لعل او بازار جان خواهد شکست

شاعر : خاقاني

خنده‌ي او مهر کان خواهد شکستلعل او بازار جان خواهد شکست
زاهدان را توبه آن خواهد شکستعابدان را پرده اين خواهد دريد
ليک محمل برجهان خواهد شکستهودج نازش نگنجد در جهان
دل چو پيل پرنيان خواهد شکستپرنيان جوئي به پاي پيل غم
خار راه کهکشان خواهد شکستروي گندم گون او در چشم ماه
کو طلسم آسمان خواهد شکستغمزه‌ش ار غوغا کند هيچش مگوي
پل همه بر دوستان خواهد شکستدشمنان از داغ هجرش رسته‌اند
ناله‌ي فرياد خوان خواهد شکستجاي فرياد است خاقاني که چرخ