تأثير خشونت، جنسيت، تبليغات و رسانههاى گروهى
مىتوان گفت كه تأثيرات ناشى از رسانههاى گروهى به روى افراد جامعه، كه از 30 سال گذشته خود را به وضوح نشان داده است، قابل مقايسه با وضعيت كنونى اين رسانهها مىباشد. اين گونه وسايل ارتباط جمعى تنها مختص به راديو و تلويزيون نيست و مجلات، مقالات، فيلمها و پديدهى اخير يعنى همان اينترنت را نيز دربرمىگيرد. ميزان اطلاعاتى كه از طريق كابلها و حتى صندوقهاى پستى درب منزلمان به ما مىرسد بسيار چشمگير است. همگى شاهد اين مسئله هستيم كه روزانه اخبار جديد، سرگرمىهاى نو و داد و ستدهاى بسيارى از طريق همين رسانهها صورت مىپذيرد و به طور دائم سيلى از تبليغات به جهت فروش كالاها و دادن خدمات لازم به افراد جامعه انجام مىگيرد. يكى از مواردى كه به طرق مختلف همچون فيلمها، موسيقىها، اخبار تلويزيونى و حتى كارتون بچهها شاهد آن هستيم ابراز مسائل مسائل خشونتآميز است كه نه تنها در كشور خود بلكه از طريق ماهواره به تمام دنيا پخش مىگردد.
همچنين تصورات مربوطه به جنسيتهاى مختلف در هر جايى از دنيا ديده مىشود و مبلغين اين گونه برنامهها، اهداف گوناگونى را دنبال مىكنند. به طور مثال امروزه در جوامع به وضوح مىبينيم كه از همين موضوع جنسيت زن و مرد براى فريفتن افراد، تبليغات تجارى و فروش اجناس تجارى استفادههاى كلانى مىگردد.
هرگز اجازه ندهيد كه رسانههاى گروهى روى تفكرات فرزندتان تأثير سويى بگذارد
با توجه به سيل عظيم اطلاعات، شاهد آن هستيم كه تأثير اين گونه اخبار در ميان افراد جامعه، به طور قابل ملاحظهاى و با شدت، سير فزاينده دارد. موضوع «خشونت» از جمله موارد بسيار گويايى است كه اين رسانهها، امروز به صورت ديگرى به آن مىنگرند و مىتوان گفت كه آن را پذيرفتهاند و حتى در بسيارى از فيلمها و انواع خاصى از موسيقى، اين قضيه را ستايش مىكنند. مواردى همچون تصورات جنسى و رفتارهاى جنسى كه روزگارى در راديو و تلويزيون اشارهاى گذرا به آنها مىگرديد، امروزه به صورت آشكار و به شكل سرگرمىهاى خاص در ميان عموم جامعه شايع گرديده است و بسيار عادى با آن برخورد مىگردد. جاى شگفتى است كه بسيارى از خانوادهها مطلع نيستند كه نونهالان آنها از طريق اينترنت به عكسها و مطالب زنندهاى با محتواى جنسى دسترسى دارند كه والدين به هيچ وجه وجود آن را تصور نمىكنند و نمىدانند كه فرزندانشان با داشتن تنها يك رايانه و دسترسى به اينترنت و حداقل دانش كامپيوترى، قارند كه به اين مطالب و تصاوير قبيح دسترسى يابند.
