يارب آن خال بر آن لب چه خوش است

شاعر : خاقاني

بر هلالش نقط از شب چه خوش استيارب آن خال بر آن لب چه خوش است
نقطه بر حلقه‌ي مرکب چه خوش استدهنش حلقه‌ي تنگ زره است
به سپر برزده کوکب چه خوش استمه سپر کرده و شب ماه سپر
اثر گاز بر آن، لب چه خوش استبر لبش خال ز گازم اثر است
زير دستارچه غبغب چه خوش استزلف دستارچه و غبغب طوق
خوشه در سايه‌ي عقرب چه خوش استگوشوارش به پناه خم زلف
مرغ در دام معقرب چه خوش استدل در آن زلف معنبر چه نکوست
او بدان آينه معجب چه خوش استپشت دست آينه‌ي روي کند
آن خوي و لرزه‌ي بي‌تب چه خوش استسنبلش لرزد و گل خوي گيرد
از در آن ناله مرتب چه خوش استبر درش حلقه بگوشم چو درش
او بدين واقعه يارب چه خوش استکشت چشمش دل خاقاني را