تأثير خشونت، جنسيت، تبليغات و رسانه‏هاى گروهى





مى‏توان گفت كه تأثيرات ناشى از رسانه‏هاى گروهى به روى افراد جامعه، كه از 30 سال گذشته خود را به وضوح نشان داده است، قابل مقايسه با وضعيت كنونى اين رسانه‏ها مى‏باشد. اين گونه وسايل ارتباط جمعى تنها مختص به راديو و تلويزيون نيست و مجلات، مقالات، فيلم‏ها و پديده‏ى اخير يعنى همان اينترنت را نيز دربرمى‏گيرد. ميزان اطلاعاتى كه از طريق كابل‏ها و حتى صندوق‏هاى پستى درب منزلمان به ما مى‏رسد بسيار چشم‏گير است. همگى شاهد اين مسئله هستيم كه روزانه اخبار جديد، سرگرمى‏هاى نو و داد و ستدهاى بسيارى از طريق همين رسانه‏ها صورت مى‏پذيرد و به طور دائم سيلى از تبليغات به جهت فروش كالاها و دادن خدمات لازم به افراد جامعه انجام مى‏گيرد. يكى از مواردى كه به طرق مختلف همچون فيلم‏ها، موسيقى‏ها، اخبار تلويزيونى و حتى كارتون بچه‏ها شاهد آن هستيم ابراز مسائل مسائل خشونت‏آميز است كه نه تنها در كشور خود بلكه از طريق ماهواره به تمام دنيا پخش مى‏گردد.
همچنين تصورات مربوطه به جنسيت‏هاى مختلف در هر جايى از دنيا ديده مى‏شود و مبلغين اين گونه برنامه‏ها، اهداف گوناگونى را دنبال مى‏كنند. به طور مثال امروزه در جوامع به وضوح مى‏بينيم كه از همين موضوع جنسيت زن و مرد براى فريفتن افراد، تبليغات تجارى و فروش اجناس تجارى استفاده‏هاى كلانى مى‏گردد.
هرگز اجازه ندهيد كه رسانه‏هاى گروهى روى تفكرات فرزندتان تأثير سويى بگذارد
با توجه به سيل عظيم اطلاعات، شاهد آن هستيم كه تأثير اين گونه اخبار در ميان افراد جامعه، به طور قابل ملاحظه‏اى و با شدت، سير فزاينده دارد. موضوع «خشونت» از جمله موارد بسيار گويايى است كه اين رسانه‏ها، امروز به صورت ديگرى به آن مى‏نگرند و مى‏توان گفت كه آن را پذيرفته‏اند و حتى در بسيارى از فيلم‏ها و انواع خاصى از موسيقى، اين قضيه را ستايش مى‏كنند. مواردى همچون تصورات جنسى و رفتارهاى جنسى كه روزگارى در راديو و تلويزيون اشاره‏اى گذرا به آنها مى‏گرديد، امروزه به صورت آشكار و به شكل سرگرمى‏هاى خاص در ميان عموم جامعه شايع گرديده است و بسيار عادى با آن برخورد مى‏گردد. جاى شگفتى است كه بسيارى از خانواده‏ها مطلع نيستند كه نونهالان آنها از طريق اينترنت به عكس‏ها و مطالب زننده‏اى با محتواى جنسى دسترسى دارند كه والدين به هيچ وجه وجود آن را تصور نمى‏كنند و نمى‏دانند كه فرزندانشان با داشتن تنها يك رايانه و دسترسى به اينترنت و حداقل دانش كامپيوترى، قارند كه به اين مطالب و تصاوير قبيح دسترسى يابند.

