از آن دلدار هر جايي چه خيزد؟

شاعر : اوحدي مراغه اي

که او هر ساعت از جايي گريزداز آن دلدار هر جايي چه خيزد؟
برون از حسن خيلي چيز بايدچو صورت هست معني نيز بايد
نباشد گل به هر وادي که راغستنه هر گوهر که بيني شب چراغست