راحتي قابل رؤيت و لمس ميباشد. كه مؤمنان در كنار هم قرار گرفته ضمن عبادت از حال يكديگر نيز باخبر ميشوند و با هم تشريك مساعي مينمايند و در صورت عدم حضور دوستي، سراغ او را ميگيرند. و چه بسا در پي او به تكلّف نيز ميافتند. اسلام همدردي با ساير بندگان را امري ضروري تلقي ميكند و آن را عامل ثبات و آرامش جامعه ميداند. زماني كه سپاه معاويه به يكي از شهرهاي بلاد اسلامي حمله ميكردند و خلخال از پاي زن يهودي درآوردند، مولاي متقيان فرمودند: اگر مسلماني از اين غصه بميرد جاي سرزنش نيست. همدردي و همدلي در پايداري ارزشهاي اسلامي نقش خوبي را ايفا ميكنند و يك حالت عرفان در دلها به وجود ميآورد كه همگان را به سوي معنويت سوق ميدهد.
الكسيس كارل ميگويد: «احساس عرفاني جنبش است كه از اعماق فطرت ما سرچشمه گرفته است و يك غريزه اصلي است، انسان همانطور كه به آب نياز دارد، به خدا [ومعنويّت [نيز محتاج است، اما آنچه كه اين احساس را پديد آورده يا بيزار كرده نقش اساسي را دارد.»10
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است، چشم و راهنماي اوست به او خيانت نكند و به او ستم نكند و او را گول نزند و با او وعده خلاف نكند.11
در موردي ديگر امام چنين ميفرمايد: «مؤمن برادر مؤمن است چون يك تنند و اگر يكي را دردي رسد، در ديگر پارههاي تن دريافت ميشود، و روحشان از يك روح است و براستي روح مؤمن به روح خدا پيوستهتر است از پيوستن پرتو آفتاب بدان.»12
با توجه به توصيههاي امام بر همه مؤمنان لازم است كه در هر حال از احوال يكديگر باخبر بشوند و تا عضوي از اعضاء پيكر اسلامي آرام نگيرد آنها نيز آرامش نداشته باشند.
دوستاني كه در نماز جماعت انتخاب ميشوند براساس تولي و تبرّي است و از اعتياد و قاچاق و... سر درنميآورد، دوستاني كه با معيارهاي ديني برگزيده شدهاند همواره موجب زينت و سرافرازي انسان بودهاند نمونههاي بارز اين گونه دوستيها را در دفاع مقدس به وضوح مشاهده كردهايم كه چگونه تا پاي جان دوستان زخمي خود را از صحنه نبرد خارج ميكردند. و نكته مقابل اين نوع دوستي، دوستي افراد غير صالح و غير منفي است كه غالبا به هنگام گرفتاري نه تنها از دوست خود حمايت نميكنند، بلكه او را لو ميدهند و يا تنها رها ميكنند!
قرآن ميفرمايد: «وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَي يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلا
14 يَا وَيْلَتَي لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِيلا * لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلإِنسَانِ خَذُولا»15
به خاطر بياور روزي كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان ميگزد و ميگويد: اي كاش من با رسول حق راه دوستي و اطاعت پيش ميگرفتم. اي واي بر من كاش فلان را دوست خود انتخاب نكرده بودم او مرا از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آنكه آگاهي به سراغ من آمده بود و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است. بنابر فرموده مفسران، اين كار شايد به خاطر اين باشد كه اين گونه اشخاص هنگامي كه به گذشته خويش مينگرند خود را مقصّر ميدانند و تصميم بر انتقام از خويشتن ميگيرند و لذا پشت دست خود را گاز ميگيرند.
حضرت علي(علیه السلام) ميفرمايند: «همنشيني با دوست عاقل روح را زنده ميكند».16
و نيز ميفرمايند: «با دانشمندان و حكما مجالست و همنشيني كردن عقلها را زندگي ميبخشد و نفوس را از بيماريهاي اخلاقي شفا ميبخشد.»17
در منابع روايي آمده است كه انسان با هر چيزي كه مونس شده و آن را دوست داشته باشد روز قيامت با همان محشور ميشود.
