مقدمه

تاکنون کتاب ها و مقالات بسیاری پیرامون زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) نوشته شده است ولی آنچه که بیشتر در اختیار مردم قرار گرفته است، تنها گوشه ای از زندگی ایشان و معمولا روزهای آخر حیات ایشان است و حال آنکه این ۷۵ یا ۹۰ روز نمی تواند بیانگر تمام زندگی آن حضرت باشد.
 
در بررسی سیره عملی حضرت یکی از مهم ترین مسائلی که مورد توجه همگان قرار می گیرد، حضور ایشان در جمع بزرگانی است که همه مرد هستند و این موضوع نقش آن حضرت را در تاریخ زندگی شان برجسته تر می کند. سیره ایشان در مورد مساله حجاب بحثی است که سعی داریم در این نوشته به آن بپردازیم هر چند که در منابع روایی و تاریخی ما کمتر به این بحث به صورت مستقیم پرداخته شده است و همین امر ما را بر آن داشت تا با یک دید تحلیلی و موشکافانه حوادث و اتفاقات روی داده در زندگی ایشان را مورد بررسی قرار دهیم.
 
نکته دیگری که در مقدمه باید به آن اشاره کرد، بحث الگوگیری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است که این سوال مطرح می شود که آیا یک زن (هرچند که گرانقدر باشد) که در ۱4۰۰ سال پیش می زیسته می تواند الگوی زنان امروز باشد یا اینکه رفتار حضرت زهرا س لام الله علیها چرا باید الگوی ما باشد و آیا با فرض الگو بودن آیا الگوی مردان نیز هست یا نه؟ و سوالاتی از این قبیل که سعی بر آن بوده که در بخش ابتدایی مقاله به آن پرداخته شود.
 
و نکته آخر اینکه آیا بحث حجاب تنها یک بحث اسلامی است یا نه یک بحث فرا اسلامی است که گستره اش گیتی را درنوردیده است و فاطمه زهرا سلام الله علیها، همانطور که سیده النساء العالمین، است(1) الگوی جهانیان نیز می باشد.
 

فاطمه (سلام الله علیها) الگوی زنان یا مردان؟

الف. اسوه بودن
در سوره احزاب آیه ۲۱ آمده است: (لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا) قرآن کریم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم را برای ما یک الگوی تمام عیار می داند و مومنان را به پیروی از آن حضرت تشویق می نماید. در این بین، کسانی که پیامبر را الگوی خود قرار میدهند خود الگوهایی برای نسل های بعدی می گردند؛ چراکه سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به صورت محدود به دست ما رسیده است و از وظایف ما الگوگیری از شاگردان حقیقی این مکتب می باشد.
 
حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، زنی که سال های سال با پیامبر زندگی کرده و بعد از ازدواج نیز تا آخر عمر همواره در کنار حضرت فاطمه بوده، این الگوگیری را به نحو احسن انجام داده است؛ چنانچه عایشه می گوید: هیچ کس را در رفتار و وقار و سیرت از فاطمه به پیامبر در نشست و برخاست شبیه تر ندیدم (2) و بزرگانی مانند حضرت امام خمینی (رحمه الله) با عباراتی بی نظیر این شباهت را این گونه بیان می کنند... زنی که اگر مرد بود به جای رسول الله بود. (3)
 
ای وجود اقدمت روح و روان مصطفی
مصطفی معبود را جانان تو جان مصطفی
 
این شباهت های رفتاری ما را بر این میدارد تا با نگرشی جدید به رفتارهای آن حضرت روی کنیم و همانطور که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را الگوی مردان و زنان می دانیم، حضرت فاطمه سلام الله علیها را نیز الگویی برای زنان و مردان بدانیم و رفتارهای ایشان را تنها منحصر در رفتار یک زن نکنیم؛ چراکه انسان کامل، مرتبه ای است فراتر از جنسیت. در سخنی از امام زمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء می فرمایند: و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه (4). زنی که رفتارش الگوی قطب عالم امکان باشد بدون شک، الگو و اسوه ای است حسنه برای دیگر آدمیان، البته باید نکته ای را توجه کرد و آن طریقه الگوگیری از سیره آن حضرت است تا بتوانیم بیشترین بهره را از رفتار آن حضرت ببریم.
 
ب. وجوه مختلف الگوپذیری
گروهی از روانشناسان تقلید و الگوپذیری به معنای عام را به سه قسمت تقسیم کرده اند:
 
1- محاکات یا تقلید ناآگاهانه؛
۲- تقلید به معنای اخص یا الگوبرداری نیمه آگاهانه؛
3- اقتباس یا تکرار عمل با آگاهی کامل.
 
مجال توضیح موارد در این مختصر نیست، ولی باید توجه داشت که برترین نوع الگوپذیری نوع سوم است که در آن تقلید هدفدار و از روی آگاهی است و سعی می شود تا با اندیشه ای درست رفتارهای الگو بر زندگی منطبق گردد و در جایگاه های مختلف به کار بسته شود. البته در این میان، نکته مورد اهمیت این است که باید مصداق کمال و اسوه کامل و حد و مرز الگو گیری برای ما مشخص باشد تا در رفتارهای خود دچار مشکل نشویم. حضرت امام خمینی در باب الگوگیری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمایند: حضرت به اندازه خودش در این ظرف کوتاه مجاهده داشته است با حکومت های وقت مخاطبه داشته است حکومت های وقت را محاکمه می کرده است. باید به او اقتدا کنید. زهد، تقوا، عفاف و همه چیزهایی را که او داشته است تبعیت کنید (5). اشاره به این نکته ضروری است که ما باید رفتارهای ایشان را منطبق بر زمان حال کنیم نه اینکه با تنگ نظری به آنها عمل کنیم و اگر حضرت در منزل گندم را با دستاس آرد می کردند و اکنون دستاس نیست آن را فراموش کنیم، بلکه الگوگیری ما توجه به امور منزل است.


 

الگو بودن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

الف. دوران کودکی و پیش از ازدواج
حضرت زهرا سلام الله علیها در دورانی متولد گشت که اعراب شبه جزیره در سال های پایانی عصر جاهلیت هستند، عصری که زن در آن حکم یک کالا را دارد و پس از مرگ همسر به ورثه منتقل می گردد، عصری که دختر برای برخی مایه ننگ به حساب می آید و سنت یا به عبارت صحیح تر بدعت زنده به گور کردن دختران در میان آنها رایج است. در این دوران است که خداوند به حضرت رسول اکرم چهار دختر عطا می کند و آخرین آنها فاطمه است؛ فاطمه ای که آمده است تا زن را از این مظلومیت برهاند، فاطمه ای که در مقابل عده ای که (وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ) (6) و نمی دانستند که دختر را با خواری نگاه دارند و یا در خاک دفن کنند، کوثر نام گرفت. فاطمه ای که جای مادر را برای پدر می گیرد و به ام ابیها ملقب می گردد.
 
حضرت در این دوران همواره در کنار پیامبر هستند اگرچه نقل های تاریخی از این دوران کم و اندک است.
 