در اين جا به بيان اين مطلب مىپردازيم كه با توجه به تأثير عميق رسانهها و تبليغات، فرزندان ما چگونه انسانهايى خواهند بود. پيامهاى تجارى كه از طريق راديو و تلويزيون و ساير رسانهها منتشر مىشود چه به صورت تصويرى و زنده و چه گفتارى، اثر عميقى را در جامعه خواهند گذاشت. تأثير و نفوذ اين تبليغات تجارى محدود به ايجاد عرضه و تقاضا و فروش كالا نيست، بلكه مىتوان گفت كه اثر عميقتر و جدىتر آن در تغييرات رفتارى، پوششى و نگاه مردم به زندگى و پيرامون خود مىباشد. اين گونه تبليغات تصوير جديدى را در مقابل چشمان افراد جامعه قرار مىدهد. همهى ما شاهد اين مسئله هستيم كه از طريق رسانههاى گروهى جاذبهها، زيبايىها و دانش و فرهنگ جديدى به تصوير كشيده مىشود و هيچ كس هم قادر به توقف اين چنين وقايعى نخواهد بود و همهى افراد در روند اين سرگرمىها و تبليغات، با روى گشاده قدم مىگذارند. در گير و دارهاى تبليغاتى - تجارى مىتوان چنين اظهار داشت كه بهترين فعاليت تجارى، تلاش در زمينهى ايجاد تصويرى است كه سبب شود مردم كسى را سرمشق خود قرار دهند و در واقع مىتوان گفت كه مبلغين اين گونه تجارتها در ابتدا به فكر فروش محصولات خود نيستند بلكه در نظر دارند اسوه و الگويى را ايجاد كنند تا مردم دنبالهرو آن گردند. به طور مثال اين گونه تبليغ مىكنند كه اگر شما مىخواهيد مثل مايكل جوردن (1) باشيد بايد همچون او لباس بپوشيد، همان نوشيدنى را بخوريد و همان ورزش را انجام دهيد. حال اگر شما تمام اين كارها را هم انجام دهيد واضح است كه خود مايك نخواهيد شد ولى از درون در شما يك احساس رضايت خاصى ايجاد مىگردد. در اين جا قصد نداريم كه آقاى جوردن را مورد انتقاد قرار دهيم، چون او از بسيارى جهات نقش مثبتى دارد و مىتواند الگويى مناسب براى جوانان باشد اما نكتهاى كه در اين جا قابل ذكر است نفوذ وسيع و قدرتمند پيامهاى تبليغاتى است كه سبب مىگردد كه اميال، ادراك و رفتارهاى مردم جامعه تغيير شكل پيدا كند. در واقع جدا از مسئله آقاى جوردن بسيارى از اين الگوسازىها مىتواند براى جوانان مضر باشد و اثرات سوء و مخربى را در شخصيت آنها داشته باشد.
در دنياى كنونى، در عين اين كه به مسئله زيبايى اندام توجه مىشود و تلاشهاى زيادى روى اين موضوع صورت مىگيرد، مىبينيم كه ارزش و توانايىهاى افراد هم روى همين مسئله سنجيده مىگردد. مردم ما نگاهشان نسبت به يكديگر قضاوت مىكنند و زيبايى اندام به عنوان يك ارزش محسوب مىگردد. موفقيت افراد، وابسته به لاغر بودن آنهاست و مكررا ديده مىشود كه افرادى با وزن بالا مورد تبعيض قرار مىگيرند و ديگران آنها را به عنوان افراد تنبل، نامرتب و فاقد خويشتندارى قلمداد مىكنند. اين تصوير ذهنى در مورد هر دو جنس مذكر و مؤنث صدق مىكند اما نقش مؤثرتر و مهمترى را در زندگى زنان بازى مىكند. تأثير منفى ناشى از تصور عدم تناسب اندام در زندگى يك دختر جوان، مىتواند به سادگى روى خودباورى، ارتباطات اجتماعى و سلامت فيزيكى او تأثير سوء بگذارد. دخترانى كه از وضعيت اندام خود تصور درستى ندارند در معرض كاهش خودباورى هستند و نگرانىهاى موجود ذهن آنها را به خود مشغول ساخته و انرژى جسمى و روانى آنان را كاهش مىدهد و سبب مىگردد كه آنها از انجام كارهايى كه لذت مىبرند خوددارى كنند چون از وضعيت خود راضى نيستند و فكر مىكنند كه در باور و ادراك ديگران هم فرد ايدهآل و قابل قبولى محسوب نمىشوند و همين امر سبب مىشود كه دائما از لباسهاى گشاد و يكنواختى استفاده كنند.
عدم رضايت از ظاهر سبب مىگردد كه بسيارى از زنان و دختران جوان، تلاشهايى را در جهت تغيير وضعيت اندام خود انجام دهند كه اين تلاشها مىتواند آسيبزا و پر خطر باشد و سبب اختلالات تغذيهاى در آنها گردد. شيوع اين اختلالات در زنان بيشتر از مردان است و اساسا در سن بلوغ بروز مىكند. مىتوان گفت كه با شروع شناخت فردى، اين اختلالات آغاز مىگردد و البته به خود فرد، اجتماع و فرهنگ نيز وابسته است و اين زنان هستند كه خود را تحت فشار قرار مىدهند و هويت خود را با تغيير شكل بدنى خاص خودشان پيدا مىكنند و به خاطر ديگران مىخواهند كه ظاهرى آراسته و مد روز داشته باشند.
البته بسيارى از زنان به مقابله با اين فشارهاى فرهنگى برخاستهاند اما هنوز هم بسيارى قربانى اين مسئله هستند و با اين كار، خودباورى، سلامت جسمانى و حتى گاهى اوقات زندگى خود را از دست مىدهند. امروزه مشاهده مىشود كه زنان از يك طرف براى كسب استقلال تلاش مىكنند و سعى در كنار گذاشتن شرايط آسيبپذير و وابستگىها دارند و از طرف ديگر هنوز در تلاشاند كه ارتباط خود را با مردان گسترش دهند و براى جنس مخالف خود جذابيت داشته باشند و به همان شكلى از ظاهر درآيند كه توسط رسانههاى گروهى به تصوير كشيده شده است. حال در اين جا اين سؤال مطرح مىشود كه كدام يك از اين دو مورد از ارزش بالاترى برخوردار است؟ استقلال داشتن يا تابعيت از مد؟ در دنياى كنونى فشارهاى ناشى از مد و تبليغات رسانهها بسيار عظيم است و جوانان خصوصا دختران در روند رشد و شناخت خود از آن پيروى خواهند كرد.
