نقد تاريخ نگاري ابن کثير (2)


 

نويسندگان:دکتر حسن حضرتي*
منيره شريعت جو **




 

ـ نقد بيروني راوي
 

الف ) زيست نامه ابن كثير
 

اسماعيل فرزند شهاب الدين ابوحفص عمر بن كثير بن ضوء بن كثير بن ضوء بن درع قرشي در حدود سال 701 هجري قمري در مجيدل يكي از روستاهاي دمشق زاده شد. وي به خاندان بني حصله ـ كه از نظر مزي، استاد و پدر زن ابن كثير، علت قرشي ناميده شدن آن ها نيز به سبب بزرگي نسب اين خاندان است ـ منتسب بود. پدر وي اهل روستاي شركوين در ناحيه غرب بصري، در حدود سال 640 ق. به دنيا آمد. وي كه در ابتدا مذهب حنفي داشت نزد دايي هاي خود بني عقبه در بصري به تحصيل علم پرداخت. سپس جهت تبليغ به روستاي شرقي بصري رفت. در آنجا به مذهب شافعي گرويده و به مدت دوازده سال در آن جا اقامت گزيد. سپس به روستاي مجيدل جهت تبليغ رفت و در اقامت طولاني خود در اين مكان با همسر دوم خود، مادر ابن كثير، ازدواج نمود. وي از اين زن و همسر ديگرش فرزنداني داشت كه بزرگ ترين آن ها اسماعيل از همسر ديگر او بود. بعدها ابن كثير كوچك ترين فرزند خانواده به نام برادر بزرگترش كه فوت كرده بود اسماعيل ناميده شد. پدر ابن كثير در جمادي الاولي سال 703 ق. در روستاي مجيدل وفات مي يابد. ابن كثير سن خود را در آن زمان سه ساله يا در همان حدود دانسته است. (1)
وي در سال 707 ق. در حدود هفت سالگي همراه برادرش كمال الدين عبدالوهاب (م 750) به دمشق رفت و به علم آموزي مشغول گشت. (2) او در دوران زندگي خويش علاوه بر تحصيل، تأليف، تصنيف و تدريس، در صحنه اجتماعي به امور ديگري نيز اشتغال داشت كه به برخي از آن ها در كتاب خود اشاره کرده است. اشاره به ايراد نخستين خطب هاش در مسجد جامع جديد شهر مزه دمشق، در محرم 746 ق. در زمان حكومت امير سيف الدين يلبغا بر اين منطقه،(3)تدريس حديث در مدرسه ام‌صالح پس از درگذشت استادش محمد ذهبي و نيز خبر آغاز درس تفسير در مسجد جامع دمشق در شوال سال 767 از جمله اين موارد است.(4)
شكوه و عظمت سياسي، علمي، اجتماعي شرق جهان اسلام كه پس از فروپاشي خلافت عباسي به غرب جهان اسلام انتقال يافته بود، باعث تشنجات سياسي در مصر و سوريه در زمان حيات ابن كثير شده بود. ابن كثير در اين برهه، از نمايندگان احياي عقيده ديني در سده هشتم قمري به شمار مي رود. وي همگام با استادش ابن تيميه كه در بخش هاي مختلف كتاب خويش عملكردهاي وي را نقل نموده و بر آن ها صحه مي‌گذارد تنها راه چاره را در بازگشت به اصل عقيده ديني همراه با عمل مي داند.(5)
ابن كثير در دولت شافعي مذهب مماليك كه در آن طي فرمان حكومتي، علماي چهارگانه مذاهب شافعي، حنبلي، حنفي و مالكي مجاز به قضاوت در بين همكيشان خويش بودند، به سبب شهرت در علوم ديني در برخي از محاكمات و رفع اختلافات ديني، مذهبي و سياسي شركت داشت. (6)همچنين ابن كثير كتاب «الاجتهاد في طلب الجهاد» را به درخواست امير منجك، يكي از امراي مماليك به منظور برانگيختن مسلمانان به حفظ مرزهاي دريايي شام در برابر هجوم دشمنان به نگارش درآورد.(7)
به لحاظ خانوادگي همسر وي، زينب، دختر يكي از استادان او به نام جمال الدين ابوالحجاج مزي است كه از حافظان قرآن به شمار مي رفت. (8)چهار فرزند وي به نام‌هاي عمر، احمد، بدرالدين محمد و التاج عبدالوهاب نيز هر كدام در علوم خاصي تبحر داشتند. (9)در آثار مختلف عموما ابن كثير را با صفاتي چون فقيه، محدث، مفسر، باذكاوت، زبردست، شاعر و خوش كلام ستايش نموده اند.(10)

