اسامی مربوط به تعزیه
اسامی مربوط به تعزیه
اسباب مجلس: وسایلی که برای برگزاری یک مجلس تعزیه ضروری است.
بیاض: دفتری که چند مجلس تعزیه و بعضی اوقات نوحه یا ادعیه در آن نوشته شده معمولاً دارای جلد چرمی است و از ته به هم دوخته شده با قطعی بغلی.
جُنگ (JONG): دفتری است که یک مجلس یا چند مجلس تعزیه در آن نوشته شده، جُنگ بر دو نوع است:
۱) نسخهها به ترتیب و به دنبال هم نوشته شده و فهرست در آخر
۲) به ترتیب نوبت تعزیهخوانی از حیث پرسش و پاسخ
چادر: در برگزاری تعزیه در بعضی از فصول برای جلوگیری از تابش آفتاب تند یا گرد و خاک حاصله از وزش باد و نیز برف و باران چادرهای بزرگی را که خیمه نیز مینامیدند در تکیهها و حسینیهها و اصولاً محلهای برگزاری تعزیه بر پا میداشتند این چادرها بر تیرکهایی استوار بود و تمام محوطه را در برمیگرفت ارتفاع تیرکها در حدود بیست متر بود هم اکنون نیز آن چادرها با تفاوت در جنس و ابعاد وارتفاع وجود دارد و کم و بیش در مجالس مذهبی مورد استفاده و بهرهبرداری است.
خرگاه: محلی که چندین چادر در آن جا برپا شود مانند خیمهگاه حسین در کربلا.
ذوالجناح: نام اسب حضرت حسین(علیه السلام) است.
زره: پوششهایی که از میخچه یا دانههای کوچک زنجیرگره دار ساخته شده و در رزم بر تن میکنند است.
سنان: نیزه
سرنسخه: نسخه اصلی تعزیه که شامل فهرست اسامی و نوبتهاست و در دست تعزیه گردان شام غربیان غروب روزهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۳محرم است که در کربلا همه چیز پایان یافته و برخرگاه امام حسین(علیه السلام) و حسینیان سکوت و سیاهی و دود و بوی خون و جسد و وحشت و بیداد حاکم است. امام حسین (علیه السلام) و یارانش شهید شدهاند خیمه ها، سوخته زنان و کودکان در اسارتند و به همین مناسبت مراسمی غم انگیز و ساده برپا میشود.
عزاداران پیراهن سیاه میپوشند و شمعی افروخته در دست میگیرند و کاه بر سر میپاشند نوحههای غمانگیز میخوانند و دسته دسته در معابر حرکت میکنند و هراز چند قدم مدتی مینشینند و میگریند آرام و غمناک در این مراسم به کلی سینه زنی انجام نمیشود و علم و بیرق نیز حرکت داده نمیشود شاید یک علم حمل شود و آن هم سیاه.
علمدار کربلا: مراد حضرت عباس است.
عیوق: نام ستاره ای است که در کنار کهکشان قرار دارد.
فرق شکافته: سری است که بر اثر ضربه سنگین شمشیر شکافته شده است.
قاصد: پیام آور یا نامه بر یا پیک و کسی که برای اهل بیت یا ائمه حامل پیامی یا نامهای است.
قتلگاه: مقتل محل کشته شدن و خاصه در مورد محل شهادت امام حسین(علیه السلام) و یارانش در روز عاشورا در کربلا به کار برده میشود.
کتل (KOTAL): اسبی است که با پارچه مشکی که بر زین و گردنش افکندهاند تزیین شده و نیز حجله گاه حضرت قاسم(علیه السلام) با پارچه مشکی.
کلاهخود: کلاه مخصوص جنگ در قدیم(تعزیه در ایران صفحات ۲۹۲ ،۲۹۱، ۲۸۵ ،۲۸۱).
