مقدمه

در عصری که پدیده برهنگی، بیماری شایعی در میان همه اقوام و ملل شده است سخن گفتن از حجاب و پوشش کاری بس دشوار و حساس است که می تواند جرقه ای ایجاد کرده و این پدیده را به آتش بکشد و برای همیشه نابود سازد و یا به شعله های آن بیفزاید و آنچنان در اعماق نسل ها نفوذ کند که قرن ها طول بکشد تا بتوان التهاب آن را فرونشاند.
 
گروهی می اندیشند که لزوم پوشیدگی اختصاص به آیین اسلام دارد و برای رهایی از آن باید آیین های دیگری را برگزید، حال آنکه قبل از اسلام نیز موضوع حجاب در میان بعضی از ملل بسیار جدی و مهم بوده است؛ چنانکه ویل دورانت راجع به قوم یهود و قانون تلمود می گوید: «اگر زنی بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت ویا با هر سنخی از مردان درددل می کرد و با صدایش آن قدر بلند بود که همسایگانش سخن او را می شنیدند، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.» چنین سخت گیری ها در میان قوم یهود بسیار معمول بوده است در حالی که اسلام تا این اندازه درباره پوشیدگی، سخت نگرفته است و همچنین مبتکر حجاب نیز نبوده است؛ بلکه قبل از اسلام هم حجاب در جهان وجود داشته است اما اینکه فلسفه اسلام از حجاب با فلسفه سایر ادیان تفاوتی داشته است، بخش قابل تأملی است که بیشتر به وحدت گرایش های فطری بشر باز می گردد و به این مهم در تورات، کتاب مقدس یهودیان، اشاره شده است که حجاب امری فطری است و فرمان برای داشتن پوشش و لباس از سوی حق تعالی نازل شده است. در این مقاله دیدگاه دین یهود در خصوص حجاب و ریشه های فلسفی، اجتماعی و اخلاقی مورد بحث قرار می گیرد.
 

مبانی پیدایش حجاب

در حقیقت براساس رویکرد فعلی در جامعه ما حجاب یکی از راهکارهای اصلی برای نهادینه کردن عفاف در یک جامعه است. حجاب، لباس ارتباط اجتماعی است که به زن ابهت و عظمتی می بخشد تا به وسیله آن نشان دهد که انسانی مستقل است و در انتخاب شکل ظاهری خود اراده و اختیار دارد. حجاب، رعایت یکی از شعائر الهی است که به خدا منتسب بوده و از نشانه های اوست و زن، این نشانه را محترم دانسته است. حجاب، قوی ترین زمینه تفکر و تدبر را درباره هستی فراهم می آورد. حجاب یکی از شاخه های درخت عفاف است که در کنار واژه های نگاه پاک، اندیشه پاک، قدم های نجیبانه، و لحن های پاک، درخت تنومندی را تشکیل می دهد که ریشه های آن از وجود مطهر اهل بیت (علیهم السلام) نشئت گرفته است. حجاب، لزوم خویشتن داری انسان برای استفاده از مواهب الهی است. داشتن حجاب مقدمه رسیدن به مدینه فاضله ای است که جامعه اسلامی آن را از اهداف مقدس خود می داند.
 
با این همه باید توجه داشت که پیدایش حجاب مبانی متعددی دارد که گاهی موجب جریاناتی در تاریخ گشته که نظریات متفاوتی را در پی داشته است. در تمام ادیان برای دستورات واحکام، حکمت و فلسفه ای در نظر بوده که اختصاص به پیروان همان دین داشته و مربوط به همان مقطع زمانی ظهور و حاکمیت آن دین بوده است. اما برخی از دستورها فرازمان و فرامکان بوده اند و در برهه ای اگر کمرنگ هم شده اند، هرگز از بین نرفته اند و نیاز به آن دستور و حکم، موجب بقای آن گشته است. این مبانی می تواند ریشه فلسفی، اجتماعی، فطری و یا اخلاقی داشته باشد؛ یعنی ممکن است در مقطعی از زمان احکام و دستورات با مبانی فلسفی مورد توجه و اجرای پیروان یک دین قرار گیرند. مثل آنچه شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» طرح می کنند و ریاضت و رهبانیت را در دوره ای مبنای فلسفی حجاب قرار می دهند (1) و یا ریشه ای اجتماعی مثل عدم امنیت و عدالت در یک جامعه داشته باشد و پیروان آن دین، با برقراری عناصر لازمه برای ایجاد امنیت، بتوانند از چهارچوب آن حکم و دستور خارج شوند. گاهی مبانی احکام و دستورات یک دین براساس فطرت است، یعنی بر باورهایی تکیه دارد که تنها نوع خلقت انسان، اقتضای آن را داشته و در بین همه انسان ها مشترک می باشد. اکنون برای اثبات فطری بودن حجاب باید دید باورهای فطری زن چیست؟
 
