گيتي به سر سنان گشاديم شاعر : انوري پس از سر تازيانه داديم گيتي به سر سنان گشاديم سد همه دشمنان گشاديم ملک همه خسروان گرفتيم از عدل جهان نو نهاديم بنياد جهان اگر کهن بود بس آتش و آب و خاک و باديم قايم به وجود ماست گيتي ما لاجرم از زمانه شاديم شادند به عدل ما جهاني امروز به تازگي فتاديم تا ظن نبري که ما به شاهي شايستهي تخت و تاج زاديم کز مادر خويش روز اول از ماست و ما از آن نژاديم سنجر که جهان سراسر او داشت جايي که دو دم...