در صبوح آن راح ريحاني بخواه

شاعر : خاقاني

دانه‌ي مرغان روحاني بخواهدر صبوح آن راح ريحاني بخواه
يک دو جنس از روي يکساني بخواهيک دو جام از راه مخموري بخور
از پري‌روي سليماني بخواهساغري چون اشک داودي به رنگ
چشم بندش آنچه مي‌داني بخواهديدبان عقل را بربند چشم
شاهدان را بوسه پنهاني بخواهزاهدان را آشکارا مي بده
عذر تشوير از پشيماني بخواهجام خم کن جرعه بر خامان بريز
پوزش خجلت ز ناداني بخواهدست برکن، زلف بت‌رويان بگير
عيد جان را خون قرباني بخواهاز سفالين گاو سيمين آهوان
زو قصاص جان خاقاني بخواهگر به مستي دست يابي بر فلک