یکی از این باورها میل به خودآرایی و خودنمایی در زن است که می خواهد قلب و دل مرد را شکار و تصاحب کند. مصداق آن پوشیدن لباس های بدن نما و آرایش های تحریک کننده است. او به حکم طبیعت خاص خود می خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد که همین میل به خودآرایی اگر به انحراف کشیده شود، تبرج و برهنگی را به دنبال می آورد. دین برای جلوگیری از این انحراف، دستور پوشش را مقرر می کند (2).
 
پس تشریع پوشش براساس دستیابی به هدف کمال و علو انسان و به منظور حفظ سلامت و عفت جسم و روح و باقی ماندن بر کرامت انسانی پایه گذاری شده است. اکنون با این کلیات با کمک دو نگرش درون دینی و برون دینی به مسئله حجاب در قوم یهود به بررسی این مبانی می پردازیم.


 

الف. نگرش درون دینی به حجاب

اسلام، مسئله پوشش و ستر را در ادیان قبل از خود در لابلای قصص و حکایات قرآنی به شکلی زیبا جلوه گر می سازد و در قرآن، آخرین کتاب آسمانی، ضمن تائید و پذیرفتن تورات و انجیل، آنها را دستخوش برخی تحریفات می داند . مثلا رعایت عفاف و حیا که حجاب شاخه ای از این درختچه می باشد، در دستورات همه ادیان به خوبی مشاهده می گردد. در داستان مفصل زندگی حضرت موسی (علیه السلام) به عنوان پیامبر قوم یهود، با صحنه هایی مواجه هستیم که بیانگر ریشه حجاب، که همان عفاف است، می باشد. آیات سوره قصص بیان می کند که دختران شعیب افرادی اجتماعی هستند که در بیرون از منزل کار کرده و به شغل سنگین چوپانی مشغول هستند و ابایی ندارند از اینکه با حفظ حیا با مردی بیگانه سخن بگویند، راه بروند، مسیر خانه را به او نشان دهند و پیغام پدر را به وی برسانند.
 
در «وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَ َبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ»(3) دو بار کلمه «وجد» به کار رفته که نشان می دهد موسی (علیه السلام) دو نگاه جداگانه داشته است. یکی به مردان و دیگر به دختران شعیب که قسمتی دیگر ایستاده بودند؛ در حالی که اگر مردان و زنان در کنار هم بودند با یک نگاه دیده می شدند. این نکته، رعایت حریم مرد و زن را در زمان موسی (علیه السلام) از زبان قرآن می رساند که یک ارزش بوده و دختران شعیب آن را رعایت می کردند (4). از سوی دیگر این عفاف باید از جانب مردان هم رعایت شود. قرآن در آیه 26 قصص از زبان دختران شعیب، موسی (علیه السلام) را اینگونه معرفی می کند که وی قوی و امین است. «قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ» امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: حضرت شعیب از دخترش پرسید، چگونه امانت داری این جوان را فهمیدی؟ گفت وقتی دعوت شما را به او ابلاغ کردم به من گفت از پشت سر من، مرا راهنمایی کن تا مبادا به قامت من چشم بدوزد (5).
 
در آیات قرآن موارد بیشتری از عفاف و حیا در قوم حضرت موسی(علیه السلام) و سایر انبیای بنی اسرائیل وجود دارد که در اینجا به همین نکته اکتفا کرده و به نگرش دیگر می پردازیم.
 