در مطالعات ديگرى كه در دانشگاه ايلينويز انجام گرفت اين مسئله روشن شد كه كودكانى كه در دوران ابتدايى برنامههايى پر از خشونت نگاه مىكنند در دوران نوجوانى تمايل بيشترى براى نشان دادن رفتارهاى تهاجمى دارند. دانشمندان با بررسى و تحقيق روى نوجوانان 13 ساله دريافتند كه كودكانى كه در سنين 8 سالگى برنامههاى خشونتآميز از تلويزيون مشاهده كرده باشند در سن نوجوانى احتمال بيشترى وجود دارد كه به خاطر جنايت و ديگر اعمال نادرست توسط پليس دستگير گردند. اين مطالب بيانگر اين موضوع است كه والدين بايد توجه كنند كه فرزندانشان شاهد چگونه برنامههايى هستند و در مورد مدت زمان تماشا و محتواى برنامههاى تلويزيونى دقت كافى داشته باشند و ضمنا برنامه سازان تلويزيونى نيز بايد در نشان دادن چنين برنامههايى دقت داشته و براى اين كار محدوديتهايى را در نظر بگيرند.
صنعت ساخت برنامههاى تلويزيونى مسئول است كه در برنامههاى تلويزيونى خصوصا برنامههاى مربوط به كودكان محدوديتهايى را ايجاد كند. در سال 1998، اين صنعت در جهت آگاهى والدين پيرامون برنامههايى كه مناسب فرزندانشان نيست، گامهايى برداشت. بر خلاف انجمن برنامههاى كارتونى آمريكا، امروزه مشاهده مىشود كه شبكهى تلويزيونى آمريكا سعى در ارزيابى برنامههاى خود دارد. اين مسئله اقدام مثبتى محسوب مىگردد زيرا همان طور كه دوروتى كانتور، رئيس انجمن روانشناسى آمريكا اظهار مىدارد: ما در دنياى زندگى مىكنيم كه والدين چه پدر و چه مادر در بيرون از منزل كار مىكنند و بچهها آزادى بيشترى دارند و كمتر تحت كنترل واقع مىشوند، پس در چنين قرنى، والدين بايد به كيفيت و ميزان برنامههايى كه بچهها خصوصا در سنين جوانى شاهد آن هستند توجه كنند و سيستمها و انجمنهاى برنامهسازى بايد در اين راستا به والدين كمك كنند.
صنعت برنامهسازى در تلويزيون، بايد به گونهاى باشد كه در راستاى كمك به والدين، به كاهش ميزان و شدت برنامههاى خشونتزا، از تلويزيون بپردازد و از به تصوير كشيدن اين برنامهها از طريق اين رسانه بكاهد و فيلمهايى با محتواى مناسب براى بچهها در نظر بگيرد. با توجه به اعمال خشونتزايى كه از كودكان سر مىزند، مىتوان به اين مسئله دست يافت كه صنعت برنامهسازى در تلويزيون داراى تاريخچهى موفقى نبوده است و از اين پس بايد در جهت بهبود برنامههاى خود تلاش كند. در سال 1990 كنگرهى آمريكا طرحى را پياده كرد كه در آن به موضوع برنامههاى آموزشى كودكان پرداخته بود. بر اين اساس محققين به مطالعه پرداختند و دريافتند كه روزانه 3 - 4 ساعت برنامهى آموزشى براى كودكان در نظر گرفته مىشود كه عمدهى اين گونه برنامهها، قديمى است و تنها نيم ساعت از آنها، جنبهى آموزشى دارد. به همين جهت هيأت آموزشى، تعريف خود را از برنامههاى آموزشى محدود كرد و نياز به ايجاد برنامههاى مؤثر در تلويزيون را گوشزد نمود. به هر حال مهمترين وظيفهى پدر و مادر كنترل فرزندان و زير نظر گرفتن آنها براى مشاهدهى فيلمها و برنامههاى تلويزيونى است.
