ملک منطق الطير طيار داند

شاعر : خاقاني

ز ژاژ مطين که طيان نمايدملک منطق الطير طيار داند
سرير کيان تاج کيوان نمايدبماناد شاه جهان کز جلاش
نه عمري که تا حشر پايان نمايدبرات بقا باد بر دست عمرش
که دور فلک هفت بنيان نمايدقوي چار بينان ارکانش چندان
که اکسير زرهاي آبان نمايدشه اختران زان زر افشان نمايد
زر سامري نقد ميزان نمايدبرآرد ز جيب فلک دست موسي
چه معني که معلول و حيران نمايدنه خورشيد هم خانه‌ي عيسي آمد
نه نارنج و زر هر دو يکسان نمايدز نارنج اگر طفل سازد ترازو
ز خورشيد نارنج گيلان نمايدفلک طفل خوئي است کاندر ترازو
که ابر خزان چتر سلطان نمايدمگر خيمه سلطان انجم برون زد
شمر سينه‌ي باز خزران نمايدهوا پشت سنجاب بلغار گردد
به زرنيخ تصوير بستان نمايدبه دمهاي سنجاب نقاش آبان
از آن صدره‌ي روز نقصان نمايدبه دامان شب پاره‌اي در فزايد
بر آقسنقر آثار خذلان نمايدقراسنقر آنگه که نصرت پذيرد
نثار سر شاه کيهان نمايدخزان از درختان چو صبح از کواکب
که تاج سر آل سامان نمايدشهنشاه اسلام خاقان اکبر
که کمتر غلامش قدرخان نمايدسپهدار اسلام منصور اتابک
سر تيغ بهرام افسان نمايدسر آل بهرام کز بهر تيغش
که خاک درش آب حيوان نمايدسکندر جهادي و خضر اعتقادي
کيومرث طهمورث امکان نمايدجهان دار شاه اخستان کز طبيعت
روان سوز دجال طغيان نمايدبه تاييد مهدي خصالي که تيغش
سگي حلقه در گوش فرمان نمايدفلک در بر او چو چوب در او
کمالش ز بابل خراسان نمايدقبولش ز هاروت ناهيد سازد
ز جودش جهان مست احسان نمايدز باسش زمان دست انصاف بوسد
عقيم خزان بکر نيسان نمايدز يک نفخه‌ي روح عدلش چو مريم
ازو حامل تازه زهدان نمايدعجوز جهان مادر يحيي آسا
که هر ناخنش معن و نعمان نمايدبه ناخن رسد خون دل بحر و کان را
تصاوير اين هفت ايوان نمايدز يک عکس شمشيرش اين هفت رقعه
فلک حلقه و ماه سندان نمايددر ايوان شاهي در دولتش را
عدو را که بيمار عصيان نمايدمزور پزد خنجر گوشت خوارش
که سرسام سوداش بحران نمايدخيالي که بندد عدو را عجب ني
تيمم گهي در بيابان نمايداگر بوي خشمش برد مغز دريا
چو درياش نيلوفرستان نمايدوگر رنگ عفوش پذيرد بيابان
زباني مقامات رضوان نمايدوگر باد خلقش وزد بر جهنم
شماخي نظير صفاهان نمايدز گل شکر لفظ و تفاح خلقش
هزاهز در اقليم توران نمايددر اقليم ايران چو خيلش بجنبد
ملک شاه طفل دبستان نمايدبه تعليم اقليم گيري ملک را
علي الروس در روس و الان نمايدتف تيغ هنديش هندوستان را
هم از سگ نژادان شيطان نمايداگر خود فرشته شود بد سگالش
امير آخورش شاه ختلان نمايدچو بر خنگ ختلي خرامد به ميدان
فنا خسرو و تخت ايران نمايدپلاس افکن آخور استرانش
چو ماه از کواکب سپه ران نمايدشبي کز شبيخون کشد تيغ چون خور
زحل خود و مريخ خفتان نمايدز شاه فلک تيغ و مه مرکب او
که حراقش اروند و ثهلان نمايدشراري جهد ز آهن نعل اسبش
اجل ساقي و وحش مهمان نمايدز بس کاس سرها و خون جگرها
همه رنگ زرنيخ و قطران نمايدلب و کام وحش از دل و روي خصمان
بر اين حصن فيروزه غضبان نمايدچو پيکانش از حصن ترکش برآيد
از آن خرمگس رنگ پيکان نمايداسد گاو دل، کرکسان کلک زهره
چو قلعي حل کرده لرزان نمايدتن قلعه‌ها پيش پولاد تيغش
که البرز تخم سپندان نمايدبر گرز سندان شکافش عجب ني
سپهر از سر عجز حيران نمايددر اعجاز تيغ ملک بوالمظفر
بر او فتح روئين دژ آسان نمايدچو روئين تن اسفنديار است هر دم
عروس ظفر در شبستان نمايداز آنگه که بالغ شد اقبالش او را
نه تعويذ جان، حرز ايمان نمايدمرا بين که آيات ابيات مدحش
کز او گوش‌ها بحر عمان نمايدبديهه همي بارم از خاطر اين در
وگر عنصري جان حسان نمايدازين شعر خجلت رسد عنصري را
زبان ساحر و خامه ثعبان نمايدبخندم به نظم هر ابله اگر چه
بر آن نخل مومين که علان نمايدبلي نخل خرماي مريم بخندد