سيل عظيم اطلاعات

تأثيرات ناشى از اطلاعات و اخبار سبب گريده است كه به زندگى، در تمام جهات سرعت و شتاب ببخشد. اين امر باعث شده كه ندرتا زمانى براى استراحت، آرامش و ارتباطات اجتماعى اختصاص داده شود. اضطراب و استرس و به دنبال آن بيمارى‏هاى قلبى و عروقى افزايش پيدا كرده است؛ افسردگى شيوع بسيارى دارد و بر روى نونهالان تأثير مى‏گذارد. فرزندانمان استرس زيادى را در زندگى متحمل مى‏شوند و اگر چه ممكن است آشكارا و به وضوح مشكل خود را بروز ندهند ولى تأثير عميق و سوء اين كشمكش‏هاى درونى و اضطراب‏ها در وجود آنها باقى مى‏ماند. در اين دنياى پر شتاب فرزندان مجبور هستند كه زودتر از سن واقعى و روند طبيعى رشد، طى طريق كنند. به اين معنا كه زودتر از دنياى كودكى فاصله بگيرند و در واقع اين نونهالان زمان كمى دارند كه در دوران كودكى سير كنند.
در اين جا به بيان اين مطلب مى‏پردازيم كه با توجه به تأثير عميق رسانه‏ها و تبليغات، فرزندان ما چگونه انسان‏هايى خواهند بود. پيام‏هاى تجارى كه از طريق راديو و تلويزيون و ساير رسانه‏ها منتشر مى‏شود چه به صورت تصويرى و زنده و چه گفتارى، اثر عميقى را در جامعه خواهند گذاشت. تأثير و نفوذ اين تبليغات تجارى محدود به ايجاد عرضه و تقاضا و فروش كالا نيست، بلكه مى‏توان گفت كه اثر عميق‏تر و جدى‏تر آن در تغييرات رفتارى، پوششى و نگاه مردم به زندگى و پيرامون خود مى‏باشد. اين گونه تبليغات تصوير جديدى را در مقابل چشمان افراد جامعه قرار مى‏دهد. همه‏ى ما شاهد اين مسئله هستيم كه از طريق رسانه‏هاى گروهى جاذبه‏ها، زيبايى‏ها و دانش و فرهنگ جديدى به تصوير كشيده مى‏شود و هيچ كس هم قادر به توقف اين چنين وقايعى نخواهد بود و همه‏ى افراد در روند اين سرگرمى‏ها و تبليغات، با روى گشاده قدم مى‏گذارند. در گير و دارهاى تبليغاتى - تجارى مى‏توان چنين اظهار داشت كه بهترين فعاليت تجارى، تلاش در زمينه‏ى ايجاد تصويرى است كه سبب شود مردم كسى را سرمشق خود قرار دهند و در واقع مى‏توان گفت كه مبلغين اين گونه تجارت‏ها در ابتدا به فكر فروش محصولات خود نيستند بلكه در نظر دارند اسوه و الگويى را ايجاد كنند تا مردم دنباله‏رو آن گردند. به طور مثال اين گونه تبليغ مى‏كنند كه اگر شما مى‏خواهيد مثل مايكل جوردن (1) باشيد بايد همچون او لباس بپوشيد، همان نوشيدنى را بخوريد و همان ورزش را انجام دهيد. حال اگر شما تمام اين كارها را هم انجام دهيد واضح است كه خود مايك نخواهيد شد ولى از درون در شما يك احساس رضايت خاصى ايجاد مى‏گردد. در اين جا قصد نداريم كه آقاى جوردن را مورد انتقاد قرار دهيم، چون او از بسيارى جهات نقش مثبتى دارد و مى‏تواند الگويى مناسب براى جوانان باشد اما نكته‏اى كه در اين جا قابل ذكر است نفوذ وسيع و قدرتمند پيام‏هاى تبليغاتى است كه سبب مى‏گردد كه اميال، ادراك و رفتارهاى مردم جامعه تغيير شكل پيدا كند. در واقع جدا از مسئله آقاى جوردن بسيارى از اين الگوسازى‏ها مى‏تواند براى جوانان مضر باشد و اثرات سوء و مخربى را در شخصيت آنها داشته باشد.

تصاوير تبليغاتى پيرامون زنان

تبليغاتى كه پيرامون مدهاى روز و زنان صورت مى‏گيرد براى دختران جوان مضر و مخرب است خصوصا اگر اين تصاوير غير واقعى باشند. امروز لاغر اندام بودن و پيرو مد قرار گرفتن مورد نظر دختران و زنان مى‏باشد و به صورت اغراق‏آميزى ذهن آنها را به خود مشغول ساخته است. بسيارى عقيده دارند كه مسئله مد كه امروز به وسيله‏ى مدل‏ها و نمايش‏هاى تبليغاتى عرضه مى‏گردد خطر آفرين باشد. امروزه صنايع بسيارى از كشورهاى پيشرفته به سوى ساخت غذاها، نوشيدنى‏ها و داروهايى قدم برمى‏دارد كه نياز مردم را براى لاغر شدن فراهم نمايد. كتاب‏هاى رژيم غذايى و كاهش وزن پر فروش‏ترين كتاب‏هاى سال است و اصلا هيچ فردى به اين قضيه اهميت نمى‏دهد كه بسيارى از آنها سلامت جسمى را در نظر نمى‏گيرند.
در دنياى كنونى، در عين اين كه به مسئله زيبايى اندام توجه مى‏شود و تلاش‏هاى زيادى روى اين موضوع صورت مى‏گيرد، مى‏بينيم كه ارزش و توانايى‏هاى افراد هم روى همين مسئله سنجيده مى‏گردد. مردم ما نگاهشان نسبت به يكديگر قضاوت مى‏كنند و زيبايى اندام به عنوان يك ارزش محسوب مى‏گردد. موفقيت افراد، وابسته به لاغر بودن آنهاست و مكررا ديده مى‏شود كه افرادى با وزن بالا مورد تبعيض قرار مى‏گيرند و ديگران آنها را به عنوان افراد تنبل، نامرتب و فاقد خويشتندارى قلمداد مى‏كنند. اين تصوير ذهنى در مورد هر دو جنس مذكر و مؤنث صدق مى‏كند اما نقش مؤثرتر و مهم‏ترى را در زندگى زنان بازى مى‏كند. تأثير منفى ناشى از تصور عدم تناسب اندام در زندگى يك دختر جوان، مى‏تواند به سادگى روى خودباورى، ارتباطات اجتماعى و سلامت فيزيكى او تأثير سوء بگذارد. دخترانى كه از وضعيت اندام خود تصور درستى ندارند در معرض كاهش خودباورى هستند و نگرانى‏هاى موجود ذهن آنها را به خود مشغول ساخته و انرژى جسمى و روانى آنان را كاهش مى‏دهد و سبب مى‏گردد كه آنها از انجام كارهايى كه لذت مى‏برند خوددارى كنند چون از وضعيت خود راضى نيستند و فكر مى‏كنند كه در باور و ادراك ديگران هم فرد ايده‏آل و قابل قبولى محسوب نمى‏شوند و همين امر سبب مى‏شود كه دائما از لباس‏هاى گشاد و يكنواختى استفاده كنند.
عدم رضايت از ظاهر سبب مى‏گردد كه بسيارى از زنان و دختران جوان، تلاش‏هايى را در جهت تغيير وضعيت اندام خود انجام دهند كه اين تلاش‏ها مى‏تواند آسيب‏زا و پر خطر باشد و سبب اختلالات تغذيه‏اى در آنها گردد. شيوع اين اختلالات در زنان بيشتر از مردان است و اساسا در سن بلوغ بروز مى‏كند. مى‏توان گفت كه با شروع شناخت فردى، اين اختلالات آغاز مى‏گردد و البته به خود فرد، اجتماع و فرهنگ نيز وابسته است و اين زنان هستند كه خود را تحت فشار قرار مى‏دهند و هويت خود را با تغيير شكل بدنى خاص خودشان پيدا مى‏كنند و به خاطر ديگران مى‏خواهند كه ظاهرى آراسته و مد روز داشته باشند.

