خاقاني بلند سخن در جهان منم

شاعر : خاقاني

کزادي از جهان روش حکمت من استخاقاني بلند سخن در جهان منم
اين تيغ نطق کز ملکان قسمت من استضرب الرقاب داد شياطين آز را
چون ديو پيش جم گور خدمت من استاين گنبد فرشته سلب کدمي خور است
کاين نيستي که هست مرا حشمت من استاسباب هست و نيست اگر نيست گو مباش
گر يوسف است دلوکش عصمت من استکي ماندم جنابت دنيا که روح را
ز آن خواجگي که در بنه‌ي همت من استمي‌خواستم که رد کنم احسان خواجه را
احسانش رد مکن که ولي نعمت من استخضر از زبان کعبه پيام آوريد و گفت