نقد و بررسي نظريه توين بي در فلسفه تاريخ(2)
نقد و بررسي نظريه توين بي در فلسفه تاريخ(2)
آرنولد. جوزف. توين بي (1)
توين بي ابتدا بيست و يک و اندکي بعد بيست و شش گونه از اين تمدن هاي «مرتبط و نامرتبط با يکديگر» را مورد مطالعه تاريخي قرار ميدهد: تمدن غرب، دو تمدن ارتدکسي در ورسيه و خاور نزديک، تمدن ايراني، تمدن عربي، تمدن هندو، دو تمدن خاور دور. تمدن هلني، تمدن سرياني، تمدن هندي، تمدن چيني، تمدن مينوي، تمدن سومري، تمدن هيتي، تمدن بابلي، تمدن آندي، تمدن مکزيکي، تمدن يولاتک. تمدن مايايي، تمدن مصري به اضافه پنج تمدن ديگر مثل تمدن هاي «پلي نزي، اسکيو، نماديک، عثماني و اسپارت» که تحرک و پويايي خود را از دست دادند و از حرکت ماندند. (3)
توين بي به چگونگي تولد تمدن ها پرداخته و به مراحل رشد، شکوفايي و پويايي آنها توجه کرده و در صدد يافتن قاعده و قانوني براي سير تکوين و پيدايش تمدن ها بوده است او عوامل نژادي يا محيط جغرافيايي را از عوامل اصلي اين سير تکوين و پيدايش نمي داند. (4)
اصول نظري و کلان حاکم بر فلسفه نظري يا جوهري تاريخ و قانون مندي تاريخ توين بي
با ملاحظه و مطالعه ديدگاه هاي فلسفه نظري و يا جوهري تاريخ توين بي وديدگاه او در باب قانون مندي تاريخ اصول نظري و کلان حاکم بر نگرش تاريخي و قانو مندي تاريخ توين بي را مي توان در محورهاي زير خلاصه کرد:
1. تمدن؛ واحد مطالعه تاريخي در فلسفه نظري تاريخي توين بي
2. رويکرد تجربي و استقرايي، روش مطالعه تاريخي تمدن ها
3. الگوي چالش -پاسخ معيار قانون مندي تمدن و تاريخ
الف. وجود اقليتي خلاق در جامعه
ب. وجود محيطي نه چندان مساعد و مطلوب و نه چندان نامساعد و سخت
جوامعي که واجد چنين شرايطي باشند و در فرآيند الگوي چالش - پاسخ يا پيکار متقابل يا الگوي تهاجم - تدافع قرار گيرند، در قالب تمدني بزرگ جلوه گر مي شوند(7) جوامعي که فاقد دو شرط مذکور باشند و در فرآيند اين الگوي چالش- پاسخ قرار نگيرند، در سطح پاره تمدن يا مادون تمدن باقي مي مانند. از نظر توين بي وقتي تمدن در چنين شرايطي قرار مي گيرد، يعني محيط جغرافيايي نه چندان مساعد و نه چندان نامساعد و وجود گروه هاي اقليت خلاق، نتيجه چنين فرآيندي به وجود آمدن پيکار و پاسخ متقابل است که به تولد تمدن و رشد و پويايي آن مي انجامد. بنابراين به صورت دوراني هميشه بين اقليت خلاق و محيط جغرافيايي با شرايط گفته شده، درگيري و پيکار رخ مي دهد که اين درگيري و پيکار متقابل دوراني، به اقتضاي ماهيت خويش هميشه پاسخ جديد دريافت مي کند. اين روند بي وقفه ادامه دارد و از حرکت نمي ايستد و چنين روندي جامعه را در مسير مدنيت و تمدن قرار مي دهد. (8)
بنابراين از ديدگاه توين بي عامل حاکم بر سير و تکوين تمدن ها و قوانين حاکم برتاريخ، الگوي چالش - پاسخ يا الگوي تهاجم و تدافع و يا الگوي پيکار متقابل است که اين عامل در فرآيند جريان اقليت خلاق و محيط نه کاملاً مساعد و نه کاملاً نامساعد، موجب بروز و ظهور و پيدايش و ميرايش تمدن ها مي شود.
4. چگونگي و چرايي سقوط و انحطاط تمدن ها
بنابراين، ماهيت کلي انحطاط تمدن ها از نظر توين بي به پيکار متقابل اقليت خلاق جامعه و اکثريت جامعه و به نوع پاسخگويي آنها به لحاظ موفقيت و ناکامي بستگي دارد.
5. سرانجام فرآيند يک تمدن
1. کهنه پرست؛
2. آينده نگر؛
3. عزلت گزيني و منفعل،
4. منجيان مذهبي يا مبشران عالم لاهوتي.
اما سرانجام تمامي تاريخ بشر يا کل فرايند يک تمدن به عدل الهي خلاق منتهي مي شود، از نظر توين بي مسيحيت هدف نهايي تاريخ بشر و بالاترين حد خير براي بشر روي کره زمين است. بنابراين، کل روند تاريخي چيزي جز رسيدن به عدل الهي نيست.(11)
پي نوشت ها :
*دانشجوي دکتري تاريخ تمدن اسلامي دانشگاه معارف اسلامي قم
1.Arnold Joseph Toynbee
2. توين بي در سال 1889 در لندن به دنيا آمد. در زمينه زبان و ادبيات کهن لاتين و يونان در کالج هاي وينچستر و باليول و دانشگاه آکسفورد به تحصيل پرداخت. به آتن رفت و در مدرسه عالي باستان شناسي بريتانيايي اين شهر مشغول تحقيق شد. در سال 1912 به سمت استاد تاريخ به باليول بازگشت و تا سال 1915 به تدريس تاريخ باستان پرداخت و توين بي مشاغل دولتي را با کارشناس امور ترکيه در اداره سياسي وزارت خارجه و سپس کنفرانس صلح پاريس آغاز کرد. از سال 1919 تا 1924 استاد کرسي مطالعه زبان و ادبيات يونان و بيزانسي در کينگ کالج دانشگاه لندن بود. در سال 1925 سرپرست بخش مطالعات امور بين الملل انستيتو سلطنتي انگلستان شد و طي سال هاي 1939 تا 1946 سرپرست تمام وقت مطالعات و تحقيقات وزارت خارجه شد. اوآثار گوناگوني در موضوعات مختلف نظير تاريخ يونان، سياست بين المللي و مسائل جاري نگاشته است. اثر اصلي او مطالعه تاريخ (A study of history) است که ده جلد آن بين سالهاي 1936 تا 1954 منتشر شد (در زمينه زندگي نامه توين بي ر. ک: ادواردز، پل، فلسفه تاريخ، ص 313-314؛ سوروکين پي تريم، نظريه هاي جامعه شناسي و فلسفه هاي نوين تاريخ ، ص 139- 140).
3. همان، ص 141.
4. همان، ص142.
5. دبيلو والش، مقدمه اي بر فلسفه تاريخ، ص 178- 179؛ حسينعلي نوذري، فلسفه تاريخ ، ص 58-59.
6. پل ادواردز، فلسفه تاريخ ، ص 315.
7. حسينعلي نوذري، فلسفه تاريخ، ص 59- 60؛ پي تريم سورو کين، نظريه هاي جامعه شناسي و فلسفه هاي نوين تاريخ، ص 142- 143.
8. همان، ص 142- 143.
9. همان، ص 144- 146.
10. همان، ص 146.
11. همان، ص 147-148.
/ك
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}