اختلالات تغذيه‏اى

از هر 10 دختر دبيرستانى، 7 نفر از وضعيت بدنى خود راضى نيستند و درصدد كاهش وزن خود هستند، حتى ديده شده است كه در ميان 10 تن از دختران در سن بلوغ و با وزن طبيعى، 7 نفر مى‏خواهند از وزن خود را كاهش دهند. بيمارى‏هاى تغذيه‏اى خصوصا بى‏اشتهايى عصبى و ضعف ناشى از گرسنگى، روى 10 تا 15 درصد از دختران در سن بلوغ تأثير مى‏گذارد. اين بيمارى‏ها تهديدى براى زندگى اين نوجوانان است و ضرورت دارد كه هر چه زودتر شناخته و درمان گردد. مشخصات اساسى اين اختلالات شامل مواردى است همچون: ترس غير منطقى از چاق شدن، ميل به لاغر و تركه‏اى شدن و عدم رضايت از اندام. از جمله فعاليت‏هايى كه براى كاهش وزن صورت مى‏گيرد و خطرناك و غير بهداشتى است مى‏توان از رژيم‏هاى غذايى غلطى نام برد كه شخص به خود گرسنگى مى‏دهد و يا خود را ترغيب مى‏كند كه استفراغ كند و يا ممكن است از داروهاى ملين و مدر استفاده كرده و بيش از حد تمرينات بدنى انجام دهد. بسيارى از دختران و زنان اين گونه رفتارهاى مضر و خطرناك را با رضايت دنبال مى‏كنند چون سرسختانه سعى دارند كه از لحاظ اندام ظاهرى به آن تصوير درست فرهنگى دست بيابند.
البته بسيارى از زنان به مقابله با اين فشارهاى فرهنگى برخاسته‏اند اما هنوز هم بسيارى قربانى اين مسئله هستند و با اين كار، خودباورى، سلامت جسمانى و حتى گاهى اوقات زندگى خود را از دست مى‏دهند. امروزه مشاهده مى‏شود كه زنان از يك طرف براى كسب استقلال تلاش مى‏كنند و سعى در كنار گذاشتن شرايط آسيب‏پذير و وابستگى‏ها دارند و از طرف ديگر هنوز در تلاش‏اند كه ارتباط خود را با مردان گسترش دهند و براى جنس مخالف خود جذابيت داشته باشند و به همان شكلى از ظاهر درآيند كه توسط رسانه‏هاى گروهى به تصوير كشيده شده است. حال در اين جا اين سؤال مطرح مى‏شود كه كدام يك از اين دو مورد از ارزش بالاترى برخوردار است؟ استقلال داشتن يا تابعيت از مد؟ در دنياى كنونى فشارهاى ناشى از مد و تبليغات رسانه‏ها بسيار عظيم است و جوانان خصوصا دختران در روند رشد و شناخت خود از آن پيروى خواهند كرد.