پرده: پارچه ای است که در ایران بر روی آن داستانهایی از ماجراهای زندگی خاندان پیامبر( صلی الله علیه و آل و سلم) نقاشی شده است. این پرده برای نقل داستانهای مذهبی به کار میرود. ترتیب کار این است که نقال، پرده را لوله و با خود حمل میکند بعد در جایی مناسب پس از خواندن چند بیت شعر و گرد آوردن مردم به دور خود پرده را کم کم باز میکند و همزمان با باز کردن پرده، به شرح بخشهایی از داستانهای نقش شده بر پرده میپردازد گاهی هم پارچه سپیدی روی پرده آویزان میکند و با پس زدن تدریجی پارچه داستانها را نقل میکند پس از پایان تمام یا بخشی از داستانها، نقال به گردآوری پول از تماشاگران میپردازد. در اصطلاح به این نقالان «پرده دار» میگویند اصطلاح دیگر برای پرده«شمایل» است. در این صورت به جای پرده دار به نقال شمایل گردان میگویند در تصویر نقش شده بر پرده ها در پرده داری چهره معصومان و امامان به خاطر حفظ حرمت نشان داده نمیشود و تنها هاله ای از نور چهره آنها را مشخص میکند عمق و فاصله ها در نقاشیها تابع سنت رایج در نقاشیهای سنتی ایرانی است.
حسینیه: تکیه
دسته: اصطلاحی که برای یک گروه بازیگر تقلید یا تعزیه به کار میرود. نیز دسته گردانی، تعزیه
دسته گردانی: دستههای مذهبی دستههای مذهبی دستههایی که در ماههای محرم و صفر و روزهای عزاداری از مقابل مردم میگذرند این دسته ها با خود نشانهها و نمونههای شناخته شده تمثیلی حمل میکنند که نشانه رویدادهای شناخته شدهای است در دوران قاجار (۱۲۱۰ ه . ق / ۱۷۹۵ م - ۱۳۴۴- ه . ق / ۱۹۲۵ م) به ویژه در زمان سلطنت ناصرالدینشاه (۱۲۶۴ هـ ق / ۱۸۴۷ م - ۱۳۱۳ هـ ق ۱۸۹۵ م) دستهگردانی با تجمّل و تشریفات بسیار برگزارمیشد دستههای روز با نقاره و علم و بیرق وکتل و دستههای شب با طبقههای چراغ زنبوری و حجله و مشعل به راه میافتادند و در فاصلههایی در مسیر حرکت دسته سینه زنها با آهنگ موزون نوحه سینه میزدند این دسته ها تصویرهای زنده ای هم با خود حمل میکردند که یادآور رویدادهایی از واقعه کربلا بود دسته گردانی کم و بیش باهمان تشریفات در ماههای عزاداری برگزار میشود.
سنگ زنی: به هم کوفتن دو قطعه سنگ یا چوب یا استخوان سنگ زنها این دو قطعه را به طور معمول با تسمه به کف دستها میبستند و در روزهای عزاداری به هم میکوفتند که از آن صدای گرفته و اندوهناکی بر میخاست گروه سنگ زنان با دستههای عزاداری و نوحه خوان همراه بودند(کتاب نمایش دفتر اول صفحات ۱۴۴، ۱۱۷، ۱۱۶،۱۰۱، ۴۴، ۴۳،۳۹).
فرازبان در مقابل زبان موضوعی:
الف) خیمه تکیه و نمایش خیمهگاه بر صحنه (سکو). «فراخیمه»ای در مقابل خیمه موضوعی چادر تکیه «حد» دیداری فضای خطابه است. خیمه تکیه به عنوان چادری نمادین در زبان موضوعی نقل میشود. خیمه گاه به عنوان وسیله ای ضرور به کار میرود همان طور که فراز بان برای تأیید و تصدیق زبان موضوعی است. خیمه تکیه نیز خمیهگاه صحنه را تأئید میکند.
ب) سینه زنی تعزیه گردانی که ظاهر در صحنه است به شبیه خوانان ملحق میشود این عمل خصلت صحنه گردانی دارد و بنا بر این نمادی فرا زبان است سینه زنی شبیه خوانان از نظر زبان موضوعی نماد محسوب میشود سینه زنی تماشاگران درارتباط با سینه زنی شبیه خوانان نمادی فرازبان است و در ارتباط با سینه زدن تعزیه گردان نماد زبان موضوعی است. البته کلیه این اعمال از بین برنده ابراز دینداری محض نیست از نظر نشانه، شناختن فحوای صحنه حسینیه را به نمایش مجموعه ای از نشانه ها میکشاند.