ساليان متمادي علماي تربيتي با تلاش خود سعي در پيدا كردن راهحلهاي مناسب براي تربيت بودهاند، اما علي رغم زحمات انجام شده هنوز هم بشر نتوانسته است به يك تربيت ايدهآل دست يابد، يك فرد مسلمان براي تربيت به ابزار و لوازمي نياز دارد كه خمير مايه آن از منابع اسلامي دريافت ميشود مگر نه اين است كه ما معتقديم اصول اوليه تربيت توسط انبياء الهي به دست بشر رسيده است بنابراين قبل از آنكه سراغ كتب و علوم جامعهشناسي، روانشناسي و تربيتي برويم بهتر است به منابع اسلامي و در رأس آنها به كتاب خدا رجوع كنيم. خداوند در كلام خود ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ»18 اي اهل ايمان (با رسول با ادب سخن بگوييد) فوق صوت پيامبر صدا بلند نكنيد كه اعمال نيكتان (در اثر بيادبي) محو و باطل شود و شما فهم نكنيد.
در اين آيه شريفه اشاره به حفظ حرمت مربي شده كه متربي ملزم به رعايت آن ميباشد. به اين معنا كه هرگاه انسانهاي هدايت نيافته و تربيت نشده به ديده عظمت و بزرگ به مربي خود ننگرند. در سخنان تربيتي او راهكارهاي تربيتي پيدا نخواهند كرد. و از نظر عمل خداوند سبحان در آداب نماز سلسله مراتب را به اينگونه مشخص كرده است كه شخص نمازگزار ابتدا با تكبيرةالاحرام وارد نماز ميشود و در ركعت دوم شهادت به رسالت پيامبر خدا ميدهد و در پايان نماز با درود به صالحان نماز را به پايان ميرساند.
نكته تربيتي اين جاست كه جمع نمازگزاران به جماعت، طبق يك تربيت اسلامي كه ريشه آن در خانوادهها بنا نهاده شده احترام به امام جماعت، افراد مسن و ساير افراد مؤمن را به فراخور حال و موقعيت معنوي و... رعايت ميكنند. امور تربيتي غالبا با روان سر و كار دارند تا با جسم و آنچه از تربيت در رابطه با جسم بكار گرفته ميشود اكتسابي است از اين رو حضور در جمع تربيت شده ميتواند راه سهل و آسان كسب آداب و اخلاق مقبول جامعه اسلامي را در اختيار جمع نمازگزار قرار ميدهد.
علماي تربيتي نيز به اين مطلب اذعان دارند كه اجراي مناسك ديني به منزله يادآوري و بازخواني عقايد ديني است «و تقيد و التزام به قواعد و قوانين اخلاقي، نوعي در قيد شدن است و انسانهاي خويشتندار بهتر ميتوانند اين قيد را بر خويشتن تحميل كنند. مناسك دين نوعي تمرين براي خويشتن داري و تحمل قيود است و ميتواند مقاومت در برابر جاذبههاي نفساني را افزايش دهد و موانع زيست اخلاقي را كم كند.»19
از ديگر نكات تربيتي نماز جماعت ميتوان به وقتشناسي اشاره كرد. حاضر شدن منظم و مستمر بر سر نماز جماعت نوعي نظم در زندگي و ساير امور ديني آنها به وجود ميآورد به ويژه نظم در انجام فريضه نماز هر چند در غير نماز جماعت بكند.
خلاصه اينكه نماز جماعت مكان مقدسي است براي عروج به درجات عالي انساني و رشتهاي است براي پيوند دلها و تفكرها در جهت استحكام اتحاد و همبستگي و منبعي است براي تقسيم مهربانيها و صفا و صميميتها.
اصول كافي, جلد 3، صفحه 269
پرستش آگاهانه, صفحه 158
نماز و زندگي، هشتمين اجلاس سراسري نماز (مقالات), صفحه 112
نماز و زندگي, صفحه124
مرواريد غلطان,صفحه 64
اصول كافي,جلد 3، صفحه 255
تربيت اسلامي، ويژه تربيت اخلاق,صفحه101
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372
/خ
براستي چرا نماز از ميان اعمال و عبادات دين به عنوان ياد خداوند و عمود دين معرفي و توصيه شده است و اندازه ثواب اين فريضه بهنگام برپايي با جماعت خارج از تصور انسان است.
حضرت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: « اگر تعداد نمازگزاران صفوف جماعت از 10 نفر فراتر رود، پاداش هر ركعت آن، آنقدر زياد ميگردد كه حتي اگر تمام آسمانها كاغذ شود و تمام درياها مركّب، و همه درختان قلم گردند و همه فرشتگان مأمور نوشتن آن، نميتوان پاداش آن را ثبت نمود و پاداش آن فقط در خور محاسبه ذات بيكران الهي است.»2
در حديثي ديگر حضرت فرمودند: «هر كس مقيّد به حضور در نماز جماعت تحت هر شرايطي باشد از پل صراط همچون برق عبور ميكند و به بهشت نائل ميگردد.»3 مقاله حاضر به بررسي مختصري در مورد آثار فرهنگي، اجتماعي و تربيتي نماز جماعت ميپردازد. لكن در اين ميان نبايد از مكان نماز جماعت (مسجد) غفلت كرد.
