گيتي به سر سنان گشاديم

شاعر : انوري

پس از سر تازيانه داديمگيتي به سر سنان گشاديم
سد همه دشمنان گشاديمملک همه خسروان گرفتيم
از عدل جهان نو نهاديمبنياد جهان اگر کهن بود
بس آتش و آب و خاک و باديمقايم به وجود ماست گيتي
ما لاجرم از زمانه شاديمشادند به عدل ما جهاني
امروز به تازگي فتاديمتا ظن نبري که ما به شاهي
شايسته‌ي تخت و تاج زاديمکز مادر خويش روز اول
از ماست و ما از آن نژاديمسنجر که جهان سراسر او داشت
جايي که دو دم بايستاديممسمار سه ملک برکشيديم
شکرست که عادليم و راديمگر عادل و راد بود سنجر
کاخر پسران ميرداديمبيداد و ستم نيايد از ما