ب. نگرش برون دینی به حجاب

اگرچه ممکن است شرایط و عوامل مختلفی بر اثر مرور زمان بر اعمال و آداب و رسوم یک آئین اثر بگذارد و آن را تغییر دهد، و انجام یا ترک یا کیفیت آن را دگرگون سازد، اما در عین حال سیره مستمر پیروان یک دین می تواند بهترین گواه بر مشروعیت آن عمل از دیدگاه مذهب باشد. رواج حجاب در بین زنان یهود به گونه ای مشهور و مستند است که بسیاری از مورخان و اندیشمندان رعایت حجاب در اقوامی که با یهودیان در ارتباط بودند را متأثر از سرایت فرهنگ یهود دانسته اند. مورخین نه تنها از مرسوم بودن حجاب در میان زنان یهود سخن گفته اند، بلکه شواهد بسیاری را از افراط و سخت گیری های بی شمار آنان یادآور شده اند. اگرچه پوشش در بین عرب مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در میان غیرعرب به شدیدترین شکل رواج داشت.
 
در ایران و در بین یهود و سایر مللی که از فکر یهود پیروی می کردند حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست، وجود داشت. در بین این ملت ها سخن از پوشیدن زن و چهره او نبود، بلکه سخن از پنهان کردن زن بود و این فکر به صورت یک عادت جدی در میان آنها رواج داشت (6). علاوه بر آن، داستان حضرت آدم و حوا در تورات نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند. این احساس شرم از برهنگی، حتی بدون حضور ناظری بیگانه و سرعت در پوشاندن خود بدون دیدن آموزش و تعلیم و یا فرمان از جانب خدا، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است. همه مورخان از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته اند. ویل دورانت می گوید: گفتگوی علنی میان ذکور و اناث حتى بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود. دختران را به مدرسه فرستادن و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه خطرناک می شمردند. با این حال تدریس خصوصی برای اناث مجاز بود (7). آیات تورات بر حجاب تاکید می نمود.. کاربرد واژه «چادر» و«برقع» که به معنی روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می دهد.
 
تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می گوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد زیرا هر که این کار را کند مکروه «یهوه»، خدای توست. (8) با نگاهی به کتاب مقدس کنونی و با اشاراتی که در تورات به مسئله عفاف شده، چنین بر می آید که زن یهود در آن زمان نیز از پوشش سر برخوردار بوده و در بعضی از موارد از روبنده استفاده می کرده است. به طوری که عدم رعایت عفت را یکی از علل نزول عذاب الهی بر بنی اسرائیل دانسته اند. در میان ده فرمان موسی (علیه السلام) دو فرمان، توصیه به رعایت عفت و پاکدامنی دارد. فرمان هفت امر به زنا نکردن دارد و فرمان نه می گوید: و بر زن همسایه ات طمع مورز (9) اتار دیا یهودیت برای زن صالح ارزش بسیاری قائل است و می گوید: زن صالحه را کیست که پیدا تواند کرد؟ قیمت او از لعل گران تر است. دل شوهر به او اعتماد دارد ... برایش تمامی روزهای عمر خود خوبی خواهد کرد نه بدی... زنی که از خداوند می ترسد، ممدوح خواهد شد (10) و در نقل ماجرای ازدواج اسحاق، پسر ابراهیم (علیه السلام)، با رفقه در تورات آمده است: رفقه چشمان خود را بلند کرد، اسحاق را دید و از شتر فرود آمد زیرا از خادم پرسید این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ و خادم گفت آقای من است. پس برقع (روبنده) خود را گرفته خود را پوشانید (11) ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» می گوید: در طول قرون وسطی یهودیان همچنان زنان خویش را با لباس های فاخر می آراستند ولی به آنها اجازه نمی دادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق می ساخت. از جمله تعالیم شرع یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش پیداست دست دعا به درگاه خدا بردارد (12).
 