واژه «صلاة» در لغت به معناي دعاست از آنجا كه نماز شامل دعا نيز ميباشد اين واژه از معني لغوي خود به اعمالي كه نماز خوانده ميشود، نامگذاري شد. بنابراين انسان نمازگزار روزانه 3 يا 5 نوبت به درگاه خالق خود دعا ميكند. به اين معنا كه خدا را به ياري خود ميطلبد و از او انتظار اميد به زندگي شايسته را دارد.
اين نوع ارتباط معنوي به اعتقاد روانشناسان به (دروني شدن) منجر ميشود. كه در اين صورت انسان موحّد كسي را جز خداي سبحان اميد و پشتوانه خود نميداند و اين احساس مايه انگيزش او در تمام عرصهها خواهد بود. با توجه به اينكه خالق هستي (رب العالمين) است و تمامي فرهنگ از جانب او به بشر رسيده است، شيوه دعا كردن را به بنده خود آموزش داده كه چگونه با خداي خود سخن بگويد و چه چيزي را از او مسئلت نمايد. آنچه در منابع روايي به عنوان عمود دين از نماز ياد شده، در واقع ميتوان گفت، به منزله شاهرگ حيات طيّبه است كه بنده نمازگزار به دست خود مقدمات آن را فراهم كرده و بنايي محكم و رو به آسمان، به طرف بالا پيش ميبرد. تا در هنگام نياز، بر آن تكيه زده و كمر راست كند.
پس بنابراين، اين ستون هرچه بيشتر و محكمتر بنا شود بهرهوري آن نيز افزون خواهد بود. حال كه دانستيم نماز دعا و نيايش به سوي معبود و ستون دين است، سزاوار است كه اين ستون در مكانهاي مقدس مسجد توسط افراد صالح و پرهيزگار برپا شده و حفظ و حراست گردد.
با مرور آيات و روايات در مورد نماز به اين نكته مهم پيميبريم كه نماز سررشته ارتباط بنده با خالق بوده و جذابيت اين رشته بسان آهنربا نمازگزاران متعهد را در اوقات معين روزانه سه يا پنج بار به سوي مكانهاي برگزاري نماز جماعت به قصد احياء ستونهاي جديد و بسيار ميكشاند.
قطع نظر از احياء ستونهاي جديد و افزون، استحكام بناي عظيم دين و آئين نيز افزون گرديده و ساليان دراز نسلهاي آينده در زير سايه آرامش بخش آن به حيات طيّبه خود ادامه خواهند داد. در اين رابطه قرآن كريم ميفرمايد:
«إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَي الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَي أُوْلَـئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ».4
واژه «انّما» كه در عربي به معناي حصر است، تعمير مساجد منحصر به افراد نمازگزار شده ميفرمايد: «منحصرا تعمير مساجد خدا به دست كساني است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نماز (پنجگانه) بپا دارند و زكاة مال خود بدهند و از غير خدا نترسند آنها اميدوار باشند كه از هدايت يافتگان راه خدا هستند.»
علي عليه السّلام : ذِكرُ الله سَجيَّةُ كلِّ محسِنٍ، و شيمةُ كلّ مؤمن (غرر الحكم، ج1، ص364، ح15)
به ياد خدا بودن روش هر نيكوكار و شيوه هر مؤمن است.
آثار فرهنگي در نماز جماعت چگونه تحصيل ميشود؟
در اينجا ذكر اين نكته لازم است و آن اينكه حضور فيزيكي امام جماعت عملاً در ميان همه اقشار مختلف مردم مسلمان و نمازگزار يا ممكن نيست و يا به صورت ملاقات با بخش كوچكي از مردم امكانپذير است. اما به بركت حضور در نماز جماعت ارتباط معنوي و صميمانه مردم با امام جماعت ميسّر ميگردد و مردم به عنوان پيام رسانان دين از وجود ائمه جماعات بهرهمند ميگردند. و متقابلاً آنها نيز درصدد بالابردن سطح فرهنگ و آگاهي اسلامي مردم نمازگزار تلاش ميكنند. و به ياري يكديگر يك فضاي سالم و پاكيزه براي رشد اركان اسلامي و ارزشي مهيّا مينمايند.
