نقد تاريخ نگاري ابن کثير (2)
نقد تاريخ نگاري ابن کثير (2)
منيره شريعت جو **
ـ نقد بيروني راوي
الف ) زيست نامه ابن كثير
وي در سال 707 ق. در حدود هفت سالگي همراه برادرش كمال الدين عبدالوهاب (م 750) به دمشق رفت و به علم آموزي مشغول گشت. (2) او در دوران زندگي خويش علاوه بر تحصيل، تأليف، تصنيف و تدريس، در صحنه اجتماعي به امور ديگري نيز اشتغال داشت كه به برخي از آن ها در كتاب خود اشاره کرده است. اشاره به ايراد نخستين خطب هاش در مسجد جامع جديد شهر مزه دمشق، در محرم 746 ق. در زمان حكومت امير سيف الدين يلبغا بر اين منطقه،(3)تدريس حديث در مدرسه امصالح پس از درگذشت استادش محمد ذهبي و نيز خبر آغاز درس تفسير در مسجد جامع دمشق در شوال سال 767 از جمله اين موارد است.(4)
شكوه و عظمت سياسي، علمي، اجتماعي شرق جهان اسلام كه پس از فروپاشي خلافت عباسي به غرب جهان اسلام انتقال يافته بود، باعث تشنجات سياسي در مصر و سوريه در زمان حيات ابن كثير شده بود. ابن كثير در اين برهه، از نمايندگان احياي عقيده ديني در سده هشتم قمري به شمار مي رود. وي همگام با استادش ابن تيميه كه در بخش هاي مختلف كتاب خويش عملكردهاي وي را نقل نموده و بر آن ها صحه ميگذارد تنها راه چاره را در بازگشت به اصل عقيده ديني همراه با عمل مي داند.(5)
ابن كثير در دولت شافعي مذهب مماليك كه در آن طي فرمان حكومتي، علماي چهارگانه مذاهب شافعي، حنبلي، حنفي و مالكي مجاز به قضاوت در بين همكيشان خويش بودند، به سبب شهرت در علوم ديني در برخي از محاكمات و رفع اختلافات ديني، مذهبي و سياسي شركت داشت. (6)همچنين ابن كثير كتاب «الاجتهاد في طلب الجهاد» را به درخواست امير منجك، يكي از امراي مماليك به منظور برانگيختن مسلمانان به حفظ مرزهاي دريايي شام در برابر هجوم دشمنان به نگارش درآورد.(7)
به لحاظ خانوادگي همسر وي، زينب، دختر يكي از استادان او به نام جمال الدين ابوالحجاج مزي است كه از حافظان قرآن به شمار مي رفت. (8)چهار فرزند وي به نامهاي عمر، احمد، بدرالدين محمد و التاج عبدالوهاب نيز هر كدام در علوم خاصي تبحر داشتند. (9)در آثار مختلف عموما ابن كثير را با صفاتي چون فقيه، محدث، مفسر، باذكاوت، زبردست، شاعر و خوش كلام ستايش نموده اند.(10)
ب) آثار علمي ابن كثير
يكي از مشهورترين كتاب هاي وي كه تاكنون در تصحيح هاي بسيار زياد به چاپ رسيده، البدايه و النهايه ـ مورد پژوهش در اين مقاله ـ است. بخش هايي از اين كتاب به صورت مستقل نيز به چاپ رسيده است، همچون: شمائل الرسول و دلائل نبوته و فضائله و خصائصه؛ الفصول في سيره الرسول؛ مولد رسول الله6 ؛ النهايه أو الفتن و الملاحم. نكته قابل ذكر ديگر درباره اين كتاب اين است كه بعد ها ذيل هايي بر آن از جمله توسط فرزندش، و ابن حجر با عنوان «انباه الغمر في ابناء العصر» و نيز ابن حجي با عنوان «عبر الابصار و خبر الامصار» و «ذيل» تقي بن قاضي شهبه و «ذيل» صلاح الدين محمد بن شاكر الكتبي الدمشقي بر آن نگاشته شده است.(11)