ب) آثار علمي ابن كثير
 

ابن كثير علاوه بر مفتي‌گري و تدريس، تأليفات زيادي در زمينه‌هاي مختلف علوم قرآني، رجال، فقه، حديث و تاريخ نيز از خود به جاي گذاشته است. برخي از اين كتاب ها به چاپ رسيده و برخي به صورت خطي و تعدادي هم تنها اسمي از آن ها باقي مانده است. آداب الحمامات؛ أحاديث التوحيد و الشرك؛ الاجتهاد في طلب الجهاد؛ اختصار علوم الحديث؛ إرشاد الفقيه إلي معرفه أدله التنبيه؛ تحفه الطالب بمعرفه أحاديث مختصر ابن الحاجب؛ تفسير القرآن العظيم؛ جامع المسانيد و السنن الهادي لأقوم سنن؛ سيره عمر بن عبدالعزيز؛ فضائل القرآن؛ المسائل الفقهيه التي إنفرد بها الامام الشافعي من دون إخوانه من الائمه؛ مسند الفاروق أمير المؤمنين أبي حفص عمر بن الخطاب از جمله آثار چاپي اوست.
يكي از مشهورترين كتاب هاي وي كه تاكنون در تصحيح هاي بسيار زياد به چاپ رسيده، البدايه و النهايه ـ مورد پژوهش در اين مقاله ـ است. بخش هايي از اين كتاب به صورت مستقل نيز به چاپ رسيده است، همچون: شمائل الرسول و دلائل نبوته و فضائله و خصائصه؛ الفصول في سيره الرسول؛ مولد رسول الله6 ؛ النهايه أو الفتن و الملاحم. نكته قابل ذكر ديگر درباره اين كتاب اين است كه بعد ها ذيل هايي بر آن از جمله توسط فرزندش، و ابن حجر با عنوان «انباه الغمر في ابناء العصر» و نيز ابن حجي با عنوان «عبر الابصار و خبر الامصار» و «ذيل» تقي بن قاضي شهبه و «ذيل» صلاح الدين محمد بن شاكر الكتبي الدمشقي بر آن نگاشته شده است.(11)

ج) استادان و شاگردان ابن كثير
 

ابن كثير دمشقي علاوه بر شاگردي نزد برادرش كمال الدين، از استادان بزرگ ديگر آن عصر كه وي در آثار خود همواره از آنان با عنوان «شيخنا» ياد نموده در علوم مختلف فقه، حديث، تفسير، اصول، تاريخ و مانند آن بهره برده است. نكته قابل ذكر اين كه، اساتيد وي بر مذاهب مختلف بودند، و تأثيرپذيري ابن كثير شافعي در امور مختلف از جمله سلفي‌گري را به تأثير از ابن تيميه حنبلي مي توان مشاهده نمود.
شيخ الاسلام برهان الدين فزاري، علامه كمال الدين ابن قاضي شهبه، علامه كمال الدين بن زملكاني، حافظ الكبير أبوالحجاج مزي، حافظ شمس الدين ذهبي، حافظ تقي الدين بن تيميه، علم الدين برزالي، شمس الدين اصفهاني، أبوالعباس حجار مشهور به ابن شحنه، أبواسحاق آمدي، صاحب عزالدين أبوالمعالي، ركن الدين زكريا بن يوسف، علامه ابن العفيف، قاضي القضاه علاء الدين قونوي، علامه نجم الدين أبوالحسن أزدي، شيخ أبوحفص عمر (ابن الفاكهاني)، شيخ عفيف الدين، قاسم بن عساكر، ملك الكامل ناصر الدين، قاضي أبو زكريا، قاضي القضاه علم الدين أخنائي، ابن الدواليبي بغدادي از جمله استادان وي به شمار مي روند.(12)
بدر الدين أبوعبدالله محمد زركشي، أبوزرعه عراقي، سلاوي شافعي، أبوجعفر بن عنقه بسكري، سعدالدين سعد بن يوسف بن اسماعيل نووي خليلي شافعي، زين الدين عراقي، ابن الجزري مقريء و أبوالمحاسن دمشقي نيز از جمله شاگردان مطرح وي بودند.(13)
زندگاني ابن كثير دمشقي، معاصر با مغولان، پايان جنگ هاي صليبي و نيز عصر مماليك به شمار مي رود، بوده است. وي سرانجام در سال 774 هجري قمري، در حدود هفتاد و سه سالگي، در حالي كه اواخر عمر خويش را در نابينايي به سر مي‌برد (14) وفات يافت، و در آرامگاه صوفيان دمشق در كنار استادش تقي الدين بن تيميه به خاك سپرده شد.(15)

پی نوشت ها :
 

*استاديار گروه تاريخ دانشگاه تهران
** کارشناس ارشد تاريخ از دانشگاه باقرالعلوم
1) الحافظ ابي الفداء اسماعيل بن كثير الدمشقي، البدايه و النهايه، ج 14، تحقيق علي شيري (بيروت: دار احياء التراث العربي، الطبعه الاولي) 1408 هـ. ق/ 1988 م، صص 36 و 37.
2) همان، ص 37.
3) همان، ص 216.
4) همان، ص 321.
5) همان، ص 34 و 36.
6) همان، صص 319 ـ 316، 281، 259، 245، 190 ـ 189.
7) عدنان بن محمد بن عبدالله آل شلش، الإمام ابن كثير و أثره في علم الحديث روايه و درايه مع دراسه منهجيه تطبيقيه علي تفسير القرآن العظيم (اردن: دارالنفائس، 1425 ق) 2005 م، ص 100.
8) الحافظ ابي الفداء اسماعيل بن كثير الدمشقي، پيشين، صص 82 و 83.
9) عدنان بن محمد بن عبدالله آل شلش، پيشين، ص 114.
10) محمد الزحيلي، أعلام المسلمين (57) ـ ابن کثير المدشقي، الحافظ، المفسر، المورخ، الفقيه، دمشق (بيروت: دارالقلم، 1415 ق / 1999 م) صص 198 – 192.
11) همان، صص 298 و 299.
12) عدنان بن محمد بن عبدالله آل شلش، پيشين، صص 62 ـ 56.
13) همان، صص 113 ـ 108.
14) ابن حجر العسقلاني، شهاب الدين احمد بن علي، الدرر الكامنه في أعيان المائه الثامنه، ج 1، سالم الكرنكوي الالماني (بي جا، بينا، بي تا) ص 374.
15) عدنان بن محمد بن عبدالله آل شلش، پيشين، ص 119.
 

منبع: فصلنامه تخصصي تاريخ اسلام شماره 37