همانطور كه ميدانيم تربيت، اركان حيات اجتماعي انسان است، و لذا توجه به ابعاد مختلف تربيتي، توجه به شخصيت والاي انسان است. در اصول تربيتي، محيط زيست يكي از عوامل تأثيرگذار بوده و ميتواند كفه ترازوي تربيت را به نفع خود سنگين نمايد. بنابراين مساجد و مكانهاي برگزاري نماز جماعت به عنوان يكي از محورهاي تربيتي قابل توجه ميباشد.
به هنگام اوقات نماز يوميه، با نداي مؤذن بندگان صالح، وقتشناس و وظيفه شناس به سوي ميعادگاه روانه ميشوند حضور به موقع و منظّم نمازگزاران اثر تربيتي مطلوب در ارج نهادن به نداي «حيّ علي خير العمل» دارد و نشانگر نياز انسانها به اعمال نيك ميباشد كه در سايه انجام عمل خير به آرامش دروني ميرسند و با عطر معنويت كه از وجود افراد صالح و متقي تراوش ميكند، روح خود را نيز معطر مينمايد.
انجام اعمال عبادي نماز جماعت به صورت يك دست و منظم، بيانگر اين حقيقت است كه اگر افراد مسلمان اراده بكنند ميتوانند در تمام امور زندگي نظم و انضباط داشته و با بهره گرفتن از قابليتهاي نهان و آشكار خود، حلاّل مشكلات خود و ديگران باشند.
به عبارت ديگر هم اكنون كه جماعت مؤمن نمازگزار اراده كرده و به دلخواه و به صورت اختياري همه با هم، در كنار هم براي احياء شعائر اسلامي قدم پيش گذاشته و مصمم به انجام آن هستند، به همان نسبت خواهند توانست در ساير امور ديني پيش گام بوده و با بهرهگيري از نيروي ايمان و استعدادهاي موجود، قلّههاي كمال را تسخير كنند. و هرگاه اين رفتارها به صورت مدام و مستمر صورت بگيرد (حضور در جماعت) از خلاقيتها و صفات خدا پسندانه افراد صالح بهره برده و متأثر شده، در نتيجه به اصلاح و خودسازي پرداخته و اين شكوفايي را به جامعه نيز سرايت خواهند داد. در علم روانشناسي اين مرحله از رفتار به رمز خويشتن يابي معروف است، مساجد و ساير مكانهاي نماز جماعت علاوه بر محل نيايش بودن، منابع اشاعه فرهنگ اسلامي و محل به نمايش گذاشتن قدرت و اقتدار امت اسلامي نيز ميباشد. و روزانه سه يا 5 بار افراد مؤمن در خدمت خالق خود بوده و براي جان نثاري و اطاعت از ساير اوامر مولا اعلان آمادگي ميكند و نفس اين عمل هشداري است براي دشمنان اسلام، و گام نخستين براي حركت احياء عدالت اجتماعي و ظلم ستيزي.
علاوه بر مطالب ذكر شده اجتماع مسلمين در نماز جماعت بسان دژ محكم و سنگر مقاومت و مقرّ فرماندهي و محل تصميم گيريهاي مهم سياسي، فرهنگي و اجتماعي ميباشد. و در برابر توطئهگران و بدخواهان دين، اعلام موضع كرده و آرامش نسبي آنها را به هم ميريزد.
امام راحل(ره) در اين رابطه فرمودند: «شما ملت براي اسلام قيام كرديد و براي اسلام اين همه زحمت كشيديد و داريد ميكشيد. مراكزي كه مراكز بسط حقيقت اسلام است،... فقه اسلام است و آن مساجد است، اينها را خالي نگذاريد اين يك توطئه است كه ميخواهند مسجدها را كم كم خالي كنند. مساجد بايد مركز تربيت صحيح باشد...»5
اكنون كه سخن از مسجد به ميان آمده اشارهاي هم به محراب مسجد داشته باشيم. همانطور كه در مقرّ فرماندهي، فرمانده ارشد در مكان مخصوص قرار ميگيرد و خط و رمز را مشخص مينمايد و ديگران از او پيروي ميكنند، در مسجد نيز محراب مسجد از يك چنين جايگاهي برخوردار است و امام جماعت به عنوان مربّي و رهبر در محل محراب به انجام اعمال عبادي نماز مشغول شده وساير نمازگزاران از وي پيروي كرده و دنباله رو وي ميباشند.
محراب مسجد همانطور كه از نامش پيداست محل جنگ با شيطان است. در اينجا لازم است به نكتهاي ظريف اشاره كنيم و آن اينكه از نظر روانشناسي ممارست دائمي انسان با هر چيزي اثر پذيري را به دنبال خواهد داشت و انسان را قرين خود خواهد كرد.