ج) پخش تنقلات در میان تماشاگران نقش خاص تنقلات به عنوان فرا نماد غذای اهل بیت امام حسین(علیه السلام) او در مدت محاصره صحرای کربلا است از علایم نمادین نیز استفاده میشود از جمله:
الف) تقابل رنگ سبز و سرخ به عنوان باز آفرینی نمادین خیر(حسینیان) وشر(یزیدیان) به کار میرود.
ب) کاه بر سرافشاندن برای ابراز حزن و اندوه.
ج) کفن سفید به نشانه نزدیک بودن مرگ در بردارندگان آن.
نماد شاخص تصویر و دیگر علایم در پیوندهای پیچیده مفاهیم دخالت دارند. مثلا شیر صحنه علامت (تصویری که بیرق یا علم امام حسین ها را به دندان دارد، یا از اجساد شهیدان (علامت (تصویری) تیرها علامت مشخصه جراحات را بیرون میکشد(تعزیه هنر بومی بومی پیشرو ایران صفحات ۶۲،۶۳)
برگزاری مراسم تعزیه هندی
بسیاری از رسوم و سنن و آداب و عادات و مراسمی که از ایران به شبه قاره هند و بالطبع بیشتر به قسمت مسلمان نشین آن انتقال یافته به همان صورت باقی مانده است و این امر شامل تمام مسائل و موازین و سنتهایی است که پیش از صفویان یا بعد از ایشان یا در دوران فرمانروایی آنان از ایران به هند و پاکستان آمده... و نیز تکیهها، خانقاهها و لنگرها آداب و عادت صوفیان بر پا داشتن مراسم عروسی برای مشایخ تصوف و سماع صوفیان و دست افشانی مریدان همه آدمی را به یاد دوران ابوسعید ابوالخیر و مولانا جلال الدین میاندازد... و از همین روست که کلمه تعزیه در هند و پاکستان لفظی نا آشنا نیست اما معنی آن کاملاً با آن چه ما از آن میفهمیم تفاوت دارد. تعزیه عبارت است از چیزی ضریح یا حجله مانند که در هر شهر بر طبق رسوم و سنن هنری آن ساخته میشود و به تناسب وقت و مکنت سازندگان آن کوچک یا بزرگ و ارزان یا گران تمام میشود. هر دسته عزادار یک «تعزیه» همراه دارد و پس از خاتمه عزاداری آن را به خاک میسپارند که البته... در دوران نفوذ این مراسم از ایران به هند، یعنی در روزگار مهاجرت قزلباشان و دیگر شیعیان به شبه قاره هند و اقامت دائمی در آن سرزمین در اواسط عصر صفوی تعزیه و تعزیهداری در ایران نیز به همین صورت بوده است. به گفته شاردن جهانگرد فرانسوی در مورد آنچه همراه دسته سینه زنی است این حدس را تأیید میکند، منتها از آن روزگار به بعد تشریفات و آداب عزا در ایران متحول شده و به سوی تکامل رفته اما در شبه قاره هند به همان صورت قدیم خویش حفظ شده است. نکتهای که نباید از آن غافل ماند این که مراسم تعزیه در آنجا به صورت نمایشی نیست بلکه آیینی است به صورت دسته گردانی و حمل ابزار و وسایل مخصوص توأم با نوحهخوانی و عزاداری و...
ابزارهای پرکاربرد در هنر تعزیه
نام برخی از ابزارهای پرکاربرد در هنر تعزیه شبه قاره هند:
براق: نام اسبی است به نشانه اسب بالداری که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آل و سلم) با آن به معراج رفت.
پرچم سیاه: با ابعاد و اندازههای گوناگون و به تعداد فراوان که در پیشاپیش دسته حمل میشود.