مطالب مضر و زنندهاى كه امروزه به طور مستمرى از طريق اينترنت ارائه مىگردد بسيار فراتر از حدس و گمان بيشتر مردم است. خود من صراحتا مىتوانم بگويم كه به عنوان شخص كارآموزده در علوم كامپيوتر و كسى كه سالها در اين زمينه مطالعه و تحقيق داشته است از ديدن چنين برنامههايى متعجب شدهام. كودكى كه حداقل دانش كامپيوترى داشته باشد با تايپ كلمهى سكس (sex) مىتواند به طور اتوماتيك به تعداد زيادى گروه و دستهبندى دسترسى پيدا كند. اين دستهبندىها كه روى صفحهى كامپيوتر به نمايش در مىآيد هر كدام به شاخههاى مختلف تقسيم مىشود و كودك كنجكاو با ورود به سايتهاى مختلف با دنياى وحشتناكى روبرو مىشود. مىتوان گفت كه اين سايت اينترنتى محلى است كه جايگاه مطالب و صحنههاى جانور منشى، خود آزارى و ديگرى آزارى است. در واقع اين سايت نگاه غير طبيعى و عجيب و غريبى به مسئله جنسيت دارد كه در سراسر دنيا وجود دارد و براى اين گونه برنامههاى قبيح هيچ گونه حد و مرزى وجود ندارد.
اكثر برنامههاى جنسى موجود در اينترنت، با پرداخت حق اشتراك قابل دسترسى است ولى به هر حال بيشتر اين سايتها نمونههايى از برنامههاى خود را بدون پرداخت حق عضويت در اختيار استفاده كنندگان قرار مىدهند و هر فردى با هر سن و سالى با فشار دادن تنها يك دكمه مىتواند به اين سايت كه پر از برنامههاى قبيح و زننده است دست پيدا كند. تنها عملى كه اين سايتها براى محدود كردن افراد انجام دادهاند اين است كه هشدارى خندهآور و مسخره را مطرح كردهاند و گفتهاند كه افراد زير 18 سال اجازهى ورود به اين سايت را ندارند. براى انجام اين عمل كلمهى «بلى» و «خير» را قرار دادهاند و سؤال مىكنند آيا بالاى 18 سال هستيد و يا خير؟ اگر روى كلمهى «نه» برويد پس اجازهى ورود سلب مىشود و گرنه با فشار دادن دكمهاى و ثابت شدن روى كلمهى «بلى» مىتوانيد به اين برنامهها وارد شويد. به هر حال والدين بايد به عمق اين مسئله واقف باشند و بدانند كه نه خود كامپيوتر و نه اين سايت خاص، نمىتواند در مورد سن فرزندان ارزيابى درستى انجام دهد و با توقف روى كلمهى «بلى»، افراد در هر سن و سالى قادر به استفاده و ورود هستند.
والدينى كه براى فرزندانشان امكانات كامپيوترى و ورود به خط اينترنت را فراهم مىكنند بايد در مورد استفادهى فرزندانشان از اينترنت دقت و ملاحظهى لازم را داشته باشند. اينترنت مجموعهاى وسيع و جذاب است كه داراى همه گونه مطالب مفيد و آموزشى است. تمام مراكز از جمله مجامع علمى و تاريخى، موزهها، دانشگاهها و حتى مدارس ممكن است براى خود سايت خاصى را داشته باشند. وظيفهى هر پدر يا مادرى است كه فرزندان خود را با سايتهاى مفيد و آموزشى آشنا كرده و از تماس با برنامههاى خطرناك، مضر و مطالب بيمارىزا از لحاظ روانى جلوگيرى به عمل آورد. امروزه انواع مختلفى از نرم افزارها وجود دارند كه كمك مىكنند تا اين مطالب و سايتهاى زننده قابل دسترسى نباشند البته بايد به خاطر داشت كه اين نرم افزارها مصون از خطا و اشتباه نمىباشند. به همين جهت با وجود تمام امكانات موجود، بهترين راه كنترل فرزندان، هنوز هم حضور پدر و مادر و توجه به كودكان و ادارهى فعاليتهاى آنان است.
دومين نكته اين است كه والدين بايد در مورد نفوذ برنامههاى تلويزيونى بر روى فرزندانشان، با آنها به بحث و گفتگو بنشينند. به طور مثال والدين بايد بگويند كه درست است كه اگر برنامههاى تلويزيونى در نهايت به خشونت و يا داستانهاى غمانگيز ختم مىشود ولى اين مسئله بدان معنا نيست كه زندگى واقعى نيز پر از اين حوادث غمانگيز و پر تنش است. در واقع پدران و مادران با بيان اين مطلب به زدودن ترس از زندگى واقعى كودكان كمك مىكنند. موضوع قابل توجه ديگر اين است كه والدين بايد به فرزندان خود بقبولانند كه نيازى به داشتن هر گونه وسيله، بازىهاى كامپيوترى و ويدئويى نيست چون بسيارى از تبليغاتى كه در مورد خريد اين گونه وسايل مىشود تنها درصدند كه اين گونه وسايل را به فروش برسانند و در واقع بسيارى از اين بازىها بىاستفاده هستند. به خاطر داشته باشيد كه همواره گفتگوى دوستانه و راه گشا با فرزند خود برقرار كنيد و ارتباط نزديكى با او داشته باشيد.