ج) استادان و شاگردان ابن كثير
شيخ الاسلام برهان الدين فزاري، علامه كمال الدين ابن قاضي شهبه، علامه كمال الدين بن زملكاني، حافظ الكبير أبوالحجاج مزي، حافظ شمس الدين ذهبي، حافظ تقي الدين بن تيميه، علم الدين برزالي، شمس الدين اصفهاني، أبوالعباس حجار مشهور به ابن شحنه، أبواسحاق آمدي، صاحب عزالدين أبوالمعالي، ركن الدين زكريا بن يوسف، علامه ابن العفيف، قاضي القضاه علاء الدين قونوي، علامه نجم الدين أبوالحسن أزدي، شيخ أبوحفص عمر (ابن الفاكهاني)، شيخ عفيف الدين، قاسم بن عساكر، ملك الكامل ناصر الدين، قاضي أبو زكريا، قاضي القضاه علم الدين أخنائي، ابن الدواليبي بغدادي از جمله استادان وي به شمار مي روند.(12)
بدر الدين أبوعبدالله محمد زركشي، أبوزرعه عراقي، سلاوي شافعي، أبوجعفر بن عنقه بسكري، سعدالدين سعد بن يوسف بن اسماعيل نووي خليلي شافعي، زين الدين عراقي، ابن الجزري مقريء و أبوالمحاسن دمشقي نيز از جمله شاگردان مطرح وي بودند.(13)
زندگاني ابن كثير دمشقي، معاصر با مغولان، پايان جنگ هاي صليبي و نيز عصر مماليك به شمار مي رود، بوده است. وي سرانجام در سال 774 هجري قمري، در حدود هفتاد و سه سالگي، در حالي كه اواخر عمر خويش را در نابينايي به سر ميبرد (14) وفات يافت، و در آرامگاه صوفيان دمشق در كنار استادش تقي الدين بن تيميه به خاك سپرده شد.(15)
پی نوشت ها :
*استاديار گروه تاريخ دانشگاه تهران
** کارشناس ارشد تاريخ از دانشگاه باقرالعلوم
1) الحافظ ابي الفداء اسماعيل بن كثير الدمشقي، البدايه و النهايه، ج 14، تحقيق علي شيري (بيروت: دار احياء التراث العربي، الطبعه الاولي) 1408 هـ. ق/ 1988 م، صص 36 و 37.
2) همان، ص 37.
3) همان، ص 216.
4) همان، ص 321.
5) همان، ص 34 و 36.
6) همان، صص 319 ـ 316، 281، 259، 245، 190 ـ 189.
7) عدنان بن محمد بن عبدالله آل شلش، الإمام ابن كثير و أثره في علم الحديث روايه و درايه مع دراسه منهجيه تطبيقيه علي تفسير القرآن العظيم (اردن: دارالنفائس، 1425 ق) 2005 م، ص 100.
8) الحافظ ابي الفداء اسماعيل بن كثير الدمشقي، پيشين، صص 82 و 83.
9) عدنان بن محمد بن عبدالله آل شلش، پيشين، ص 114.
10) محمد الزحيلي، أعلام المسلمين (57) ـ ابن کثير المدشقي، الحافظ، المفسر، المورخ، الفقيه، دمشق (بيروت: دارالقلم، 1415 ق / 1999 م) صص 198 – 192.
11) همان، صص 298 و 299.
12) عدنان بن محمد بن عبدالله آل شلش، پيشين، صص 62 ـ 56.
13) همان، صص 113 ـ 108.
14) ابن حجر العسقلاني، شهاب الدين احمد بن علي، الدرر الكامنه في أعيان المائه الثامنه، ج 1، سالم الكرنكوي الالماني (بي جا، بينا، بي تا) ص 374.
15) عدنان بن محمد بن عبدالله آل شلش، پيشين، ص 119.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}