گر به عيار کسان از همه کس کمتريم

شاعر : خاقاني

هيچ کسان را به نقد از همه محرم‌تريمگر به عيار کسان از همه کس کمتريم
ما به قبولي که نيست از همه خرم‌تريمگر به اميدي که هست دولتيان خرم‌اند
ما به سر کوي عجز از تو مسلم‌تريمگر تو به کوي مراد راه مسلم روي
دردي غم قوت ماست وز تو فراهم‌تريمصاف طرب شرب توست چون که فراهم نه‌اي
روي ترش چون کنيم نز گل تر کمتريمغصه‌ي تلخ از درون خنده‌ي شيرين زنيم
ما ز سگي دم زنيم وز تو مکرم‌تريمگر تو چو بلعم به زهد لاف کرامت زني
در خوي خجلت ز عمر از مژه پرنم‌تريمخرمن عمر اي دريغ رفت به باد محال
راست چو صبح پسين از همه خوشدم تريمگرچه بهين عمر شد روز به پيشين رسيد
گر تو ز ما بي‌غمي ما ز تو بي‌غم‌تريمگفتي خاقانيا کز غم تو بي‌غميم