رهیافت امنیتی آقا نورالله نجفی و شهید مدرس (1)

نویسنده : رشید رکابیان




چکیده :

مقاله حاضر دیدگاه مرحوم حاج آقا نورالله نجفی و شهید مدرس را در مورد دفاع از امنیت ایران مورد بحث قرار می‏دهد. پرسش اصلی این است که مرحوم حاج آقا نورالله نجفی و شهید مدرس در امنیت ملی ایران چه نقشی داشتند؟ نتیجه بررسی در جواب پرسش مذکور این است که مرحوم حاج آقا نورالله با تأسیس شرکت اسلامی و تأکید بر داشتن قوه حربیه قوی در امنیت اقتصادی و نظامی ایران نقش عمده‏ای ایفا کرد. شهید مدرس با حضور در صحنه تحولات سیاسی اجتماعی ایران و مبارزه با بیگانگان و همچنین مبارزه با واگذاری امتیازات به بیگانگان همانند قرارداد 1919 و سیاست موازنه عدمی در امنیت سیاسی ایران نقش تعیین کننده‏ای داشت.
کلمات کلیدی : امنیت ، تهدیدات ملی ، منافع ملی ، مدرس ، حاج آقا نوراللَّه.

حاج آقا نورالله و امنیت ملی ایران‏

مرحوم حاج آقا نوراللَّه در سال 1287 قمری در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش آیة اللَّه محمدباقر نجفی (م 1301 ق) و او فرزند آیة اللَّه شیخ محمد تقی اصفهانی صاحب کتاب هدایة المسترشدین بوده است.
او تحت تأثیر برادرش آیة اللَّه محمد حسین نجفی قرار گرفت. او در نجف اشرف به تحصیل پرداخت ، آن گاه به اصفهان برگشت و به مبارزات سیاسی خود علیه استبداد و بیگانگان پرداخت.
مرحوم محمدحسن خان اعتماد السلطنه در مورد او می‏نویسد:
حاج آقا نوراللَّه خلف الصدق حجةالاسلام حاج شیخ محمد باقر اعلی اللَّه مقامه از اجلّه فقها و کبراء علما اصفهان است. پس از تکمیل مراتب فقاهت در نجف اشرف به مکه رفت و فریضه حج را انجام داد و به اصفهان آمد. فی التاریخ دو سال است که در تدریس و ترویج قرین اشتغال است.2
از قیام تنباکو در سال 1309 ق که حاج آقا نوراللَّه پای در وادی مبارزات سیاسی نهاد و به نطق‏های مهیج و پرشور برای آگاهی مردم پرداخت تا مبارزات دوره پهلوی ، در همه جا، همراهی دیانت و سیاست را سر داده است.
در هنگامه‏ای که استعمار هر چه بیشتر تلاش می‏کرد تا ممالک اسلامی و به خصوص ایران را در وادی تقلید بی‏قید و شرط از غرب بیندازد تا سنن و عقاید دینی خود را رها کند حاج آقا نوراللَّه از پایگاه مرکز دینی اصفهان با حمایت مراجع تقلید ، اصلاحاتش را با محتوای مذهبی ترکیب نمود و با تأسیس:
1. شرکت اسلامیه اصفهان؛
2. مریض خانه اسلامیه؛
3. مدرسه اسلامیه؛
4. روزنامه اسلام؛
5. اتحاد اسلام؛
مشروطه اسلامی و نهایتاً قیام و مهاجرت به قم همراهی دیانت و سیاست را عینیت بخشید.
مبارزه با استعمار و استبداد داخلی و مقابله با هجوم گسترده فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی اجتماعی غرب در دیدگاه ایشان امری واجب شمرده می‏شد.
وی هم‏زمان با تحریم اقتصادی کالاهای خارجی به برچیدن نفوذ مدارس بیگانه نیز نظر داشت. و در گرماگرم مشروطه فریبکاری انگلستان در حمایت از مشروطه را رسوا ساخت و به شدت به سیاست بست‏نشینی در کنسولگری اجنبی تاخت. هشدار او به برخی متحصنین در سفارت انگلیس که رفع ظلم و عدالت‏خواهی را از بیگانه خواستار شده بودند چنین است:
حضرات متحصنین اگر رأی و میل ما را می‏خواهید و خیرخواه خود می‏دانید و اطاعت دارید ، از قنسولخانه بیرون بیایید و از هر جهت کمال اطمینان را داشته باشید و اگر میل دارید هر که از شما صدایش بزرگ‏تر و گنده‏تر است که مابین شما فریاد کند ما با این طیف کار نداریم خود دانید اطاعت او کنید.3
از نظر ایشان پناه به بیگانه ، به منزله از دست دادن هویت مسلمانی است. آن غیرت و سربلندی که مسلمان باید داشته باشد با این عمل به بردگی او می‏انجامد.
مرحوم حاج آقا نوراللَّه ریشه‏های عقب‏ماندگی مسلمانان را در رساله مقیم و مسافر در چند چیز خلاصه کرده است که عبارتند از:
1. استعمار و بیگانگان؛
2. نداشتن قوه حربیه قوی؛
3. عدم اعتماد به نفس (چرا باید استعداد ما کمتر از آن‏ها باشد) ، یعنی این که ما اعتماد به نفس نداریم و فکر می‏کنیم غربی در شکم مادر آن فنون را یاد گرفته است ، پس باید بیدار شد؛
4. عدم اتحاد مسلمین.
حاج آقا نوراللَّه وضعیت را این گونه بیان می‏کند:
امروز روزی است که اسلام غریب است و کفار اطراف مسلمین را احاطه نموده‏اند و درصدد تسلط و حمله بر مسلمانان هستند. بر تمام مسلمین واجب و لازم است که بذل مال و جان نموده و عَلَم اسلام که حضرت خاتم الانبیاء و ائمه هدی(علیهم السلام) با آن همه زحمت و مشقّت بذل نفوس خود و مسلمین و اصحاب و اولاد خود نمودند و به هر وسیله که هست زحمات آن حضرت به هدر رود و کفر بر اسلام غالب شود. چرا باید این قسم باشد؟ چرا باید قوه حربیه ما از آنها کمتر باشد؛ چرا باید استعداد ما از آنها کمتر باشد؟ باید کاری کرد که ما هم مثل آنها قوی باشیم و استعداد آنها را پیدا کنیم تا بتوانیم حفظ عَلَم اسلام بنماییم ، آنها ملائکه نیستند قوه ملکوتی ندارند. با این شمشیرهای شکسته و آلات حربیه قدیمیه با آنها جنگ نماییم. البته مغلوب خواهید شد. ولی چنان چه که درصدد آلات حربیه جدیده برآییم و عموم مسلمین را به تعلیم علم جنگ دلالت بنمایی. عمّا قریب به درجه آنها خواهیم رسید. و اگر نتوانیم به بلاد کفر فائق بیاییم حفظ بلاد خود راتوانیم کرد... باید مسلمین در کمال جد و اجتهاد در صدد جهاد و دفاع برآیند و دعا هم بکنند و بر خدا توکل بنمایند تا خداوند فتح و نصرت را نصیب آنها فرماید.4 از سخن حاج آقا نوراللَّه چند نکته فهمیده می‏شود: اول ، حفظ اسلام در هر شرایطی واجب است. حفظ اسلام مساوی از دست دادن جان و نفس مسلمان است. و دین بدون خونریزی حفظ نخواهد شد. البته در دوره‏ای که تجاوز به بلاد مسلمین شده و می‏شود باید جان را فدای دین کرد و حفظ دین بدون خونریزی در این زمان مصداق پیدا نمی‏کند.
مسئله بعد این که هر لحظه، امکان حمله به مسلمین وجود دارد و هدف بیگانگان نابودی اسلام و مسلمین است پس باید خود را قوی کنیم. نیز به لحاظ تجهیزات نظامی باید به علم روز مجهز شد و در بالاترین سطح نظامی قرار گرفت.
هدف وی استقلال کشور در جمیع امور و قطع ایادی بیگانه از سوی دیگر بود. او می‏خواست به ایران و ایرانی و مسلمین هویت از دست رفته را عطا کند. و سرانجام در این راه هم شربت شهادت را نوشید.