تابوت: به اندازه و ابعاد گوناگون به یاد شهدای کربلا و امام حسین(علیه السلام) و یاران و فرزندانش و نیز به یاد حضرت علی(علیه السلام) در روز ۲۱ ماه رمضان.
کافنی: شامل پارچهای است که بر سرکودکان بسته میشود.
ضریح: از ترکیب چوب و فلز ساخته میشود و از طلا یا نقره روکشی بر آن میکشند. ضریح مورد حفاظت قرار میگیرد و در ایام برگزاری مراسم از آن استفاده میشود. هر یک از مراسم مذهبی ضریحی ویژه خود دارد.
طبل و نقّاره: برای اجرای موسیقی در ایام برگزاری مراسم عزا به کار میرود. علم با ابعاد و اندازهها و رنگهای متنوع که بر فراز چوب علم معمولاً پنج پنجهای از طلا یا نقره نصب شده است به یاد حضرت عباس(علیه السلام) و شهادت او مورد استفاده قرار میگیرد.
عماری: همان کجاوه است کجاوههایی که با پارچهافکنده در اطرافش، درونش مستور است و سمبلی است از اسارت بردن خاندان حضرت حسین(علیه السلام) از کربلا به شام.
مهندی: مهندی ویژه مراسم عروسی است و استفاده از آن در مراسم عزاداری به یاد و خاطره قاسم(علیه السلام) فرزند بزرگوار حضرت امام حسن(علیه السلام) و در دشت کربلا و عروسی نافرجام اوست.
استفاده از اشیاء و عناصر مختلف
برای تعزیه خوانی از عوامل و عناصر مختلفی استفاده میشود که بعضی جنبه عینی دارد و بعضی جنبه تزیینی و بعضی جنبه سمبلیک از عوامل
نوع اول: شمشیر، سپر، سنج، دهل، اسب، کرنا، خنجر، مشک آب، خود، زره، نیزه و...
از عوامل نوع دوم: حجله حضرت قاسم(علیه السلام)، کبوترهای تیر خورده، قاصد، علم، کتل، پیکرشهدای کربلا و...
از عوامل نوع سوم: تشت(سمبل رودخانه و فرات و نیز اصولاً آب در جریان)،
شاخه نخل: سمبل درخت و نخلستان
انگشتر عقیق: سمبل چشمه زاینده
و یکی از دلپذیرترین عوامل بروز قدرت نمایش تعزیه پیوندی است که در میان این اجزاء به وجود آورده تا آنچه میخواهد با استفاده از همه امکانات اعم از صوری و مادی به تماشاگر القا کند و این بارزترین خصیصه هر نمایش تعزیه است.
زره جنگی در تعزیه
زره بر دو نوع است داودی و مسیحی.
زره داودی را به حضرت داود(علیه السلام) پیغمبر نسبت میدهند و نخستین سازنده آن را داود میدانند و گویند چون داود با کافران جنگ فراوان داشت و خود نیز آهنگری ماهر بود به ساختن آن پرداخت و از استحکامش این است که هر جا زنجیر زره تمام میشود سر آن را پرچ میکنند زره همچون لباس بدن را پوشانیده مانند پیراهن آهنی، بدن را از صدمه شمشیر دشمن حفظ میکند و معمولاً بعد از پوشیدن آن دستمال قرمز رنگی از روی شکم چون کمربند بر آن میبستهاند زره، سیمی دانه دانه است و حلقه حلقه و سر حلقه ها لحیم میشده که بیشتر کار اصفهان و یا تهران بوده است بعضی از زرهها دارای آستین بلند و بعضی کوتاه بوده و بعضی نیز تا به بالای زانو میرسیده و بعضی هم تا کمر. در تعزیه ها معمولاً به جز شمر و حضرت عباس(علیه السلام) علی اکبر(علیه السلام) و جناب حُر، دیگران از زره استفاده میکردهاند.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایران، محبوبه الهی).