ابن شهر آشوب صحنه ای بی نظیر از این دوران وصف می کند و نقل می نماید که بزرگان قریش در احرام نشسته بودند که رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم در مسجد مشغول نماز شد و آنها می خواستند کاری کنند تا حضرت از نماز خود غافل شود؛ عقبه بن ابی معیط شکنبه گوسفندی را در حالت سجده بر سر پیامبر انداخت و با این کار باعث خنده قریش شد. در این هنگام دختری خردسال در حالی که «تشمل بخمارها؛ روسری بر سر انداخته بود» و «تعدو بخطوتها الوقوره؛ و با قدم های باوقارش پیش می آمد به پیامبر نزدیک شد و آن شکنبه را از روی سر پیامبر برداشت (7) و جاسم الادیب مولف کتاب «یسالونک عن الزهرا سلام الله علیها، این صحنه را ذکر می کند و آن را گوشه ای از کمک های زهرا سلام الله علیها به پدرش میداند.
 
با نگاه دقیق به این واقعه می بینیم که ابن شهر آشوب به چه نکته حساسی در رفتار حضرت اشاره می کند، اول حجاب، دوم وقار. دختری که شاید هنوز بیش از ۷ سال نداشته است این چنین در جامعه ظاهر می شود.
 
دختری که جلوتر از همه مردان به کمک پدر می شتابد و در این صحنه مددکار پدر می گردد و دختری که هنوز به سن بلوغ نرسیده است ولی پوشش برایش از مهم ترین مسائل است. نکته ای که باید بدان توجه داشت، این است که زنی حجاب را در سنین بزرگسالی رعایت می کند که در دوران کودکی و نوجوانی به آن عادت کرده باشد و دختری که در کودکی نیمه برهنه در میان مردان ظاهر می شود، برایش سخت است که به یکباره خود را از مردان نامحرم بپوشاند و دختری که تا چندی پیش در میان مردان به راحتی رفت و آمد می کرده است برایش سخت است که در بزرگسالی وقار داشته باشد.
 
این چادر عفتت از بارقه نور خدا
پرده عصمتت از اقمشه شهر قدم
پاکی از پاکی تو آیه تطهیر تو بس
عصمت از عصمت تو دست و بنانش به قلم (8)
 
حضرت زهرا سلام الله علیه پس از رحلت حضرت خدیجه، به عنوان بانوی خانه پیامبر در منزل ایشان می ماند و خود را وقف پیامبر می کند تا نبودن زن در خانه بر پیامبر سخت نیاید و در کنار پدر سعی در گسترش اسلام دارد تا اینکه فرمان هجرت می رسد و حضرت علی علیه السلام به دستور پیامبر فواطم را به مدینه می برد و در اینجا طبری در کتاب تاریخ خود در حوادث سال هشتم هجری داستانی را نقل می کند و می گوید که در نزدیکی مدینه فردی به نام حویرث به شتران حامل ایشان نزدیک می شود و زنانی را در حجاب می بیند و پس از پرس و جو می فهمد که از خانواده حضرت رسول هستند و شتر آنها را رم میدهد و حضرت فاطمه سلام الله علیها از شتر به پایین می افتد و شتر می رود و آنها مجبور می شوند تا مدینه را پیاده طی کنند. پیامبر پس از آگاهی از این جریان دستور قتل حویرث را می دهد ولو به پرده کعبه آویخته باشد. سرانجام حویرث در سال هشتم هجری به دست حضرت علی علیه السلام به مجازات خود می رسد. نکته قابل توجه محجبه بودن زنان در این سفر است و گرمای بیابان و سختی راه مانع از حفظ حجاب حضرت زهرا سلام الله علیها نمی شود.
 
اگر چه تاریخ از این دوران زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها نقل های محدودی دارد، ولی توجه دقیق به همین نقل ها ما را به این موضوع رهنمون می شود که حضرت از ابتدای امر سعی در پوشیدگی و حفظ شخصیت خود به عنوان یک بانوی مسلمان داشته اند و این مسئله ای است که همه زنان باید به آن توجه کنند.


 
ب. ازدواج و دوران پس از ازدواج تا رحلت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک الگوی مناسب برای زنان مسلمان است و حضرت زهرا سلام الله علیها ازدواج را راهی برای عفت ورزی می دانند و پس از آنکه وارد منزل علی (علیه السلام) شدند، مسیر گذشته خود را ادامه می دهند. پس از ازدواج، حضرت رسول به على علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها پیشنهادی می دهند که در تاریخ ثبت است و فرمودند که کارهای منزل را فاطمه انجام دهد و کارهای بیرون منزل را على انجام دهد. پس از این تقسیم کار است که حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: (فلا یعلم ما داخلنی من السرور إلا الله بإکفایی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم تحمل رقاب الرجال) (9)؛ جز خدا کسی نمی داند چقدر خوشحال شدم چراکه رسول الله مرا از معاشرت با مردان بازداشت حضرت نمی فرماید چون کارهای بیرون مشقت دارد یا مشکلاتی به همراه دارد خوشحالم، می فرماید کار بیرون یعنی ارتباط مرد با زن و در چنین شرایطی است که حرکت شیطان آغاز می شود؛ جایی که مرد وجود دارد بهتر است تا مردی دیگر امور زندگی را حل و فصل نماید و نکته دیگر که در این مسئله پنهان مانده است این است که حفظ حجاب و بودن زن در منزل باعث گرمی محیط خانواده می شود همان طور که کار کردن مرد در بیرون از خانه به حفظ این بنیان کمک می کند.
 
البته نباید گمان کرد که اسلام زن را از فعالیت و کار منع می کند. حضرت رسول اکرم می فرماید: طلب الحلال فریضه عل کل مسلم و مسلمه (10) و یا در بیانی دیگر می فرماید: المراه احد الکاسبین (11).
 
اسلام می گوید که کار و فعالیت باید متناسب با شخصیت زن و مرد تقسیم شود و حضرت فاطمه از این خوشحال هستند که کاری نصیب ایشان شده که حجاب و عفت ایشان حفظ می شود. بعضی این شبهه را مطرح کرده اند که این خواست حضرت شخصی است حال آنکه اگر این مسئله بحثی شخصی بود، ائمه اطهار علیهم السلام آن را به عنوان الگوی زن مسلمان مطرح نمی کردند و ثانیة عمل معصوم برای ما حجت است؛ چراکه در جهت کمال انسان کامل است. همین عفت ورزی زن است که باعث حفظ خانواده و در سطح وسیع تر باعث حفظ اجتماع می شود؛ کما اینکه در فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها این مسئله را می بینیم. پیامبر اکرم می فرمایند: فاطمه در عفت و پاکدامنی خود را حفظ کرد بدین جهت خداوند آتش را بر اولاد او حرام کرد (12) البته منظور این نیست که به خاطر پاکی فاطمه اگر اولاد فاطمه بدکار هم باشند نجات می یابند؛ چرا که خود رسول اکرم به دخترشان می فرمایند: فاطمه کار کن که فردا من هیچ کاری برای تو نمی توانم کرد. و این نجات اولاد فاطمه به دلیل اعمال نیک آنهاست که سرچشمه در خانواده آنها دارد و این حفظ خانواده از نتایج مستقیم حفظ حجاب است. از نتایج دیگر حجاب که از این برخورد حضرت زهرا سلام الله علیها استنباط می گردد، تفکیک قوا است. حجاب زن باعث میشود تا وظایف زن و مرد از هم جدا گردد و زن در جایی که حیطه کاری مرد است وارد نشود.
 