آقا نورالله و امنیت اقتصادی‏

در قیام تنباکو، علما هم در تحریک قیام در شهرها نقش داشتند و شیخ فضل اللَّه از محضر استادش میرزای شیرازی درباره موضوع تنباکو استفتا کرد و زمینه برای فتوا فراهم شده بود و شکست بزرگی را برای استعمار رقم زد. به دنبال این قضیه این اندیشه در ذهن حاج آقا نوراللَّه و آقا نجفی شکل گرفت که می‏توان ابعاد این تحریم را به کالاهای دیگر گسترش داد. سپس جهت تحقق عینی این تحریم برای سازندگی و خودکفایی داخلی، برنامه‏ریزی و اقدام کرد. مبارزه و تحریم اجناس خارجی و نفی سلطه اقتصادی اجانب از طرفی و تلاش برای سازندگی و خود کفایی کشور از سوی دیگر، اساس مبارزه اقتصادی حاج آقا نوراللَّه و برادرش را تشکیل می‏داده است.
حاج آقا نوراللَّه می‏نویسد:
همین اعمالی که اسمش را تجارت و صناعت کرده‏ایم، اسباب فقر و فاقه دولت ما شده؛ چرا که تجار ما در واقع مزدور اجانب می‏باشند و به اجرت بسیار مختصری، به علت این که در سال، چندین هزار تومان ما را از طلا و نقره حمل به خارج می‏نمایند. و اجانب همین پول‏ها را اسباب محموله تجارت لایقه می‏نمایند. و سالی کرورها از مملکت ما جلب می‏نمایند. و در مقابل در سال چیزهایی که ابداً از عین آن باقی نیست؛ از قبیل قند و چای و سایر مشروبات علاوه بر خسارات جانی، کلّی ضرر مالی برای ما داشته. یا از قبیل اقمشه بوده، که محلوج آنها را یک من نه هزار الی یک تومان از مملکت ما برده... یا قدری کم و زیاد پارچه هایی مثل کارس و امثال آن داده‏اند. یا از قبیل ظروف و چراغ و سایر آلات چینی و بلور و غیره بوده که تماماً سر سال شکسته و به کلی از میان رفته، جز حسرتی برای ما باقی نمانده، پس معلوم شد که قسم تجارت دلّالی اجانب بوده و جان کندن برای تحصیل نفع آنهاست.5
مطالب بالا را حاج آقا نوراللَّه زمانی گفت که استعمار در همه کشورهای جهان سوم منابع آنها را با نیروی کار ارزان از خود این کشورها تهیه و به کشور خودشان انتقال می‏دادند و مردم این ممالک در فقر به سر می‏بردند. این مسئله در ایران، قبل از قضیه تنباکو ایجاد شده بود و ادامه داشت و زمینه را برای نابودی اقتصاد ملی فراهم کرده بود. زمانی که انگلیسی‏ها و روس‏ها بازارهای ایران را پر از اجناس خودشان کرده و بدون این که حق گمرکی بپردازند سودهای کلانی نصیب آنان می‏شد و در واقع امنیت اقتصادی کشور را به مخاطره انداختند.
حاج آقا نوراللَّه ناامنی را حس کرده بود، لذا خود و برادرش در تکوین، حرکت و استمرار شرکت اسلامیه نقش اساسی را ایفا کردند.
این شرکت به تجار و کسبه هویت تجاری بخشید. به آنها روحیه تجارت بخشید. این شرکت در سال 1316 ق تأسیس شد. و تشکیلات آن در همه شهرها و بعضی کشورهای خارجی شعباتی را دایر کرد.
از مطالب او نکات زیر به دست می‏آید:
1. عدم استقلال اقتصادی کشور، باعث فقر در جامعه می‏شود. به این معنا که باعث ناامنی می‏شود و مردم گرسنه می‏مانند و مجبور به غارت و دزدی می‏شوند و این زمینه ناامنی را ایجاد می‏کند. وقتی زمینه ناامنی ایجاد شد خود به خود هرج و مرج ایجاد می‏شود و مردم یورش برده و امنیت دولت را از بین خواهند برد و این همان چیزی است که استعمار می‏خواهد؛
2. حضور بیگانه در بازار مسلمین باعث از بین رفتن منافع ملی می‏شود. آنها با حضور خود در بلاد مسلمین منافع ملت را با قیمت ارزان به دست می‏آورند و به کشور خود منتقل می‏کنند و اقتصاد کشور خود را ترقی می‏دهند در حالی که اقتصاد کشور ایران وابسته خواهد بود.
در سخنان حاج آقا نوراللَّه آمده است که:
باید اسباب تجارت داخله را فراهم آورد که از اول صادرات مملکت به قدر واردات باشد.6
او می‏گوید نباید فقط وارد کننده باشیم بلکه باید صادر کننده هم باشیم. وقتی صادر کننده باشیم دنیا با نگاه دیگری به کشور ما نگاه خواهد کرد.
او باز می‏نویسد:
اشخاص نروند پول‏های خودشان را در بانک‏های خارجه از قرار صد و پنج بگذارند و در داخله پول نابود شود. باید طوری اطمینان داد تا رعایا به دولت قرض بدهند.7
اگر مسلمین دارای ثروت و مکنت شوند و تجارت و زراعت و فلاحت آنها ترقی کند و فقر و پریشانی آنها رفع شود، البته در کمال خوبی می‏توانند حفظ علم اسلام را نمایند.8
امروز بر ملت ایرانیه و حوزه اسلامیه لازم و متحتّم است که در رفع احتیاج از خارجه به قدر مقدور و اندازه میسور بکوشیم، یعنی لوازم زندگانی را از لباس و فرش و مبل و اسباب آلات و جنس خرازی از چاقو و مقراض و غیره تا آخرین درجه امکان از امتعه داخله خود استعمال نماییم و تا در مملکت خود اگرچه به اضعاف قیمت و خشن باشد در بند ظرافت نباشیم و از خارج تحریم این اقتصاد ملکی و ملی را از کار بندیم و سرمایه و نفوذ را به خارج نسپاریم.9