تلمود از انسان می خواهد که دقیق ترین اصول و قواعد اخلاقی و عفت را در امور جنسی و زناشویی رعایت کند. از آیه زیر چنین استنتاج می شود که شخص زناکار کافر و خدانشناس بالفعل است و چشم شخص زناکار انتظار شام را می کشد و می گوید که هیچ چشمی مرا نخواهد دید و بر روی خود پرده می کشد. (13) حتی چشم چرانی و شهوترانی با نگاه نیز یک عمل منافی عفت محسوب می شود. نه تنها آن کس که با جسم خود زنا می کند زناکار است، بلکه آن شخص که با چشمان خود زنا می کند، زناکار خوانده می شود (14).


 

حفظ مبانی اخلاق در دین یهود

در دین یهود به انسان اکیدا سفارش شده است که برای حفظ مبانی اخلاق و عفت از دست زدن به هر عملی که سبب تحریک شهوت می شود خودداری کند. از این رو توصیه کرده اند با زن زیاده از حد صحبت نکن. این مطلب درباره همسر فرد گفته شده تا چه رسد به مکالمه با همسر دیگران. روی این اصل دانشمندان گفته اند هر آن کس که زیاده از حد با زنان صحبت نماید، برای خود تولید بدبختی می کند، از تحصیل و مطالعه تورات باز می ماند و سرانجام جهنم را به میراث خواهد برد. (15)
 
شخص نباید در کوچه و بازار از پشت سر و قفای زنی برود، حتی اگر آن زن همسر خود باشد. اگر روی پل با زنی مواجه شود، باید صبر کند تا آن زن از یک سو عبور کند و سپس خود از پل بگذرد و هر آن کس که عمد از قفای زنی روان است که از نهر می گذرد (تا هنگام عبور از آب همین که پیراهنش را بالا کشید، ساقه ای برهنه او را تماشا کند) سهمی از سعادت جهان آینده نخواهد داشت. کسی که با دست خود پولی به زنی بدهد به منظور آنکه رخسار او را بنگرد و از زیبایی او لذت برد، حتی اگر از حیث علم و دانش تورات و اعمال نیک با سرور ما، موسی(علیه السلام) برابر باشد، از کیفر جهنم رهایی نخواهد یافت. اگر انسان به دنبال شیر درنده باشد بهتر از آن است که زنی را تعقیب کند. (16)
 
زن و مرد موظف اند دقیق ترین نکات عفاف را در زندگی زناشویی رعایت کنند. بی عفتی در یک خانه مانند وجود کرم در دانه های کنجد است (17). اگر رفتار زن بی آبرو باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مهریه طلاق دهد. زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنها اشاره می شود ازدواجشان باطل است و مبلغ مهریه به ایشان تعلق نمی گیرد: زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می کند و فی المثل بدون پوشانیدن سر به میان مردان می رود، در کوچه و بازار پشم بریسد و با هر مردی از روی سبکسری به گفتگو می پردازد، زنی که در حضور شوهر خود به والدین او دشنام میدهد، زنی که در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت کند و همسایگان صدای او را بشنوند (18)
 
به گفته ویل دورانت یهودیان در روابط جنسی خود به طرز شایان توجهی منزه از خطا بودند. زنان آنها دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پرزا و امین بودند. از آنجا که زود وصلت می کردند، فحشا به حداقل تخفیف پیدا می کرد. طبق یک سند یهودی، در قرن یازدهم، دخترانی که آنقدر بی ادب یا گستاخ باشند که میل یا دلخواه خویش را بیان کنند، معدود بوده اند(19). موقعیت زن از لحاظ حقوقی نازل ولی از نظر اخلاقی بلندپایه بود. در کنیسه، زنان جای جداگانه ای در بالاخانه داشتند و یا پشت سر مردها می نشستند (20). با این حال، در تاریخ یهود چندین زن را می توان سراغ گرفت که در حضور مردم به ایراد خطابه هایی درباره شریعت موسی(علیه السلام) پرداخته اند: گو اینکه در بعضی موارد، ناطق مجبور بود از پشت پرده ای، شنوندگان خود را مخاطب قرار دهد(21). یهودیان موافق بودند که مرد باید برای پوشاک زن خویش سخاوتمندانه خرج کند اما غرض آن بود که زن، خود را برای شوهر خویش بیاراید، نه برای سایر مردها (21).
 