زن مسلمان از دید غربی ها زنی است که توانایی انجام هیچ فعالیت اجتماعی را ندارد و حال آنکه فاطمه زهرا سلام الله علیها در بسیاری از فعالیت ها شرکت می کند. او معلمی است نمونه و شاگردانی تربیت می کند مانند فضه و در تعلیم مسلمانان بسیار می کوشد. همان گونه که نقل است که زنی نزد حضرت آمد و عرض کرد که مادر پیری دارم که سوالاتی دارد و مرا فرستاده است تا آنها را بپرسم. حضرت گفتند بپرس.زن سوالات خویش را مطرح کرد و از زیادی سوالات خجالت زده شد.حضرت به او فرمودند سوالات خود را بپرس چراکه من در برابر هر پاسخ بیش از فاصله زمین و عرش جواهر و لولو پاداش می گیرم (مجلسی، ۱4۰۳، ج ۳، ص ۵۲) و این بیانگر سیره آن حضرت است که در عین تعلیم و تعلم از وظایف خود باز نمی ماند و فراتر از آن شخصیت هایی مانند سلمان به علم آموزی از حضرت فاطمه سلام الله علیها اهتمام داشتند (13).
 
حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان دختر حضرت رسول مخاطب این آیه است و نگاه های بسیاری به سمت اوست فلذا برخوردهای ایشان بسیار مهم است.
 
سلمان نقل می کند که: (کُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ أَخْبِرُونِی أَیُّ شَیْءٍ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ فَعَیِینَا بِذَلِکَ کُلُّنَا حَتَّى تَفَرَّقْنَا فَرَجَعْتُ إِلَى فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَأَخْبَرْتُهَا اَلَّذِی قَالَ لَنَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَّا عَلِمَهُ وَ لاَ عَرَفَهُ فَقَالَتْ وَ لَکِنِّی أَعْرِفُهُ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لاَ یَرَیْنَ اَلرِّجَالَ وَ لاَ یَرَاهُنَّ اَلرِّجَالُ فَرَجَعْتُ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ سَأَلْتَنَا أَیُّ شَیْءٍ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ وَ خَیْرٌ لَهُنَّ أَنْ لاَ یَرَیْنَ اَلرِّجَالَ وَ لاَ یَرَاهُنَّ اَلرِّجَالُ قَالَ مَنْ أَخْبَرَکَ فَلَمْ تَعْلَمْهُ وَ أَنْتَ عِنْدِی قُلْتُ فَاطِمَةُ فَأَعْجَبَ ذَلِکَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی.) (14) وقتی پیامبر این سوال را می پرسد که چه چیزی برای زن بهترین است، سلمان می داند باید به زنی مراجعه کند که خود بهترین زنان است و بهترین چیز را برای زنان می داند و وقتی به نزد حضرت فاطمه سلام الله علیها می آید ایشان پاسخ می دهند که بهترین چیز برای زنان آن است که هیچ مردی را نبینند و هیچ مردی آنان را نبیند و وقتی این جواب را به حضرت رسول اکرم عرضه می دارد ایشان می فهمند که این کلام خود سلمان نیست و وقتی مطلع می شوند که فاطمه سلام الله علیها این جواب را داده است می فرمایند که پدرش فدایش شود. فاطمه پاره تن من است. اولین نکته در این موضوع استادی زهرا سلام الله علیها نسبت به سلمان است که حجابش او را از تعلیم باز نمی دارد.
 
حضرت بهترین رفتار را برای زن، ندیدن مردان و ندیده شدن توسط مردان می داند و این امر را به ذهن متبادر می کند که حجاب یک امر دوسویه است، یعنی هم مردان ملزم به رعایت آن هستند و هم زنان. و برای حفظ حجاب و عفت در جامعه همه باید با هم همکاری کنند نه اینکه زنان خانه نشین شده، مردان در بیرون منزل بدون هیچ محدودیتی به امور خود مشغول باشند.
 
سوالی که مطرح می شود این است که آیا در زمان حال نیز می توان به این دستور عمل کرد یا مربوط به زمان گذشته می باشد و در دوران معاصر پیچیدگی روابط زن و مرد ما را از عمل به این توصیه باز می دارد؟ باید پاسخ داد که خیر؛ حضرت الگوی زن را معرفی می کند و در زمان حال نیز بهترین مسئله برای زن حفظ حریم بین خود و مردان است. البته این دستور، دستوری اخلاقی است و نه دستور شرعی و به این معناست که در محیط های مختلف باید نهایت پوشیدگی برای زنان رعایت شود و در مکان هایی که رابطه زن و مرد لازم است، باید حدود رعایت شود. نکته دیگری که در رفتار سلمان نمود دارد، این است که یک زن با دید وسیع خود که نسبت به شخصیت زنان دارد می تواند بهترین را برای زن مشخص کند و اگر مردی یک چنین چیزی را می گفت ممکن بود جای سوال باشد. حضرت بیان می کند اگر زنی بخواهد به کمال زنانگی خود برسد، باید از این طریق حرکت کند و اگر زنی این مسئله را رعایت نکند از وظایف خود دور می ماند؛ وظیفه ای که همواره بر دوش زنان بوده و آن تربیت نسل و حفظ جامعه است.

عصمت حضرت فاطمه سلام الله علیها

عصمت او حجاب او عفت او نقاب او
سر قدم حدیث از آن ستره و زان حیا کند(15)
 
حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز در اینجا کلامی را می فرماید که فاطمه پاره تن من است و این یعنی این شیوه رسول خدا نیز هست و ما این عفت ورزی را در رفتار پیامبر در طول دوران حیاتشان می بینیم و پیروی از سیره پدر، سر فاطمه بودن فاطمه (سلام الله علیها) است.
 
در عمل نیز می بینیم که حضرت این مسئله را با نهایت دقت رعایت می کند؛ چنانچه علی علیه السلام روایت می کند که:( أَخْبَرَنَا عَبْدُ اَللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِی مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اِسْتَأْذَنَ عَلَیْهَا أَعْمَى فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ لَهَا اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِمَ حَجَبْتِهِ وَ هُوَ لاَ یَرَاکِ فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ اَلرِّیحَ فَقَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنِّی)(16)
 
 
حضرت فاطمه سلام الله علیها در جواب پدر که فرمودند چرا خود را از مرد نابینایی که تو را نمی بیند می پوشانی فرمودند من که او را می بینم و او بوی مرا استشمام می کند. از این رفتار حضرت می توان چند نکته را برداشت کرد: ابتدا اینکه حضرت رسول حد شرعی را مدنظر دارند؛ لذا آن را بدون اشکال می بیند ولی حضرت زهرا سلام الله علیها به مسئله اخلاق توجه دارند و مرتبه والایشان اجازه نمی دهد که نگاه به مرد نامحرم بیندازند و نکته بسیار مهمی که در اینجا اشاره می شود این است که تنها نگاه نیست که باید کنترل شود، بلکه تمامی حواس انسان باید تحت کنترل ملکه عفت قرار بگیرد. حضرت در اینجا بیان می دارد که ممکن است این مرد نابینا بوی مرا استشمام کند پس من خود را از او مخفی می کنم. حال آنکه در جامعه کنونی خود می بینیم که زنانی در حالی که خود را آغشته به انواع مواد خوشبو کننده کرده اند در کوچه و خیابان رفت و آمد دارند و جاسم الادیب در کتاب خود روایتی را به نقل از سنن نسایی از حضرت ذکر می کند که: ایما امراه استعطرت و خرجت لیوجد ریحها فهی زانیه و کل عین زانیه (17) و حضرت زهرا سلام الله علیها خارج شدن زن با بوی خوش را مقدمه ای برای زنا میداند نه اینکه تنها تن خود را بپوشاند، بلکه باید سخنش نیز صحبتی نباشد که آنهایی را که به اصطلاح قرآن مجید«فی قلوبهم مرض» هستند، بلرزاند. کما اینکه عایشه نقل می کند که هیچ کس را به جز پیامبر از فاطمه صریح اللهجه تر ندیدم (18) و این سیره حضرت زهرا سلام الله علیها باید الگوی زنان ما باشد.
 
