شناسنامه تفسیر

نام معروف مفاتیح الاسرار و مصابیح الانوار
مؤلف ابوالفتح محمد بن عبد الکریم شهرستانی
تولد سال ۴۶۷ ق / ۷۴ ۱۰م
وفات سال ۵۴۹ق/ ۱۱۵۱م
مذهب شیعه اسماعیلی
تعداد مجلدات ۲ جلد
چاپ های کتاب تهران، مرکز نشر آثار مخطوط وابسته به مؤسسة دائرة المعارف الاسلامیة تصویر از نسخه خطی، در دو مجلد، قطع بزرگ، ۳۲ سانتی متر، ۴۳۴ برگ دو صفحه، ۱۴۱۰ق/ ۱۳۶۸ ش. طبع دوم، شرکة النشر لاحیاء الکتاب و مرکز پژوهشی میراث مکتوب، یک مجلد، تحقیق و تعلیق دکتر محمد علی آذر شب، ۱۴۱۷ق/ ۱۳۷۶ش /۱۹۹۷ م، و چاپ دیگر باز در دو مجلد از تمام تفسیر، همین ناشر سال ۱۳۸۶ش/ ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م با همکاری مرکز دراسات اسماعیلیه و دانشگاه تهران معاونت پژوهش.

معرفی مفسر و تفسیر

ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی، ملقب به: أفضل الدین وحجت الحق وتاج الدین است. وی از محققین و متکلمین بزرگ جهان اسلام محسوب می شود. وی در «شهرستان» شهرکی کوچک در منطقه خراسان کبیر(1) در خانواده ای گمنام به دنیا آمد. پدرش دارای تحصیلات و آثاری در علم قرائت و تفسیر بوده است. ابن خلکان در یادداشت های خود ولادتش را در سال ۴۶۷ ق / ۷۴ ۱۰م، ذکر می کند.(2)
 
وی در درس های مقدماتی خود را در زادگاه خویش پیش پدر و اساتید محلی و در جرجانیه یا استرآباد و گرگان فعلی پیش اساتید آن دیار خواند. آن گاه به نیشابور کوچ کرد. و استفاده بسیار از مدرسه نظامیه نیشابور برد. در خلال این مدت، یا پیش از این، از استادان مسلم آن عصر، یعنی علی بن احمد مدینی (م ۵۰۰ق) و ابو نصر قشیری (م ۵۱۴) وابو القاسم سلیمان بن ناصر انصاری (م ۵۱۲) بهره برد.
 
همچنین از اساتید او امام ابو مظفرخوافی (م ۵۱۰) بود که در شهر طوس بهره برد، در خلال این سال ها به استادی بر می خورد که در مقدمه تفسیر نام او را نمی برد،(3) و از آن به مثابه رجل صالحی یاد میکند که موسی را تعلیم داد. آن گاه به سوی بغداد روانه شد. سه سال در بغداد مقیم شد و در نظامیه مجلس وعظ داشت، و نزد عوام این سخنان مقبول افتاد. آن گاه به موطن خود بازگشت و در سن ۸۱ سالگی فوت کرده(4) و مدفن او موجود در مرز ایران و ترکمنستان به اسم: «مقبره ملا محمد شهرستانی» شناخته شده است. (5)
 
درباره مذهب و عقیده شهرستانی، سخنان بسیاری گفته شده، که اغلب آثار و تألیفات شهرستانی، دلالت دارد که وی در ظاهر اصول دینی مسلک اشعری داشته و در فقه و شریعت، پیرو مذهب شافعی بوده است. اما در آثار دیگر، او مخالف اشاعره و بارها آنان را رد می کند؛ چنانکه وی معتزله را رد می کند، با تأکید می کند که تنها فرقه ناجیه اهل سنت و جماعت است. بنابراین، هرچند چنین مشهور است که وی سنی شافعی است، اما استناد فراوان وی به اقوال فرهنگ عامه مربوط به دوره ای از حیات او است و این شیوه از نقل، منافاتی با تحولات اعتقادی و موضع صریح دوره متأخر وی نداشته و این سخنان تنها با شیعی اسماعیلی، متناسب با خلفیات فکری و شرایط تاریخی و منطقه جغرافیایی او سازگار است.
 
از سوی دیگر، تفسیر شهرستانی نامبردار به: «مفاتیح الاسرار و مصابیح الأبرار» کلیدهای پنهان و چراغ های نیکان، از تفاسیر قرن ششم با گرایش کلامی عقلی است. زبان این کتاب عربی و ادبیات کلامی آن، ادبیات مردم خراسان کبیر بوده است. تعداد مجلدات این تفسیر براساس نسخه خطی یافت شده در مجلد و عدد صفحات این تفسیر در چاپ جدید: ۱۲۷۱+ ۳۴ است. این تفسیر شامل تفسیر سوره فاتحه و بقره است. مفسر در آغاز، مقدمه ای بسیار مهم و عالمانه، در ده فصل در مباحث علوم قرآن مشتمل بر بیان اوائل نزول، کیفیت جمع قرآن، ذکر اختلاف راویان در ترتیب نزول، قرائات، آداب قرائت، قواعد تفسیر، و نقد دیدگاه های تحریف، و نیازمندی های تفسیر در ۶۷ صفحه دارد.
 
