روي تو را در رکاب شمس و قمر مي‌رود

شاعر : خاقاني

لعل تو را در عنان شهد و شکر مي‌رودروي تو را در رکاب شمس و قمر مي‌رود
طائفه‌ي عقل‌ها هم به اثر مي‌رودقافله‌ي عشق تو مي‌رود اندر جهان
ز آتش رخسار تو تاب بصر مي‌رودروي تو را در فروغ ديد نشايد از آنک
نقد روانتر در او خون جگر مي‌رودبي‌تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
زان چون قلم بر درت راه به سر مي‌رودحاصل خاقاني است دفتر غمهاي تو