خشونت و رسانه‏هاى گروهى

در مقايسه با 20 يا 30 سال گذشته مشاهده مى‏شود كه امروزه در سينما، تلويزيون و موسيقى‏هاى تغزلى، بيشتر در مورد خشونت صحبت به ميان مى‏آيد و اين موضوع به تصوير كشيده مى‏شود. مى‏توان گفت كه رسانه‏هاى گروهى با به تصوير كشيدن اين مسائل به نقش سرگرم كنندگى برنامه‏هايش توجه دارند در حالى كه تحقيقات روان‏شناسى نشان مى‏دهد كه علت بسيارى از ترس‏ها در فرزندانمان همين مسئله خشونت است كه در خبرهاى تلويزيونى مطرح مى‏گردد. پخش چنين خبرهايى از طريق تلويزيون باعث ايجاد ترس و اضطراب در افراد بزرگسال و كودكان مى‏شود. به طور مثال خبرهايى راجع به تيراندازى در مدرسه‏اى در ايالت آركانزاس سبب جنجالى تبليغاتى و جهانى گرديد و بسيارى از كودكان نقاط مختلف جهان دچار اضطراب و ترس ناشى از صدمه ديدن و كشته شدن در مدرسه گرديدند. اين گونه برنامه‏هاى تلويزيونى در بچه‏هاى شهر تورنتو ايجاد ترس و اضطراب‏هاى بيمار گونه‏اى كرده است. سؤالى كه در اين جا مطرح مى‏شود اين است كه چه تعداد از شوها و برنامه‏هاى تلويزيونى در شهرهاى كوچك و بزرگ جهان، با اين كلمات نحس و شوم آغاز مى‏گردد كه مثلا در اين محل تيراندازى شده و غيره. اين چنين داستان‏هاى خشونت آميزى در خبرهاى رسانه‏هاى گروهى خصوصا تلويزيون ديده مى‏شود و علت آن هم ايجاد علاقه و جذب توجه مردم براى تماشاى چنين برنامه‏هايى است.

خشونت در تلويزيون

براساس مطالعات و تحقيقات انجمن روان شناسى آمريكا، خشونت در تلويزيون، بى‏ترديد، اثر منفى روى فرزندانمان مى‏گذارد. مشاهده‏ى خشونت در تلويزيون 3 اثر كلى و اساسى روى فرزندان مى‏گذارد. اول اين كه: بچه‏ها حساسيت و توجه خود را نسبت به مشكلات و رنج و دردهاى ديگران از دست مى‏دهند، مى‏توان گفت كه اين خشونت‏ها از لطف و مهربانى فرزندان نسبت به ديگران مى‏كاهد. دوم اين كه: بچه‏ها ترس و واهمه‏ى بيشترى نسبت به محيط و دنياى اطراف خود پيدا مى‏كنند. مورد سوم اين كه: با مشاهده‏ى خشونت‏ها در تلويزيون احتمال بيشترى وجود دارد كه بچه‏ها رفتارهاى پرخاشگرانه و تهاجمى نسبت به ديگران نشان دهند. مطالعات انجام شده در دانشگاه پنسيلوانيا نشان داده است كه برنامه‏هاى تلويزيونى بچه‏ها، در هر ساعت در حدود 20 فعاليت خشونت‏آميز را به نمايش مى‏گذارد و كودكان با مشاهده‏ى اين گونه واكنش‏ها، به احتمال زياد فكر مى‏كنند كه دنيا مكانى پر از خطر است. به خاطر بسپاريد كه بچه‏ها، آن چه را كه مى‏بينند بيشتر به خاطر مى‏آورند به اين معنى كه اثر ديدن بيشتر از خواندن و يا شنيدن است. تصاويرى از خشونت‏ها كه توسط تلويزيون به نمايش گذاشته مى‏شود و بچه‏ها شاهد آن مى‏باشند تأثيرى عميق به روى فرزندانمان مى‏گذارند كه براى مدت زمانى طولانى در فكر و روح آنها باقى مى‏ماند. ديگر مطالعات حاكى است كه بچه‏ها اغلب با مشاهده‏ى برنامه‏هاى تلويزيونى، رفتارهاى متفاوتى از خود بروز مى‏دهند. بر طبق بررسى‏اى كه در دانشگاه پنسيلوانيا صورت گرفت عكس العمل 100 كودك پيش دبستانى را مورد مطالعه قرار دادند. بعضى از اين بچه‏ها، كارتون‏هايى را تماشا مى‏كردند كه پر از رفتار و اعمال خشونت‏آميز و تهاجمى بود و ديگر بچه‏ها برنامه‏هاى بدون خشونت را مشاهده كرده بودند. محققين دريافتند كه گروه اول (آنانى كه شاهد خشونت در كارتون‏ها بوده‏اند) در مدرسه به دوستان خود صدمه وارد مى‏كنند و يا به آنها دعوا مى‏كنند، همچنين اين گونه بچه‏ها از دستورات والدين سر پيچى مى‏كنند كه در گروه دوم اين چنين رفتارهايى مشاهده نمى‏شود.
در مطالعات ديگرى كه در دانشگاه ايلينويز انجام گرفت اين مسئله روشن شد كه كودكانى كه در دوران ابتدايى برنامه‏هايى پر از خشونت نگاه مى‏كنند در دوران نوجوانى تمايل بيشترى براى نشان دادن رفتارهاى تهاجمى دارند. دانشمندان با بررسى و تحقيق روى نوجوانان 13 ساله دريافتند كه كودكانى كه در سنين 8 سالگى برنامه‏هاى خشونت‏آميز از تلويزيون مشاهده كرده باشند در سن نوجوانى احتمال بيشترى وجود دارد كه به خاطر جنايت و ديگر اعمال نادرست توسط پليس دستگير گردند. اين مطالب بيانگر اين موضوع است كه والدين بايد توجه كنند كه فرزندانشان شاهد چگونه برنامه‏هايى هستند و در مورد مدت زمان تماشا و محتواى برنامه‏هاى تلويزيونى دقت كافى داشته باشند و ضمنا برنامه سازان تلويزيونى نيز بايد در نشان دادن چنين برنامه‏هايى دقت داشته و براى اين كار محدوديت‏هايى را در نظر بگيرند.