حرکت زن باید باوقار باشد، همان طور که در سیره حضرت زهرا سلام الله علیها ذکر شد که «تعدو بخطوتها الوقوره». برای بعضی ممکن است فوائد این امر آشکار نشده باشد و بپرسند که چرا این همه پوشیدگی و فاصله؟ و استناد کنند به این کلام که: الانسان حریص على ما منع و اگر زن پوشیده باشد مردان غریبه بیشتر به او توجه می کنند. در جواب باید گفت که انسان حریص است بر چیزی که گوشه ای از آن نشان داده شود و سپس منع شود و اگر لذت بخشی از آن را چشید، به بقیه هم مشتاق می شود؛ لذا در سیره حضرت زهرا سلام الله علیها می بینیم که حضرت بر این نکته تاکید دارند که به هیچ وجه این رابطه، ولو اندکی، از حد خود فراتر نرود؛ چرا که اگر مرد غمزه ای از زن دید و سپس او را منع کردند اشتیاقش روزافزون می شود و به همین خاطر اسلام تاکید دارد که مردان برای جلوگیری از طغیان این غریزه زنان را به عقد خود در آورند. حضرت زهرا سلام الله علیها می گویند که هر چیزی که باعث انحراف زن و مرد می گردد باید کنار گذاشته شود نه اینکه اگر زیاد بود بد است و اگر کم بود اشکالی ندارد و هدف حجاب، رسیدن به کمال است و برای رسیدن به آن باید همه موانع کنار گذاشته شود.
 
از طرف دیگر، به زنان دستور داده می شود که در پوشش خود سادگی را رعایت کنند و با پوشیدگی کامل بیرون روند نه اینکه طوری حرکت کنند که جلب توجه کنند. در تفسیر البرهان در ذیل تفسیر آیه 43 سوره حجر آمده است که سلمان روزی به خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها وارد شد و آن حضرت را این گونه دید: (فنهضت و التفت بشملة لها خلق، قد خیطت فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل فلما خرجت نظر سلمان الفارسی إلى الشملة و بکی، و قال: وا حزناه، إن قیصر و کسری فی الحریر و السندس، و ابنة محمد رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) علیها شملة صوف خلق قد خیطت فی اثنی عشر مکانا! (19) سلمان از لباس های ساده حضرت زهرا سلام الله علیها تعجب می کند و از لباس های فاخر دختران پادشاهان ایران و روم تعریف می کند. حضرت زهرا سلام الله علیها این گونه زندگی می کردند و ما این سنت را در برخی کشورهای مسلمان می بینیم. در کشوری مانند الجزایر، زنان همگی با چادری سفید و یکدست در مجامع عمومی رفت و آمد می کنند و حال آنکه در کشور ما پوشش هایی با نوع های متفاوت هر روز توجه بیشتری را به خود جلب می کند.
 
حال این سوال پیش می آید که چگونه امکان عملی کردن این توصیه ها فراهم می شود و اینها چگونه باعث رشد زن می گردد؟ جواب را حضرت زهرا سلام الله علیها بیان می کنند.
 
سأل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أصحابه عن المرأة ما هی قالوا عورة قال فمتی تکون ادنی من ربها فلم یدروا فلما سمعت فاطمة ذلک قالت أدنی ما تکون من ربها أن تلزم قعر بیتها فقال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم إن فاطمة بضعة منی (20) حضرت زهرا سلام الله علیها در جواب پیامبر که می پرسند نزدیک ترین حالت زن به خدا چه حالتی است فرمودند که وقتی که زن در خانه اش باشد و ماندن زن در خانه را بهترین حالت برای یک زن می دانند.
 
این سخن، کلامی است عمیق از حضرت زهرا سلام الله علیها که باید با نگاهی صحیح و موشکافانه آن را بررسی کرد. زنی این سخن را بیان می کند که خود در نهایت قرب به خداوند قرار دارد. ایشان کمال زن را در این نمی بیند که زن در خانه محبوس باشد و محروم از هر فعالیت باشد، بلکه آن فعالیتی باعث کمال زن است که مطابق با حقیقت زن باشد؛ زنی که بنابر قول پیامبر اکرم ریحانه است و نباید در کارهای مردانه شرکت جوید و از طرفی عاطفه اش او را مناسب تربیت فرزندان قرار می دهد. البته منظور حضرت این نیست که زن در فعالیت های اجتماعی شرکت نکند؛ چراکه ما حضور حضرت را در این گونه فعالیت ها می بینیم و این امر با خط مشی آن حضرت سازگار نیست، بلکه تکیه ایشان بر این است تا سر حد امکان از حضور غیرضروری خود بکاهند. حضرت فاطمه سلام الله علیها در پی آن بودند تا زن به کرامت انسانی اش پی ببرد و خود را فدای هوا و هوس های دیگران نکند و این را موجب ارزش زن می بینند؛ فلذا ما در شرع مقدس اسلام نگاه بدون ریبه مرد مسلمان به زن غیر مسلمان را جائز میدانیم؛ چراکه اسلام، زن مسلمان را صاحب ارزش می داند و برای او حرمت قائل است.
 
حضرت به نکته ای دیگر اشاره می کنند و بیان می کنند که حفظ حجاب، مسئله ای است الهی و حق شخصی زن نیست که بتواند آن را ببخشد. مانند نماز است که فرد نمی تواند بگوید من نماز نمی خوانم. نمی تواند بگوید من نمی خواهم حجاب داشته باشم و اگر آن را رعایت نکند در حقیقت به حق الله تجاوز کرده است. کسی که شرم حضور داشته باشد، حجاب را رعایت می کند و حجاب، نشانه اعتقاد به خداست؛ لذا در دنیای غرب می بینیم که زنان در کلیسا و هنگام تشییع جنازه که حضور خداوند حس می شود پوشیده تر حضور پیدا می کنند و این مسئله امری است فطری و درونی. از طرف دیگر، حضرت حجاب زن را در جهت کمال زن می داند پس نباید مانع انجام وظایف شرعی آنان گردد. نمی شود به بهانه حفظ حجاب زن را از تکالیف شرعی منع کرد. فلذا ما در سیره آن حضرت می بینیم که حتی در جهاد نیز حاضر می شود و به درمان مجروحین می پردازد. ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه می گوید: خرجت فاطمه فی نساء و قد رات بوجه ابیها فاعتنقته و جعلت تمسح الدم عن وجهه...(21)
 
که حضرت زهرا سلام الله علیها پدرش را زخمی دید او را در آغوش گرفت و خون را از چهره ایشان پاک نمود. و این روایت را مسلم نیز در صحیح خود نقل می کند.
 