یکی از صنعت‏های قدیمه ایران نساجی است و اگر کارخانه ریسمان و نساجی داشتیم قهراً رفع حاجت و مزید ثروت و ترقی مملکت می‏باشد و هم فلاحت که در واقع معدن معتبر ایران است و با این استعداد آب و خاک اگر از روی قانون علمی استخراج این معدن می‏شد، اسباب هزار گونه ثروت می‏شد.10
قدرت اقتصادی، امنیت یک کشور را بالا می‏برد. اقتصاد خوب زمینه را برای قدرت نظامی بالا فراهم می‏کند و باعث می‏شود که ارتش خوب و تسلیحات زیاد فراهم تا امنیت مرزها از شرّ اجانب حفظ شود.
هیچ کدام از این دو خصیصه در دوره قاجار به خصوص در زمان جنگ‏های ایران و روس وجود نداشت.
او حفظ منافع را از تهدیدات استعمار منوط به خودکفایی و ترقی مسلمین می‏داند. او به خروج سرمایه ایرانی‏ها از کشور انتقاد می‏کند و می‏گوید:
اشخاص نروند پول‏های خودشان را در بانک‏های خارج بگذارند. این کار باعث می‏شود خارجی‏ها با این پول‏ها کار اقتصادی کنند و همان پول را به حکام ما قرض داده و امتیازات زیادی دریافت می‏کنند.11
شرکت اسلامیه اصفهان در داخل و خارج شعباتی را دایر کرد و انعکاس زیادی در محافل داخلی و بین‏المللی داشت.
علمای نجف از جمله آخوند خراسانی ، سید محمد کاظم یزدی ، آیة اللَّه شربیانی، آیة اللَّه شریعت و آیة اللَّه محدث نوری ضمن ارسال نامه‏هایی از حاج آقا نوراللَّه تقدیر کردند. هم چنین اقدامات این شرکت در مجلاتی مثل ثریا ، حبل المتین و حکمت انعکاس داشت و در مطبوعات خارج مثل الهلال مصر از آن تقدیر شد.
اعلامیه تاریخی بر ضد سلطه بیگانه و دفاع از تولیدات ایرانی‏
حاج آقا نوراللَّه و برادرش آقا نجفی برای این که مردم را تشویق به خرید تولید داخل کنند و سلطه اقتصادی بیگانه را کاملاً از بین ببرند، اعلامیه‏ای که خود رهبری آن را به عهده داشتند با همکاری دیگر علما صادر کردند:
این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکن الملک متعهد و ملتزم شرعی شده‏ایم که مهما امکن بعد ذلک تخلف ننماییم.
فعلاً پنج فقره است:
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد باید روی کاغذ ایران بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمی‏نویسیم، قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمی‏نماییم. حرام نیست کاغذ غیرایرانی و کسی را مانع نمی‏شویم ، ماها به این روش متعهدیم.
ثانیاً: کفن اموات اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه‏های دیگر ایرانی باشد متعهد شده‏ایم بر آن میت ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوة بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثاً: ملبوس مردانه جدید که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده می‏شود ، قرار دادیم مهما امکن هر چه بدلی آن در ایران یافت می‏شود، لباس خودمان را از آن منسوج نماییم و منسوج غیرایرانی را نپوشیم. و احتیاط نمی‏کنیم و حرام نمی‏دانیم لباس‏های غیرایران را ، اما ماها ملتزم شده‏ایم حتی المقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از نسج ایران بنماییم، تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آن چه از سابق پوشیده داریم و دوخته ، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعاً: مهمانی‏ها، بعد ذلک ولو عیانی باشد چه عامه و چه خاصه، باید مختصر باشد، یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش میهمانی می‏نماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامساً: وافوری و اهل وافور را احترام نمی‏کنیم و به منزل او نمی‏رویم؛ زیرا که المسرفین - ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه) و حدیث (لاضرر و لا ضرار) ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است، و خانواده‏ها و ممالک را به باد داده.12

پي نوشت :

1. دانش آموخته حوزه علمیه قم و کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم‏علیه السلام.
2. موسی نجفی، اندیشه سیاسی حاج آقا نوراللَّه: (تهران: انتشارات مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ دوم، 1378) ص 9.
3. همان، ص 13.
4. غلام حسین زرگری‏نژاد، رسائل مشروطیت، رساله مقیم و مسافر، ص 445.
5. نجفی، پیشین، ص 15.
6. همان، ص 16.
7. همان.
8. همان.
9. همان.
10. همان، ص 17.
11. همان.
12. همان، ص 129.

منبع:فصلنامه علوم سیاسی ، شماره 34