دختران پرخاشگر

خشونت نمايش داده شده در تلويزيون به همان اندازه كه روى پسرها اثر گذار است روى دخترها نيز تأثير مى‏گذارد. براساس مطالعات دانشگاه ميشيگان پيرامون مسائل اجتماعى مشخص گرديده است كه: دختران جوانى كه شاهد برنامه‏هاى تهاجمى و خشونت‏آميز باشند در دوران بزرگسالى افرادى پرخاشگر و تندخو هستند و در زندگى درگيرى‏هاى بسيارى دارند و دست به كارهاى خشونت‏آميزى همچون حمله به ديگران با چاقو و يا خفه كردن آنان مى‏زنند كه اين گونه اعمال در زنانى كه در دوران نوجوانى شاهد چنين برنامه‏هايى نبوده‏اند و يا بسيار كم مشاهده كرده‏اند ديده نمى‏شود.

قدرت تلويزيون

محققين عقيده دارند كه سنين 6 تا 8 سالگى از جهت رشد روحى و روانى كودكان، سال‏هاى بسيار حساس و سرنوشت‏سازى است. در اين دوران بچه‏ها رفتارهايى را كه در طول زندگى با آنها همراه است مى‏آموزند. اگر بچه‏ها در اين سنين، شاهد خشونت باشند (چه از طريق رسانه‏ها و چه پدر و مادر و دوستان) به هر حال آنها اين رفتارهاى خشونت‏آميز را مى‏آموزند و در مواجهه با مشكلات زندگى اين گونه واكنش‏هاى تهاجمى را از خود نشان مى‏دهند. چنين رفتارهاى پرخاشگرانه ممكن است سريعا آشكار نگردد و سال‏ها طول بكشد كه اولين علايم و نشانه‏هاى رفتارهاى تهاجمى بروز نمايد.
صنعت ساخت برنامه‏هاى تلويزيونى مسئول است كه در برنامه‏هاى تلويزيونى خصوصا برنامه‏هاى مربوط به كودكان محدوديت‏هايى را ايجاد كند. در سال 1998، اين صنعت در جهت آگاهى والدين پيرامون برنامه‏هايى كه مناسب فرزندانشان نيست، گام‏هايى برداشت. بر خلاف انجمن برنامه‏هاى كارتونى آمريكا، امروزه مشاهده مى‏شود كه شبكه‏ى تلويزيونى آمريكا سعى در ارزيابى برنامه‏هاى خود دارد. اين مسئله اقدام مثبتى محسوب مى‏گردد زيرا همان طور كه دوروتى كانتور، رئيس انجمن روان‏شناسى آمريكا اظهار مى‏دارد: ما در دنياى زندگى مى‏كنيم كه والدين چه پدر و چه مادر در بيرون از منزل كار مى‏كنند و بچه‏ها آزادى بيشترى دارند و كمتر تحت كنترل واقع مى‏شوند، پس در چنين قرنى، والدين بايد به كيفيت و ميزان برنامه‏هايى كه بچه‏ها خصوصا در سنين جوانى شاهد آن هستند توجه كنند و سيستم‏ها و انجمن‏هاى برنامه‏سازى بايد در اين راستا به والدين كمك كنند.
صنعت برنامه‏سازى در تلويزيون، بايد به گونه‏اى باشد كه در راستاى كمك به والدين، به كاهش ميزان و شدت برنامه‏هاى خشونت‏زا، از تلويزيون بپردازد و از به تصوير كشيدن اين برنامه‏ها از طريق اين رسانه بكاهد و فيلم‏هايى با محتواى مناسب براى بچه‏ها در نظر بگيرد. با توجه به اعمال خشونت‏زايى كه از كودكان سر مى‏زند، مى‏توان به اين مسئله دست يافت كه صنعت برنامه‏سازى در تلويزيون داراى تاريخچه‏ى موفقى نبوده است و از اين پس بايد در جهت بهبود برنامه‏هاى خود تلاش كند. در سال 1990 كنگره‏ى آمريكا طرحى را پياده كرد كه در آن به موضوع برنامه‏هاى آموزشى كودكان پرداخته بود. بر اين اساس محققين به مطالعه پرداختند و دريافتند كه روزانه 3 - 4 ساعت برنامه‏ى آموزشى براى كودكان در نظر گرفته مى‏شود كه عمده‏ى اين گونه برنامه‏ها، قديمى است و تنها نيم ساعت از آنها، جنبه‏ى آموزشى دارد. به همين جهت هيأت آموزشى، تعريف خود را از برنامه‏هاى آموزشى محدود كرد و نياز به ايجاد برنامه‏هاى مؤثر در تلويزيون را گوشزد نمود. به هر حال مهمترين وظيفه‏ى پدر و مادر كنترل فرزندان و زير نظر گرفتن آنها براى مشاهده‏ى فيلم‏ها و برنامه‏هاى تلويزيونى است.