همچنين تصورات مربوطه به جنسيتهاى مختلف در هر جايى از دنيا ديده مىشود و مبلغين اين گونه برنامهها، اهداف گوناگونى را دنبال مىكنند. به طور مثال امروزه در جوامع به وضوح مىبينيم كه از همين موضوع جنسيت زن و مرد براى فريفتن افراد، تبليغات تجارى و فروش اجناس تجارى استفادههاى كلانى مىگردد.
هرگز اجازه ندهيد كه رسانههاى گروهى روى تفكرات فرزندتان تأثير سويى بگذارد
با توجه به سيل عظيم اطلاعات، شاهد آن هستيم كه تأثير اين گونه اخبار در ميان افراد جامعه، به طور قابل ملاحظهاى و با شدت، سير فزاينده دارد. موضوع «خشونت» از جمله موارد بسيار گويايى است كه اين رسانهها، امروز به صورت ديگرى به آن مىنگرند و مىتوان گفت كه آن را پذيرفتهاند و حتى در بسيارى از فيلمها و انواع خاصى از موسيقى، اين قضيه را ستايش مىكنند. مواردى همچون تصورات جنسى و رفتارهاى جنسى كه روزگارى در راديو و تلويزيون اشارهاى گذرا به آنها مىگرديد، امروزه به صورت آشكار و به شكل سرگرمىهاى خاص در ميان عموم جامعه شايع گرديده است و بسيار عادى با آن برخورد مىگردد. جاى شگفتى است كه بسيارى از خانوادهها مطلع نيستند كه نونهالان آنها از طريق اينترنت به عكسها و مطالب زنندهاى با محتواى جنسى دسترسى دارند كه والدين به هيچ وجه وجود آن را تصور نمىكنند و نمىدانند كه فرزندانشان با داشتن تنها يك رايانه و دسترسى به اينترنت و حداقل دانش كامپيوترى، قارند كه به اين مطالب و تصاوير قبيح دسترسى يابند.
سيل عظيم اطلاعات
در اين جا به بيان اين مطلب مىپردازيم كه با توجه به تأثير عميق رسانهها و تبليغات، فرزندان ما چگونه انسانهايى خواهند بود. پيامهاى تجارى كه از طريق راديو و تلويزيون و ساير رسانهها منتشر مىشود چه به صورت تصويرى و زنده و چه گفتارى، اثر عميقى را در جامعه خواهند گذاشت. تأثير و نفوذ اين تبليغات تجارى محدود به ايجاد عرضه و تقاضا و فروش كالا نيست، بلكه مىتوان گفت كه اثر عميقتر و جدىتر آن در تغييرات رفتارى، پوششى و نگاه مردم به زندگى و پيرامون خود مىباشد. اين گونه تبليغات تصوير جديدى را در مقابل چشمان افراد جامعه قرار مىدهد. همهى ما شاهد اين مسئله هستيم كه از طريق رسانههاى گروهى جاذبهها، زيبايىها و دانش و فرهنگ جديدى به تصوير كشيده مىشود و هيچ كس هم قادر به توقف اين چنين وقايعى نخواهد بود و همهى افراد در روند اين سرگرمىها و تبليغات، با روى گشاده قدم مىگذارند. در گير و دارهاى تبليغاتى - تجارى مىتوان چنين اظهار داشت كه بهترين فعاليت تجارى، تلاش در زمينهى ايجاد تصويرى است كه سبب شود مردم كسى را سرمشق خود قرار دهند و در واقع مىتوان گفت كه مبلغين اين گونه تجارتها در ابتدا به فكر فروش محصولات خود نيستند بلكه در نظر دارند اسوه و الگويى را ايجاد كنند تا مردم دنبالهرو آن گردند. به طور مثال اين گونه تبليغ مىكنند كه اگر شما مىخواهيد مثل مايكل جوردن (1) باشيد بايد همچون او لباس بپوشيد، همان نوشيدنى را بخوريد و همان ورزش را انجام دهيد. حال اگر شما تمام اين كارها را هم انجام دهيد واضح است كه خود مايك نخواهيد شد ولى از درون در شما يك احساس رضايت خاصى ايجاد مىگردد. در اين جا قصد نداريم كه آقاى جوردن را مورد انتقاد قرار دهيم، چون او از بسيارى جهات نقش مثبتى دارد و مىتواند الگويى مناسب براى جوانان باشد اما نكتهاى كه در اين جا قابل ذكر است نفوذ وسيع و قدرتمند پيامهاى تبليغاتى است كه سبب مىگردد كه اميال، ادراك و رفتارهاى مردم جامعه تغيير شكل پيدا كند. در واقع جدا از مسئله آقاى جوردن بسيارى از اين الگوسازىها مىتواند براى جوانان مضر باشد و اثرات سوء و مخربى را در شخصيت آنها داشته باشد.