در روایات دیگر داریم که إن فاطمة سلام الله علیها کانت تأتى قبور الشهداء فی کل غداة سبت تأتى قبر حمزة و تترحم علیه وتستغفر له (22) حضرت برای زیارت اهل قبور به مزار شهدای احد می رفتند و برای آنها طلب مغفرت می کردند. البته در این گونه موارد نیز به تنهایی از منزل خارج نمی شدند.
 
کسی ندیده به دوران ز نسل آدم و حوا
زنی به عصمت و هم عفت و طهارت زهرا
 
و چنانچه که می بینیم حفظ حجاب حضرت را از انجام وظایف خانه داری باز نمی دارد و نباید حجاب باعث شود که شوهر دیگر رغبتی برای هم سخن شدن با او نداشته باشد و در روایات می بینیم که حضرت همیشه با خود عطر همراه دارند و عطری که به فرمایش رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هو عنبر یسقط من اجنحه جبرئیل (23) و توجه داشتند که بوی آن را نامحرم استشمام نکند، چنانچه در جریان مرد نابینا ذکر شد، و بدین سبب بنیان خانواده مستحکم می گردد و به همین خاطر می بینیم که حضرت فاطمه سلام الله علیها و امیر المومنین علی علیه السلام یک زندگی الهی با بنیانی مرصوص را بنیاد می نهند که تا به امروز جهانیان از آن بهره مند هستند. و این عفت زن است که عشقش به همسر را فزونی می بخشد و زنی که مردهای مختلف را در جامعه می بیند دیگر محبت سابق را نسبت به همسر خود نخواهد داشت.


 
ج. حضرت فاطمه سلام الله علیها و اصحاب
حضرت زهرا سلام الله علیها در مقابل صحابی خاص رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم رفتاری متفاوت دارند و برخوردهایی که صورت گرفته، موید این مطلب است که به شرح بعضی از آنها می پردازیم.
 
جابر بن عبدالله انصاری نقل می کند: (خَرَجَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یُرِیدُ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهَا وَ أَنَا مَعَهُ فَلَمَّا اِنْتَهَیْنَا إِلَى اَلْبَابِ وَضَعَ یَدَهُ عَلَیْهِ وَ دَفَعَهُ ثُمَّ قَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ عَلَیْکُمُ اَلسَّلاَمُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ أَدْخُلُ قَالَتْ اُدْخُلْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ أَدْخُلُ أَنَا وَ مَنْ مَعِی فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ لَیْسَ عَلَى رَأْسِی قِنَاعٌ فَقَالَ یَا فَاطِمَةُ خُذِی فَضْلَ مِلْحَفَتِکِ فَقَنِّعِی بِهِ رَأْسَکِ فَفَعَلَتْ ثُمَّ قَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ فَقَالَتْ وَ عَلَیْکُمُ اَلسَّلاَمُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ أَدْخُلُ قَالَتْ نَعَمْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ أَنَا وَ مَنْ مَعِی قَالَتْ وَ مَنْ مَعَکَ قَالَ جَابِرٌ فَدَخَلَ رَسُولُ اَللَّهِ وَ دَخَلْتُ وَ إِذَا وَجْهُ فَاطِمَةَ أَصْفَرُ کَأَنَّهُ بَطْنُ جَرَادَةٍ ...) (24) جابر در ابتدای امر بیان می کند که حضرت زهرا سلام الله علیها برای گرفتن حجاب اجازه دادن به پیامبر را به تأخیر می اندازد و پس از آن جابر از زردی صورت حضرت سخن می گوید و این نشان از دیدن صورت ایشان دارد و حرکت جابر با توجه به شخصیت او و حضور پیامبر، حرکت اشتباهی نیست و این نشان دهنده این است که حضور حضرت در اجتماع متفاوت است با حضور نزد افراد خاص، البته حد شرعی همیشه رعایت می شود، همان طور که در حدیث نقل گردید و یا در روایتی دیگر که: بینما النبی صلی الله علیه و آله و سلم  والناس فی المسجد ینتظرون بلالا أن یأتی فیؤذن إذ أتى بعد زمان فقال له النبی صلی الله علیه و آله و سلم   : ما حبسک یا بلال؟ فقال : إنی اجتزت بفاطمة  وهی تطحن واضعة ابنها الحسن عند الرحى وهی تبکی ، فقلت لها : أیما أحب إلیک إن شئت کفیتک ابنک ، وإن شئت کفیتک الرحى ، فقالت : أنا أرفق بابنی ، فأخذت الرحى فطحنت فذاک الذی حبسنی ، فقال النبی صلی الله علیه و آله وسلم : رحمتها رحمک الله. (25) بلال، موذن پیامبر، هنگامی که از خانه فاطمه سلام الله علیها می گذرد ایشان را در حال آرد کردن گندم و مواظبت از امام حسن علیه السلام می بیند و به آرد کردن گندم می پردازد و باعث می شود کمی دیرتر به مسجد برسد. این امر نشان دهنده این است که بلال به خانه حضرت رفت و آمد داشته و کارهای ایشان را انجام می داده است.
 
و در روایتی دیگر که سلمان بر حضرت وارد میشود و او را در حال ارد کردن گندم می بیند در حالی که خون از دستان مبارکشان جاری است و... (26) و یا در جایی دیگر سلمان می گوید که صدای قرآن خواندن فاطمه سلام الله علیها را شنیدم.. (27) و اخباری از این قبیل فراوان است که در این مجال، فرصت بررسی آنها نیست.
 
و در مورد بقیه اصحاب هم روایتی نقل شده که حضرت رسول خبر پیدا می کند که فاطمه سلام الله علیها در بستر بیماری است. پس با عده ای از اصحاب به منزل ایشان می رود پیامبر به ایشان می فرمایند جامه برگیر و حضرت پاسخ می دهند که من جز یک عبا چیزی ندارم. حضرت ردای خود را به ایشان می دهند تا خود را بپوشانند (28). می بینیم که حضرت اصحاب را از عیادت منع نمی کنند ولی نهایت پوشیدگی را رعایت می نمایند و این مسئله نشان میدهد که عیادت که یک سنت بسیار خوب است، با حجاب قابل جمع شدن است و حجاب، مانع انجام وظایف و مستحبات شرعی نیست و در سیره حضرت می بینیم که در عین رعایت حجاب به وظایف خود نیز می پردازند. سلمان نقل می کند که: (رَأَى النَبِىُّ صلی الله علیه و آله فاطِمَةَ علیهاالسلام وَ عَلَیْها کِساءٌ مِنْ اَجِلَّةِ الاْبِلِ وَ هِىَ تَطْحَنُ بِیَدَیْها وَ تَرْضِعُ وَلَدَها فَدَمَعَتْ عَیْنا رَسُولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله فَقالَ: یا بِنْتاهُ تَعَجَّلى مَرارَةَ الدُّنْیا بِحَلاوَةِ الاْخِرَةِ، فَقالَتْ علیهاالسلام: یا رَسُولَ اللّه ِ اَلْحَمْدُلِلّهِ عَلى نَعْمائِهِ وَالشُّکْرُ لِلّهِ عَلى آلائِهِ فأنزل الله ولسوف یعطیک ربک فترضی(29) و در حدیث می بینیم که حضرت در حین کار، عبایی از پشم شتر بر سر دارند و بچه را نیز شیر می دهند.
 