این تفسیر از یگانه تفاسیر با گرایش کلامی عقلی و تأویلی است که هویت مذهبی، اصول اشعری، فقه شافعی و نهایتا کلام فلسفی را در خود جای داده و در قالب تفاسیر رایج و سنتی از جریان تفاسیر اسماعیلی باقی مانده است. نکته مهم آن که از نادر آثار این جریان و انعکاس دهنده روش تفسیر تأویلی باطنی این نحله مذهبی در شکل قابل قبول در قرن ششم است.
 
شهرستانی خود مجتهد در تفسیر است و برای تفسیر و تأویل آرای مستقلی در قواعد و روش تفسیری دارد. به عنوان نمونه در فهم کلام باری، بارها این نکته را یادآور می شود که معیار در جمع میان آیات و حل شبهات، رعایت جانب متکلم و موقعیت کلام و موضوع سخن و مخاطب است.(6) همچنین از این که برخی مفسران هرجایی که می رسند که نمی توانند جمع میان آیات کنند،(7) می گویند نسخ شده، ابراز ناراحتی میکند. شهرستانی نه در مقدمه و نه در خود تفسیر درباره اهداف نگارشی خود در تألیف سخن نگفته است. شهرستانی برای خودش اصولی برای فهم صحیح و جمع میان آیات قائل است. قواعدی در لابه لای تفسیر بیان می کند. او معتقد است که هیچ کلامی از قرآن نیست که با بخش دیگری از آن قابل فهم نباشد.
 
بی گمان تفسیر شهرستانی یکی از تفاسیر مهم شخصیت محور به ویژه در بیان تأویلات باطنی بر محور شخصیت پرآوازه و جنجالی مؤلف آن است. اندیشه های کلامی و آگاهی های دین پژوهی و اطلاع از مذاهب در تفسیر آیات و نقد اندیشه ها، تحولات مذهبی، حتی اطلاع او از کتاب های دینی یهودیت و مسیحیت که در تفسیر آنها را نقل و در توضیح برخی آیات استفاده می برد.
 
علاقه وافر شهرستانی به تفسیرهای تأویلی و باطنی و بیان اسرار فلسفی، و دفاع از عقاید خاص، چیزی جز وامداری او به مذهب اسماعیلی نمی تواند باشد. درست است که به رویگردانی از مذهب اشاعره و فرهنگ عمومی متهم شده است. اما بدون شک او در محیط و مدارس اهل سنت پرورش یافته و نزد شافعیان و اشاعره درس خوانده و برخی سخنان او برخاسته از عقاید پیشین او و بسا در جهت همدلی با آنان بوده و بن مایه هایی از عقاید را در تفسیر ابراز داشته است. بگذریم که هنوز به خوبی روشن نشده که چه تحولاتی در زندگی او رخ داده که به این مسیر افتاده است.
 
نکته دیگر مصابیح، تفسیری جامع نیست تا شامل همه ابعاد بیانی تأویلی، استنادی باشد که از ادبیات لغت و شعر استفاده کند، هر چند او به جز مختصری از این موارد از اصطلاحات اسماعیلیه بهره می گیرد؛ خصوصا در بیان اسرار و سوگمندانه از تفسیر شهرستانی چیزی به جز دو مجلد باقی نمانده، اما همین مقدار هم گویای سیر تطور اندیشه و چگونگی شکل گیری اندیشه او از مذهب اشعری، تا باطنی اسماعیلی متعادل و نشانگر وفاداری به نص، است. جزء اول تفسیر مشتمل بر مقدمه تفسیر به اسم: «مفاتیح الفرقان فی علم القرآن» است. همچنین در این جلد تفسیر سوره حمد، و تفسیر سوره بقره تا آیة 123: « وَ اتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَ لَا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَ لَا هُمْ یُنْصَرُونَ » است و جزء دوم از آیه: «وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» شروع و تا نهایت سوره بقره ادامه می یابد. از ویژگی های جلد نخست این تفسیر بیان ترتیب سوره ها بر اساس نزول است که این ترتیب منحصر به فرد و در دیگر آثار قرآنی به این شکل یافت نمی شود.(8)
 
پی‌نوشت‌ها:
1- نزدیکی منطقه: نسا که هم اکنون در نزدیکی شهر درگز در شمال شرق خراسان، که آثار خرابه آن برجای مانده است. این منطقه از شهرهای نزدیک قوچان (خبوشان) و نزدیک مرز ایران و ترکمنستان و امروز با نام بازر معروف است. ر.ک: یاقوت حموی، ج ۳، ص ۳۷۷.
2- یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۳، ص ۳۷۷. و زرین کوب، عبدالحسین، یادداشت ها و اندیشه ها (از مقالات، نقدها و اشارات)، مقاله شهرستانی و مجلس فارسی او، ص۱۱۰.
3- آقای مایر در مؤخره تفسیر (ج ۲) می نویسد که چقدر وسوسه برانگیز است که این فرد را حسن صباح (م ۵۱۸) و یا یکی از یاران او بدانیم
4- نگاه کنید: مقدمه مفاتیح الاسرار از محقق تفسیر، ج ۱، ص ۴۷- چاپ اول، ص ۵۲
5- مجله هفت آسمان، عدد۷، ص ۱۴۰
6- مفاتیح، ج ۱، ص ۲۴۴
7- همان، ج ۲، ص ۹۲۸.
8- برای تفصیل بیشتر در تعریف این تفسیر ر.ک: مجله هفت آسمان، شماره با عنوان مبانی تأویلات باطنی شهرستانی، از نویسنده
 
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 911-907