وظيفه‏ى والدين چيست

بر اساس نظرات انجمن روان شناسى آمريكا، والدين به منظور حفظ فرزندانشان از خطرات ناشى از برنامه‏هاى خشونت‏زا، مى‏توانند با انجام همه‏ى اين موارد يا قسمتى از موضوعاتى كه در زير ذكر مى‏شود در عادات فرزندان خود تغييراتى ايجاد كرده و يا آنها را تحت كنترل خود داشته باشند. اول اين كه حداقل يك قسمت از فيلم يا برنامه‏اى را كه فرزندتان تماشا مى‏كند بنگريد چون به اين صورت مى‏توانيد به مضمون و محتواى آن برنامه پى برده و درباره‏ى آن با فرزند خود بحث و مباحثه انجام دهيد. مورد دوم اين كه برنامه‏هايى را كه با خشونت همراه است محدود كنيد و جايگزين مناسبى را براى آن در نظر بگيريد. همچنين فرزندان خود را تشويق كنيد كه تنها به برنامه‏هاى آموزشى و آن چه كه از نظر شما قابل قبول است بپردازند و آنها را ترغيب كنيد تا در ساير فعاليت‏ها همچون سرگرمى‏ها - ورزش و بازى با دوستان شركت كنند و در نهايت ميزان ساعتى كه كودكان به تماشاى تلويزيون مى‏پردازند را كاهش دهيد و محدوديت‏ها را در نظر بگيريد.