تصاوير تبليغاتى پيرامون زنان
در دنياى كنونى، در عين اين كه به مسئله زيبايى اندام توجه مىشود و تلاشهاى زيادى روى اين موضوع صورت مىگيرد، مىبينيم كه ارزش و توانايىهاى افراد هم روى همين مسئله سنجيده مىگردد. مردم ما نگاهشان نسبت به يكديگر قضاوت مىكنند و زيبايى اندام به عنوان يك ارزش محسوب مىگردد. موفقيت افراد، وابسته به لاغر بودن آنهاست و مكررا ديده مىشود كه افرادى با وزن بالا مورد تبعيض قرار مىگيرند و ديگران آنها را به عنوان افراد تنبل، نامرتب و فاقد خويشتندارى قلمداد مىكنند. اين تصوير ذهنى در مورد هر دو جنس مذكر و مؤنث صدق مىكند اما نقش مؤثرتر و مهمترى را در زندگى زنان بازى مىكند. تأثير منفى ناشى از تصور عدم تناسب اندام در زندگى يك دختر جوان، مىتواند به سادگى روى خودباورى، ارتباطات اجتماعى و سلامت فيزيكى او تأثير سوء بگذارد. دخترانى كه از وضعيت اندام خود تصور درستى ندارند در معرض كاهش خودباورى هستند و نگرانىهاى موجود ذهن آنها را به خود مشغول ساخته و انرژى جسمى و روانى آنان را كاهش مىدهد و سبب مىگردد كه آنها از انجام كارهايى كه لذت مىبرند خوددارى كنند چون از وضعيت خود راضى نيستند و فكر مىكنند كه در باور و ادراك ديگران هم فرد ايدهآل و قابل قبولى محسوب نمىشوند و همين امر سبب مىشود كه دائما از لباسهاى گشاد و يكنواختى استفاده كنند.
عدم رضايت از ظاهر سبب مىگردد كه بسيارى از زنان و دختران جوان، تلاشهايى را در جهت تغيير وضعيت اندام خود انجام دهند كه اين تلاشها مىتواند آسيبزا و پر خطر باشد و سبب اختلالات تغذيهاى در آنها گردد. شيوع اين اختلالات در زنان بيشتر از مردان است و اساسا در سن بلوغ بروز مىكند. مىتوان گفت كه با شروع شناخت فردى، اين اختلالات آغاز مىگردد و البته به خود فرد، اجتماع و فرهنگ نيز وابسته است و اين زنان هستند كه خود را تحت فشار قرار مىدهند و هويت خود را با تغيير شكل بدنى خاص خودشان پيدا مىكنند و به خاطر ديگران مىخواهند كه ظاهرى آراسته و مد روز داشته باشند.
اختلالات تغذيهاى
البته بسيارى از زنان به مقابله با اين فشارهاى فرهنگى برخاستهاند اما هنوز هم بسيارى قربانى اين مسئله هستند و با اين كار، خودباورى، سلامت جسمانى و حتى گاهى اوقات زندگى خود را از دست مىدهند. امروزه مشاهده مىشود كه زنان از يك طرف براى كسب استقلال تلاش مىكنند و سعى در كنار گذاشتن شرايط آسيبپذير و وابستگىها دارند و از طرف ديگر هنوز در تلاشاند كه ارتباط خود را با مردان گسترش دهند و براى جنس مخالف خود جذابيت داشته باشند و به همان شكلى از ظاهر درآيند كه توسط رسانههاى گروهى به تصوير كشيده شده است. حال در اين جا اين سؤال مطرح مىشود كه كدام يك از اين دو مورد از ارزش بالاترى برخوردار است؟ استقلال داشتن يا تابعيت از مد؟ در دنياى كنونى فشارهاى ناشى از مد و تبليغات رسانهها بسيار عظيم است و جوانان خصوصا دختران در روند رشد و شناخت خود از آن پيروى خواهند كرد.