تا بدینجای بحث پیرامون پوشیدگی زن و خودداری از برخورد با نامحرم سخن راندیم و این سوال پیش می آید که اگر زنی خواست از منزل خارج شود، چگونه باید خارج شود که با بررسی سیره حضرت زهرا سلام الله علیها به یک نتیجه جالب و قابل توجه می رسیم. روایتی نداریم که بیان کند حضرت به تنهایی از منزل خارج شده باشند چه هنگام خروج برای هجرت به مدینه که با علی علیه السلام و زنان دیگر همراه هستند و چه هنگام خروج برای زیارت قبور شهدای احد؛ در موارد دیگر نیز به همین صورت است. چنانچه در روایت مباهله این طور وارد شده که حضرت رسول از زنان، فاطمه الزهرا سلام الله علیها را با خود برد که در پشت سر او حرکت می کرد (30).
 
مسئله ای که در این روایات قابل ذکر است، این است که همراه بودن زن با یک مرد در جهت حفظ زن است؛ چراکه زنی که با مردی همراه حرکت می کند نشان میدهد که صاحب خانواده ایست و خروج زن به تنهایی باعث جلب توجه می شود زیرا بیرون خانه، محیطی است مردانه و حضور یک زن تنها توجه دیگران را به خود جلب می کند و این جلب توجه، باعث فساد است و خروج زن به همراه مرد، بر مقام و شخصیت زن می افزاید و در ضمن اگر نیاز به انجام کاری شد، مرد همراه به او کمک می کند و او را از روبه رو شدن با مردان غریبه باز می دارد. از سویی دیگر، زنانی که دارای حجاب کامل هستند به واسطه حضور مرد همراه شناخته می شوند.


 
 د. رحلت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) و وقایع پس از آن
پس از رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقش حضرت فاطمه سلام الله علیها بیشتر مورد توجه قرار گرفت، به خصوص در شرایطی که پس از رحلت پیامبر، فاطمه سلام الله علیها به پشتیبانی از علی علیه السلام دست به اقداماتی زدند، اقداماتی که نقش ایشان را در فعالیت های اجتماعی پررنگ تر می کند. حال باید این مسئله بررسی شود که آیا فعالیت های اجتماعی حضرت، تاثیری بر حجاب ایشان گذاشت و یا به عبارت دیگر، آیا حجاب ایشان مانع از انجام فعالیت های سیاسیاجتماعی شان گردید یا خیر؟
 
رحلت پیامبر، نقطه عطفی در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها است. حضرت بعد از رحلت پیامبر، مهم ترین وظیفه خود را هدایت امت پدرشان می دانند؛ لذا سعی در بیداری ایشان دارند. اولین فعالیت های حضرت زهرا سلام الله علیها در روزهای پس از رحلت پیامبر است که حضرت سوار بر مرکبی می شدند و به خانه انصار می آمدند و از آنها می خواستند تا علی را یاری کنند (31) و این دفاع از حق است و در جهت اعتلای کلمه الله و رساندن حکومت به صاحب حقش.
 
دکتر شریعتی چنین وصف می کند: او یک زن مسلمان است، زنی که عفت اخلاقی او را از مسئولیت های اجتماعی مبرا نمی کند (32) و به در خانه انصار رفته و فضائل علی را برمی شمردند ولی سودی نمی بخشید. حضرت فعالیت های خود را ادامه می دهند و دست از فعالیت نمی کشند. اسلام، حجاب را به جهت استثمار و بهره کشی از زن وضع نکرده است، بلکه حجاب، صدفی است که گوهر وجودی زن را در بر می گیرد و حضرت زهرا سلام الله علیها برای بازپس گیری فدک راهی مسجد میشوند. نویسندگان بسیاری این جریان را در کتب خود نقل کرده اند. طبرسی در احتجاج ج ۱ ص ۹۷، ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ابن طیفور، ادیب قرن سوم، در کتاب بلاغات النساء و علامه مجلسی در بحار الانوار نقل می کنند. ما نقل خود را از کتاب احتجاج طبرسی می آوریم: أنه لما أجمع أبوبکر و عمر على منع فاطمة سلام الله علیها فدکا و بلغها ذلک لاثت خمارها على رأسها و اشتملت بجلبابها و أقبلت فی لمة من حفدتها و نساء قومها تطأ ذیولها ماتخرم مشیتها مشیة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حتى دخلت على أبی بکر وهو فی حشد من المهاجرین و الأنصار و غیرهم فنیطت دونها ملاءة فجلست...(33) حضرت خمار بر سر افکندند و جلباب پوشیدند و همراه با تعدادی از مردان فامیل و زنان قوم به سمت مسجد راه افتادند. به آرامی قدم بر می داشتند و راه رفتن شان مانند راه رفتن پیامبر بود. روسری، لباس های بلند، وقار و آرامش و هر آنچه برای یک زن در بیرون از منزل لازم است، در این روایت ذکر می شود. این چنین نیست که به خاطر حق غصب شده خود پرده دری کنند و از ملکه حیا خارج شوند. اگرچه حضرت در پی احقاق حق خود هستند و فدک به عنوان نمادی از حقوق مطرح است، ولی حق الله، اکبر است و حضرت حاضر نیستند برای به دست آوردن حق خود، حق الله را زیر پا بگذارند و پس از ورود حضرت دستور داده می شود بین زنان و مردان پرده ای بکشند و حضرت مشغول سخنرانی می شوند(برای مطالعه به کتب روایی مراجعه شود) و در اینجا نیز حضرت عفت را رعایت می کنند و با مردان رودررو نمی شوند و از پشت پرده به سخن با آنان می پردازند. این حرکات تمامی الگو هستند برای زنان و مردان ما.
 
حضرت در مسجد صدای خود را بلند می کنند و مردان را مورد خطاب قرار می دهند و آنجا که سرنوشت جامعه در خطر است، حضرت از صحبت با مردان پرهیزی ندارند و پس از آنکه از احقاق حق خود ناامید می شوند، شکایت خود را نزد رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم می برند. در نقل های تاریخی ذکر می کنند که حضرت تا ۷ روز پس از رحلت پیامبر برای زیارت قبر ایشان از منزل خارج نشدند و پس از آن به همراه حسنین به زیارت قبر پیامبر می روند (34) و سیره، همان سیره و روش قبلی است. زنی که در تمام طول زندگی اش حیا و عفت را رعایت می کند حتی آنجا که عزیزترین فردش را از دست می دهد، باز عفت و حیا را فراموش نمی کند و برای اینکه با مردان بر سر مزار پیامبر روبه رو نشود به زیارت نمی آید و پس از آن نیز به همراه فرزندانش از منزل خارج می شود تا مبادا لطمه ای به شخصیت آن حضرت وارد گردد. در این ایام، حضرت ملاقاتی با جناب سلمان (رضوان الله تعالی علیه) دارند که روایت بدین شرح است:(خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِی یَوْماً بَعْدَ وَفَاةِ رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه) فَلَقِیَنِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ، فَقَالَ لِی: «یَا سَلْمَانُ، جَفَوْتَنَا بَعْدَ وَفَاةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ؟». فَقُلْتُ: حَبِیبِی یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ، مِثْلُکَ لاَ یَخْفَى عَلَیْهِ، غَیْرَ أَنَّ حُزْنِی عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ هُوَ اَلَّذِی مَنَعَنِی مِنْ زِیَارَتِکُمْ. فَقَالَ لِی: «یَا سَلْمَانُ، اِئْتِ مَنْزِلَ فَاطِمَةَ فَإِنَّهَا إِلَیْکَ مُشْتَاقَةٌ، وَ تُرِیدُ أَنْ تُتْحِفَکَ بِتُحْفَةٍ قَدْ أُتْحِفَتْ بِهَا مِنَ اَلْجَنَّةِ. قَالَ سَلْمَانُ: قُلْتُ: یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ أُتْحِفَتْ بِتُحْفَةٍ مِنَ اَلْجَنَّةِ بَعْدَ وَفَاةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ؟!» قَالَ: «نَعَمْ یَا سَلْمَانُ»...) (35)
 
