معرفی کتاب«کجا می ریم بابا؟» نوشته ژان لویی فورنیه
داستان زندگی نویسنده که دارای دو فرزند معلول و ذهنی است. او از احساسات و زندگی اش با این دو فرزند می نویسد.
مشخصات کتاب
نام کتاب | کجا می ریم بابا؟ |
نویسنده | ژان لویی فورنیه |
ناشر | انتشارات نگاه |
سال چاپ | دی 1388 |
تعداد صفحات | 160 صفحه |
رده سنی | بزرگسال |
ژانر | طنز، درام |
کشور سازنده | فرانسه |
جوایز | جایزهی ادبی فرانسه به نام فِمینا2008 |
خلاصه ای از داستان
ژان لویی صاحب دو پسر و یک دختر است . در فاصله بین دو سال صاحب دو پسر به نام توما و متیو می شود. دست تقدیر باعث می شود دو پسر او دارای معلولیت ذهنی باشند.متیو از معلولیت بیشتر ی برخورد است به طوری که قادر به حرف زدن نیست و تنها صدایی که می تواند بازگو کند تقلید صدای ماشین است. بعد از آن متیو به دنیا می آید ژان با خوشحالی فکر می کند پسر دومش سالم است اما بعد از چند ماه متوجه می شود متیو هم معلول ذهنی است. تنها علاقه بچه ها به سیب زمینی و مکعب روبیک و سوالات بی پایان توما است. در این بین همسرش طاقت نگه داری از فرزندانش را ندارد و خیلی زود ژان لویی و پسران را ترک می کند. ژان لویی بعد از گذشت چند سال دیگر قادر به نگه داری پسر ها نیست و آنها را به موسسه توان بخشی می سپارد و هفته ای یک بار به دیدارشان می رود. اما دست روزگار باعث می شود متیو به دلیل مشکلات زیاد معلولیت فوت کند و ژان لویی را با دنیایی از عذاب وجدان تنها بگذارد.ژان لویی در 89 روایت ، از تمام احساسات خود و رفتار های دو پسر و اتفاقاتی که در سیر تحول پسران معلولش از کودکی تا بزرگسالی زوی می دهد، می نویسد.
ژان لویی در این کتاب از سختی ها ، چالش ها، غم ها، عصبانیت و احساساتش در مورد فرزندانش می نویسد.
عنوان کتاب «کجا می ریم بابا؟» از سوالات پایان ناپذیر توما نشات گرفته است، نه تنها این سوال ها روح و ذهن ژان را درگیر می کند بلکه با خواندن این سوال ها ذهن خواننده را هم به چالش می کشد. در این کتاب از تمام اتفاقات مثل بازی کردن، غذا خوردن ، نگاه مردم، دکتر رفتن، گوش دادن به موسیقی، ریش در آوردن و...را بازگو می کند. این کتاب از حس درونی خانواده هایی بر می خیزد که دارای مریض معلول ذهنی هستند.
این کتاب حجم اندکی دارد . اما انقدر کلمات نافذ و جذاب هستند که خواننده دلش نمی خواهد او را به پایان برساند. همچنین با گذشت چند سال با دیدن افراد معلول ذهنی این کتاب در ذهنش هویدا می شود.
شخصیت های شاخاص در داستان
از مهم ترین شخصیت های داستان می توان به ژان لویی و توما و متیو نام برد. که در این بین سیر تغییر زندگی آن سه نفر را خواهید خواند.مشخصات نویسنده
ژان لویی فورنیه به تاریخ 9 دسامبر 1938 در فرانسه چشم به جهان گشود . او نویسنده ای طنز پرداز با قلمی ساده است. ژان لویی در داستان هایش از تمام رنج ها و احساساتی که در درونش نهقته است می نویسد. یکی از بهترین کتاب هایش همان « کجا می ریم بابا؟» می باشد که در سال 2008 برنده جایزه فمینا شد. اما این کتاب با نقد ها و برخورد های منفی از جانب منتقدان و ناراحتی های جدی از طرف همسر سابقش( مادر توما و متیو) رو به رو شد. تنها پاسخ ژان در مقابل این نقد ها این بود که در کتاب « کجا می ریم بابا؟» می خواسته احساساتش را نسبت به زندگی شخصی اش بازگو کند.ژان لویی مینی مال نویس قهاری است و هیچ پیچیدگی ایی در قلمش راه ندارد .او تنها احساساتش را با بیان طنزی تلخ با قلمی ساده و شیوا بیان می کند.از آثار دیگر ژان لویی فورنیه می توان به «بابام هیچوقت کسی را نکشت»، «من به جهنم نخواهم رفت»، «مولن کوچک»، «آخرین موی سیاه من»، «آداب معاشرت برای دختران و پسران جوان» اشاره کرد.
نظرات و تجربه کاربران دربارۀ کتاب«کجا می ریم بابا؟»
+ من حدود 5 سال پیش این کتاب را خواندم ، اما هیچ وقت این زندگی از ذهنم بیرون نمیره ...اثر خیلی متفاوتیه!+طنز تلخ، بی رحمانه و در عین حال بی آلایش و خودمانی که گاها تیشه به ریشه خود نویسنده میزند. روان و جذاب، جوری که مطمئنا در یک نشستن خوانش آن را تمام می کنید.
+من این کتابو چهار سال پیش خوندم. ولی دوباره که اسمشو دیدم تموم متناش. تموم حرفای این پدر برام تداعی شد.یه مرد با تمام عشق پدرانش و در عین حال ناچار بودنو گرفتاری هاش.اگه به داستان های درماتیک علاقه مندید.پیشنهاد میکنم از دستش ندید.
+کتاب غم انگیز و دردناکیه. پدری که هرگز زندگی نرمال و عادی فرزندانش رو نمی بینه و ساده ترین مسائل روزمره واسش تبدیل به رویا و آرزو میشن. و البته خیلی از مسائل هم توی این کتاب به زبان طنز بیان شدن. طنز تلخی که به شدت غم انگیزه..
+کتاب تلخه ولی طوری نیست که نشه خوند، خیلی روان و کوتاهه...کمک میکنه بتونیم پدر و مادر افراد معلول و خودشونو کمی بهتر درک کنیم و همدردی کنیم باهاشون.
معرفی کتاب های مشابه
ماجرای عجیب سگی در شب
داستان پسر بچه ای15 ساله که تنها با پدرش زندگی می کند . او اوتیسم دارد و از احساساتش می نویسد. نوشته: مارک هادونمرغ مقلد
داستان دختری به نام کیتلین که درگیر سندرم آسپرگر است ، او برادر و مادرش را از دست می دهد و با پدرش زندگی می کند.نویسنده: کاترین ارسکینجنگی که نجاتم داد
داستان خواهر و برادری که در جنگ جهانی از خانه فرار می کنند و به روستا می روند. آدا (دختر) دارای معلولیتی به نام «پا چمبره ای » است.نوشته: کیمبرلی بروبیکر بردلیته کلاس، ردیف آخر ، صندلی آخر
داستان پسر بچه ای به نام برادلی چاکرز که بیش فعال و دروغ گوی قهاری است تنها مشاور مدرسه اس که می تواند او را تحت کنترل بگیرد. نوشته: لوییس سکر مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}