خشونت و رسانههاى گروهى
خشونت در تلويزيون
در مطالعات ديگرى كه در دانشگاه ايلينويز انجام گرفت اين مسئله روشن شد كه كودكانى كه در دوران ابتدايى برنامههايى پر از خشونت نگاه مىكنند در دوران نوجوانى تمايل بيشترى براى نشان دادن رفتارهاى تهاجمى دارند. دانشمندان با بررسى و تحقيق روى نوجوانان 13 ساله دريافتند كه كودكانى كه در سنين 8 سالگى برنامههاى خشونتآميز از تلويزيون مشاهده كرده باشند در سن نوجوانى احتمال بيشترى وجود دارد كه به خاطر جنايت و ديگر اعمال نادرست توسط پليس دستگير گردند. اين مطالب بيانگر اين موضوع است كه والدين بايد توجه كنند كه فرزندانشان شاهد چگونه برنامههايى هستند و در مورد مدت زمان تماشا و محتواى برنامههاى تلويزيونى دقت كافى داشته باشند و ضمنا برنامه سازان تلويزيونى نيز بايد در نشان دادن چنين برنامههايى دقت داشته و براى اين كار محدوديتهايى را در نظر بگيرند.
دختران پرخاشگر
قدرت تلويزيون
صنعت ساخت برنامههاى تلويزيونى مسئول است كه در برنامههاى تلويزيونى خصوصا برنامههاى مربوط به كودكان محدوديتهايى را ايجاد كند. در سال 1998، اين صنعت در جهت آگاهى والدين پيرامون برنامههايى كه مناسب فرزندانشان نيست، گامهايى برداشت. بر خلاف انجمن برنامههاى كارتونى آمريكا، امروزه مشاهده مىشود كه شبكهى تلويزيونى آمريكا سعى در ارزيابى برنامههاى خود دارد. اين مسئله اقدام مثبتى محسوب مىگردد زيرا همان طور كه دوروتى كانتور، رئيس انجمن روانشناسى آمريكا اظهار مىدارد: ما در دنياى زندگى مىكنيم كه والدين چه پدر و چه مادر در بيرون از منزل كار مىكنند و بچهها آزادى بيشترى دارند و كمتر تحت كنترل واقع مىشوند، پس در چنين قرنى، والدين بايد به كيفيت و ميزان برنامههايى كه بچهها خصوصا در سنين جوانى شاهد آن هستند توجه كنند و سيستمها و انجمنهاى برنامهسازى بايد در اين راستا به والدين كمك كنند.
صنعت برنامهسازى در تلويزيون، بايد به گونهاى باشد كه در راستاى كمك به والدين، به كاهش ميزان و شدت برنامههاى خشونتزا، از تلويزيون بپردازد و از به تصوير كشيدن اين برنامهها از طريق اين رسانه بكاهد و فيلمهايى با محتواى مناسب براى بچهها در نظر بگيرد. با توجه به اعمال خشونتزايى كه از كودكان سر مىزند، مىتوان به اين مسئله دست يافت كه صنعت برنامهسازى در تلويزيون داراى تاريخچهى موفقى نبوده است و از اين پس بايد در جهت بهبود برنامههاى خود تلاش كند. در سال 1990 كنگرهى آمريكا طرحى را پياده كرد كه در آن به موضوع برنامههاى آموزشى كودكان پرداخته بود. بر اين اساس محققين به مطالعه پرداختند و دريافتند كه روزانه 3 - 4 ساعت برنامهى آموزشى براى كودكان در نظر گرفته مىشود كه عمدهى اين گونه برنامهها، قديمى است و تنها نيم ساعت از آنها، جنبهى آموزشى دارد. به همين جهت هيأت آموزشى، تعريف خود را از برنامههاى آموزشى محدود كرد و نياز به ايجاد برنامههاى مؤثر در تلويزيون را گوشزد نمود. به هر حال مهمترين وظيفهى پدر و مادر كنترل فرزندان و زير نظر گرفتن آنها براى مشاهدهى فيلمها و برنامههاى تلويزيونى است.
وظيفهى والدين چيست
جنسيت، رسانههاى گروهى و اينترنت
مطالب مضر و زنندهاى كه امروزه به طور مستمرى از طريق اينترنت ارائه مىگردد بسيار فراتر از حدس و گمان بيشتر مردم است. خود من صراحتا مىتوانم بگويم كه به عنوان شخص كارآموزده در علوم كامپيوتر و كسى كه سالها در اين زمينه مطالعه و تحقيق داشته است از ديدن چنين برنامههايى متعجب شدهام. كودكى كه حداقل دانش كامپيوترى داشته باشد با تايپ كلمهى سكس (sex) مىتواند به طور اتوماتيك به تعداد زيادى گروه و دستهبندى دسترسى پيدا كند. اين دستهبندىها كه روى صفحهى كامپيوتر به نمايش در مىآيد هر كدام به شاخههاى مختلف تقسيم مىشود و كودك كنجكاو با ورود به سايتهاى مختلف با دنياى وحشتناكى روبرو مىشود. مىتوان گفت كه اين سايت اينترنتى محلى است كه جايگاه مطالب و صحنههاى جانور منشى، خود آزارى و ديگرى آزارى است. در واقع اين سايت نگاه غير طبيعى و عجيب و غريبى به مسئله جنسيت دارد كه در سراسر دنيا وجود دارد و براى اين گونه برنامههاى قبيح هيچ گونه حد و مرزى وجود ندارد.
