ترا کز نيکوان ياري نباشد

شاعر : انوري

مرا نزد تو مقداري نباشدترا کز نيکوان ياري نباشد
وگر باشد مرا باري نباشدنباشد دولت وصلت کسي را
ز بخت من عجب کاري نباشدترا گر کار من دامن نگيرد
اگر در زير اين خاري نباشدگلي نشکفت باري اين زمانم
ترا بر دل از آن باري نباشدمرا کاندر کيايي خود دلي نيست
دلي را روز بازاري نباشدبه بازاري که جان را نرخ خاکست
کزو بهتر وفاداري نباشددل ايمن دار و بردار انوري را
چنين دانم که هم عاري نباشدگر از پيوند او فخريت نبود
چو مجدالدين خريداري نباشدگران آنکس برآيد بر تو کو را