جنسيت، رسانه‏هاى گروهى و اينترنت

ساليان مديدى است كه جنسيت و مسائل جنسى در رسانه‏ها مطرح مى‏گردد و حاميان اين مسئله آموخته‏اند كه چگونه از اين موضوع به خوبى و به طور مؤثرى استفاده كنند. اكثريت فيلم‏ها و برنامه‏هاى تلويزيونى به گونه‏اى است كه شخصيت اصلى آن اساسا داراى نقش سكسى است كه عموما زنان و گاهى اوقات مردان اين نقش را ايفا مى‏كنند. چنين نقش‏هايى در انواع گوناگون فيلم‏هاى تلويزيونى از قبيل ماجرايى، كمدى و حتى در مسابقات تلويزيونى ديده مى‏شود.امروزه مشاهده مى‏شود كه در سريال‏هاى تلويزيونى مطالب قبيح و زننده‏اى به‏ نمايش گذاشته مى‏شود، همچنين در انواع موسيقى و ترانه‏هاى ويدئويى، تصاوير سكسى به وضوح عرضه مى‏گردد و موسيقى‏هاى تغزلى نيز فاقد هر گونه حد و مرزى است. در تبليغات مجله‏ها، عاملان اين گونه تبليغات از مسئله سكس براى فروش لباس، عطر، ماشين و حتى سيگار استفاده مى‏كنند. اينترنت پديده‏اى است كه در اين روزها به طور وسيعى از لحاظ نمايش و عرضه‏ى مطالب جنسى گسترش پيدا كرده است و بسيارى از والدين از مطالب اينترنت اطلاعى ندارند و به عمق فاجعه پى نبرده‏اند. مجله‏ها و فيلم‏هايى كه به خانواده‏ها مربوط مى‏شود به هر حال از محدوديت‏هايى برخوردار است اما چنين امنيتى در مورد اينترنت وجود ندارد. هر كسى با داشتن يك رايانه و خريد مدم مى‏تواند به اين برنامه‏ها دست پيدا كند.
مطالب مضر و زننده‏اى كه امروزه به طور مستمرى از طريق اينترنت ارائه مى‏گردد بسيار فراتر از حدس و گمان بيشتر مردم است. خود من صراحتا مى‏توانم بگويم كه به عنوان شخص كارآموزده در علوم كامپيوتر و كسى كه سال‏ها در اين زمينه مطالعه و تحقيق داشته است از ديدن چنين برنامه‏هايى متعجب شده‏ام. كودكى كه حداقل دانش كامپيوترى داشته باشد با تايپ كلمه‏ى سكس (sex) مى‏تواند به طور اتوماتيك به تعداد زيادى گروه و دسته‏بندى دسترسى پيدا كند. اين دسته‏بندى‏ها كه روى صفحه‏ى كامپيوتر به نمايش در مى‏آيد هر كدام به شاخه‏هاى مختلف تقسيم مى‏شود و كودك كنجكاو با ورود به سايت‏هاى مختلف با دنياى وحشتناكى روبرو مى‏شود. مى‏توان گفت كه اين سايت اينترنتى محلى است كه جايگاه مطالب و صحنه‏هاى جانور منشى، خود آزارى و ديگرى آزارى است. در واقع اين سايت نگاه غير طبيعى و عجيب و غريبى به مسئله جنسيت دارد كه در سراسر دنيا وجود دارد و براى اين گونه برنامه‏هاى قبيح هيچ گونه حد و مرزى وجود ندارد.
اكثر برنامه‏هاى جنسى موجود در اينترنت، با پرداخت حق اشتراك قابل دسترسى است ولى به هر حال بيشتر اين سايت‏ها نمونه‏هايى از برنامه‏هاى خود را بدون پرداخت حق عضويت در اختيار استفاده كنندگان قرار مى‏دهند و هر فردى با هر سن و سالى با فشار دادن تنها يك دكمه مى‏تواند به اين سايت كه پر از برنامه‏هاى قبيح و زننده است دست پيدا كند. تنها عملى كه اين سايت‏ها براى محدود كردن افراد انجام داده‏اند اين است كه هشدارى خنده‏آور و مسخره را مطرح كرده‏اند و گفته‏اند كه افراد زير 18 سال اجازه‏ى ورود به اين سايت را ندارند. براى انجام اين عمل كلمه‏ى «بلى» و «خير» را قرار داده‏اند و سؤال مى‏كنند آيا بالاى 18 سال هستيد و يا خير؟ اگر روى كلمه‏ى «نه» برويد پس اجازه‏ى ورود سلب مى‏شود و گرنه با فشار دادن دكمه‏اى و ثابت شدن روى كلمه‏ى «بلى» مى‏توانيد به اين برنامه‏ها وارد شويد. به هر حال والدين بايد به عمق اين مسئله واقف باشند و بدانند كه نه خود كامپيوتر و نه اين سايت خاص، نمى‏تواند در مورد سن فرزندان ارزيابى درستى انجام دهد و با توقف روى كلمه‏ى «بلى»، افراد در هر سن و سالى قادر به استفاده و ورود هستند.
والدينى كه براى فرزندانشان امكانات كامپيوترى و ورود به خط اينترنت را فراهم مى‏كنند بايد در مورد استفاده‏ى فرزندانشان از اينترنت دقت و ملاحظه‏ى لازم را داشته باشند. اينترنت مجموعه‏اى وسيع و جذاب است كه داراى همه گونه مطالب مفيد و آموزشى است. تمام مراكز از جمله مجامع علمى و تاريخى، موزه‏ها، دانشگاه‏ها و حتى مدارس ممكن است براى خود سايت خاصى را داشته باشند. وظيفه‏ى هر پدر يا مادرى است كه فرزندان خود را با سايت‏هاى مفيد و آموزشى آشنا كرده و از تماس با برنامه‏هاى خطرناك، مضر و مطالب بيمارى‏زا از لحاظ روانى جلوگيرى به عمل آورد. امروزه انواع مختلفى از نرم افزارها وجود دارند كه كمك مى‏كنند تا اين مطالب و سايت‏هاى زننده قابل دسترسى نباشند البته بايد به خاطر داشت كه اين نرم افزارها مصون از خطا و اشتباه نمى‏باشند. به همين جهت با وجود تمام امكانات موجود، بهترين راه كنترل فرزندان، هنوز هم حضور پدر و مادر و توجه به كودكان و اداره‏ى فعاليت‏هاى آنان است.

فرزندان را به سوى دنياى حقيقى و كودكى‏شان راهنمايى كنيد

رسانه‏هاى گروهى، در سال‏هاى اخير، سبب شده‏اند كه فرزندان زودتر از سن خود به رشد و تكامل دست پيدا كنند. گر چه در مواردى اين عمل جنبه‏هاى مثبتى را مى‏تواند به همراه داشته باشد ولى به طور كلى، اثرى جز تخريب زندگى طبيعى فرزندان را به دنبال نخواهد داشت. مادر دخترى 14 ساله چنين اظهار مى‏دارد كه از نفوذ و تأثير رسانه‏هاى گروهى روى دخترش به وحشت افتاده است. او مى‏گويد: دخترم همچون ديگر نوجوانان همسن و سالش زنانى را كه در تلويزيون ايفاى نقش مى‏كنند و يا عكس آنها روى تبليغات و مجله‏ها قرار دارد، سرمشق خود قرار مى‏دهد و روى مسائلى همچون چطور لباس بپوشد، چطور با جنس مخالف ارتباط برقرار كند و چگونه بهتر به نظر برسد، دقت و تلاش مى‏كند. بايد به خاطر داشت كه تقليد فرزندانمان از هنر پيشه‏هاى تلويزيونى و معيار قرار دادن آنها چيزى جز اتلاف عمر و زندگى طبيعى آنان نمى‏باشد و از سوى ديگر مى‏توان گفت كه با اين عمل فرزندانمان قدم در زندگى غير عادى، نامناسب و ناسالم مى‏گذارند. اين مادر ادامه مى‏دهد كه: رسانه‏هاى گروهى آن چنان با مسائل جنسى و استفاده از موارد مخدر آلوده شده كه به تدريج در زندگى عادى افراد و كودكان نيز حضور خود را به نمايش مى‏گذارد تا جايى كه دخترم همچون دوستانش، در مورد مسائل جنسى بسيار عادى و ساده صحبت به ميان مى‏آورد و مسائل جنسى براى او موضوعى پيش پا افتاده تلقى مى‏شود.

