چه روح افزا و راحت باري اي باد

شاعر : خاقاني

چه شادي بخش و غم برداري اي بادچه روح افزا و راحت باري اي باد
که پيک نازنين رفتاري اي بادکبوتروارم آري نامه‌ي دوست
که بوي يوسف من داري اي بادبه پيوند تو دارم چشم روشم
پيام راز من بگزاري اي بادبه سوسن بوي و توسن خوي ترکم
که خاموش روان گفتاري اي بادبگوئي حال و باز آري جوابم
سرم را سرمه‌ي چشم آري اي بادبه خاک پاي او کز خاک پايش
بدزدي و به من بسپاري اي بادبه زلف او که يک موي از دو زلفش
تو بر زلفش زدن چون ياري اي بادمن از زلفش سخن راندن نيارم
که باز آري دل زنهاري اي باددلم زنهاري است آنجا، در آن کوش
درو آويزي و نگذاري اي بادگر او نگذارد آوردن دلم را
که خاقاني توئي پنداري اي بادچنان پنهاني و پيداست سحرت