بنابراين مشاهده روزانه (محراب عبادت) با توجه به فلسفه وجودي محراب، به تدريج توجه افراد نمازگزار را از دشمن درون به دشمن بيروني معطوف خواهد كرد.
به عبارت ديگر اكنون كه شيطان دروني به چشم مشاهده نميشود شيطان بيرون كه همانا دشمنان دين اسلام هستند مظهر شيطانند. و قابل موضعگيري، پس اولين گام، مبارزه با شيطان و ظلم ستيزي در نماز جماعت برداشته خواهد شد.
هرگاه اين احساس و طرز تفكر در جمع نمازگزاران به وجود بيايد، بدون آنكه در اين باره با يكديگر به گفتگو بپردازند همگان نسبت به دشمن خويش اظهار تنفّر ميكنند و مانند هيزمي هستند كه مهيّاي روشن كردن است و اين احساس زماني به اوج ميرسد كه خطيب علي عليه السّلام : ذِكرُ الله دَواءُ اعلالِ النّفوس (غرر الحكم، ج1، ص363، ح11)
ياد خدا دواي بيماريهاي نفوس است.
جمعه يا جماعت، طي خطابهاي مردم را نسبت به دشمنان دين آگاه كرده و يا در آنها انگيزههاي نفرت را بيدار كند. و لذا ديده ميشود غالب تظاهرات و اظهار تنفّر، نسبت به دشمنان و توطئه گران بعد از نمازهاي جماعت و جمعه صورت ميگيرد.
در تاريخ فلسطين آمده است كه غالب راهپيماييهاي مردمي به رهبري روحانيت بعد از نمازهاي جماعت شكل ميگرفت و همراه با پيروزي بود.»
روانشناسان معقتدند هرگاه افرادي عصباني باشند و در عين عصبانيت اگر با اسباب و ابزاري كه از عوامل تحريك كننده است روبرو شوند عصبانيت آنها شدت خواهد يافت. پس بنابراين نظريه حضور نمازگزاران متنفر از شيطان و مظاهر شيطاني در كنار محراب عبادت، انگيزه ظلم ستيزي را تقويت ميكند و فرهنگ ظلم ستيزي به دست فراموشي سپرده نميشود. و بلكه همواره افراد مسلمان در حال آماده باش روحي وفيزيكي قرار ميگيرند و از دشمن خود غافل نميباشند. چنانچه در شكلگيري و تداوم انقلاب اسلامي ما اين تفكر و احساس نقش كليدي به همراه داشت.
در واقعه كربلا روز عاشورا امام حسين(علیه السلام) و انصار باوفايش بعد از انجام نماز ظهر، لباس شجاعت و شهامت بر تن كرده و بر عليه ظلم بنياميه وارد ميدان نبرد شدند و دليرانه در ركاب امام، جام شهادت را نوشيدند.
سربازان دلير ايران زمين نيز غالبا بعد از نماز جمعه و جماعت عازم جبهههاي نبرد ميشدند. و طبق آنچه كه راويان جنگ نقل ميكردند، حملههاي بسياري، بعد از نماز صورت ميگرفت.
فرهنگ همكاري و تعاون
به عنوان مثال در اجتماع جمعه و جماعت از مردم خواسته ميشود كه براي رفع خشك سالي در نماز استسقاء حاضر بشوند. و مردم با انگيزه «تعاونوا علي البرّ» سه روز به خاطر همنوعان خود روزه گرفته و نماز ميخوانند. اينگونه اعمال نه تنها مشكلات مؤمنين را از سر راه برميدارد، بلكه از عوامل پيوند اجتماع و مردم نيز هست، افراد نمازگزار با حضور خود در صفوف نماز به «اعتصموا بحبل الله» جامه عمل ميپوشانند.
امام صادق(علیه السلام) ميفرمايند: «به هم بپيونديد و با هم نيكي كنيد و به هم مهرباني كنيد و برادران خوشرفتاري باشيد، چنانكه خداي عزّوجل به شما فرموده»6 از فرمايشات امام استفاده ميشود كه تعاون و نيكي مهرباني به همراه داشته و موجب جلب ساير مؤمنين به جمع نمازگزاران ميگردد. امروز در جوامع غير مسلمان عامل اصلي از هم گسيختگي ملتها و دولتها عدم وجود عاطفه و تعاون و دلسوزيست.
رسول مكرّم اسلام ميفرمايند: «مَنْ اَصْبَحَ لا يَهتمّ بامورِ المسلمين فليسَ بِمُسلم؛7 هر كس صبح كند و اهتمامي به كار مسلمانان ندارد، پس مسلمان نيست.» هرگاه مؤمنين در سه وعده حضور به امور برادران خود همت بگمارند ديگر تنش رواني در جامعه وجود نخواهد داشت. خداوند سبحان دعايي را قرين اجابت كرده كه در جمع مسلمين دعا شده باشد كه نوعي تعاون به شمار ميرود.