سلمان می گوید که حضرت فاطمه سلام الله علیها مرا به منزلشان دعوت کردند و پس از آنکه من وارد خانه شان شدم خود را پوشاندند و از من پرسیدند که چرا دیگر به منزل ما نمی آیی؟ و اینها همه دلالت بر آن دارد که سلمان به عنوان یکی از اصحاب بزرگ رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم بعد از وفات پیامبر نیز به سرکشی و دیدار با دختر رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم اهتمام دارد و حضرت نیز از دیدن او خوشحال می شوند.
 
در همین ایام حادثه ای روی می دهد؛ حادثه ای که بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز آن را نقل می کنند و آن واقعه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها است. نقل است که دو چیز سبب شهادت حضرت شد، یکی دفاع از امامت و ولایت علی و دیگری حفظ حجاب. روزی که دشمنان ولایت به خانه ایشان حمله کردند، حضرت خود را در پشت در پنهان ساختند تا نامحرمان ایشان را نبینند ولی آنها در را بر پیکر آن حضرت فشردند و باعث شهادت حضرت زهرا شدند .(36)
 
خداوند تعالی در آیه ۵۸ سوره احزاب به رسولش می فرماید که به همسران و دخترانت و زنان مومن بگو که حفظ حجاب کنند تا أن یعرفن فلا یوین... تا شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند و حال آنکه در مورد فاطمه بضعه النبی درست، عکس این امر رخ می دهد. حضرت سعی می کنند تا در سخت ترین شرایط نیز حجاب خود را رعایت کنند نه اینکه به خاطر شرایط سخت، حجاب را رها نمایند، هرگز.
 
در روزهای آخر عمر نیز جلوه های ملکوتی عفاف در رفتار و عملکرد آن حضرت مشاهده می شود. ابن عباس نقل می کند: مَرِضَتْ فَاطِمَةُ(سلام الله علیها) مَرَضاً شَدِیداً فَقَالَتْ لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ : أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ! فَقَالَتْ : لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ! قَالَتْ : فَأَرِینِیهِ فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذ... (37) وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها مریض می شوند به اسماء می گویند که من از اینکه زنان را بر روی تابوت می گذارند و برجستگی های بدنشان معلوم است، اکراه دارم و اسماء تابوتی را که در حبشه دیده بودند برای آن حضرت می سازد و در این هنگام است که حضرت که از هنگام وفات پیامبر نخندیده بودند لبخند بر لبان مبارکشان نقش می بندد. اگر توجه کنیم می بینیم که حضرت تا چه اندازه به حجاب اهتمام دارند تا آنجایی که حاضر نیستند بدنشان بر روی تابوتی حمل شود که برجستگی های بدنشان از زیر کفن معلوم باشد و این خنده ای که بر لبان ایشان می آید، اهمیت حجاب را در نظر ایشان نشان می دهد. عفت امری است درونی بعضی شاید خیال کنند که حضرت دچار وسواس در مسئله عفاف بوده اند و حال آنکه حضرت توجه به طرف مقابل نیز دارند، امری که همیشه مدنظر ایشان است و می خواهند الگوسازی برای نسل های بعدی کنند. خودشان را وقف هدایت جامعه می کنند. در هنگام دفن نیز حضرت را در ۷ قطعه کفن پوشانیدند (38) و اسوه عفاف و حجاب را در دل خاک نهادند. چنین بانویی که این چنین زندگی می کرد بعث و برانگیختنی متفاوت دارد؛ چنانچه در روایت است که:

قالت فاطمة علیها السّلام : فقلت: یا أبة، أهل الدنیا یوم القیامة عراة؟ فقال: نعم یا بنیّة. فقلت: و أنا عریانة؟ قال: نعم، و أنت عریانة، و إنّه لا یلتفت فیه أحد إلى أحد. قالت فاطمة علیها السّلام : فقلت له: وا سوأتاه یومئذ من اللّه عزّ و جلّ؛ فما خرجت حتّى قال لی: هبط علیّ جبرئیل الروح الأمین علیه السّلام فقال لی: یا محمّد ، اقرأ فاطمة السلام، و أعلمها أنّها استحیت من اللّه تبارک و تعالى، فاستحیى اللّه منها، فقد وعدها أن یکسوها یوم القیامة حلّتین من نور(39)
 
حضرت زهرا سلام الله علیها حیا می کنند از اینکه در روز قیامت در مقابل خدا عریان باشند و خدا هم به حرمت این حیا ایشان را پوشیده در صحرای محشر حاضر می کند و می بینیم که حضرت فاطمه سلام الله علیها نگران هستند از اینکه در چنین روزی چگونه عریان باشند. معرفت ها را بنگرید و این چنین است ورود فاطمه سلام الله علیها به محشر که منادی ندا می دهد: غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ اَلصِّدِّیقَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله و سلم) ؛ که ای خلائق سرهای خود را به زیر افکنید و نگاه ها را برگردانید تا فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم از صراط بگذرد. و غوغای محشر به پا خواهد شد.


 
هـ. زینب سلام الله علیها، آیینه تمام نمای فاطمه سلام الله علیها
مسلما حضرت زینب سلام الله علیها، دخت گرانقدر حضرت فاطمه سلام الله علیها، بهترین شاگرد آن حضرت و تالی تلو آن معصوم می باشد و می توان جلوه هایی از سیره فاطمی را در رفتار آن حضرت مشاهده کرد.
 
زینب سلام الله علیها تحت تاثیر تربیت مادر در بالاترین مراتب عفت و حیا قرار دارند. هنگام خروج ایشان از مدینه، بنی هاشم ایشان را احاطه می کند تا ایشان سوار بر مرکب شوند و حضرت اباالفضل العباس است که ندا سر می دهد که غضوا أبصارکم و طئو رئوسکم؛ نگاه ها را برگردانید و سرها را به زیر اندازید و این چنین خواهر را در حجاب قرار می دهند و این پوشیدگی حضرت در خروج از مدینه است و حال آنکه در عصر عاشورا هنگام عبور دادن اسرا از کنار گودی قتلگاه حضرت زینب اشاره به مدینه می کنند و می گویند: یا جداه انظر الى رئوسنا المکشوفه (40) حضرت تمام مصیبت های خود را بی حجاب بودن خود ذکر می کنند و دیگر مصیبت ها را در مقابل آن کوچک می شمارند و چنین دختری دست پرورده چنین مادری است و در همین مقتل در حوادث شام ذکر می کنند که هنگامی که حضرت را به شام می برند حضرت در جواب فردی که ایشان را می شناسد و قصد کمک به ایشان را دارند می گویند که بگو این سرها را از جلوی ما ببرند تا این قدر مردم به ما نگاه نکنند و حضرت در چنین شرایطی توجه دارند که در پرده عفاف باقی بمانند و در مجلس یزید خطبه ای را بیان می کنند که بخشی از آن چنین است:  (أمن العدل یا ابن الطلقاء تخدیرک نساء ک و إماءک و سوقک بنات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قد هتکت ستورهن و أصحلت صوتهن مکتئبات تخدی بهن الأباعر و یحدو بهن الأعادی من بلد إلى بلد لا یراقبن ولا یؤوین یتشوفهن القریب و البعید لیس معهن ولی من رجالهن و کیف یستبطأ فی بغضتنا من نظر إلینا بالشنق و الشنآن و الإحن و الأضغان (41). حضرت زینب در این بخش، بزرگترین مصیبت خود را از پرده در آوردن اهل بیت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم میدانند؛ در حالی که خانواده یزید در حجاب هستند و پس از آن اشاره می کنند به گرداندن آنها در میان مردم، بدون همراه بودن مردی با ایشان و آنچه را که این معلم عفت و پیام آور عزت زن غیر قابل بخشش می دانند، هتک حرمت و ستر حجاب آنان است.
 