جمع بندی

این مقاله تنها به بررسی حجاب در قوم یهود در ادوار مختلف پرداخته و هیچ مقایسه ای با دستورهای اسلام در زمینه حجاب صورت نگرفه است. شاید لازم باشد که با توجه به قوانین دینی به این موضوع مهم نیز پرداخته شود. اما تنها خواستیم مبانی فطری بودن این امر را در ادیان مورد توجه قرار دهیم که در هیچ مرحله ای از انسان سلب نمی شود، مگر اینکه از فطرت غافل گشته و از مسیر اصلی خود منحرف شود. در این صورت نه تنها با حجاب، که با تمام باورهای فطری مقابله صورت می گیرد و فرد به دنبال حجت هایی می گردد تا بتواند شرایط منحرف خود را توجیه کند و این در میان مردان و زنان ممکن است ایجاد شود. موضوع حجاب و عفاف فقط اختصاص به زنان ندارد، بلکه آیات و روایات، مردان را نیز به سوی رعایت این امر فطری دعوت می کنند و یکی از شروط تحقق جامعه توحیدی را رعایت این موضوع می دانند. از آنجا که روحیه خودآرایی و خودنمایی در زن قوت و قدرت بیشتری دارد، اختصاص احکام حجاب برای او دقیق تر در نظر گرفته شده تا در معرض آسیب های کمتری قرار گیرد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص ۱۹
2- همان، ص ۲۳
3- سوره قصص، آیه 23
4- قرائتی، محسن، تفسیر سورة قصص، ص ۶۰
5- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۳، ص 44؛ رسولی محلاتی، هاشم، قصص قرآن، ج ۲، ص ۱۹
6- مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص۱۹
7- دورانت، ویل، تاریخ تمدن، عصر ایمان، ج۱۲، ص 66
8- تورات سفر تثنیه، باب ۲۲، فقره 5
9- عهد عتیق، تورات، سفر خروج، 14/20 - ۱۷
10- عهد عتیق، امثال سلیمان،13 / ۳۱ - ۱۰ و ۳۰ - ۲۹
11- تورات، سفر پیدایش، باب 65/ 24 - 64
12- دورانت، ویل، تاریخ تمدن، عصر ایمان، فصل 16، ص 484
13- ایوب، 24 - ۱۵
14- ویقرا، ربا، ۲۳ - ۱۲
15- میشنا آووت، ۱ - ۵
16- براخوت، 61 الف، نقل از ص 116 گنجینه ای از تلمود، بخش انسان
17- سوطا، ۳ب، همان، نقل از ص ۱۸۲
18- میشنا کتوبوت، ۷ – 6 (نقل از همان، ص ۱۸۹ و دورانت، ۱۳۸۰، ج 4، ص 261).
19- دورانت، ویل، تاریخ تمدن، عصر ایمان، ج 4، بخش اول، ص 485
20- همان، ص4۸۹
21- همان، ص 4۸۷
22- همان، ص 462

منابع
1. قرآن مجید
2. تورات، تلمود
3. ابراهام کهن، گنجینه ای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، انتشارات اساطیر، رسولی محلاتی، هاشم، قصص قرآن، جلد ۲.
4. سادات موسوی، زهره، عفاف و حجاب در ادیان الهی، مرکز امور زنان و خانواده، سال ۱۳۸۵.
5. قرائتی، محسن، تفسیر سورة قصص، انتشارات علمیة اسلامیه، شهریور 1361
6. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، جلد ۱۳.
7. مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران: انتشارات صدرا، ۱۳۷۱.
8. دورانت، ویل، تاریخ تمدن، عصر ایمان، کتاب سوم، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، چاپ هفتم، سال ۱۳۸۰.
 
منبع: تاملی بر مفهوم حجاب در ادیان الهی، به اهتمام محمدجواد جاوید، نویسنده: معصومه ذبیحی، ناشر: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم،  تهران، 1389 ش، صص 79-69