فرهنگ ايثار و انفاق
جمع نمازگزاراني كه در حال نماز از خداي مهربان هدايت و نعمت را مسئلت مينمايند «صراط الذين انعمت عليهم...» به تبع اين درخواست خود نيز گامي در جهت نعمت بودن براي ساير برادران خود برميدارد. اعلام نياز بعد از نماز و به دنبال آن اقدام عمل افراد، از شاخصههاي فرهنگ جمع نمازگزار است زماني كه آيات «اهدنا الصراط» خوانده ميشود همگان هدايت را براي همنوعان خود ميخواهند، در واقع با دعاي خود به ديگران احسان ميكنند. در برخي از آيات نماز و انفاق قرين هم آمدهاند:
«وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ»8
و هم در طلب رضاي خدا راه صبر پيش ميگيرند و نماز بپا ميدارند و از آنچه نصيبشان كرديم پنهان و آشكار انفاق ميكنند» «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُوءْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ»9 و نماز را با حضور قلب بپا ميدارند و از هرچه روزي آنها كرديم (علم و جاه و مال) انفاق ميكنند. آنها براستي و حقيقت اهل ايمانند و نزد خدا مراتب بلند و آمرزش و روزي نيكو (علم و ادب) مخصوص آنهاست.
بطور طبيعي اطلاع رساني در مورد نياز و مشكلات مردم محروم در حالت عادي امكانپذير نيست و در صورت اقدام به اطلاع رساني تنها بخش كوچكي از جامعه مطلع ميشوند. اما حضور در جماعت اين كار را سهل و ساده و به صورت مطلوب امكانپذير مينمايد. و اقشار مختلف مردم از هر گوشه و كنار شهر در اسرع وقت به نداي هل من ناصر برادران محروم خود لبيك ميگويند و اين رفتار و اعمال انساني احساس عاطفي را رشد ميدهد.
آثار اجتماعي ـ تعهد
ذِكرُ اللّه يُنيرُ البَصائر، و يونِسُ الضّمائر (غرر الحكم، ج1، ص363، ح9)
ياد خدا بينشها را روشن و باطن ها را مونس است.
نماز از جمله غصبي نبودن مكان نماز هستند، به اين معنا كه هرگاه مؤمن سجاده خود را قبل از سايرين در محل نماز گسترده باشد ديگران حق ندارند آن را برداشته و خود در آن محل به نماز بايستند. همين تعهد در وجود جمع نمازگزار ملكه شده و در ساير امور آنها نيز سرايت داده ميشود و ناخودآگاه تبديل به يك رفتار اجتماعي ميگردد.
تعهّد به حضور مستمرّ و منظم در نماز
همدردي و...
در جبهه عمل نيز اين رفتار به ساير مؤمنين انتقال داده ميشود و عزم همگان براي رفع گرفتاريها و احياء آرامش رواني در جامعه فراهم ميگردد. همدردي و همدلي با مؤمنين در مكتب انسان ساز اسلام سرآغاز خردمندي است، بعد از ايمان به خدا، و در منابع روائي بدان توصيه شده است.
يكي از علل شاد كردن قلب مؤمن كه در روايات به آن توجّه شده است اين است كه فرد مسلمان با انگيزه شاد كردن دل مسلماني، با حضور سبز خود بار سنگين درد و رنج را از دوش برادر خود برگرفته و خود را با او شريك ميداند و عامل اميدواري براي آنهاست و از سوي ديگر احساس همبستگي، مودّت، همكاري بين اقشار مردم مسلمان زنده و با طراوت پابرجا ميماند و آثار مطلوب آن در پرورش و تربيت نسل آينده متجلّي ميگردد.
بيشك شكوه و عظمت همدردي در نمازهاي جماعت بيش از ساير اجتماعات خواهد بود و به علت حضور مستمر مردم بدين سان پايههاي بهداشت رواني در جامعه متزلزل نخواهد شد و جامعه از ابتلا به بيماري دردناك (بيتفاوتي) نجات پيدا خواهد كرد. به قول روانشناسان در اثر ممارست فكري و عمل مردم در سه وعده نماز جماعت به دروني شدن اين افكار و رفتار منجر خواهد شد. و يك زندگي ايده آل را براي نسل امروز و آينده تدارك خواهد ديد. احساس همدردي و همفكري زماني پديدار ميگردد كه برادري از درد و رنج برادرش مطلع شود و آن را درك كند.