اكثر برنامههاى جنسى موجود در اينترنت، با پرداخت حق اشتراك قابل دسترسى است ولى به هر حال بيشتر اين سايتها نمونههايى از برنامههاى خود را بدون پرداخت حق عضويت در اختيار استفاده كنندگان قرار مىدهند و هر فردى با هر سن و سالى با فشار دادن تنها يك دكمه مىتواند به اين سايت كه پر از برنامههاى قبيح و زننده است دست پيدا كند. تنها عملى كه اين سايتها براى محدود كردن افراد انجام دادهاند اين است كه هشدارى خندهآور و مسخره را مطرح كردهاند و گفتهاند كه افراد زير 18 سال اجازهى ورود به اين سايت را ندارند. براى انجام اين عمل كلمهى «بلى» و «خير» را قرار دادهاند و سؤال مىكنند آيا بالاى 18 سال هستيد و يا خير؟ اگر روى كلمهى «نه» برويد پس اجازهى ورود سلب مىشود و گرنه با فشار دادن دكمهاى و ثابت شدن روى كلمهى «بلى» مىتوانيد به اين برنامهها وارد شويد. به هر حال والدين بايد به عمق اين مسئله واقف باشند و بدانند كه نه خود كامپيوتر و نه اين سايت خاص، نمىتواند در مورد سن فرزندان ارزيابى درستى انجام دهد و با توقف روى كلمهى «بلى»، افراد در هر سن و سالى قادر به استفاده و ورود هستند.
والدينى كه براى فرزندانشان امكانات كامپيوترى و ورود به خط اينترنت را فراهم مىكنند بايد در مورد استفادهى فرزندانشان از اينترنت دقت و ملاحظهى لازم را داشته باشند. اينترنت مجموعهاى وسيع و جذاب است كه داراى همه گونه مطالب مفيد و آموزشى است. تمام مراكز از جمله مجامع علمى و تاريخى، موزهها، دانشگاهها و حتى مدارس ممكن است براى خود سايت خاصى را داشته باشند. وظيفهى هر پدر يا مادرى است كه فرزندان خود را با سايتهاى مفيد و آموزشى آشنا كرده و از تماس با برنامههاى خطرناك، مضر و مطالب بيمارىزا از لحاظ روانى جلوگيرى به عمل آورد. امروزه انواع مختلفى از نرم افزارها وجود دارند كه كمك مىكنند تا اين مطالب و سايتهاى زننده قابل دسترسى نباشند البته بايد به خاطر داشت كه اين نرم افزارها مصون از خطا و اشتباه نمىباشند. به همين جهت با وجود تمام امكانات موجود، بهترين راه كنترل فرزندان، هنوز هم حضور پدر و مادر و توجه به كودكان و ادارهى فعاليتهاى آنان است.
فرزندان را به سوى دنياى حقيقى و كودكىشان راهنمايى كنيد
والدين چه كارى مىتوانند انجام دهند
دومين نكته اين است كه والدين بايد در مورد نفوذ برنامههاى تلويزيونى بر روى فرزندانشان، با آنها به بحث و گفتگو بنشينند. به طور مثال والدين بايد بگويند كه درست است كه اگر برنامههاى تلويزيونى در نهايت به خشونت و يا داستانهاى غمانگيز ختم مىشود ولى اين مسئله بدان معنا نيست كه زندگى واقعى نيز پر از اين حوادث غمانگيز و پر تنش است. در واقع پدران و مادران با بيان اين مطلب به زدودن ترس از زندگى واقعى كودكان كمك مىكنند. موضوع قابل توجه ديگر اين است كه والدين بايد به فرزندان خود بقبولانند كه نيازى به داشتن هر گونه وسيله، بازىهاى كامپيوترى و ويدئويى نيست چون بسيارى از تبليغاتى كه در مورد خريد اين گونه وسايل مىشود تنها درصدند كه اين گونه وسايل را به فروش برسانند و در واقع بسيارى از اين بازىها بىاستفاده هستند. به خاطر داشته باشيد كه همواره گفتگوى دوستانه و راه گشا با فرزند خود برقرار كنيد و ارتباط نزديكى با او داشته باشيد.
محدوديتهايى را براى فرزندان خود قائل شويد
پي نوشت :
(1). Micheal Joardan