والدين چه كارى مى‏توانند انجام دهند

دو نكته‏ى مهم وجود دارد كه والدين بايد به آن توجه داشته باشند، يكى محدود كردن آنها و ديگر تشويق فرزندان براى ارتباط برقرار كردن با پدر و مادر. در مورد ايجاد محدوديت، والدين لازم است كه ميزان ساعاتى را كه فرزندان تلويزيون تماشا مى‏كنند و همچنين نوع و كيفيت برنامه‏ها را كنترل كنند. والدين بايد اين كار را از سنين كودكى فرزندان آغاز كنند و اين عمل را به عنوان جزئى از فرهنگ و آداب زندگى در نظر بگيرند. با وجود اين كه امروزه هم پدر و هم مادر در خارج از منزل كار مى‏كنند ولى اين انتظار مى‏رود كه از توجه خود نسبت به دلبندانشان و همچنين ايجاد محدوديت پيرامون تماشاى برنامه‏هاى نامناسب دست بر ندارند. والدين بايد فرزندان خود را تشويق به ديگر كارها و فعاليت‏ها نمايند و در واقع هيچ كودك و يا شخص بزرگسالى نبايد بنده و معتاد وسايل الكترونيكى بوده و خود را در منزل اسير اين گونه برنامه‏ها نمايد.
دومين نكته اين است كه والدين بايد در مورد نفوذ برنامه‏هاى تلويزيونى بر روى فرزندانشان، با آنها به بحث و گفتگو بنشينند. به طور مثال والدين بايد بگويند كه درست است كه اگر برنامه‏هاى تلويزيونى در نهايت به خشونت و يا داستان‏هاى غم‏انگيز ختم مى‏شود ولى اين مسئله بدان معنا نيست كه زندگى واقعى نيز پر از اين حوادث غم‏انگيز و پر تنش است. در واقع پدران و مادران با بيان اين مطلب به زدودن ترس از زندگى واقعى كودكان كمك مى‏كنند. موضوع قابل توجه ديگر اين است كه والدين بايد به فرزندان خود بقبولانند كه نيازى به داشتن هر گونه وسيله، بازى‏هاى كامپيوترى و ويدئويى نيست چون بسيارى از تبليغاتى كه در مورد خريد اين گونه وسايل مى‏شود تنها درصدند كه اين گونه وسايل را به فروش برسانند و در واقع بسيارى از اين بازى‏ها بى‏استفاده هستند. به خاطر داشته باشيد كه همواره گفتگوى دوستانه و راه گشا با فرزند خود برقرار كنيد و ارتباط نزديكى با او داشته باشيد.

محدوديت‏هايى را براى فرزندان خود قائل شويد

ممكن است فرزندان با محدوديت‏هاى والدين موافق نباشند و به خاطر اين موضوع پدران و مادران محبوبيت خود را نزد فرزندان از دست بدهند، ولى با وجود اين مسائل والدين بايد تلاش خود را براى تربيت درست كودكان انجام دهند. شما شاهد اين مسئله هستيد كه دوستان فرزند شما، برنامه‏هايى را تماشا مى‏كنند كه از نظر شما زننده است و يا بازى‏هاى كامپيوترى و ويدئويى را انجام مى‏دهند كه بسيار خشونت‏آميز است و همه‏ى اين مسائل با روش تربيتى درستى كه شما در پيش گرفته‏ايد منافات دارد، پس وظيفه پدر و مادر اين است كه فرزند خود را از نفوذ و تأثير اين مواد مضر و خطرناك حفظ كنند؛ خواه فرزند موافق اين مسئله باشد و يا به اين قضيه اعتراض كند. اگر شما توجه و عشق خود را نثار فرزندانتان كنيد در اين صورت حتى اگر بچه‏ها موافق محدوديت نباشند اما پذيراى آن هستند. هنگامى كه بچه‏ها اين مسئله را نپذيرند، وظيفه‏ى پدر و مادر سنگين‏تر خواهد شد و والدين بايد آنها را نسبت به پذيرش اين موضوع وادار كنند. مى‏توان گفت كه بزرگترين برنامه و نمايشى كه مى‏تواند بيانگر عشق واقعى پدر و مادر به فرزندان باشد، همانا حفظ آنها از تأثيرات مضر رسانه‏هاى گروهى و توجه به علايق بچه‏ها مى‏باشد.

پي نوشت :

(1). Micheal Joardan