چگونه به اهدافمان برسیم
چگونه به اهدافمان برسیم
چگونه به اهدافمان برسیم
منبع : راسخون
نویسنده : احمد رضا داودی
همه انسان ها در زندگی هدف یا اهدافی دارند و طبیعی است که برای رسیدن به آن تلاش می کنند. آنگاه که انسان به هدفش دست می یابد احساس شادی می کند و لذت می برد. دستیابی به هدف گاهی به سادگی حاصل نمی شود و نیاز به تلاش و پشتکار جدی دارد. بسیاری از انسان ها با وجودی که اهداف بزرگی را در ذهن می پرورانند هیچ گاه به آنها دست نمی یابند و همیشه در آرزوی یافتن آنها باقی می مانند. این مقاله می کوشد که پاسخ این پرسش را بیابد که چرا برخی از انسان ها به اهداف خود نمی رسند؟
نرسیدن به هدف مانند هر پدیده دیگری می تواند دلایل متعددی داشته باشد که نسبت به هر فرد متفاوت است. با در نظر گرفتن همه دلایل می توان بعضی از آنها را به عنوان دلیل اساسی و ریشه ای بررسی کرد. در اینجا به دو دلیل اصلی اشاره می کنیم.
عامل اول : عدم شفافیت هدف
عامل دوم : تعریف نادرست از هدف
هدف یک نقطه نیست بلکه یک جریان است. انسان هدفمند به محض اینکه هدفش را مشخص کرد تلاش برای دستیابی را آغاز می کند و قدم اول را بر می دارد. اگر او دستیابی را آغاز نکند و آن را به روز دیگری و زمان دیگری واگذار کند آن دیگر هدف نخواهد بود. هدف را می-توان به راه تشبیه کرد. برای رسیدن به مقصد باید در این راه گام گذاشت و تلاش کرد بدون اینکه از مسیر منحرف شویم تا دستیابی نهایی کوشید. اگر کسی مسیر را نشناخت و یا شناخت و در آن گام ننهاد و یا اگر قرار گرفت منحرف شد واضح است که به مقصد نمی رسد. افرادی که مشتاق اند به اهدافشان در زندگی برسند باید به این اصل اساسی توجه داشته باشند که هدف یک نقطه نیست که در آینده نامعلوم و مبهمی آرزوی یافتنش را بکشیم بلکه جریانی است که باید از زمان گزینش هدف آن را آغاز کنیم . و اگر چنین نکردیم زمان و انرژی را از دست می دهیم و به اهدافمان نمی رسیم.
تلاش برای دستیابی
خدا در قرآن به پیامبر خود دستوری می دهد که در شکوفایی شخصیت او نقش بسیار مهمی دارد. در سوره شرح آیه 7 می فرماید: «پس هنگامى كه از كار مهمّى فارغ مىشوى به مهم ديگرى پرداز.» (1)
استاد طالقانی در تفسیر این آیه می فرماید: «در حقيقت موجود متحركى چون انسان، اگر متوقف و ساكن شود و پس از فراغت از هر وظيفه خود را آماده براى كوششها و تحمل سختيهاى ديگر ننمايد، استعدادهاى انسانيش فاسد مي گردد، هم چنان كه آب و هوا اگر ساكن شدند فاسد و منشأ بيماريها مي شوند و خاصيت حياتبخششان از ميان مي رود: «ما زنده از آنيم كه آرام نگيريم- موجيم كه آسودگى ما عدم ما است.» اين خاصيت و روح تحرك دائم، در پيمبران و پيشوايانى كه هدفهاى برتر انسانى را به صورت كامل تشخيص دادهاند، شديدتر و نيرومندتر و احساس و شعور آنها به دردها و وزرها بيشتر است. همين احساس ها و دردهاى متراكم است كه با انگيزه وحى و الهامات منشرح و منفجر مي گردد.» (2)
پی نوشت ها :
1 - ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
2 - سيد محمود طالقانى، پرتوى از قرآن، چاپ چهارم، تهران، شركت سهامى انتشار،1362 ش، ج4، ص159.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}