ما با تو رسم ياري گفتيم اگر شنيدي

شاعر : اوحدي مراغه اي

احوال خود به زاري گفتيم اگر شنيديما با تو رسم ياري گفتيم اگر شنيدي
اي بي‌وفا چه داري؟ گفتيم اگر شنيديگفتي که: باز دارم گوشي به جانب تو
با باد نوبهاري گفتيم اگر شنيديدردي که هست ما را در دوري تو صد پي
تا ديده بر گماري، گفتيم اگر شنيدينه رونق تو ماند،نه سوز دردمندان
روزي همي شماري، گفتيم اگر شنيديصد روز وعده دادي ما را به وصل، جانا
آيين جان سپاري، گفتيم اگر شنيديجانيست آن لب تو، يک دم بما سپارش
مهرست و سازگاري، گفتيم اگر شنيدياصل محبت از ما پرسي که: چيست هر دم؟
گويي ولي نياري، گفتيم اگر شنيديگفتي که: اوحدي را روزي بر خود آرم