اين احساس در اجتماع جماعت نمازگزار به راحتي قابل رؤيت و لمس ميباشد. كه مؤمنان در كنار هم قرار گرفته ضمن عبادت از حال يكديگر نيز باخبر ميشوند و با هم تشريك مساعي مينمايند و در صورت عدم حضور دوستي، سراغ او را ميگيرند. و چه بسا در پي او به تكلّف نيز ميافتند. اسلام همدردي با ساير بندگان را امري ضروري تلقي ميكند و آن را عامل ثبات و آرامش جامعه ميداند. زماني كه سپاه معاويه به يكي از شهرهاي بلاد اسلامي حمله ميكردند و خلخال از پاي زن يهودي درآوردند، مولاي متقيان فرمودند: اگر مسلماني از اين غصه بميرد جاي سرزنش نيست. همدردي و همدلي در پايداري ارزشهاي اسلامي نقش خوبي را ايفا ميكنند و يك حالت عرفان در دلها به وجود ميآورد كه همگان را به سوي معنويت سوق ميدهد.
الكسيس كارل ميگويد: «احساس عرفاني جنبش است كه از اعماق فطرت ما سرچشمه گرفته است و يك غريزه اصلي است، انسان همانطور كه به آب نياز دارد، به خدا [ومعنويّت [نيز محتاج است، اما آنچه كه اين احساس را پديد آورده يا بيزار كرده نقش اساسي را دارد.»10
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است، چشم و راهنماي اوست به او خيانت نكند و به او ستم نكند و او را گول نزند و با او وعده خلاف نكند.11
در موردي ديگر امام چنين ميفرمايد: «مؤمن برادر مؤمن است چون يك تنند و اگر يكي را دردي رسد، در ديگر پارههاي تن دريافت ميشود، و روحشان از يك روح است و براستي روح مؤمن به روح خدا پيوستهتر است از پيوستن پرتو آفتاب بدان.»12
با توجه به توصيههاي امام بر همه مؤمنان لازم است كه در هر حال از احوال يكديگر باخبر بشوند و تا عضوي از اعضاء پيكر اسلامي آرام نگيرد آنها نيز آرامش نداشته باشند.
دوستيها
دوستاني كه در نماز جماعت انتخاب ميشوند براساس تولي و تبرّي است و از اعتياد و قاچاق و... سر درنميآورد، دوستاني كه با معيارهاي ديني برگزيده شدهاند همواره موجب زينت و سرافرازي انسان بودهاند نمونههاي بارز اين گونه دوستيها را در دفاع مقدس به وضوح مشاهده كردهايم كه چگونه تا پاي جان دوستان زخمي خود را از صحنه نبرد خارج ميكردند. و نكته مقابل اين نوع دوستي، دوستي افراد غير صالح و غير منفي است كه غالبا به هنگام گرفتاري نه تنها از دوست خود حمايت نميكنند، بلكه او را لو ميدهند و يا تنها رها ميكنند!
قرآن ميفرمايد: «وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَي يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلا
14 يَا وَيْلَتَي لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِيلا * لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلإِنسَانِ خَذُولا»15
به خاطر بياور روزي كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان ميگزد و ميگويد: اي كاش من با رسول حق راه دوستي و اطاعت پيش ميگرفتم. اي واي بر من كاش فلان را دوست خود انتخاب نكرده بودم او مرا از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آنكه آگاهي به سراغ من آمده بود و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است. بنابر فرموده مفسران، اين كار شايد به خاطر اين باشد كه اين گونه اشخاص هنگامي كه به گذشته خويش مينگرند خود را مقصّر ميدانند و تصميم بر انتقام از خويشتن ميگيرند و لذا پشت دست خود را گاز ميگيرند.
حضرت علي(علیه السلام) ميفرمايند: «همنشيني با دوست عاقل روح را زنده ميكند».16
و نيز ميفرمايند: «با دانشمندان و حكما مجالست و همنشيني كردن عقلها را زندگي ميبخشد و نفوس را از بيماريهاي اخلاقي شفا ميبخشد.»17
در منابع روايي آمده است كه انسان با هر چيزي كه مونس شده و آن را دوست داشته باشد روز قيامت با همان محشور ميشود.