سپر جنگی در تعزیه
سپر از ابزار جنگ و وسیله دفاع در برابر ضربات شمشیر است و سه نوع سپر مورد استفاده قرار میگرفته، کرگدنی ،آهنی و چرمی. کرگدنی از پوست کرگدن که کلفتترین پوستهاست تهیه میشده دایره ای شکل بوده و میانش از جلو کمی برآمده و از پشت تهی دستگیره آن به صورت دو تسمه که حالت ضربدرxداشته و در پشت آن در محل گود قرار میگرفته است. روی این نوع سپر را با میخهای درشت و زیبا تزیین میکردهاند. این نوع سپر هم اکنون بسیار کمیاب است. سپرهای آهنی شبیه سپرهای کرگدنی بوده و نهایت جنس آن از آهن بوده است. نظیر ساج و تزیینات روی آن کمتر بوده است. سپرهای ساده از پوست گاو و یا اسب تهیه میشده و درونش مقوایی بوده است این نوع سپر سخت بی دوام بوده است و در تعزیههایی مورد استفاده قرار میگرفت که کمتر در آن جنگ رخ میدادهاست.(ماخذ پیشین).
شمشیر تعزیه
از دو قسمت تشکیل میشده دسته از چوبهای محکم جنگلی با چوب گردو و یا شاخ حیوانات مانند بزکوهی و یا از آهن و لبه که معمولاً فولادی بوده است. علاوه بر شمشیر پولادی یا آهنی، نوعی شمشیر دیگر مورد استفاده تعزیهخوانان قرار گرفته که از نقره ساخته میشده و بسیار درخشان و زیبا بوده و بیشتر در دست بارگاهیان یزید بوده است.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایران، محبوبه الهی).
علم عزاداری
به رنگ سبز یا مشکی است و پنج پنجه یا گنبدی فلزی بر بالای چوب آن است. معمولاً مثلث شکل است روی پارچه علم نقش و تصویر و شیر و شمشیر است و به علاوه جملات و آیاتی چون یدالله فوق ایدیهم، یا قمر بنی هاشم، من الله التوفیق و التّکلان، نصر من الله و فتح قریب، الله، محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهما السلام) در اطراف آن با نخ ابریشم ساده و سفید گلدوزی شده و گل بوتههایی نیز در بین نوشتههاست،
گاه مشک آب و دست بریده و نمای خیمه ها بر علمهای سیاه رنگی که با یا قمر بنی هاشم مزیّن است ابریشم دوزی شده است. علم هم اکنون بسیار فراوان و کاملاً مورد استفاده و توجه است معمولاً پارچه مثلث شکل آن را به نحوی بر چوب قرار میدهند که از یک قاعده آویزان است فعلاً بیشترین و بهترین علمها کار مشهد است.(ماخذ پیشین).
کلاهخود در تعزیه
دو نوع بوده است شمری یا اشقیایی ساده یا انبیایی.
کلاهخود اشقیایی از فولاد یا آهن به شکل نیمکره تهیه میشده و در سطح بالای آن دو میله باریک آهنی یکی در جلو و دیگری در وسط قرار داشته روی آن نقشهای زیبا کنده کاری میشده است. در کنار میله آهنی جلو پر زیبا و بلندی از کرکس یا شاهین قرار میدادهاند. این پر معمولاً قرمز بوده و دستمال قرمزی را نیز به دور میله میبستهاند اطراف این نوع کلاهخود، به استثنای جلو، حلقههای زنجیر بافته شده آویزان بوده است. حلقههای سخت و به هم نزدیک که حایلی باشد برای گردن دنباله دستمال قرمز نیز روی حلقهها و در پشت سر بوده است. ممکن است از پرهایی چون طاووس یا لک لک نیز در کلاهخود استفاده شود.
کلاهخود انبیایی که حضرت عباس(علیه السلام)، علی اکبر(علیه السلام) و جناب حُر بیشتر از آن استفاده میکردهاند فاقد دستمال قرمز بوده است و احیاناً دستمال سبزی برآن میبستهاند و گاه فاقد پر بوده و در سنوات اخیر کلاهخودهایی از مقوا تهیه میشده است.(تعزیه در ایران صفحات 394، 392، 391، 158،124،123)
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}