مسیر جاری :
#اشعار اوحدی مراغه ای در راسخون
#اشعار اوحدی مراغه ای در مقالات
#اشعار اوحدی مراغه ای در فیلم و صوت
#اشعار اوحدی مراغه ای پرسش و پاسخ
#اشعار اوحدی مراغه ای در مشاوره
#اشعار اوحدی مراغه ای در خبر
#اشعار اوحدی مراغه ای در سبک زندگی
#اشعار اوحدی مراغه ای در مشاهیر
#اشعار اوحدی مراغه ای در احادیث
#اشعار اوحدی مراغه ای در ویژه نامه
نگاهی به بهترین هتل شیراز از دید کاربران
اولین قرآن به خط نستعلیق
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
لیفت سینه: جراحی جوانسازی و رفع افتادگی سینهها برای ظاهری جذاب
نحوه خواندن نماز والدین
چهار زن برگزیده عالم
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
پیش شماره شهر های استان گیلان
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
يارب، اين نوبر نو آيين را
يارب، اين نوبر نو آيين را شاعر : اوحدي مراغه اي زادهي عقل و دادهي دين را يارب، اين نوبر نو آيين را خاطرم را ازو سروري بخش به تراز قبول نوري بخش قسمت مردم سخندان...
با چنين فقر و اين تهي دستي
با چنين فقر و اين تهي دستي شاعر : اوحدي مراغه اي وندرين خاکساري و پستي با چنين فقر و اين تهي دستي اعتقادي درست دارم و راست پشت گرمم بدانکه بيکم و کاست به شب قربت...
خاطر پاک ساکنان قبور
خاطر پاک ساکنان قبور شاعر : اوحدي مراغه اي « روح الله روحهم بالنور » خاطر پاک ساکنان قبور اندرين باب نظم بيش از من همه پرداختند پيش از من وانگهي ناکسي چو من خاکي ؟...
قيد اقبال در سر قلمت
قيد اقبال در سر قلمت شاعر : اوحدي مراغه اي مرکز فتح سايهي علمت قيد اقبال در سر قلمت در دو گيتي ز جرعهي جامت مستي خواجگان همنامت که بزرگي ز آسمان داري بر تو خوردي...
ورندارد ز دين و دانش بهر
ورندارد ز دين و دانش بهر شاعر : اوحدي مراغه اي از تنش جان جدا کنند به قهر ورندارد ز دين و دانش بهر آبش از جرعهي حميم بود در جهان جاي او حجيم بود رخ فرا ميکند به هر...
شد غلام ملک به مي خوردن
شد غلام ملک به مي خوردن شاعر : اوحدي مراغه اي بشدند از پيش به پي کردن شد غلام ملک به مي خوردن مفلس و عور و مست و ديوانه يافتندش به کنج ميخانه ميکشيدند و او دگر ميخفت...
چون بميري ازين جواهر خمس
چون بميري ازين جواهر خمس شاعر : اوحدي مراغه اي عقل و نفست نپايد اندر رمس چون بميري ازين جواهر خمس دل ازين چار قيد رسته شود در اين نه مقوله بسته شود اوحديوش رخ آوري...
در قيامت کجا رود با نفس؟
در قيامت کجا رود با نفس؟ شاعر : اوحدي مراغه اي علم هر بوالفضول و هر با خفس در قيامت کجا رود با نفس؟ کز جهان با تو ميشود همراه علم نفسست و عقل و علماله از کلام و حديث...
عشق از آنسوي عقل گيرد دوست
عشق از آنسوي عقل گيرد دوست شاعر : اوحدي مراغه اي و آن کزان سوي عقل باشد اوست عشق از آنسوي عقل گيرد دوست نه به تدبير و غور عقل بود هرچه بالاي طور عقل بود هر که اينجا...
بود روزي مسيح و يارانش
بود روزي مسيح و يارانش شاعر : اوحدي مراغه اي دانش اندوز و راز دارانش بود روزي مسيح و يارانش فاش ميگفت و پس نهان ميکرد سخن عشق را بيان ميکرد خسته ديدند و اشک بارانش...