دست قبا در جهان نافه گشاي آمده است

شاعر : خاقاني

بر سر هر سنگ باد غاليه‌ساي آمده استدست قبا در جهان نافه گشاي آمده است
هر سحر از هر شجر سحر نماي آمده استابر مشعبد نهاد پيش طلسم بهار
سوخته دامن شده است لعل قباي آمده استلاله ز خون جگر در تپش آفتاب
بين که عروش چمن جلوه نماي آمده اسنبلبل خوش نغمه زن هست بهار سخن
در سر هر شاخسار شعر سراي آمده استفاخته در بزم باغ گوئي خاقاني است