با اندکی توجه، تمام سیره حضرت زهرا سلام الله علیها را در رفتار دختر بزرگوارشان می بینیم و امروزه نیز کم نیستند کسانی که به تبعیت از حضرت زهرا سلام الله علیها برای حفظ حجاب و عفت خود بسیاری از مشکلات را به جان می خرند.
 

جمع بندی

آنچه که از سیره حضرت زهرا سلام الله علیها برداشت می شود، این است که حضرت بزرگترین خصلت زن را حیا می دانند و یا به عنوان نیروی درونی بازدارنده از قبایح و کارهای نامطلوب، نقش مهمی در شکل گیری شخصیت زن دارد و البته نه حیای ناپسند که مانع فعالیت های زن بشود، بلکه منظور حیای پسندیده است؛ حیایی که زن را در کنار انجام وظایف اجتماعی و فرهنگی بر حفظ عفت خویش یاری می نماید.
 
حضرت، حجاب را یک حرکت تدافعی، تهاجمی می دانند، دفاع در مقابل نگاه های بیگانه و حرکت به سمت هدف های پیش رو و انجام وظایف زنانه و می بینیم که حضرت در زندگی خود با رعایت حد اعلای حجاب و اهتمام تام به عفت و در عین حال انجام بالاترین خدمات اجتماعی به جامعه اسلامی الگویی برای زنان مسلمان ترسیم می کنند تا در دوران مختلف با به کارگیری این الگو راه سعادت خود و جامعه را هموار سازند.
 
خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد است، دیدم که فاطمه نیست
خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است، دیدم که فاطمه نیست
خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است، دیدم که فاطمه نیست
خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است باز دیدم که فاطمه نیست
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست (42)
 
پی‌نوشت‌ها:
1- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۳، ص 4۳۵
2- سنن ترمذی ،ص ۳۱۹
3- موسوی الخمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج، 6 ص۱۸۵
4- طوسی، محمدبن حسن، امالی، ۲۸۵
5- موسوی الخمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج۱۹ ص ۲۷۹
6- سوره نحل،آیه ۵۸
7- ابن شهر آشوب، المناقب، ج ۱، ص 60
8- شعر از میرزا محمود شاطر
9- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 43 ص ۸4
10- همان، ج ۱۰۳ص ۹
11- همان، ص ۲۳۸
12- الفاضل الهندی، محمدبن حسن، کشف اللثام، ج6، ص۲۱۹
13- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 43، ص 66
14- عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص67
15- شعر از آیت الله غروی اصفهانی
16- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 43 ص ۹۱
17- الأدیب، جاسم، یسالونک عن الزهرا، ۱۸۱
18- نیشابوری، 60
19- بحرانی، سیدهاشم، تفسیر البرهان، ج ۳، ص ۳۷۳
20- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۳، ص ۹۱
21- ابن ابی الحدید، ج ۱۵، ص۳۵
22- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج43، ص۹۰
23- طوسی، محمدبن حسن، امالی ،ص ٤۲
24- عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۲۱۵
25- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 43، ص۷6
26- همان، ص۳۱
27- همان، ص 46
28- ابونعیم، ج ۲ ص 4۲
29- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج43، ص۸6
30- فیض کاشانی، ۱4۱۵، ج ا ص ۳44
31- قمی، شیخ عباس، بیت الاحزان، ص۱۰۰
32- شریعتی، علی، فاطمه فاطمه است، ص ۱۸۰
33- طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ص۹۷
34- قمی، شیخ عباس، بیت الاحزان، ص۱۳۷
35- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 43، ص66
36- پورباقر، علی، «حضرت زهرا(سلام الله علیها) الگوی عفاف مظهر عصمت»، ص۲۷
37- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج ۱، ص ۵۰۳
38- قمی، شیخ عباس، بیت الاحزان، ص 154
39- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 43، ص 55
40- ابی مخنف، بی تا، ص۹6
41- ابن طیفور، احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء، ص۳۵
42- فاطمه فاطمه است؛ شریعتی، ۱۳۷۳، ص۲۰۲
 
منابع:
1. ابن شهر آشوب، المناقب، بیروت: دار العلم، چاپ ششم، جلد۱، ۱4۱۰ ق.
2. ابن طیفور، احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء، قم: نشر شریف رضی، بیتا
3. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، تبریز: مکتبه بنی هاشم، چاپ اول، جلد1، ۱۳۸۱ق.
4. الأدیب، جاسم، یسالونک عن الزهرا، قم: لجنه اصحاب الکسا، چاپ اول، ۱4۱۸ ق.
5. بحرانی، سیدهاشم، تفسیر البرهان، قم: بنیاد بعثت، چاپ اول، جلد ۳، 1416 ق.
6. پارسا، طیبه، پوشش زن در گستره تاریخ، قم: احسن الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
7. پورباقر، علی، «حضرت زهرا(سلام الله علیها) الگوی عفاف مظهر عصمت»، راه مردم، مورخه 1385/4/20
8. شریعتی، علی، فاطمه فاطمه است، تهران: چاپخش، چاپ ششم، ۱۳۷۳ش.
9. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد: نشر مرتضی، چاپ اول، جلد۱، ۱4۰۳ق.
10. طوسی، محمدبن حسن، الغیبه، قم: موسسه معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۶۱۱ ق.
11. طوسی، محمدبن حسن، امالی، قم: دار الثقافه، چاپ اول، 1414ق. م
12. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، قم: آل البیت، چاپ اول، جلد ۲۰، ۱4۰۹ ق.
13. قمی، شیخ عباس، بیت الاحزان، قم: سید الشهدا علیه السلام، چاپ اول، 1404ق.
14. کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تهران: الصدر، چاپ دوم، جلد1، 1415ق.
15. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دمشق: دار احیا التراث العربی، چاپ سوم، جلدهای ۸ ص4۳، ۱۰۳، ۱4۰۳ ق.
16. موسوی الخمینی، سید روح الله، صحیفه نور، تهران: نشر زلال، چاپ هفتم، جلدهای 6 و ۱۹، ۱۳۷۹ش.
 
منبع: تاملی بر مفهوم حجاب در ادیان الهی، به اهتمام محمدجواد جاوید، نویسنده: محمد عسگری، ناشر: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم،  تهران، 1389س، صص 217-189