نقش تربيتي
ساليان متمادي علماي تربيتي با تلاش خود سعي در پيدا كردن راهحلهاي مناسب براي تربيت بودهاند، اما علي رغم زحمات انجام شده هنوز هم بشر نتوانسته است به يك تربيت ايدهآل دست يابد، يك فرد مسلمان براي تربيت به ابزار و لوازمي نياز دارد كه خمير مايه آن از منابع اسلامي دريافت ميشود مگر نه اين است كه ما معتقديم اصول اوليه تربيت توسط انبياء الهي به دست بشر رسيده است بنابراين قبل از آنكه سراغ كتب و علوم جامعهشناسي، روانشناسي و تربيتي برويم بهتر است به منابع اسلامي و در رأس آنها به كتاب خدا رجوع كنيم. خداوند در كلام خود ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ»18 اي اهل ايمان (با رسول با ادب سخن بگوييد) فوق صوت پيامبر صدا بلند نكنيد كه اعمال نيكتان (در اثر بيادبي) محو و باطل شود و شما فهم نكنيد.
در اين آيه شريفه اشاره به حفظ حرمت مربي شده كه متربي ملزم به رعايت آن ميباشد. به اين معنا كه هرگاه انسانهاي هدايت نيافته و تربيت نشده به ديده عظمت و بزرگ به مربي خود ننگرند. در سخنان تربيتي او راهكارهاي تربيتي پيدا نخواهند كرد. و از نظر عمل خداوند سبحان در آداب نماز سلسله مراتب را به اينگونه مشخص كرده است كه شخص نمازگزار ابتدا با تكبيرةالاحرام وارد نماز ميشود و در ركعت دوم شهادت به رسالت پيامبر خدا ميدهد و در پايان نماز با درود به صالحان نماز را به پايان ميرساند.
نكته تربيتي اين جاست كه جمع نمازگزاران به جماعت، طبق يك تربيت اسلامي كه ريشه آن در خانوادهها بنا نهاده شده احترام به امام جماعت، افراد مسن و ساير افراد مؤمن را به فراخور حال و موقعيت معنوي و... رعايت ميكنند. امور تربيتي غالبا با روان سر و كار دارند تا با جسم و آنچه از تربيت در رابطه با جسم بكار گرفته ميشود اكتسابي است از اين رو حضور در جمع تربيت شده ميتواند راه سهل و آسان كسب آداب و اخلاق مقبول جامعه اسلامي را در اختيار جمع نمازگزار قرار ميدهد.
علماي تربيتي نيز به اين مطلب اذعان دارند كه اجراي مناسك ديني به منزله يادآوري و بازخواني عقايد ديني است «و تقيد و التزام به قواعد و قوانين اخلاقي، نوعي در قيد شدن است و انسانهاي خويشتندار بهتر ميتوانند اين قيد را بر خويشتن تحميل كنند. مناسك دين نوعي تمرين براي خويشتن داري و تحمل قيود است و ميتواند مقاومت در برابر جاذبههاي نفساني را افزايش دهد و موانع زيست اخلاقي را كم كند.»19
از ديگر نكات تربيتي نماز جماعت ميتوان به وقتشناسي اشاره كرد. حاضر شدن منظم و مستمر بر سر نماز جماعت نوعي نظم در زندگي و ساير امور ديني آنها به وجود ميآورد به ويژه نظم در انجام فريضه نماز هر چند در غير نماز جماعت بكند.
خلاصه اينكه نماز جماعت مكان مقدسي است براي عروج به درجات عالي انساني و رشتهاي است براي پيوند دلها و تفكرها در جهت استحكام اتحاد و همبستگي و منبعي است براي تقسيم مهربانيها و صفا و صميميتها.
پی نوشت ها:
1 . طه / 14.
2 . پرستش آگاهانه، ص158.
3 . همان، ص159.
4 . توبه/ 18.
5 . نماز و زندگي، هشتمين اجلاس سراسري نماز (مقالات) ص112.
6 . اصول كافي، ج3، ص269.
7 . همان، ص251.
8 . رعد / 22.
9 . انفال/ 4 ـ 3.
10 . نماز و زندگي، ص124.
11 . اصول كافي، ج3، ص255.
12 . همان.
13 . تفسير نمونه، ذيل آيه شفاعت.
14 . فرقان / 28 ـ 27.
15 . همان.
16 . مرواريد غلطان (سخنان ائمه«ع») ص64.
17 . همان.
18 . حجرات / 2.
19 . تربيت اسلامي، ويژه تربيت اخلاق، ص101.
اصول كافي, جلد 3، صفحه 269
پرستش آگاهانه, صفحه 158
نماز و زندگي، هشتمين اجلاس سراسري نماز (مقالات), صفحه 112
نماز و زندگي, صفحه124
مرواريد غلطان,صفحه 64
اصول كافي,جلد 3، صفحه 255
تربيت اسلامي، ويژه تربيت اخلاق,صفحه101
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372
/خ